- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه: 4 دقیقه
- توسط: حمید الله رفیعی
- 8:09 ق.ظ
- 4 نظر

اشاره:
بعد از رحلت پیامبر بزرگ اسلام (صلّی الله علیه و آله) ، به علت فاصله گرفتن امت اسلام از اهل بیت(علیهمالسلام) انحرافاتی در میان مردم در اثر جهل و نادانی، و نبودن پاسخی قانع كننده از سوی گردانندگان امور بوجود آمدند.در این میان گروهها و نحله های فكری مختلفی به وجود آمدند، كه یكی از آنها «فرقه مرجئه» بود. این نوشته به پدایش و عقاید این فرقه اشاره نموده است.
فرقه مرجئه – بنابر تفسیر مشهور – قائل به تفكیك ایمان از عمل بوده، و ایمان را كافی در نجات می دانسته اند، آنان معتقد بوده اند كه، در روز قیامت برای انسان با ایمان – ولو این كه عمل صالحی انجام نداده باشد – جهنمی در كار نبوده و اهل بهشت است.(1)
«مرجئه» در لغت از ماده «ارجاء» است. «ارجأت الامر» یعنی اخّرته (به تاخیر انداختم)(2)، و به این گروه كه تمام اهل قبله را مومن می دانند، و معتقدند كه خداوند متعال عذاب آن ها را به تأخیر انداخته از این جهت «مرجئه» گویند.
عوامل بوجود آمدن مرجئه:عوامل متعددی در بوجود آمدن مرجئه دخیل بوده كه بعضی از آن عوامل اساسی، و بعض دیگر بر پایه عوامل قبلی، و یا از دیدگاه دیگر، بعض عوامل زمینه ساز عوامل دیگر شدند.
در این جا به چند عامل كه به نظر می رسد نقش اساسی در پیدایش مرجئه داشته اند، اشاره می كنیم:
1. قطع ارتباط جامعه مسلمین با سرچشمه زلال معرفت اهل بیت (علیه السّلام).
این عامل یكی از عوامل اساسی در پدید آمدن فرقه ها عموماً، و فرقه مرجئه خصوصاً بوده است، حركت 25 ساله جامعه مسلمین پس از رحلت پیغمبر (صلیالله علیه و آله) كه طی این مدت اگر چه در بعضی از مسائل پیچیده و لاینحل سیاسی،عقیدتی و قضایی،به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) مراجعه كردند، اما در كل هدایت فكری اجتماع مسلمین، حتی در مسائل جزئی عبادی، و اموری كه مربوط به فروع می شد، به دست افرادی سپرده شد، كه قادر بر تأمین نیازهای متعدد جامعه نبودند.
در اثر این عمل، آنقدر جامعه به سوی انحراف پیش می رود كه حتی در مسائل مسلّم، مثل نماز كه پیغمبر (صلیالله علیه و آله) حداقل 10 سال در انظار و حضور مردم انجام داده، بین بعضی از صحابه و تابعین اختلاف می شود كه نماز پیغمبر (صلیالله علیه و آله) چگونه است، كه در این مسأله گاه به ابن عباس و گاه به ابن مسعود مراجعه می كردند، و وقتی علی (علیهالسلام) را صحابه ای مثل ابوسعید خدری می بینند كه نماز می خواند، میگوید: این جوان با نمازش مرا به یاد رسول خدا (صلیالله علیه و آله) انداخت!(3) و این معضلات نه تنها در مسائل فرعی، بلكه در اصول اعتقادی نیز رسوخ كرده، و فرقه های متعدد را به وجود آوردند كه نمونه آن مرجئه است، شخصی به امام صادق (علیهالسلام) عرض می كنند: «مرجئه در مقام احتجاج با ما می گویند. هر كس همانگونه كه درنزد ما كافر است،در نزد خدا نیز كافر، و هر كس اظهار ایمان كند، در نزد خدا نیز مؤمن است، امام می فرماید: «سبحان الله چگونه یكسان اند؟ با آن كه كافر اقرار علیه خود كرده و با وجود آن بینه و شاهد نیاز نیست – ولی ایمان یك ادعاء است و اثبات آن نیاز به شاهد دارد، و آن عبارت از عقیده و عمل است، پس هر گاه این دو هماهنگ باشند، مدعای او ثابت و احكام ظاهری بر آن مترتب می گردد، چرا كه بسا افرادی اظهار ایمان كنند، ولی نزد خداوند مؤمن نباشند».(4)
2. سوء برداشت از آیات الهی:
اگر عترت در كنار كتاب نباشد، هر گونه تفسیر اشتباه و غلط از آن صورت می گیرد، در این رابطه فرقه مرجئه نیز به همین وادی كشیده شده، و برای ادعای خود به آیاتی از قرآن تمسك جسته است،كه یكی از آن آیات، این است كه می فرماید: «به ما وحی شده كه عذاب بر كسی است كه (آیات الهی را) تكذیب كند و سرپیچی نماید»(5) و همچنین این آیه: «رسوایی و بدبختی، امروز بر كافران است»(6)، از این دو آیه طبق بر داشت خود شان اندیشه ارجاء را استفاده نموده اند و از حدیث هم به فرمایش پیامبر (صلیالله علیه و آله) استدلال نموده كه فرموده است: «هر كس لا اله الا الله بگوید، داخل بهشت می شود، اگر چه زنا مرتكب شده و دزدی كند(7)»، غافل از این كه آیاتی وجود دارد كه به صراحت عمل را شرط می داند چنانچه خدای سبحان می فرماید: «هر كس ذره ای نیكی كندآن را می بیند، و هر كس ذره ای بدی كندآن را می بیند»(8) و آیه: «ولی هر كس كار شایسته ای انجام دهد – خواه مرد یا زن – در حالی كه مؤمن باشد آن ها وارد بهشت می شوند و در آن جا روزی بی حسابی به آن ها داده خواهد شد(9)»، كه تمام این آیات «عمل» را شرط می دانند.
3. بنی امیه و مرجئه:
عامل دیگر كه جنبه سیاسی دارد. توطئه بنی امیه بود، آنان چون انسان هایی به ظاهر مسلمان بودند، و در عین حال مرتكب فسق و فجور و ظلم و ستم، می شدند برای توجیه اعمال ناشایست خویش، و جا زدن خود در جامعه مسلمین به عنوان یك مسلمان ، از این انحراف فكری استفاده كرده، و آنان را به عنوان یك فرقه اعتقادی تقویت نموده و در مقابل، فرقه مرجئه نیز آنان را مسلمانانی مؤمن می دانستند، اگر چه مرتكب فسق و فجور وقتل و… بودند و آنان و انسان های صالح را نزد خداوند یكسان دانستند.(10)
بنابراین، سه عامل در بوجود آمدن فرقه مرجئه نقش اساس داشته اند، یكی انحراف فكری جامعه در اثر دوری از فرهنگ اهل بیت (علیهالسلام) و گرایش آنان به افكار وارداتی و منحرف ظالمان و منفعت طلبان، عامل دیگر ، برداشت نادرست از آیات و روایات، و تفسیر نادرست و یكسویه، و عامل سوم كه عامل سیاسی می باشد، تقویت این فرقه توسط حاكمان بنی امیه كه به دنبال توجیه اعمال ناشایست خویش بودند، این سه عامل نقش اساسی درتكوّن و گسترش مرجئه داشته هر چند ممكن است عوامل دیگری هم در كار بوده باشد.
پی نوشت:
- سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مركز مدیریت حوزه، اول، 1370 ش، ج3 ، ص 79.
- جوهری، اسماعیل، صحاح اللغه: تحقیق: احمد بن عبدالغفور عطار، انتشارات: دارالعلم للملایین – بیروت، چاپ رابع : 1407 هـ. ق ، ج 1، ص 52. و – طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین: تحقیق: سید احمد حسینی، مكتب نشر الثقافه الاسلامیه، ط دوم: 1408 هـ. ق– ج 2 ، ص 144.
- سرخسی، المبسوط: تحقیق: گروهی از علماء، بیروت: دارالمعرفه. سال نشر: 1406 هـ. ق، ج 1 ص 19.
- كلینی، محمد بن یعقوب، اصول كافی، انتشارات: دارالكتب الاسلامیه، سال 1365 هـ. ق ، ج 2، ص 216، باب الكبائر، روایت 21.
- طه: 48.
- نحل: 27.
- احسائی، ابی ابی الجمهور، عوالی اللثالی، قم، چاپ، سید الشهداء، تحقیق : نجفی مرعشی، سال نشر: 1403 هـ. ق، ج 1 ص 41.
- زلزال: 7 – 8.
- مؤمن: 40.
- حلی، فاضل مقداد، القواعد الفقهیه، قم، كتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ص528 و مازندار انی، صالح شرح اصول كافی ج8، ص101.