اشاره:
مُحَمَّد بن عَبدُاللّه بن عَبدُالمُطّلِب بن هاشم (عام الفیل–۱۱ق) پیامبر اسلام، از پیامبران اولوالعزم و آخرین پیامبر الهی. معجزه اصلی او قرآن است و مردم را به یکتاپرستی و اخلاق نیک دعوت کرد. حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) در جامعه مُشرک شبه جزیره عربستان به دنیا آمد، اما از بتپرستی و نزدیک شدن به زشتیهای رفتاری رایج در جامعه پرهیز میکرد. در چهل سالگی به پیامبری رسید و مهمترین پیامش دعوت به توحید بود. در روایات بسیاری به چگونگی بجا آوردن نماز توسط رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اشاره شده است.
۱. امام علی(علیه السلام): «رسول خدا(صلی الله علیه و آله) موقع گفتن تکبیره الاحرام و همچنین هنگام گفتن تکبیر براى رکوع و نیز هنگامى که سر از رکوع برمیداشت، دستها را تا برابر گوشها بلند میکرد».[۱]
۲. امام على(علیه السلام): «هرگاه به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در نماز حالت “خمیازه” دست میداد، دست راستش را جلو دهان میگرفت».[۲]
۳. امام علی(علیه السلام) به محمّد بن أبیبکر نوشت: مراقب رکوع و سجودت باش؛ زیرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) . که نمازش را کاملتر از همه انجام میداد و بهتر از دیگران مراعات میکرد . وقتی به رکوع میرفت سه بار میگفت: «سبحان ربّى العظیم و بحمده» … و وقتی به سجده میرفت، میگفت: «سبحان ربّى الاعلى و بحمده».[۳]
۴. همچنین به او نوشت: وقتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از رکوع بلند میشد، میگفت: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ اللّهُمّ لَکَ الْحَمْدُ مِلْءَ سَمَاوَاتِکَ وَ مِلْءَ أَرْضِکَ وَ مِلْءَ مَا شِئْتَ مِنْ شَیْ»؛ [۴] خداوند ستایش کسى را که او را ستود بشنود و اجابت کند، خدایا! تو را سپاس و ستایش به حجم آسمانها و زمینت، و حجم هر چه که خواهى».
۵. امام باقر(علیه السلام): «رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در نماز «بسم الله الرّحمن الرّحیم» را آشکار میکرد و صدایش را به آن بلند مینمود».[۵]
۶. امام باقر(علیه السلام): «دو نفر از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در کیفیت قرائت نماز آنحضرت اختلاف کردند، براى روشن شدن آن به ابىّ بن کعب نامه نوشتند که رسول خدا چند بار در نماز مکث میکرد؟ او پاسخ داد: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در حال قرائت دو جا مکث میکرد: یکى پس از فراغت از فاتحه الکتاب، و دیگرى پس از پایان یافتن سوره».[۶]
۷. امام صادق(علیه السلام): «رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در نماز صبح سورههایى مانند «عمّ یتسائلون» و «هل اتیک حدیث الغاشیه» و «لا اقسم بیوم القیامه» و مانند آنرا میخواند. در نماز ظهر مانند سورههاى «سبّح اسم ربّک» و «و الشمس و ضحیها» و «هل اتیک حدیث الغاشیه» و مانند آنرا قرائت میکرد. در نماز مغرب سورههاى کوتاهترى مانند «قل هو الله احد» و «اذا جاء نصر الله و الفتح» و «اذا زلزلت» را میخواند. و در نماز عشاء آنچه در نماز ظهر و در نماز عصر آنچه در نماز مغرب میخواند، قرائت میفرمود».[۷]
۸. هشام بن حکم گوید: از امام کاظم(علیه السلام) پرسیدم: به چه علت در رکوع «سبحان ربّى العظیم و بحمده» و در سجده «سبحان ربّى الاعلى و بحمده» گفته میشود؟ آنحضرت فرمود: «اى هشام! هنگامى که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را به معراج بردند و در آنجا نماز گزارد و متذکر عظمت و بزرگى حق تعالى . که در آن شب دیده بود . شد، بدنش به لرزه افتاد و بیاختیار به حالت رکوع در آمد و در آن حال گفت: “سبحان ربّى العظیم و بحمده” و وقتی از رکوع برخاست، به سوى حق تعالى در مقام و جایگاهى بالاتر از حالت قبلى متوجه شد [از ترس و عظمت حق] به سجده افتاد و گفت: “سبحان ربّى الاعلى و بحمده”. وقتی این ذکر را هفت بار تکرار کرد حالت خوف و ترس از او زایل شد…».[۸]
۹. ابو سعید خدرى گوید: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در نماز قبل از اشتغال به قرائت «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» میگفت. [۹]
۱۰. براء بن عازب گوید: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هیچ نماز واجبى را بدون «قنوت» انجام نمیداد. [۱۰]
۱۱. محمد بن مسلمه میگوید: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در سجده این دعا را میخواند: «ِ اللَّهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ، وَ بِکَ آمَنْتُ، وَ لَکَ أَسْلَمْت، سَجَدَ وَجْهِی لِلَّذِی خَلَقَه و صَوَّرَه، وَ شَقَّ سَمْعَهُ وَ بَصَرَه، فَتَبَارَکَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقِین»؛ [۱۱] خدایا! براى تو سجده کردم، و به تو ایمان آوردم، و تسلیم تو هستم. چهره [و حقیقت] من بر کسى سجده کرد که آنرا آفرید و تصویرش نمود، و چشم و گوش برایش شکافت، پس مقدس و والاست خداى یکتا که بهترین آفرینندگان است.
پی نوشت:
[۱] ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، ج ۱، ص ۱۶۲، قم، مؤسسه آل البیت(علیه السلام)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ ق.
[۲] محدّث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۵، ص ۴۱۶، قم، مؤسسه آل البیت(علیه السلام)، چاپ اول، ۱۴۰۸ ق.
[۳] ثقفی، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال، الغارات أو الإستنفار و الغارات، محقق: محدث، جلال الدین، ج ۱، ص ۲۴۶ – ۲۴۷، تهران، انجمن آثار ملی، چاپ اول، ۱۳۹۵ ق.
[۴] همان، ص ۲۴۶.
[۵] عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج ۱، ص ۲۰، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ ق.
[۶] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۲۹۷، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.
[۷] همان، ص ۹۵ – ۹۶.
[۸] شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۳۲ – ۳۳۳، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش.
[۹] شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۳۵، قم، مؤسسه آل البیت(علیه السلام)، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق.
[۱۰] ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، ج ۲، ص ۴۲، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، ۱۴۰۵ ق.
[۱۱] صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد، ج ۸، ص ۱۴۶، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق.