- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
علی محمد باب موسس آیین بابیت و حسینعلی بهاء موسس فرقه بهائیت و ادامه دهنده بابیت درقالب بهائیت است. باب و بهاء که هردو ادعای نبوت و ادعاهای متناقض دیگر را نیز نموده اند مطالبی را از خود بروز داده اند که با هیچ معیاری قابل پذیرش نیست. این آموزه های سران بهائیت از ستون فرقه بهائیت به شمار می آیند. در این نوشته در ابتدا یکی از آموزه های آنان منعکس شده و سپس سوالاتی مطرح گردیده که پیروان فرقه بهائیت ملزم به پاسخگویی آن ها هستند.
دو فتوای علی محمد باب
۱. علی محمد باب می گوید: «آنچه از حیوان (سگ و خوک و ……) بیرون می آید پرهیز نکنید مگر اینکه لطافت را دوست داشته باشید».[۱]
سوال ما
از نظر پیروان فرقه بهائیت این فتوای علی محمد باب با چه معیاری قابل پذیرش است؟ آیا معنای این جمله چه چیزی می تواند باشد جز اینکه از نظر علی محمد باب خوردن مدفوع این حیوانات حلال اعلام شده است؟ آیا بهائیان واقعا به فتوای علمی محمد باب
۲. در جایی دیگر می گوید: «شما انواع داروها و مسکرات را نباید مالک شوید و نباید آن ها را بخرید و بفروشید و به کار بندید، مگر آنچه را دوست می دارید که بخواهید بکنید.»[۲]
سوال ما
آیا این دستور علی محمد باب در فرقه بهائیت چه معنایی می تواند داشته باشد؟ مردم با دارو چه رفتاری باید داشته باشد و چه تناسبی بین دارو و مسکرات وجود دارد که این دستور مبهم و بی معنا شامل آنها می شود؟
سخنان حسینعلی بهاء
در این جا به چند سخن حسینعلی بهاء موسس فرقه بهائیت اشاره می کنیم:
۱. حسینعلی بهاء گفته است: بگو در هیکل من جز هیکل خدا دیده نمی شود و نه در زیبایی من جزء زیبایی او، و نه در هستی من جز هستی او، و نه در ذات من جز ذات او و نه در حرکت من جز حرکت او و نه در سکون من جز سکون او و نه در قلم من جز قلم چیره و ستوده او دیده نمی شود.[۳]
سوال ما
بنابر مبانی فرقه بهائیت این سخنان حسینعلی بهاء با چه معیاری القا شده است؟ آیا او خودش خدا است یا خدا در او حلول کرده است؟ آیا در فرقه بهائیت خداوند دارای سکون و حرکت است که در ذات حسینعلی نوری دیده می شود؟ آیا از دیدگاه بهائیان خداوند دارای جسم است که در زیبایی مانند حسینعلی بهاء است؟ با توجه به اینکه هیچ عاقلی چنین سخنانی را به زبان نمی آورد آیا از نظر عقل سلیم این سخنان حسینعلی نوری یاوه گویی نیست؟
۲. حسینعلی بهاء در جایی دیگر می گوید: «هیچ خدایی جز من که( در عکّا) زندانی شده و یگانه ام وجود ندارد.[۴]
سوال ما
آیا حسینعلی بهاء با این سخن خود ادعای خدایی کرده است؟ اگر واقعا او خدا است پس چرا زندانی شده است؟ اگر خدا نیست پس چرا چنین ادعایی کرده است
۳. حسینعلی بهاء مقام خود را مقام نفس خدا در عالم امر و خلق می داند و به همین اساس خویشتن را قبله گاه مریدان شمرده و دستور داده وقتی که نماز می گذارند رو به سوی وی آورند: «چون خواستید که نماز بگذارید روی خود را به سوی مقام اقدس و مقدّس من بگردانید».[۵]
سوال
در اینکه حسینعلی بهاء خدا نیست بلکه انسانی است مانند سایر انسان ها شکی وجود ندارد، پس چرا در هنگام نماز باید به سوی قبر او نماز خوانده شود؟
۴. حسینعلی بهاء گفته است: «اگر بهاء درباره آب، حکم باده را صادر کند و درباره آسمان چون زمین حکم نماید …. همگی درست است و شک در آن نیست و هیچ کس را نرسد که بر آن اعتراض یا چون و چرا نماید.»[۶]
سوال
آیا این سخن حسینعلی نوری با کدام عقل قابل پذیرش است؟ چگونه ممکن است و با کدام معیار هر چه او بگوید درست است حتی اگر بگوید زمین آسمان است و آسمان زمین! و کسی حق اعتراض علیه او را ندارد؟ آیا با توجه به اینکه تمام این سخنان سران فرقه بهائیت از نظر عقل مردود است، بهائیان با چه معیاری و با کدام عقل آن ها را پذیرفته اند؟
نویسنده: حمید الله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . علی محمد باب، کتاب بیان عربی، ص ۲۸.
[۲] . کتاب بیان عربی، ص ۲۸.
[۳] . حسینعلی نوری، کتاب مبین، ص ۱۷.
[۴] . کتاب مبین، ص ۳۹۶.
[۵] . حسینعلی نوری، کتاب اقدس، ص ۳ و ۴.
[۶] . کتاب اقدس، ص ۴.