- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- 0 نظر

سوشیانت در آیین زردشت بر کسانی مانند زردشت اطلاق شده که پس از او برای هدایت بشر میآیند. وقتی به عنوان اسم (یا لقب) به کار می رود به معنای «آن کسی که سود خواهد رساند» است.[۱] به عبارت دیگر، سوشیانتها در گاتاها منسوب به زردشت سودرسانانی هستند که مقرر بود سود و منفعتشان در آینده به مردم برسد. محققان گاتا شناس معتقدند زردشت در گاتاها خودش را جزو سوشیانتها و نیز نخستین آنها میداند. هم چنین از سوشیانتهایی یاد میکند که در آینده خواهند آمد و همانند خود زردشت، دعوی دین و نبوت خواهند داشت. پس، زردشت پیروان خود را به پیامبران پس از خود دعوت کرده بود.
در یسنای ۷ بند ۱۲ زردشت میگوید: «… با آن باوری که هریک از سوشیانتهای خویشکار اشون را است، من نیز با همان باور و دین مزداپرستم.» در این یسنا، زردشت باور و آیین خود را در مسئلۀ دین، همانند باور و آیین سوشیانتها میداند.
در یسنای ۶۱ بند ۵ نیز آمدهاست:« چگونه دروج را از خود برانیم؛ ما هم چون سوشیانتها دروج(دروغ) را از خود خواهیم راند.»
زامیاد یشت که بخشی از اوستای متاخر است، در مورد آخرین سوشیانت به یارانی اشاره میکند که نیک اندیش، نیک کردار، نیک گفتار و نیک دین اند. سوشیانت با یارانش چنان شکستی بر دروج وارد خواهند کرد که اهریمنِ بد کنش، رو در گریز نهد.[۲]
هم چنین، در اوستا آمدهاست که هر هزار سال یک سوشیانت باید ظهور کند و چون زمان زندگی زردشت، سالِ هزارِ پیش از میلاد است، پس به گمان بسیار، نخستین سوشیانتِ بعد از زردشت، حضرت عیسی (ع) بودهاست؛ به ویژه آنکه خود زردشتیان در طول تاریخ خویش، مصداق خاصی برای سوشیانت یا سوشیانتها مشخص نکردهاند.
در یسنای ۱۱-۴۵ و ۲-۵۳ اصطلاحی با عنوان «دین سوشیانت» آمدهاست. با اینکه معنای کلی این یسناها به نظر محققان مبهم است اما اکثریت پژوهشگران می پندارند که منظور از دینِ سوشیانت در این یسنهها، دینی است شبیه آنچه که خود زردشت آن را معرفی میکرد. به سخن دیگر، سوشیانت هر کسی میتواند باشد که دین و شریعتی یکتاپرستانه و قائل به زندگی پس از مرگ – یعنی شبیه دین زردشت، معرفی کند و از نظر زمانی نیز پس از زردشت خواهد آمد.
محققی به نام لومل که یکی از بزرگترین مترجمان و شارحان گاتاها بود می گفت زردشت در این عبارات، اشاره به پیامبر (یا پیامبران) بزرگ تری می نماید که انتظار دارد پس از او ظهور کنند تا تلاش های او را که ناتمام مانده بود به ثمر برسانند.[۳]
مری بویس بر همین نکته تاکید دارد و بر اساس همین مبنا، یسنای ۳-۴ را چنین ترجمه میکند: «کسی که خواهد آمد، بهتر از مردی نیک است. کسی که هم برای هستی دنیوی و هم برای هستی مینوی، صراط مستقیم را خواهد آموخت.»[۴]
ویژگی این سوشیانتها این است که مردمان را در نبرد فرجامین با بدی، رهبری خواهند کرد[۵]: «ای مزدا! چنین خواهند بود رهانندگان سرزمینها [سوشیناتها] که با «منش نیک» خویشکاری می ورزند و کردارشان بر پایۀ «اشه» و آموزش های توست. به راستی آنان به درهم شکستن خشم برگماشته شدهاند.»
و یا میگوید:«ای مزدا! کی سپیده دم آن روز فرا خواهد رسید که با آموزش های فرح بخش خردمندانۀ رهانندگان [سوشیانتها]، «اشه» به نگهداری جهان بدرخشد.»
سنت زردشتی، سوشیانتها را سه تن میداند که به ترتیب عبارتند از: اوخشیت اِرِتَه (هوشیدر)، اوخشیت نِمَه (هوشیدرماه) و اِستَوَت اِرِتَه (سوشیانت). معنای این اسامی یا القاب به ترتیب چنین است: گسترندۀ راستی، گسترندۀ نماز، و تجسم راستی. طبق همین سنت، مادران این سوشیانتها دوشیزگانی شوی نادیده خواهند بود که پس از شستشو در دریاچۀ هامون واقع در سیستان آبستن خواهند شد.[۶] شباهت مادران شوی نادیدۀ سوشیانتها با مادر شوی نادیدۀ حضرت عیسی (ع) قابل توجهاست.
بعد از این مطالب سوالاتی را باید زردشتیان پاسخ بگویند:
۱. زردشتیان چرا بعد از زردشت در جستجوی سوشینتهایی نیستند که آمدن آنان از سوی زردشت وعده داده شده است؟
۲. زردشتیان با چه دلیل و حجتی هنوز از زردشت پیروی می کنند در حالی که خود زردشت در یسنا دست کم پس از هزار سال بعد از خودش از آمدن سوشیانتهای دیگری خبر داده است؟
۳. آیا آنان احتمال نمی دهند که سوشیانتهای موعود زردشت پیامبرانی هستند که بعد از زردشت آمده اند؟
پی نوشت:
[۱]. مری بویس، تاریخ کیش زرتشت، ج۱، ص ۳۲۵. ترجمه: همایون صنعتی زاده، توس، ۱۳۷۴ش.
[۲] . زامیاد یشت فصل ۱۵ بند۹۴-۹۵.
[۳]- مری بویس، تاریخ کیش زرتشت، ج۱، ص۳۲۶.
[۴]. همان.
[۵]. مری بویس، زردشتیان، باورها و آداب دینی آنها، ترجمه: عسکر بهرامی، چ۱۳، ۱۳۹۳ش، ص ۶۸.
[۶]. علی اصغرمصطفوی، سوشیانت یا سیراندیشه ایرانیان درباره موعود آخرالزمان، ص ۵۴. تهران ۱۳۶۱ش. بینا.
نویسنده: حمیدالله رفیعی