- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
اختلالات خلقی که پس از زایمان رخ میدهد در سه سطح غم، افسردگی و روانپریشی شناخته میشود. آن دسته از اختلالات خلقی که ۳ تا ۶ ماه پس از اولین زایمان اتفاق میافتد، به عنوان «افسردگی پس از زایمان» شناخته میشود.
بارداری و زایمان، وقایعی فیزیولوژیک و در اغلب موارد، خوشایند و دوست داشتنی هستند؛ اما گاه با عوارضی همراه میشود که میتواند در صورت بیتوجهی، برای روان مادر، خطرآفرین باشد. در زمانی که مادر با تولد نوزاد، انتظار تجربههای لذت بخش را در زندگی دارد، با حالات ناشناخته و ناخوشایندی مانند نگرانی و اضطراب، احساس ضعف و ناتوانی، لذت نبردن از وقایع خشنودکننده زندگی، اختلال خواب و اشتها، عدم اعتماد و احساس بیکفایتی به عنوان مادر، مواجه میشود. در این شرایط مادر پس از زایمان، در معرض آسیبهای جسمانی و روانی بیشتری قرار دارد.
سطح اختلالات خلقی بعد از زایمان
اختلالات خلقی که پس از زایمان رخ میدهد در ۳ سطح غم، افسردگی و روانپریشی شناخته میشود. آن دسته از اختلالات خلقی که ۳ تا ۶ ماه پس از اولین زایمان اتفاق میافتد، به عنوان «افسردگی پس از زایمان» شناخته میشود.
به طور کلی عواملی که میتواند به فرد این هشدار را بدهد که آیا در معرض ابتلا به افسردگی پس از زایمان است یا خیر، در ۱۳ عنوان جای میگیرد:
۱-افسردگی قبل از بارداری،
۲-عزت نفس پایین،
۳- استرس مراقبت از نوزاد،
۴- اضطراب والدین،
۵- استرسهای زندگی،
۶- بارداری پیشبینی نشده،
۷- حمایت نشدنهای اجتماعی و خانوادگی،
۸- سابقه قبلی افسردگی در طول دوران زندگی،
۹- خلق و خوی نوزاد،
۱۰- ناراحتی بابت مادر شدن و مسئولیتهایش،
۱۱- نامناسب بودن وضعیت اجتماعی و اقتصادی،
۱۲- آرامش بخش نبودن روابط زناشویی و
۱۳-نداشتن رضایتمندی از زندگی مشترک.
در ضمن کیفیت ارتباط مادر افسرده در کودکی با والد خود نیز در ابتلا به افسردگی پس از زایمان تاثیرگذار است.
علایم افسردگی بعد از زایمان
نشانههای تشخیصی برای پی بردن به احتمال افسردگی پس از زایمان، میتواند شامل نکاتی این چنینی باشد: مادری که کمتر با نوزاد خود بازی میکند، کمتر با اطرافیان ارتباط برقرار میکند، خود را مادری بیکفایت میداند، به نیازها و سر و وضع ظاهری خود اهمیت چندانی نمیدهد، در ارتباط برقرار کردن با همسر اظهار بیمیلی میکند، نگرانی بیش از حدی در رابطه با سلامت نوزاد از خود نشان میدهد، مدام از خستگی و کمبود خواب شکایت دارد و همچنین شکایات جسمانی دارد؛ مثلا به طور مکرر اظهار میکند سردرد یا سرگیجه و حالت تهوع دارد.
در فکر مادران افسرده چه میگذرد
نحوه ارتباط مادر با نوزاد، در رشد وی تاثیر بسزایی دارد به طوری که میتواند رشد نوزاد را به تعویق بیندازد. نوزادان با مادران افسرده، بسیار تحریکپذیر هستند، فعالیت کمتری دارند و همچنین چهره غمگینتری نسبت به دیگر نوزادان دارند. سوال اساسی اینجاست که چه موضوعاتی در فکر و ذهن مادر وجود دارد که وی را تا این حد افسرده و غمگین میکند؟
در پاسخ به این سوال میتوان گفت: افکاری که در ذهن مادر بر اساس برداشتهای غلط یا در اصطلاح، تحریف شده به وجود آمده است و همراه با این افکار احساس غم، یاس و افسردگی در وی بروز میکند؛ مانند این که: «مادرم مثل بیعرضهها با من برخورد میکند، انگار فقط خودش بچه به دنیا آورده»، «من مادر بیلیاقتی هستم چون نمیتوانم از نوزادم درست مراقبت کنم»، «من از عهده نگهداری بچه به تنهایی برنمیآیم چون حتی نمیتوانم به گریه بچهام پایان بدهم»، «تا آخر عمرم، باید پای این بچه بسوزم و بسازم»، «شوهرم منتظر بود تا بچه بیاید و من را به این بهانه سرگرم کند. از اول هم به من بیاعتنا بود»، «بارداری باعث شد توازن اندامم به هم بخورد» و «بچه داشتن، همه برنامههای زندگی آدم را خراب میکند».
درمان افسردگی بعد از زایمان
برای درمان افسردگی پس از زایمان، راهکارهای زیادی وجود دارد که باید پس از شناخت نگرانیها و ریشههای ایجاد آن، دست به انتخاب راهکار زد؛ بنابراین درمان، به تعداد افراد میتواند متعدد و متفاوت باشد. در این جا به یک سری درمانهای متداول اشاره میکنیم. درمانهایی که باید توسط اطرافیان مادر ارائه شود.
افزایش باور مادر بر میزان کنترلی که بر وقایع زندگی دارد
وقتی مادر از مسائلی مثل به هم خوردن نظم زندگی با تولد نوزاد، به هم خوردن توازن اندام، تحت تاثیر قرار گرفتن برنامهریزیهای آتی و … شکایت میکند، باید به وی یادآوری شود که وی هنوز هم میتواند با وجود فرزند، برنامههای شخصی خود را دنبال کند و راههای متعددی برای نگهداری و مراقبت صحیح از فرزند وجود دارد؛ همچنین برای بازگشت به وزن ایدهآل مراقبتها و ورزشهای قبل و بعد از بارداری قابل دسترسی و راهگشا است.
آموزش روش صحیح و نه انتقاد
برای این که بتوانید به مادر کمک کنید تا بتواند به مرور زمان شیوههای نگهداری و مراقبت از نوزاد را فرابگیرد به وی آموزش دهید. استفاده از جملات انتقادی مثل: «بچه را بده خودم ساکت کنم»، «این طوری که پوشک عوض نمیکنند»، «تو هم با این بچه نگه داشتنت» و … آثار مخرب زیادی خواهد داشت؛ به علاوه با این جملات، به مادر این پیام را میدهید که تو ناتوان هستی، تو مادر لایقی نیستی و … به جای انتقاد، شیوه صحیح شیر دادن، خواباندن، تعویض پوشک نوزاد و دیگر مراقبتها را با صبر و حوصله به وی آموزش دهید.
به عنوان شوهر از همسر و به عنوان پدر، از نوزادتان حمایت کنید
توصیه میشود در ماههای اولیه پس از تولد نوزادتان، میزان ساعات حضورتان را در خانه بیشتر کنید. در نظر داشته باشید بهانههایی همچون حضور والدین خود و همسرتان در منزل شما، مهیا بودن امکانات رفاهی مورد نیاز نوزاد و همسرتان و … از نظر روحی و عاطفی برای همسرتان قابل قبول نخواهد بود. همچنین پس از تولد نوزاد، اتاق خود را از همسر و نوزادتان جدا نکنید. به جای شکایت از همسرتان مبنی بر این که تمام هوش و حواسش به نوزاد است، در فعالیتهای مراقبتی از نوزاد مشارکت کنید.
کمکهایی که مادر به خود میتواند بکند بهتر است پیش از زایمان، برنامهها و فعالیتهایی را که قصد دارید ادامه دهید برای خود مشخص کنید. استفاده از برنامه ورزشی منظم برای تقویت روحیه و همچنین کمک به بازگشت توازن اندام بسیار موثر خواهد بود.
پس از زایمان، برای وفق پیدا کردن با تغییر سبک زندگی و دستیابی به راهکارهای مناسب جهت تطابق با این تغییرات، با یک روانشناس در ارتباط باشید. هر قدر میزان مطالعات شما در زمینههای مراقبت از نوزاد بیشتر باشد، عملکرد بهتری خواهید داشت. همچنین فراموش نکنید کمک گرفتن از تجارب والدین نیز موثر خواهد بود. به بهانه رسیدگی به نوزاد، از همسرتان فاصله نگیرید. فرصتهایی را برای باهمبودن فراهم کنید و صحبتهایتان حول محور مسائل شخصی خود، احساساتتان، نگرانیها و دل مشغولیهایتان و … باشد.
همان طور که پیش از این نیز اشاره شد، به طور حتم درمانهای متعدد دیگری نیز وجود دارد که بنا به شرایط افراد، متفاوت خواهد بود.
منبع: میگنا(دانشنامه علوم تربیتی و روانشناسی)