نقش التزام به آموزه های دینی در تربیت و استحکام خانواده-2

نقش التزام به آموزه های دینی در تربیت و استحکام خانواده-۲

۱۴۰۰-۰۸-۲۶

289 بازدید

۱- نماز و خانواده

قرآن کریم می‌فرماید: ‌ای کسانی که ایمان آورده اید! از صبر و نماز کمک بگیرید(بقره: ۱۴۵) نمازگزار علاوه بر این که از اقامه ی نماز نیرو و نشاط می‌گیرد، زمینه ی اضطراب و تشویش خاطر را در میان اعضای خانواده محدود می‌کند؛ به وسیله ی نماز و یاد خدا معنویت و نورانیت در دل اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر نفوذ کرده و در آرامش خاطر و اطمینان قرار می‌گیرند. علی (علیه السلام) در این باره می‌فرماید: یاد خدا باعث روشنایی سینه ها و آرامش دل هاست.(۲۴)

نماز همچنین با مهار زشتی و بی‌عفتی در خانواده، زمینه ی بحران در خانواده را، سد می‌کند. زیرا فجور و بی‌عفتی بنیان خانواده را سست می‌کند و استحکام آن را در هم می‌شکند. قران کریم یکی از ویژگی‌های نمازگزاران را پاکدامنی و حفظ عفت می‌داند؛ آنجا که می‌فرماید: نمازگزاران کسانی هستند که دامان خود را محافظت می‌کنند و از بی‌عفتی مصون هستند.(معارج: ۲۹)

تحقیقات تجربی که در این رابطه انجام شده نشانگر این مطلب است که نیایش و ارتباط با خدا یا به صورت مستقیم در رضامندی زناشویی و استحکام خانواده دخالت داشته و یا از طریق به وجود آوردن ویژگی و صفاتی در افراد که آن ویژگی ها در ثبات زندگی سهیم هستند. در این قسمت از بحث به نمونه‌هایی از آن تحقیقات اشاره می‌کنیم.

اسپراوسکی(۲۵)و هاگستون(۲۶) در تحقیقی میدانی و تجربی دریافتند افرادی که برای مدت طولانی با هم زندگی کرده بودند، مذهب و رفتارهای مذهبی را مهم ترین عامل رضایت‌مندی در ازدواج تلقی کرده اند. جریگان(۲۷) و ناک(۲۸) بعد از بررسی تحقیقات خود به این نتیجه رسیده‌اند که انجام رفتارهای مذهبی، مهمترین عامل ثبات و پایداری ازدواج است. گروهی از محققان رابطه ی بین رضایت‌مندی از ازدواج و استحکام خانواده را با مذهبی بودن زن و شوهر مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که مذهبی بودن در استحکام خانواده نقش مهم و مؤثری ایفا می‌کند.(۲۹)

الکسیس کارل می‌گوید: نیایش، در روح و جسم تأثیر می‌گذارد و احساس عرفانی و احساس اخلاقی را توأماً تقویت می‌کند. در چهره ی کسانی که به نیایش می‌پردازند، حس وظیفه شناسی، قلت حسد و شرارت، و نیکی و خیرخواهی نسبت به دیگران خوانده می‌شود. نیایش خصایص خود را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فردی نشان می‌دهد: صفای دل، متانت رفتار، انبساط خاطر، شادی بی‌دغدغه، چهره ی پر از یقین و آمادگی برای پذیرش حق، از ویژگی‌های نیایش گران است.(۳۰) پر واضح است که با وجود چنین ویژگی‌هایی در زن و شوهر، زندگی استحکام بیشتر و بهتری پیدا می‌کند.

از میان هشتاد پژوهش انجام شده از سوی کوئینگ(۳۱) و لارسون(۳۲) که حاوی اطلاعات آماری درباره ی التزام دینی و رفاه ــ اصطلاح وسیعی که دربرگیرنده ی اموری نظیر خوشبختی، رضایت از زندگی، خوش بینی و امیدواری است ــ ۷۹ پژوهش، ارتباط مثبتی بین آنها را گزارش کرده و تنها یک پژوهش ارتباط آنها را منفی می‌داند.

همچنین در تحقیقات انجام شده مشخص شد افرادی که التزام به فعالیت‌های مذهبی دارند، در مقایسه با دیگران، گرایش بیشتر به ازدواج پایدار دارند. بیشتر این افراد مشکلات ارتباطی، عدم توافق، عدم صداقت و مصرف مواد کمتری دارند.(۳۳)

کوینگ و لارسون همچنین از تحقیقات خود نتیجه گرفتند که دلیل کافی برای اثبات این مسئله وجود دارد که رفتارهای دینی و مذهبی با رفتار بهنجار و سالم در ارتباط است. ایشان می‌گوید تحقیقات ثابت کرده که افراد مؤمن و ملتزم به دستورات دینی، کمتر دچار بی‌بند و باری جنسی، همسرآزاری و الکل هستند.(۳۴)

در پژوهشی که نصیب البکاء و بنی اسدی انجام دادند و در آن به مقایسه ی عوامل فردی، اجتماعی و شخصیتی افراد در زوج‌های سازگار و ناسازگار کرمانی پرداختند، به این نتیجه رسیدند که عواملی همچون امور مالی، رابطه ی جنسی و بارهای مذهبی در گسستگی زندگی تأثیرگذار هستند و اعتقادات مذهبی نقش زیادی دراستحکام خانواده دارند.(۳۵)

در تحقیقی که مهکام از پرونده‌های دختران فراری و مصاحبه ی با آنان انجام داد این نتیجه به دست آمد که بیشتر دختران فراری از خانواده‌هایی هستند که یا کاملاً بی‌دین بوده و یا التزام آنها به دینداری در حد صفر بوده است. همچنین در یک نظر سنجی که از هفتاد دختر فراری نگهداری شده در مراکز مداخله و بحران شهر تهران، انجام شد این نتیجه به دست آمد که ۹۴ درصد دختران فراری در خانواده‌هایی زندگی می‌کرده‌اند که سطح اعتقاد و آگاهی آنان از مذهب و التزام عملی آنان به دین، در حد بسیار پایین بود. این خانواده ها آشفته و از استحکام لازم برخوردار نبوده اند.(۳۶) توجه به تحقیقات ذکر شده بیانگر این نکته است که اعتقادات و باورهای مذهبی و انجام اعمال عبادی، نقش زیادی در استحکام و ثبات خانواده دارد.

۲-روزه و خانواده

روزه یکی از بزرگترین عبادت‌هایی است که در قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) مورد تأکید قرار گرفته است.

یکی از فایده‌های بزرگ روزه، تربیت روح و تقویت اراده و تعدیل غرایز انسانی است، روزه‌دار با وجود گرسنگی، تشنگی و خودداری از لذت‌های دیگری که باید از آن چشم بپوشد، روح و اراده خویشتن را تقویت می‌کند. از طریق روزه زمام نفس سرکش و شهوات هوس ها مهار می‌شود. همچنین روزه ی واقعی زمینه ی ارتکاب گناهان مربوط به چشم، گوش، دست و پا را از بین می‌برد. زیرا روزه‌دار می‌داند که نباید چشم به حرام باز کند و نباید حرامی بشنود. امام صادق (علیه السلام) در این باره می‌فرماید:

بدانید که روزه، تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست…؛ پس هنگامی که روزه هستید، زبان خود را از دروغ حفظ کنید، چشم‌های خود را از حرام بپوشانید؛ با یکدیگر دعوا نکنید، به همدیگر حسد نورزید، غیبت یکدیگر را نکنید، با هم بحث و جدل ننمایید، دروغ نگویید، با یکدیگر مخالفت نکنید، برهم خشم نگیرید، به یکدیگر ناسزا نگویید، همدیگر را آزار و اذیت نکنید، به دیگران ستم ننمایید، یکدیگر را به ستوه نیاورید و از یاد خدا و نماز غافل نشوید.(۳۷)

توصیه ها و آموزه‌های این حدیث شریف را می‌توان به بهترین وجه در روابط زن و شوهر ها به کار گرفت. رعایت این سفارش ها در خانواده و در برخورد با همسر، کانون خانواده را سرشار از انس و الفت می‌نماید، زن و شوهر را به هم نزدیک می‌سازد، دل‌های آنان را به همدیگر پیوند می‌دهد و استحکام خانواده را دو چندان می‌کند.

در تعالیم آسمانی و اسلامی نیز به متفاوت بودن افراد در دینداری توجه گردیده و به این نکته تأکید شده که دینداری برخی از افراد ظاهری و صرفاً لقلقه ی زبان است. حتی برخی افراد دین و ارزش‌های دینی را وسیله‌ای برای نیل به اهداف دنیوی و مظاهر دنیوی می‌دانند.

حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ضمن تقسیم بندی عبادت کنندگان، می‌فرماید: گروهی خدا را به طمع و رغبت بهشت عبادت می‌کنند؛ عبادت اینها عبادت تجارت پیشگان است، گروهی خدا را از ترس جهنم و عذابش عبادت می‌کنند؛ این عبادت بردگان است و گروهی نیز خداوند را از سر سپاس عبادت می‌کنند؛ این عبادت آزادگان است و این بهترین عبادت است.(۳۸) همچنین حضرت امام حسین (علیه السلام) در روایتی فرمودند:

به درستی که عده ی زیادی از مردم نوکر دنیا و طالب دنیا هستند و ارزش‌های دینی لقلقه ی زبانشان است. تا موقعی از دینداری دم می‌زنند که معاش و زندگی دنیوی شان تأمین شود و اگر گرفتاری دنیایی به آنان رو کند و امتحان شوند، دینداران بسیار کم می‌شوند.(۳۹)

گر چه همه ی این گروه ها به ظاهر مسلمان‌اند و بهره‌ای از دینداری دارند و در اسلام هیچ کدام از این عبادت کنندگان و دینداران رد نشده ولی ارزش و ثمره ی اینها با همدیگر متفاوت خواهد بود.

آن گاه عبادت خالص و واقعی خواهد بود که خداوند را به خاطر شایستگی اش برای عبادت، اطاعت و بندگی کنند. به این مرتبه از عبادت عده ی قلیلی رسیده‌اند و از مصادیق برجسته ی این نوع عبادت کنندگان حضرت علی (علیه السلام) است که فرمود: خدایا تو را نه از ترس جهنم و نه به طمع رسیدن به بهشت عبادت می‌کنم، بلکه تو را شایسته ی عبادت و فرمانبرداری و پرستش یافتم، پس تو را عبادت کردم.(۴۰) هر چقدر افراد بتوانند به سوی این قله ی(عبادت علی (علیه السلام)) حرکت کنند، اعتقاد و عبادتشان عمیق‌تر و پرثمرتر خواهد بود.

آثار تربیتی عبادات

هر یک از جلوه‌های عبادات آثار تربیتی و معنوی ویژه‌ای بر همسران و فرزندان دارد. آثار تربیتی عبادات بر همسران و کیفیت تأثیرگذاری آن با نوع تأثیرگذاری عبادات بر فرزندان متفاوت است؛ لذا به هر کدام از اینها به طور مستقل پرداخته می‌شود.

الف)آثار تربیتی عبادات بر همسران

جلوه‌ها و نمودهای تربیتی عبادات در همسران زیاد است که فقط به نمونه‌هایی اشاره می‌گردد.

۱-برطرف کننده ی تکبر

تکبر، یکی از بیماری‌های روحی و اخلاقی است که آثار زیانباری در اجتماع به ویژه خانواده دارد. خیلی از اختلافات خانواده به دلیل تکبر و خودبرتربینی همسران یا یکی از آن دو است. کسی که روزی پنج بار با نهایت خضوع و خشوع (در نماز) در برابر پروردگار خود می‌ایستد و در هر نماز چندین بار به رکوع و سجود می‌رود و اظهار بندگی و تواضع می‌کند، نه تنها در مقابل خدا، بلکه در مقابل بندگانش هم تکبر نمی‌ورزد و روحیه ی خودبرتربینی و فخرفروشی در او کاهش پیدا می‌کند.

در دعا و مناجات با حضرت حق و در حج و روزه نیز وقتی روحیه ی تسلیم پذیری در مقابل فرمان پروردگار در او ایجاد می‌شود، و به عظمت خدا در طواف و دعا اعتراف می‌کند، خود را کمتر از آن می‌بیند که خود را برتر از دیگران بداند و بخواهد نافرمانی نماید. حضرت علی (علیه السلام) درباره ی آثار عبادت به ویژه آثار نماز در کاهش و زدودن روحیه ی تکبر می‌فرمایند: خداوند، ایمان را برای پاک کردن از نجاست شرک و نماز را برای پاکیزه کردن از پلیدی کبر و تکبر، واجب کرده است.(۴۱)

و در حدیث دیگری که از محضر پیامبر اعظم حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده می‌خوانیم: روزه، هوای نفس و شهوت طبیعت حیوانی را می‌میراند (و طغیان آن را فرو می‌نشاند) و در آن صفای قلب و پاکی اعضاء و آبادی بیرونی و درونی انسان، و شکر برنعمت ها، و احسان به فقرا و فزونی تضرع و خشوع و گریه است؛ همچنین وسیله‌ای است برای التجای به پروردگار و سبب شکستن دلبستگی‌ها و کم شدن گناهان و فزونی حسنات و در آن فواید بی‌شماری است.(۴۲)

امام خمینی (قدس سره) می‌فرماید: چون نماز معراج کمالی مؤمن است و نزدیک کننده ی افراد باتقوا به خداست، به دو چیز قوام پیدا می‌کند که یکی از آن دو، مقدمه ی دیگری است: اول، ترک خودبینی و خودخواهی، که آن، حقیقت باطن تقواست، و دوم، خداخواهی و حق طلبی، که آن، حقیقت معراج و قرب است.(۴۳) وقتی در خانواده‌ای، تکبر که یکی از رذایل اخلاقی است، مهار شود، بستری مناسب برای رشد فضایل اخلاقی و معنوی، مهیا می‌شود.

۲-برطرف کننده ی غفلت

غفلت، مفهوم گسترده‌ای دارد: بی‌خبری از شرایط زمان و مکان زندگی، از واقعیت‌های فعلی و آینده و گذشته ی خویش، از صفات و اعمال خود، از پیام‌ها و آیات حق و همچنین هشدارهایی که حوادث تلخ و شیرین زندگی به انسان‌ها می‌دهد. مراد ما در این بحث غفلت از یاد خدا و سرنوشت نهایی انسان است.

خطری که به وسیله ی «غفلت» از یاد خدا، متوجه کمال و پیشرفت انسان می‌شود، بیش از آن است که غالباً تصور می‌کنیم. غفلت سعادت ما را ویران می‌کند و مانند آتش، خرمن زندگی را می‌سوزاند و تمام امکانات و استعدادهای خداداد را بر باد می‌دهد. هنگامی که حضرت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به معراج رفت، خطاب‌هایی از سوی خداوند در یافت نمود؛ از جمله این که:‌ ای احمد! هرگز غافل مشو؛ هر کس از من غافل شود، نسبت به اینکه او در کدام راه نابود می‌شود، اعتنا نمی‌کنم.(۴۴)

این بیان به خوبی نشان می‌دهد که عاقبت غفلت از خداوند، هلاکت و نابودی است. زیرا سرچشمه ی بسیاری از گناهان بوده و حتی باعث می‌شود انسان از حیوانات هم پست‌تر گردد.(اعراف: ۱۷۹)

اعمال عبادی به ویژه نماز، دعا و حج، انسان را متوجه خدا و ارزش‌های معنوی می‌کند و انسان را از غفلت خارج ساخته و در مسیر فهم و دقت در اهداف خلقت قرار می‌دهد.

میرزا جواد ملکی تبریزی می‌گوید: اذان به عنوان یک عمل عبادی، دعوت برای ملاقات حضرت حق است. همان گونه که در روز قیامت برای عرضه بر خداوند فراخوانده می‌شوند، در این دنیا هم، با اذان مؤمنان به مجلس حضور و معراج و زیارت حضرت پروردگار خوانده می‌شوند.(۴۵)

احساس حضور در محضر حق، انسان را از غفلت خارج می‌کند و تذکر می‌دهد که باید هوشیار باشد و وظایف بندگی را به خوبی انجام دهد. وقتی اعضای خانواده به ویژه والدین، هوشیار شدند و از غفلت خارج گشتند، به وظایف تربیتی و اخلاقی نیز التزام خواهند داشت و این التزام آنان، در فرزندان نیز تأثیرگذار بوده و آنان را به سوی مسایل معنوی و تربیتی سوق خواهد داد و از طریق یادگیری مشاهده‌ای در آنان تأثیرگذار خواهد بود.

۳-باعث آرامش دل و صفای درون

ایمان به خدا و راز و نیاز با او، به انسان امید و توان می‌دهد و انسان احساس می‌کند به پناهگاه مطمئن و باقدرتی متکی است؛ از این رو احساس نشاط و توانمندی می‌کند. دیل کارنگی(۴۶) می‌نویسد: هنگامی که کارهای سنگین، قوای ما را از بین می‌برد و اندوه‌ها هر نوع اراده‌ای را از ما سلب می‌کند و بیشتر اوقات که درهای امید به روی ما بسته می‌شود، به سوی خدا روی می‌آوریم؛ ولی اصلاً چرا بگذاریم روح یأس و ناامیدی بر ما چیره شود؟ چرا همه روزه به وسیله ی دعا و مناجات و به جای آوردن حمد و ثنای خداوند، قوای خود را تجدید نکنیم.(۴۷)

امام سجاد (علیه السلام) در دعای خمس عشر می‌فرماید: پروردگارا! شادی و آرامش من در مناجات تو نهفته است و دوای بیماری و شفای قلب سوزانم و فرونشانده شدن حرارت دل و برطرف شدن اندوهم، نزد تو است.(۴۸)

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *