اشاره:
علی بن حسین مسعودی (۲۸۰ق-۳۴۵ یا ۳۴۶ق.) تاریخ نگار و جغرافیدان مسلمان سده چهارم هجری قمری که از او کتابهایی همچون مروج الذهب و التنبیه و الاشراف به یادگار مانده است. به دلیل گزارشهای بیطرفانه وی از وقایع تاریخی، مذهبش به روشنی معلوم نیست با این حال از دیرباز در منابع زندگینامه و رجال شیعه، وی را دانشمندی شیعه مذهب شناختهاند. امروزه نیز بسیاری از پژوهشگران وی را شیعه به شمار آورده و آثار باقی مانده از وی را حاوی شواهد کافی برای اثبات این مدعا میدانند.
در نقطه نظری متفاوت که تا حدودی برآمده از اختلاف نظر در تعیین مصداق شیعه است، برخی از پژوهشگران با فرض شیعه بودن مسعودی مخالفت کرده و وجود شواهد کافی برای اثبات تشیع وی را رد میکنند و حداکثر او را سنی متشیع و علاقهمند به اهل بیت (ع) و معتقد به برتری امیرالمومنین بر خلفا به شمار میآورند.
ابو الحسن علی بن حسین مسعودی احتمالا در سال ۲۸۰ هجری به دنیا آمد. به گفته خود مسعودی در کتاب مروج الذهب، در بابل به دنیا آمده است.[۱] درباره تبار وی تردیدهایی وجود دارد. برخی اشتهارش به مسعودی را به دلیل انتسابش به محله مسعوده بغداد دانستهاند اما بیشتر شرح حال نگاران وی را از نسل عبدالله بن مسعود صحابی پیامبر(ص) به شمار آوردهاند.[۲] مسعودی اهل بغداد بود و مدتی از عمرش را نیز در مصر گذراند.[۳] برخی تاریخ وفاتش را ۳۳۳ قمری ثبت کردهاند اما با توجه به اینکه در کتاب التنبیه و الاشراف، تاریخ پادشاهان روم را تا سال ۳۴۵ هجری آورده است،[۴] زمان وفاتش باید بعد از این تاریخ باشد، از این رو است که برخی منابع تاریخ وفاتش را ۳۴۵ یا ۳۴۶ هجری دانستهاند.[۵]
سفرها
از جزئیات زندگی مسعودی گزارش زیادی در دست نیست. از شغل و پیشه وی نیز اطلاعی نداریم.[۶] آنچه بیشتر در منابع انعکاس یافته، سفرهای متعدد وی به شرق و غرب عالم است. گفتهاند که او در شرق تا سرزمینهای هند، سیلان، چین و مالزی سفر کرد و در غرب به شمال آفریقا، مغرب و ماداگاسکار رفت. وی در این سفرها با بسیاری از علما نیز دیدار کرد. از آن جمله محمد بن جریر طبری مورخ معروف، ابوبکر صولی، محمد بن خلف وکیع، حسن بن موسی نوبختی، ابو علی جبایی، ابوالحسن اشعری را میتوان نام برد.[۷]
آثار
مسعودی آثار فراوانی در علوم گوناگون زمان خود داشته که فقط دو کتاب تاریخی مروج الذهب و التنبیه و الاشراف به دست ما رسیده است. در صحت انتساب کتاب اثبات الوصیه به او نیز تردید وجود دارد.
مروج الذهب
مروج الذهب مهمترین اثر علی بن حسین مسعودی است که به دست ما رسیده است. بنابر گفته خود وی در مقدمه کتاب، این اثر خلاصهای از دو کتاب بزرگ دیگر او به نامهای اخبار الزمان و کتاب اوسط بوده است.[۸] این کتاب از منابع اصلی تاریخ و تمدن اسلامی به شمار میرود. مسعودی در این کتاب مشاهدات گسترده جغرافیایی خود را با مطالب تاریخی آمیخته و اطلاعات حائر اهمیتی درباره شرایط اجتماعی، مردم شناختی و عقاید و آداب سرزمینهای گوناگون ارائه داده است.
مروج الذهب تاریخ عمومی جهان است که با داستان پیدایش آغاز شده و بعد از گزارش تاریخ سرزمینها و ملل مختلف به تاریخ اسلام رسیده و وقایع تاریخ اسلام را تا سال ۳۳۶ پی گرفته است. مسعودی این کتاب را در سال ۳۳۳ نگاشته و بعدها در سال ۳۳۶ آن را تکمیل کرده است. با توجه به اینکه در برخی منابع، وقایع تاریخی تا سال ۳۴۵ از مروج نقل شده است، به نظر میرسد مسعودی کتاب خود را بعدها نیز تکمیل کرده اما نسخههای آن به دست ما نرسیده است.
التنبیه و الاشراف
ألتّنبیهُ و الإشراف کتابی تاریخی و جغرافیایی و به زبان عربی که آخرین اثر مسعودی مورخ شیعه در قرن چهارم است. مؤلف در بخش اول به مباحث کیهانی و جغرافیایی پرداخته و در بخش دوم به مباحث تاریخی میپردازد. وی نوآوریهای متعددی را در این کتاب تجربه کرده است. این اثر به زبانهای دیگر نیز ترجمه شده است.
اثبات الوصیه
کتاب اثبات الوصیه، با هدف اثبات وصایت امامان شیعه(ع) نگاشته شده است. نویسنده بعد از اشاره به برخی از روایاتی که بر لزوم امامت تاکید دارند به شرح مختصری از زندگی انبیاء که جانشین یکدیگر میشدند پرداخته و بعد از زندگی پیامبر اسلام(ص) نیز زندگی جانشینان وی یعنی امامان دوازدهگانه را شرح داده است و روایاتی درباره نصوص امامت و مناقب و فضایل آنان نقل کردهاست.[۹]
این کتاب به سبک و سیاق سایر کتب حدیثی شیعه نگاشته شده و محتوای آن از تشیع نویسندهاش حکایت دارد. در منابع رجالی و تراجمنگاری شیعه، نویسنده اثبات الوصیه همان نویسنده مروج الذهب یعنی علی بن حسین مسعودی است.[۱۰] اما برخی پژوهشگران معاصر به دلیل اختلاف سبک و روش نگارش این اثر با آثار مسعودی، در انتساب این کتاب به مسعودی تردید کردهاند.[۱۱]
سایر آثار
وی در کتابهای مروج الذهب و التنبیه و الاشراف به سایر کتابهایی که تألیف کرده اشاره کرده است.[۱۲] این کتابها اکنون در دست نیستند.
لیست سایر آثار
ویژگیهای تاریخنگاری مسعودی
پژوهشگران به ویژگیهای مثبت بسیاری در آثار مسعودی اشاره کردهاند که برخی از آنان به قرار زیر است[۱۳]:
استفاده از منابع متعدد
نگرش علمی به تاریخ
رویکرد عقلانی در تفسیر و تعلیل پدیدهها
توجه به قوانین حاکم بر تاریخ
بهرهگیری از روش مشاهده مستقیم در موضوعات جغرافیایی
ارائه اطلاعات فراوان اجتماعی و فرهنگی، جغرافیایی، تاریخ اعتقادات و علوم و ادیان افزون بر مطالب تاریخی رعایت بیطرفی در معرفی گروههای مختلف سیاسی و اعتقادی اسلامی نگارش بیپرده و صریح و افشاگری برخی از رفتارهای غلط حاکمان.
مذهب مسعودی
نویسندگان منابع متقدم شیعه و بیشتر محققان و نویسندگان معاصر، مسعودی را از شیعیان و حتی از امامیه شناختهاند. با این حال برخی از پژوهشگران مسعودی را شیعه نمیدانند و شواهدی از آثار وی در اثبات نظریه خود طرح میکنند. ظاهرا نخستین بار در میان نویسندگان شیعه، آقا محمد علی کرمانشاهی نویسنده کتاب «مقامع» در تشیع مسعودی تردید کرده است.[۱۴]
در میان اهل سنت نیز در مورد مذهب مسعودی اختلاف نظر هست. برخی وی را معتزلی[۱۵] و برخی شافعی به شمار آورده و برخی او را شیعه دانستهاند. ابن حجر عسقلانی کتابهای مسعودی را حاکی از نشانههایی بر تشیع معتزلی وی دانسته است. کتابشناس متاخر اسماعیل پاشا بغدادی نیز در آثار خود مسعودی را شیعه دانسته است. برخی از نویسندگان معاصر اهل سنت و نیز برخی از خاورشناسان نیز به تشیع مسعودی رای دادهاند.
هر دو گروه موافق و مخالف تشیع مسعودی، ادلهای را برای اثبات ادعای خود ذکر کردهاند:
در ادامه برخی دلایل تشیع مسعودی همراه با نقد آن از سوی مخالفان، گزارش میشود:
دلایل موافقان
بخشی از کتاب مروجالذهب در باب منزلت اهل بیت(ع)
«از امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیهالسلام روایت کردهاند که فرمود: «وقتی خدا خواست خلقت را بوجود آرد و مخلوق را بیافریند و مبدعات را ابداع کند پیش از گسترش زمین و افراشتن آسمان که در انفراد ملکوت و وحدت جبروت خویش بود مخلوق را چون غباری بیاراست آنگاه شمهای از نور خود را رها کرد تا بدرخشید و شعل های از نور وی پرتو افکند و این نور در میان صورتهای نهان فراهم شد و به صورت پیمبر ما محمد صلی الله علیه و سلم در آمد و خداوند که گوینده عزیز است فرمود تو برگزیده منتخبی و ودیعه نور و گنجینه هدایت من پیش تو است، به خاطر تو بطحا را مسطح و آب را روان و آسمان را بلند میکنم و ثواب و عقاب و بهشت و جهنم بوجود میآورم و خاندان ترا برای هدایت می گمارم و از علم نهان خود بهرهورشان می کنم تا نکتهای برای آنها مشکل نباشد و چیزی از آنها نهان نماند و آنها را حجت خلق و نشانه قدرت و وحدانیت خویش می کنم آنگاه درباره ربوبیت و خلوص و وحدانیت از آنها شهادت گرفت و از پس این شهادت که گرفته شد انتخاب محمد و آل وی را با بصیرت خلق بیامیخت و به آنها وانمود که هدایت با اوست و نور از اوست و امامت در خاندان اوست تا سنت عدل از پیش مستقر شود و عذرها برخیزد»
بخشی از کتاب مروجالذهب در باب فضیلت امام علی(ع)
«چیزهائی که مایه فضیلت اصحاب پیمبر خدا صلی الله علیه و سلم شده تقدم ایمان و هجرت و یاری پیمبر خدا صلی الله علیه و سلم و خویشاوندی و جانبازی در راه او بوده است با علم به قرآن و تنزیل و جنگ در راه خدا و زهد و قضاوت و فصل دعاوی و فقه و علم که علی[ع] از این همه بهره کامل تر و سهم بیشتر داشته است به علاوه فضائل خاص از جمله گفتار پیمبر صلی الله علیه و سلم که وقتی میان اصحاب خویش برادرخواندگی آورد بدو گفت «تو برادر منی» و او صلی الله علیه و سلم همسنگ و مانند نداشت و هم گفتار او صلوات علیه به علی که «تو نسبت به من همانند هارونی نسبت به موسی» و هم گفتار او علیه الصلاه و السلام که «هر که من مولای اویم علی مولای اوست خدایا با هر که دوست وی باشد دوستی کن و هر که دشمن او باشد دشمنش بدار» و هم دعای او علیهالسلام هنگامی که انس مرغ بریان را پیش وی آورده بود که «خدایا محبوبترین خلق خویش را پیش من بفرست که با من از این مرغ بخورد» و علی علیهالسلام بیامد تا آخر حدیث این و فضائل دیگر از اوست و فضایلی داشت که در غیر او نبود»
شناخته شدن مسعودی به تشیع در منابع رجال شیعی
نجاشی در کتاب فهرست خود که از آثار اصلی رجال شیعی است، نام وی را آورده و فهرستی از آثار وی به دست داده است.[۱۶] رجالیان بعدی نیز ظاهرا بر اساس همین گزارش نجاشی، نام مسعودی را در زمره رجال شیعه ثبت کردهاند.[۱۷] رای نجاشی درباره وی از دلایل اصلی تشیع مسعودی است چرا که نجاشی نزدیکترین فرد به زمانه زندگی مسعودی بوده است و نظراتش درباره رجال شیعه اعتبار زیادی دارد.[۱۸]
وجود شواهدی بر تشیع مسعودی در آثاری که از او به جای ماندهمانند:
۱-اشاره مسعودی در کتاب مروج الذهب به انتقال نور الهی و وصایت از پیامبران پیشین به پیامبر اسلام و سپس به امامان [۱۹]
۲- طرح اعتقاد به برتری علی(ع) بر سایر صحابه پیامبر(ص) [۲۰]
۳- طرح موضوع تولد علی(ع) در کعبه [۲۱]
نگارش آثاری با مضامین شیعی:
مسعودی، آثاری نگاشته است که هرچند اصل آنها در دسترس ما نیست، اسامی آن آثار حاکی از محتوای شیعی آنها است. مانند: «مزاهر الاخبار و طرائف الآثار للصفوه النوریه و الذریه الزکیه و ابواب الرحمه و ینابیع الحکمه»[۲۲]، «الصفوه فی الامامه»، «الهدایه الی تحقیق الولایه»[۲۳]، «البیان فی اسماء الائمه»[۲۴] و «الاستبصار فی الامامه»[۲۵].
- پی نوشت:
- مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۸
- ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲۵، ص۳۴۰
- ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲۵، ص۳۴۰
- مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۱۳۶
- مهدوی دامغانی، ابو الحسین علی بن حسین مسعودی و برخی از آثار او، ص۱۰۰
- عسگری، مسعودی و التنبیه و الاشراف، ص۸۹
- عسگری، مسعودی و التنبیه و الاشراف، ص۸۸
- مسعودی، مروج الذهب، ج۱، ص ۱۷-۱۸
- نک: مسعودی، اثبات الوصیه، از ص۱۳ به بعد
- نجاشی، رجال، ص۲۵۴؛ ابن داود، رجال، ۲۴۱-۲۴۲؛ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۱۱۰.
- جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص؛ شبیری زنجانی، اثبات الوصیه و مسعودی صاحب مروج الذهب، ص۲۱۷-۲۱۹؛ حمود، کتابشناسی مسعودی، ص۹۲
- حمود، کتابشناسی مسعودی، ص۸۶-۹۲
- جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۱۷۷-۱۷۸؛ منتظری مقدم، مکتب تاریخی مسعودی، ص۶۳-۶۶؛ ولوی، ویژگیها و روش تاریخنگاری مسعودی؛ ۲۷-۳۱
- مهدوی دامغانی، بوالحسن علی بن حسین مسعودی و برخی از آثار او، ص۱۰۳
- ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲۵، ص۳۴۱
- نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۵۴
- ابن داود، رجال ابن داود، ص۳۹۰؛ حلی، الخلاصه، ص۱۰۰؛ خویی، معم رجال حدیث، ج۱۱، ص۳۶۶
- مهدوی دامغانی، ابو الحسن علی بن حسین مسعودی، ص۱۰۱
- مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج ۱، ص۲۳
- مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۱، ص۷۸۵
- مهدوی دامغانی، ابوالحسن علی بن حسین مسعودی و برخی از آثار او، ص۱۰۷
- طهرانی، الذریعه، ج۲۰، ص۳۲۷
- نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۵۴
- طهرانی، الذریعه، ج۳، ص۱۷۲
- طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۱۳
- کرمانشاهی، مقامع الفضل، ج۲، ص۳۸۳
- شبیری زنجانی، اثبات الوصیه و مسعودی صاحب مروج الذهب، ص۲۱۰
- شبیری زنجانی، اثبات الوصیه و مسعودی صاحب مروج الذهب، ص۲۱۴-۲۱۵
- منتظری مقدم، مکتب تاریخی مسعودی، ص۶۹-۷۱
- کرمانشاهی، مقامع الفضل، ج۲، ص۳۸۳
- شبیری زنجانی، اثبات الوصیه و مسعودی صاحب مروج الذهب، ص۲۰۷-۲۰۸
- شبیری زنجانی، اثبات الوصیه و مسعودی صاحب مروج الذهب، ص۲۱۲
- منابع:
- حلی، ابن داود،رجال ابن داود، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳
- حلی، حسن بن یوسف، خلاصه الرجال، قم،دار الذخائر، ۱۴۱۱ق.
- حمود، هادی حسین،کتابشناسی مسعودی، ترجمه علینقیان، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره ۱۳۳، خرداد ۱۳۸۸
- خویی، ابو القاسم، معجم الرجال الحدیث، قم، نشر آثار شیعه، ۱۴۱۰ق.
- ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق عبدالسلام تدمری، بیروت،دار الکتاب العربی، ۱۴۱۳
- شبیری زنجانی، سید محمد حسین،اثبات الوصیه و مسعودی صاحب مروج الذهب، مجله انتظار موعود، شماره ۴، تابستان۱۳۸۱
- طهرانی، آقا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، اسماعیلیان قم و کتابخانه اسلامیه تهران، بیتا
- عسگری، علیرضا، مسعودی و التنبیه و الاشراف، مقالات و بررسی ها، شماره ۶۲، زمستان ۱۳۷۶
- کرمانشاهی، آقا محمد علی، مقامع الفضل، قم، موسسه العلامه المجدد الوحید البهبهانی،
- مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، ۱۴۲۶ق.
- مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم،دار الهجره ۱۴۰۹
- مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، ترجمه ابو القاسم پاینده، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴
- منتظری مقدم، حامد، مکتب تاریخی مسعودی، کیهان اندیشه،شماره ۷۱، فروردین ۷۶
- مهدوی دامغانی، محمود، ابوالحسن علی بن حسین مسعودی و برخی از آثار او، مجله مطالعات اسلامی،شماره۱۲، پاییز ۱۳۵۳
- نجاشی، احمد بن علی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.
- منبع: ویکی شیعه