- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
تعالیم اسلام، قوانین اقتصادی ویژهاى برای خانواده دارد که نه تنها نظام اقتصادی خانواده را اداره و تنظیم مىکند، بلکه در سلامت روانى، تعادل و تعالى خانواده و اعضای آن نقش مؤثرى دارد. در این قسمت، با بررسى سه امر اقتصادى مهم در خانواده از دیدگاه اسلام، یعنى مهریه، نفقه و ارث، تأثیرهاى روان شناختى آنها را مورد توجه قرار مىدهیم.
۱- مهریه
«مهریه» از سوی مرد به زن داده شود.(۱) مرد و زن در مورد مهریه و مقدار آن باید به توافق برسند(۲) و زن پس از ازدواج مالک مهریه مىشود و مىتواند در آن هرگونه تصرفى بکند. مهریه پیش از بعثت پیامبر (ص) نیز در ازدواجها وجود داشته و اسلام آن را تعدیل و مواردى از آن را باطل اعلام کرده است.(۳)
در درجه اول، مهریه امر با ارزشى است که از جانب مردی که زن مىخواهد سالها با او زندگى مشترک داشته باشد، به او داده مىشود. قرآن از مهریه به «صدقه» تعبیر مىکند که نشانه راستین بودن علاقه مرد و افزون بر آن، به معناى صداقت در باور است. کلمه «نحله» نیز به معناى هدیه و پیش کشى است.(۴)
این امر تأثیر روان شناختى ویژهاى در زن بر جاى مىگذارد. وى احساس مىکند مرد به او علاقه مند است و علاقه خود را در میدان عمل نیز نشان داده و حاضر است هزینه آن را بپردازد. اینکه چرا مرد باید پیشکش را بپردازد، به تفاوت روان شناختى زن و مرد در عشق ورزی باز مىگردد. ب
دون شک جذابیت ظاهری و روانى جنس زن از مرد بیشتر است و همین امر موجب شده که امروزه بیشتر فرهنگها از زن به سان وسیله ی مناسبى براى تبلیغات، استفاده کنند؛ در نتیجه مرد به سوى زن کشیده مىشود و زن نیز با حیا و خوددارى این جاذبه را بیشتر مىکند؛ چنان که در حیوانات نیز چنین وضعیتى دیده مىشود و حیوان نر همیشه به دنبال جفت خود مىدود.(۵) در این رابطه مرد با هدیه اى، موجبات رضایت زن به پیوند ازدواج را فراهم مىکند.
نکته دوم، ارزش اقتصادى مهریه براى زنان است. وضعیت زیستى و اجتماعى زنان به گونهاى است که در همه دوره های تاریخ، در بعد اقتصادى از مردها پایین تر بوده اند.(۶) زنان در مدت بارداری و پس از زایمان که به شیردهى و پرورش نوزاد مىپردازند، عملا نمىتوانند فعالیت و کار درآمدزایى داشته باشند.
افزون بر این، حتى در عصر حاضر در بیشتر جوامع مسؤلیت اداره خانه با زنان است و این خود وقت بسیاری از آنها مىگیرد، بدون آنکه در برابر آن در آمدى کسب کنند؛ از این رو، قرار دادن مهریه براى خود زن و نه پدر یا خویشان او، پشتوانه اقتصادی نسبتا مطمئنى را براى او فراهم مىآورد تا با دلگرمى بیشتری به ایفای مسؤلیتهای خانوادگى بپردازد. در متون اسلامى، شواهدی وجود دارد که اهمیت اقتصادی مهریه را برای زنان نشان مىدهد.
به طورکلى، ندادن مهریه به زن نوعى دزدى به شمار رفته است.(۷) این امر باعث مىشود رابطه جنسى مرد با همسر قانونى خود مانند روابط غیرمشروع به نظر برسد(۸) و حتى در روایات آمده است خداوند یکى از گناهانى را که نمىبخشد،(۹) انکار مهریه زن و ندادن مهریه به او است.
حال اگر مهریه تنها جنبهای عاطفى داشت و صرفا زمینهای براى آغاز یک زندگی خانوادگى بود ندادن آن به زن به این شدت مذمت و توبیخ نمىشد. نکته ی دیگر، تأکید رضایت طرفین بر مهریه است(۱۰) که همین امر آن را قانونى مىکند و حتى اگر مقدار آن بسیار زیاد باشد،(۱۱) قابل انکار و ترک نیست. این جنبه های مهریه نیز اهمیت اقتصادى آن را نشان مىدهد.
مهریه در مرد نیز آثار روان شناختى ویژه دارد. در درجه اول، او درمىیابد که ازدواج، امری آسان نیست و از همان ابتدا باید برای آن سرمایه گذارى کند. همین امر موجب مىشود او با بینش بالاتر و شناخت عمیق تری به ازدواج روى آورد. در درجه دوم، تأثیر مهریه به پس از ازدواج بازمى گردد. به طورکلى اگر برای کسب چیزى سرمایه گذاری کنیم، راضى نمىشویم آن رابه سادگى از دست بدهیم. حال هر چه این سرمایه گذارى بیشتر و گسترده تر باشد، چشم پوشى از آن دشوارتر و با تأمل بیشتر است.
بر اساس نظریه هماهنگى شناختى فستینگر، کسى که برای کارى یا قبول عضویتى هزینه بیشترى پرداخت کرده باشد، خود را به قابل تحمل بودن وضعیت بیشتر متقاعد مىکند.(۱۲) در مورد ازدواج نیز مرد سرمایه گذاری عاطفى و مادی گستردهای کرده است و به همین جهت نمىتواند به آسانى از آن دست بردارد. به دلایل یاد شده، مهریه نباید مقدار ناچیزی باشد.(۱۳)
البته به لحاظ قانونى ازدواج با مهریه پایین نیز صحیح است، ولى با توجه به بعد روان شناختى آن توصیه مىشود مهریه مقداری باشد که فرد نتواند به آسانى از آن بگذرد.
در مجموع، مىتوان گفت مهریه، هدیهاى است که پیوند زن و شوهر را از ابتداى زندگى تقویت کرده و زمینه پدیدآیى و گسترش روابط عاطفى مثبت را فراهم مىکند. البته محبت بین زن و مرد، ریشه ها و زمینه هاى اساسى مىطلبد که قرار دادن مهریه فقط برای تقویت آن است نه ایجاد آن؛ از این رو، زیاد گرفتن مهریه موجب محبت نمىشود و در کلمات اهل بیت (علیه السلام) نیز آمده است: مهریه را به عنوان یک هدیه محسوب کنید؛(۱۴) زیرا اگر در مقدار آن زیاده روی کنید، بیشتر موجبات دشمنى بین زن و مرد را فراهم خواهید کرد.(۱۵) همچنین گفته شده بهترین زنان مسلمان، زیباترین و کم مهریه ترین آنان هستند.(۱۶)
برخى پس از بررسى تبیینهای مختلف جامعه شناختى مهریه، تعبیر هدیه و پیشکش را براى آن مناسب تر با مبانى اسلامى مىدانند. مفاهیم معرف مهریه ی مانند نحله، صداق، عطیه و کابین، بر هدیه و بدون عوض بودن مهریه دلالت صریح دارند، توصیه های اخلاقی مؤکد به کم گرفتن آن، بناى تعالیم دین بر تسامح در محاسبه ارزش مادى و اقتصادی آن از راه معرفى برخى معادله های معنوی، سفارش به بخشش رضامندانه آن از سوى زن به عنوان راهى برای تحکیم بیشتر خانواده، ارجاع مقدار آن به رضایت طرفین، تحلیل موقعیت مرد در جریان زناشویى، مسئله ی تقاضامندی وی و برخى امور دیگر، بر هدیه بودن این حق مالى در تعالیم اسلامى دلالت دارد.
در مورد استحقاق یک سویه زن نسبت به دریافت این هدیه نیز، افزون بر نکاتى که گذشت، به این امور اشاره شده است: اخذ تعهد محکم به تشکیل یک زندگى مشترک مادام العمر، قبول مسئولیتهای متنوع ناشى از پیمان زناشویى، ابراز قدردانى به پاس اجابت از سوى زن، ایجاد زمینه مناسب جهت ارضا و شکوفایى تمایلات اصیل انسانى، محرومیت زن از تحصیل برخى هزینه های فردی و اجتماعى ناشى از ایفاى مسئولیتهاى خانوادگى و ابراز محبت و ایجاد عشق و علاقه وافر به عنوان مهم ترین سرمایه تحکیم و تثبیت خانواده.(۱۷) به نظر مىرسد این تبیین، تا حدى جنبه های مختلف مهریه را مورد توجه قرار داده است.
نکته قابل توجه در فرهنگ ایران در عصر کنونى، فزونى مهریه و به تبع آن دشوارى ازدواج به سبب موانع گسترده است. دختران ایرانى با وجود تحصیلات بیشتر باز به دنبالى مهریهاى بیشتر بوده اند. پیروزی انقلاب اسلامى موجب شد که براى مدتى، مهریه ها به حالت عادى و متعادل باشد، لیکن پى از چند سال باز روند رو به افزایش مهریه ادامه یافت.(۱۸)
در تبیین جامعه شناختى فزونى مهریه، امور ذیل بیان شده است: نسیه بودن مهریه، غلبه روحیات اقتصادى و نگرشهاى محاسباتى، عدم استیفاى کامل حقوق زن، طلاق و کنترل تمایلات نوجویانه مرد، ارتقاى منزلت اجتماعى زن، بالا رفتن هزینه ها و تشریفات ازدواج و شیوع ازدواجهاى برون فامیلى.(۱۹)
از آن جا که مهریه از نظر شرعى و قانونى، در هر حال بر عهده ی مرد است، فزونى مهریه او را در تعهدات مالى سنگینتری قرار مىدهد؛ مهریه در ازدواج موفق، معمولا از سوى زن مطالبه نمىشود و در این رابطه، به ندرت مشکلى بروز مىکند؛ اما اگر ازدواج ناموفق باشد و به طلاق بینجامد، مرد بدترین وضعیت را خواهد داشت.
با توجه به این واقعیتها تعدیل میزان مهریه با نگاهى دقیق تر به آن، به صورت یک بدهى قطعى مىتواند از بروز مشکلات بعدى تا حدى جلوگیری کند. در غیر این صورعت، مهریه که به عنوان ابزاری براى تحکیم روابط خانوادگى و پیوند زناشویى در نظر گرفته مىشود، به زمینهاى برای دشمنی و بروز مشکلات بیشتر تبدیل مىگردد.
۲- نفقه
بر اساس تعالیم اسلام، مخارج اقتصادی خانواده، یعنى زن و فرزندان، برعهده مرد است.(۲۰) این مخارج که شامل محل سکونت،(۲۱) خوراک و پوشاک(۲۲) و سایر امور وابسته به آنها مانند تحصیلات است، باید با توجه به زندگى زن و فرزندان و شرایط زمانى و اجتماعى آنها باشد. زن در امور اقتصادی خانواده مسئولیتى ندارد، هرچند درآمد زیادی داشته باشد.
مسئولیت اساسى زن همراهى در روابط مناسب در زندگى خانوادگى است و فقط کوتاهى در این امور در زمینه خانواده، براى زن مسئولیت آور است. در خانواده، زن مسئولیت برقرارى روابط مناسب با همسر، تولید نسل و پرورش فرزندان را بر عهده دارد و درگیر نشدن او در تأمین مخارج خانواده، فراغتى برای او ایجاد مىکند که بتواند با آرامش بیشترى به ایفاى مسئولیتها بپردازد.
نکته جالب توجه در مسائل خانواده آن است که مخارج زن بیش از مرد است. بسیاری وسایل خانه بیشتر مورد استفاده زن است، و افزون بر آن، لباس و وسایل زینتى براى زن اهمیت بیشتری دارد. این امور لازمه ی نقش زن در خانواده است و کمبود و فقدان آنها، در درجه اول زن را با مشکل روبه رو مىکند. اگر زن خود بخواهد به تأمین این امور بپردازد، ناگزیر در ایفای مسؤلیتهای همسری و مادری با مشکلاتى بسیار روبه رو خواهد شد.
توجه به این قانون و سعى در اجراى مناسب آن، مرد و زن را در یک فضاى روان شناختى ویژهای قرار مىدهد، به گونهاى که مرد خود را مسئول تأمین مخارج خانواده مىداند و با نگرشى مثبت به فعالیتهاى اقتصادى و هزینه کردن براى خانواده مىپردازد. در این حالت، انتظار او از زن به ایفاى مسئولیتهاى خانوادگى محدود مىشود. در همین رابطه، فعالیت و کار زن در خانه نیز کمکى است که زن به اداره ی خانواده مىکند، در حالى که مسئولیت اساسى او نیست.
زن برای تأمین مخارج خود، به فعالیت اقتصادى نیازى ندارد و در این راستا خود را مدیون مرد مىداند که این امر نوعى وابستگى به همسر در او پدید مىآورد. این احساس وابستگى موجب مىشود وظایف همسری و مادری را تا حد توان و با عشق و علاقه انجام دهد.
از نظر اسلام، زن دارای استقلال اقتصادى است و اختیار مصرف اموال خود در جهات گوناگون را دارد،(۲۳) هرچند شایسته است به گونهای رفتار نکند که انسجام خانواده را مختل سازد. از سوى دیگر، اداره ی اقتصادى خانواده برعهده ی مرد مىباشد و در این مورد زن باید با هماهنگى و رضایت شوهر رفتار کند. این امر به وحدت و انسجام خانواده کمک مىکند و مدیریت خانواده راکه در واقع مبتنى بر اداره اقتصادی خانواده است و پیش از این به آن اشاره شد و آیات قرآن نیز شاهد آن است، به نوعى وحدت و قوت مىبخشد.(۲۴)
بر همین اساس، از نظر اسلام زن ملزم نیست براى اداره خانواده به فعالیت اقتصادی درآمدزا بپردازد، هرچند این فعالیت مادام که به مسئولیتهاى خانوادگى او آسیبى نرساند و حقوق سایر اعضای خانواده پایمال نشود، برای او جایز است.
بخشى دیگر از نفقه، مربوط به هزینه فرزندان در کودکى یا وقتى است که نیازمند باشند، و هزینه والدین هنگام نیازمندى است. از نظر اسلام، حقوق متقابل بین فرزندان و والدین مستلزم آن است که در صورت نیازمندى هر یک و توانایى دیگری بر تأمین مخارج او، به کمک او بشتابد و اداره اقتصادی او را برعهده گیرد.
این قانون اقتصادی اسلام در خانواده نشان مىدهد که اسلام خانواده را در چهارچوب خانواده ی هستهای زن و شوهر نمىداند، بلکه خانواده را گسترهای از خویشاوندان درجه ی اول، یعنى فرزندان، فرزندان آنها، پدر و مادر والدین در نظر مىگیرد. این نگاه به خانواده روابط عاطفى و اجتماعى گستردهای رابه دنبال مىآورد که در بحث خویشاوندى به آن اشاره شد.
۳- ارث
«ارث»، یکى دیگر از قوانین اقتصادی خانواده است که در اسلام بر آن تأکید شده و برای هر مرتبه از افراد، درصدى از مال بر جای مانده از متوفى قرار داده شده است.(۲۵) این درصد بر اساس تعلق خانوادگى است و با وجود برخى افراد، سهمى به بقیه نخواهد رسید. اولین مرتبه ارث در اسلام به فرزندان و والدین فرد متوفى مربوط است که در صورت زنده بودن آنها سهمى به مراتب بعدى، مانند خواهر و برادر متوفى، نخواهد رسید.
ارث افزون بر آن که نوعى پشتوانه اقتصادی برای افراد خانواده است، تأثیرى روان شناختى نیز بر آنها دارد. این امر در واقع تقویت وابستگى و تعلق خانوادگى است که ناخود آگاه موجب مىشود فرد به روابط عاطفى با والدین یا فرزندان ادامه دهد. البته روابط عاطفى بین اعضای خانواده باید فراتر از منافع اقتصادى باشد، ولى گاه مبادی شناختى و عاطفی روابط استحکام ندارند و همین تعلق اقتصادی مىتواند زمینهای براى تقویت مبادى دیگر رابطه شود.
قانون ارث نیز شاهد دیگرى براى گستره نظام خانواده است و باید به جنبه های رابطهاى آن توجه شود، تا زمینهای را براى تقویت انسجام خانودگی فراهم کند.
پینوشتها
۱- ر.ک: رساله های فقهی و آیات قرآن مانند سوره ی نساء، ۴
۲- «ما تراضیا علیه…» کلینی، فروع کافی، ج ۵، ص ۳۷۸
۳- مطهری، نظام حقوق زن در اسلام ص ۲۳۸
۴- همان، ص ۲۳۵
۵- همان، ص ۲۳۲ – ۲۳۴
۶- امام رضا (علیه السلام) در سخنی، با بیان دلایل تشریع مهریه، به این امر اشاره دارد: «… مع ان النساء محضورات عن التعامل و المتجر…» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، باب ۱، ح ۹
۷- عن ابی عبدالله (علیه السلام): «السراق ثلاثه… مستحل مهور النساء…» مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۳۴۹
۸- قال النبی(ص): «من ظلم امرأه مهرها فهو عند الله زان…» همان؛ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۲
۹- «ان الله تعالی غافر کل ذنب الا من جحد مهرا…» همان.
۱۰- عن ابی عبدالله (علیه السلام) سألته عن المهر ما هو؟ قال: «ماتراضی علیه الناس» کلینی، فروع الکافی، ج ۵، ص ۳۷۸
۱۱- «الصداق ما تراضیا علیه الناس من قلیل او کثیر فهذا الصداق» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲
۱۲- صدیق اورعی، غلامرضا، جامعه شناسی مسائل اجتماعی جوانان، ص ۱۱۱
۱۳- در روایتی از امیرمؤمنان (علیه السلام) نقل است که فرمود: دوست ندارم مهریه ی زن از ده درهم کم تر باشد که مشابه پول زنا شود ( حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۱).
۱۴- مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۳۵۳
۱۵- «لا تغالوا بمهور النساء فتکون عداوه» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۰
۱۶- «افضل نساء امتی اصبحن وجهها و اقلهن مهرا» کلینی، فروع الکافی، ج ۵، ص ۳۲۴
۱۷- شرف الدین، سید حسین، تبیین جامعه شناختی مهریه، ص ۳۰۲ – ۳۷۱
۱۸- محسنی و…، ازدواج و خانواده در ایران، ص ۳۱۹ و ۳۲۲
۱۹- شرف الدین، تبیین جامعه شناختی مهریه،ص ۶۸ – ۳۱۸
۲۰- عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال قلت له: من الذی اجبر علیه و تلزمنی نفقته؟ قال: «الولدان و الولد و الزوجه» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۳۷
۲۱- «أسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم» طلاق، ۶
۲۲- «یشبعها و یکسوها…» حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۲۲۴، ح ۵
۲۳- «للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن» نساء ۳۲
۲۴- «الرجل راع علی اهل بیته و کل راع مسوول عن رعیته و المرأه راعیه علی مال زوجها و مسووله عنها» نوری، مستدرک الوسائل، کتاب نکاح، باب ۶۲، ح ۳
۲۵- نساء، ۱۱، ۱۲ و ۱۷۶
منبع: سایت راسخون