- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: از خشم بپرهیز.
تکنیک های کاهش یا از بین بردن رفتارهای نامطلوب
برای کاهش دادن و یا از بین بردن رفتارهای نامطلوب میتوان از تکنیکهای زیر استفاده نمود:
۱) خاموشی
اگر به رفتاری که شخص از خود بروز میدهد توجه نکنیم و آن را مورد تقویت قرار ندهیم، آن رفتار، خاموش شده و احتمال تکرار آن کم میشود، مثلاً اگر به کودکی که بی اجازه صحبت میکند و مرتب حرف دیگرن را قطع میکند والدین توجه ای ننمایند، کم کم این رفتار، خاموش میشود. اگر بخواهیم از این روش برای کاهش رفتار نامطلوب استفاده کنیم، باید به نکاتی توجه کنیم:
اول: رفتاری که شخص انجام میدهد، ضرر و زیان جسمانی و روانی نداشته باشد. ولی اگر خطری فرد را تهدید مینماید، خاموشی جایز نیست، مثلاً فرض کنیم کودک میخواهد میخی را درون پریز برق کند، در این جا باید فوراً جلوی او را گرفت.
دوم: منابع تقویت را، کنترل کنیم زیرا صِرف این که ما نسبت به رفتار نامطلوب، بی تفاوت باشیم و توجهی نکنیم، کفایت نمی کند، شاید دیگران توجه کنند و باعث تقویت رفتار گردند، مثلاً دانشآموزی در کلاس، حرف تمسخرآمیز میزند، اگر معلم بخواهد از این اصل استفاده نماید و توجه نکند ولی دانشآموزان به او بخندند، خاموشی، کاربردی نداشته و حتی باعث ادامه رفتار میگردد.
سوم: اصل خاموشی در دو جهت مثبت و منفی مؤثر است، یعنی اگر به رفتاری توجه نکنیم چه آن رفتار مطلوب باشد چه نامطلوب، آن رفتار خاموش میشود. بنابراین باید سعی کنیم رفتارهای نامطلوب را با بیتوجهی کاهش دهیم و به رفتارهای مطلوب توجه نماییم تا تقویت گردد و تکرار شود.
مثلاً اگر معلمی در کلاس، دانشآموزی را به دلیل رفتار مطلوبش مورد توجه قرار ندهد، آن رفتار از بین خواهد رفت. اگر شاگردی که منزوی و گوشهگیر و خجالتی میباشد، یک بار برای جواب دادن به سؤال، دستش را بالا گرفت، معلم باید به او توجه نماید و الا بر اساس اصل خاموشی، اگر مورد بیتوجهی قرار گیرد، رفتار مطلوبش کاهش مییابد.
۲) اصل اشباع
بنا بر این اصل، بعضی رفتارها را باید اجازه دهیم تکرار شود و حتی به اجبار ادامه پیدا کند، تا شخص از آن بیزار گردد، البته به شرطی که آن رفتار برای فرد و دیگران، ضرر و زیانی نداشته باشد. به عنوان نمونه، کودکی دفتر برادرش را خط خطی میکند، در این مورد میتوان دفتری را در اختیار او گذاشت تا هر قدر میخواهد خط خطی کند بلکه او را مجبور کنیم به مدت زیادی این کار را انجام دهد تا خسته، بیزار، دلزده و از این کار متنفر گردد.
۳) تقویت رفتار مخالف
رفتاری را تقویت کنیم که ضد رفتار نامطلوب باشد، مثلاً دانشآموزی که در کلاس بدون اجازه صحبت میکند، اگر برای صحبت کردن اجازه گرفت، این رفتار را که مغایر با رفتار نامطلوب است، مورد تشویق و تقویت قرار میدهیم، پس رفتار تقویت شده تکرار میگردد و خود به خود رفتار نامطلوب کاهش مییابد.
۴) تنبیه
اگر به رفتار ناپسند، عامل ناخوشایندی اضافه کنیم، رفتار نامطلوب کاهش مییابد و از بین میرود. مثلاً با کودکی که دروغ میگوید، قهر کنیم.
تنبیه میتواند به اشکال مختلف صورت گیرد: یکی، محروم کردن یعنی شخص را به دلیل رفتار نامطلوبش از چیزی محروم کنیم مثلاً کودکی که در بازی، به دیگران پرخاش میکند، حرف داور را نادیده میگیرد، قوانین بازی را رعایت نمی کند، از بازی محروم کنند. دیگری جریمه کردن یعنی تکلیف بیشتری به دوش او بگذاریم.
نکات مورد توجه در تنبیه کردن
۱ـ باید بلافاصله بعد از عمل نامطلوب تنبیه کرد.
۲ـ زمانی که فردی را تنبیه میکنیم همزمان او را مورد دلسوزی قرار ندهیم.
۳ـ تنبیه باید توأم با توضیح باشد تا فرد تنبیه شونده، دلیل آن را بداند.
۴ـ شدت و مقدار تنبیه باید متناسب با عمل نامطلوب باشد. حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: بزرگ ترین مراتب حماقت، زیاده روی در تحسین و توبیخ است.
۵ ـ اگر عملی نامطلوب است و باید تنبیه شود، لازم است همیشه عامل را تنبیه کرد نه این که به صورت متناوب و گهگاهی؛ زیرا این گونه تنبیه کردن، باعث ادامه رفتار نامطلوب میشود.
۶ـ تنبیه نباید عاملی برای جلب توجه باشد.
۷ـ در تنبیه کردن باید محیط کنترل شود تا همه افراد، رفتاری را نامطلوب بدانند نه این که رفتاری را عدهای تنبیه و برخی دیگر تشویق نمایند. مثلاً ممکن است کودکی در خانه، حرف نادرستی بزند، پدر تنبیه کند و مادر تشویق و یا معلم رفتاری را تنبیه کند و والدین، همان رفتار را تقویت کنند. این عامل، باعث تضاد ارزش ها میشود و نمی توان به سادگی آن را کاهش داد.
۸ ـ از تهدیدهای غیرعملی خودداری کنیم زیرا فرد به زودی متوجه میشود که این تهدید، عملی نمی شود مثلاً به کودک بگوییم اگر تکالیف خود را انجام ندهی، گوش هایت را میبرم.
مضرات تنبیه
برخی از متخصصین علوم رفتاری، مخالف با تنبیه هستند و مضرات زیادی را برای آنان برشمرده اند، «اسکینر» روانشناس رفتارگرا معتقد است که تنبیه در دراز مدت، بیتأثیر است و فقط زمانی که تهدید و تنبیه وجود دارد، رفتار واپس میزند ولی وقتی موقعیتهای تنبیه وجود نداشت، رفتار دوباره به اولش باز میگردد.
مهمترین دلایل مخالفان تنبیه به شرح زیر است:
۱ـ افرادی که تنبیه میشوند، در برابر آن، واکنش متقابل نشان میدهند و این باعث پرخاشگری نسبت به تنبیهکننده میشود و حتی ممکن است به دلیل مقاومت کردن علاوه بر پرخاشگری، فرار از خانه، انحراف اجتماعی و اخلاقی را به دنبال خود بیاورد.
۲ـ ممکن است تنبیه در افراد مخصوصاً کودکان سبب ترس، وحشت و اضطراب گردد و تا مدتهای زیادی دوام یابد.
۳ـ در برخی از موارد، ممکن است تنبیه، باعث افزایش رفتار نامطلوب شود و شخص تنبیهشونده آن را وسیلهای برای ابراز وجود بداند، مثلاً دانشآموزی که به خاطر رفتار نامطلوبش از بلندگوی مدرسه نامش خوانده میشود و یا در تابلوی مدرسه و یا روی تخته سیاه نوشته میشود، احساس خودبزرگبینی میکند و به دوستان خود هم میگوید: ببین اسم من را میخوانند! و یا ممکن است معلم، دانشآموز را به دلیل رفتار ناپسندش از کلاس بیرون کند، او هم به حیاط مدرسه برود و بازی کند؛ پس او تقویت میشود و این نگرش در او به وجود میآید که برای بازی کردن، باید رفتار ناپسند از خود نشان دهد.
۴ـ وقتی که تنبیهکننده نباشد، ممکن است رفتارهای نامطلوب دوباره بروز کند. مثلا به محض این که پدر از خانه بیرون رود، کودک خواهر کوچک خود را بزند یا هنگامی که پلیس نباشد راننده خاطی از چراغ قرمز رد بشود.
۵ ـ وقتی که کودک را تنبیه میکنیم به او میگوییم چه کاری را انجام ندهد، اما نمی آموزیم چه کاری را انجام دهد، برعکس تقویت، و تشویق کردن که به او میفهمانیم کارش را ادامه دهد. پس نقش تعلیمی و تربیتی تشویق را، تنبیه ندارد.
۶ـ وقتی از تنبیه استفاده میکنیم، کینه و خاطره ناخوشایندی را در ذهن فرد ایجاد کردهایم که ممکن است در موقعیتی دیگر، انتقام بگیرد.
۷ـ تنبیه بدنی ممکن است باعث صدمه جسمانی گردد، مثلاً در برخی موارد، والدینی که فرزند را کتک زده باعث ناشنوایی او شدهاند و عوارض نامطلوب جسمانی دیگری ممکن است به وجود آید.
۸ ـ شخصی که مرتب تنبیه میشود، احساس حقارت و خودکمبینی در او شکل میگیرد و این نگرش را کسب میکند که من، به درد هیچ کاری نمی خورم، اگر این تفکر به جود آید، شخص حتی از استعدادی هم که دارد، نمی تواند به نحو مطلوب (به دلیل احساس حقارتی که به وجود آمده است) استفاده نماید.
با این همه گاهی تنبیه، ضرورت پیدا میکند که برای آخرین راه چاره، باید به کار ببریم.
کاربرد تنبیه در موارد خاص
در بعضی موارد مجبور هستیم از تنبیه استفاده کنیم از جمله:
الف) هنگامی که هیچ کدام از تکنیکهای تغییر رفتار نامطلوب (خاموشی، اشباع و تقویت رفتار مغایر) اثری نداشت، به عنوان آخرین راه آن هم با احتیاط لازم، پس تا آنجایی که امکان دارد از تنبیه بدنی استفاده نکنیم.
ب) گاهی برای سلامتی کودک، مجبوریم از عامل ناخوشایند استفاده کنیم، مثلاً برای درمان بیماری، باید به او آمپول زده شود، یا وقتی کودک میخی را درون پریز برق میخواهد بکند، مجبوریم محکم روی دست او بزنیم.
ج) برای یاد دادن چیزی که عامل خطرناک است، باید از تنبیه استفاده کنیم مثلاً کودکی که شناختی نسبت به خطرناک بودن وسایل برقی ندارد وقتی به آن نزدیک میشود با صدای بلند و ژست ناخوشایند به او میفهمانیم که به آن دست نزند.
د) هنگامی که شخص، رفتاری خلاف مقررات انجام داده، باید مورد تنبیه قرار گیرد تا رفتارهای نامطلوبش از بین برود. یا سبب عبرت گرفتن دیگران شود.
کنترل و هدایت رفتار کودکان
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: بدون تردید، پروردگار حکیم، آدمی را به سبب محبت او به فرزندش مورد مهر و لطف خود قرار میدهد.
یکی از مسائل مهم در زمینه رفتارهای پسندیده و اخلاقی در تعلیم و تربیت کودکان، تربیت خانوادگی است. اولین محیطی که فرد در آن قدم میگذارد، چگونگی تربیت و رعایت رفتار اخلاقی و توجه به آداب و رسوم اجتماعی، احترام به الگوها، هنجارها و قوانین و نُرمهای محیطی بستگی به تربیت اخلاقی فرزندان در خانواده دارد.
سست شدن بنیان خانوادگی و عدم تربیت اخلاقی کودکان، باعث افزایش رفتار خلاف اخلاق است. محبت، نیاز اصلی کودکان است و شخصیت آنان تا اندازه زیادی در اثر توجه و محبت اطرافیان به خصوص والدین شکل میگیرد. کودکان فکر میکنند رفتارهایی که از آنها سر میزند، بهترین است اما ممکن است اشتباه بکنند، چگونگی برخورد و نگرش والدین در این زمینه، بسیار مهم است.
والدینی که با سختگیریهای بی مورد، تنبیه بدنی، سرزنش کردن کودک به خصوص در مقابل دیگران، خوار شمردن او، مقایسه وی با کودکان دیگر، تحقیر کردن کودک و تمسخر کردن او باعث میشوند تا کودکان رفتارهای نامناسبی را از خود بروز دهند. این روشها موثر نبوده و مشکلی را حل نمی کنند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: عیب جو، ستاینده، مجادله گر مباش.
عدهای از والدین به تربیت و رفتار فرزند خود بی توجهاند و زمینه را برای بروز رفتارهای نامطلوب فرزند، مهیا میسازند. عدم توجه به رفتارهایی از جمله:
۱ـ فرزند را کاملاً آزاد گذاردن و عدم توجه به رفتارها.
۲ـ عدم توقع و انتظار بیش از توان فرزند.
۳ـ روشن نبودن هدفها و برنامهها در تربیت فرزند.
۴ـ بی تفاوتی نسبت به رفتارهای نامطلوب.
۵ ـ عدم اطاعت از امر و نهی والدین.
۶ـ اراده خود را کاملاً در اختیار فرزند قرار دادن.
۷ـ عدم رعایت نظم و ترتیب و انضباط در خانواده.
۸ ـ وابستگی کامل فرزند به والدین و عدم استقلال.
۹ـ عدم محبت لازم به فرزندان.
۱۰ـ عدم اعتماد نسبت به یکدیگر.
۱۱ـ عدم توجه نسبت به تکالیف مدرسه و تحصیل فرزند.
۱۲ـ عدم مکانیسم تشویق و تنبیه به موقع و متناسب با رفتار.
و عوامل متعدد دیگر که میتوان گفت، این خانوادهها سلامت لازم را ندارند. همان طوری که یک فرد بیمار میشود، این خانوادهها هم در تربیت رفتار فرزندان خود، بیمار هستند. محصول این خانوادهها فرزندان ناامید، بیمار روحی، افسرده و در نهایت بزهکار است.
در مقابل، خانوادههای سالم، رفتارهای مطلوب فرزندان را تشویق و هدایت میکنند و رفتارهای نابهنجار را کاهش میدهند، محبت و احترام متقابل، نظم و انضباط از موازین اصلی این خانوادههاست. فرزندان این خانوادهها در آینده شاداب، اجتماعی، مسئولیتپذیر، سالم، منطقی و به طور کلی دارای رفتارهای پسندیده ای هستند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کودکان را دوست بدارید به آنان، ترحم و شفقت نمایید.
رهنمودهای عملی در تربیت رفتارهای مطلوب
باید توجه کرد که همان رفتارهایی را که با کودکان انجام میدهیم، برای آنان الگو میشود و طبق آن، عمل میکنند. امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: رفتار کودکان، در اثر رفتار درست والدین محفوظ میماند.
کودکان چگونه رفتار میکنند؟ همان گونه که با آنان رفتار میشود.
۱ـ اگر سلوک و رفتار با کودک، همراه با نام خداوند و یاد خدا باشد، کودک، خداشناس بار میآید.
۲ـ اگر رفتار با کودک، همراه تشویق و تحسین باشد، فرد متکی به نفس، بار میآید.
۳ـ اگر رفتار با کودک، همراه با درستی و صداق باشد، کودک درستی و راستگویی را میآموزد. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زیبایی، به راستگویی و حق گویی است و کمال، به راست کرداری نیکو.
۴ـ اگر در رابطه با فرزند خود، به عهدها و قولهایی که دادهاید عمل کنید، فرزند شما، وفای به عهد و اهمیت آن را میآموزد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هنگامی که به کودکان وعدهای میدهید، به آن وفا کنید.
۵ ـ اگر فرزندتان را به قدر کافی در بازیهای گروهی شرکت دهید، فردی اجتماعی بار میآید.
۶ـ اگر سلوک و رفتار با کودک، همراه با عدالت و مساوات باشد، کودک عدالتخواهی را میآموزد. مردی، یکی از فرزندان خود را بوسید و به فرزند دیگری که در کنارش بود، اعتنا نکرد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به او عتاب کرد و فرمود: چرا مساوات را رعایت نکردی؟!
۷ـ اگر مقررات اجتماعی را به اندازه کافی رعایت کنید، فرزند شما رعایت کردن حقوق دیگران را میآموزد.
۸ ـ اگر سلوک و رفتار با کودک، همراه با رازداری و اعتماد به نفس باشد، فردی امین و رازدار بار میآید.
۹ـ اگر فرزند شما در دوران رشد خود، احساس امنیت و ایمنی کند، فردی استوار و ثابت قدم بار میآید.
۱۰ـ اگر در مقابل زحمات و خدمات دیگران و نیز فرزندتان، از آنان سپاسگزاری کنید فرزندتان میآموزد که قدرشناس زحمات دیگران باشد.
۱۱ـ اگر به سؤالهای فرزندتان با حوصله و شکیبایی، دقیق و ساده پاسخ دهید، فرزندتان نسبت به یادگیری و آموختن، علاقمند میشود.
۱۲ـ اگر زندگی فرزندتان مبتنی بر اصول، ضوابط و برنامه صحیح و عقلانی باشد، فرزندتان نظم و تربیت را میآموزد.
در مقابل، اگر رفتار با کودکان نادرست باشد، کودک رفتارهای نامطلوب میآموزد.
الف) اگر رفتار با کودک همراه با دشمنی و خصومت باشد، کودک عنادورزی و کینه توزی را میآموزد.
ب) اگر سلوک و رفتار با کودک همراه با توجه و تأیید بیش از حد باشد، فردی از خودراضی و خودبزرگبین بار میآید.
ج) اگر رفتار با کودک همراه با استهزا و ریشخند باشد، فردی خجالتی و متزلزل بار میآید.
د) اگر رفتار با کودک همراه با سرزنش و تحقیر کردن باشد، فردی گوشهگیر و خودکوچکبین بار میآید.) اگر رفتار با کودک همراه زور و پرخاشگری باشد، فردی مضطرب و پرخاشگر بار میآید.
منابع
۱ـ بال، ساموئل، انگیزش در آموزش و پرورش، ترجمه سید علی اصغر مسدد، شیراز، انتشارات دانشگاه شیراز، چاپ اول، ۱۳۷۳٫
۲ـ پارسا، محمد، روان شناسی تربیتی، تهران، انتشارات سخن، چاپ سوم، ۱۳۷۵٫
۳ـ تورکی، استانلی، روان شناسی کودک ناسازگار، ترجمه سلما قوامی، تهران، انتشارات شرکت سهامی، چاپ اول، ۱۳۷۵٫
۴ـ رخشان، فریدون، آیا براستی تنبیه مؤثر است، تبریز، انتشارات ریزپرداز، ۱۳۷۴٫
۵ـ رمضانی، خسرو، روانشناسی تربیتی و کاربرد آن، یاسوج، انتشارات فاطمیه، ۱۳۸۱٫
۶ـ سیف، علی اکبر، روان شناسی پرورشی، تهران، انتشارات آگاه، چاپ هفتم، ۱۳۷۱٫
۷ـ شریعتمداری، علی، روانشناسی تربیتی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۶٫
۸ـ فائضی، علی، جایگاه روشهای تنبیه در تعلیم و تربیت، تهران، انتشارات فیض کاشانی، چاپ اول، ۱۳۷۰٫
۹ـ قائمی، علی، خانواده و تربیت کودک، تهران، انتشارات امیری، چاپ نهم، ۱۳۷۰٫
۱۰ـ کرومبولتز، تغییر دادن رفتارهای کودکان و نوجوانان، ترجمه یوسف کریمی، تهران، انتشارات فاطمی، چاپ هفتم، ۱۳۷۵٫
۱۱ـ مجوزی، عبدالله، چرا تنبیه، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ دوم، ۱۳۷۳٫
۱۲ـ موسوی کاشمری، سید مهدی، روشهای تربیت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹٫
۱۳ـ نورستن، جین پی، بیزاری از مدرسه، ترجمه حسن سلطان فر، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، ۱۳۷۴٫
منبع: پیام زن؛ فروردین ۱۳۸۷؛ شماره ۱۹۳؛ حسین کریمیان