- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
بعد از این که خیانت همسر مشخص شد، باید علتهای آن را ریشهیابی کرد…
دخترها و پسرهای زیادی وجود دارند که با هزار و یک امید و آرزو زیر یک سقف میروند و زندگی مشترکشان را شروع میکنند. اوایل هر زندگی مشترک معمولا خوب و شیرین است اما با گذشت زمان خیلی از زوجها با مشکلاتی مواجه میشوند، مشکلاتی که با رفع نکردن آنها یک روز مثل غده چرکی سر باز میکنند و دردسرها از راه میرسند.
گاهی مشکلات آن قدر پیچیده میشوند که بقا و سلامت زندگی مشترک را به خطر میاندازند. شاید شنیدنش هم سخت باشد چه برسد به تصور آن. اما گاهی ممکن است این مشکلات باعث شوند که همسر خیانت کند.
بله، خیانت، واژهای که ترس شدیدی در دل همه افراد ایجاد میکند و بار آن به قدری سنگین است که هیچ کس حاضر نیست سنگینی آن را تحمل کند. خیانت، زن و مرد نمیشناسد و وقتی سر و کلهاش در زندگی مشترک پیدا میشود، تر و خشک را با هم میسوزاند و به شدت به بنیان خانواده آسیب وارد میکند.
«دکتر سید کاظم فروتن» رییس کلینیک سلامت خانواده و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شاهد، تمام دلایلی را که باعث خیانت مردانه میشود بررسی میکند و راهکارهایی را برای پیشگیری از خیانت و حتی کاهش آسیبهای ناشی از آن برای افرادی که خیانت را در زندگی مشترک تجربه کرده اند، ارائه میدهد.
خیانت معنا دارد؟!
خیانت به معنای زیر پا گذاشتن قراردادی است که فرد بین خود و طرف مقابل منعقد میکند و این قرارداد بدون اطلاع طرف مقابل لغو میشود.
خیانت در روابط زناشویی عمدتا به رفتارهای خارج از چهارچوب خانواده گفته میشود که برخلاف قراردادها و تعهدات همسران که در ابتدای ازدواج گذاشته شده، صورت میگیرد.
همسران در ابتدای زندگی مشترک به یکدیگر قول وفاداری میدهند که تا آخر عمر با یکدیگر بمانند و چنانچه این وفاداری بنا به هر دلیل بین زوجها از بین برود، خیانت اتفاق افتاده است.
لغت خیانت در زندگی مشترک، ارتباط با جنس مخالف دیگر، در خارج از چارچوب خانواده تعریف میشود. خیانت استحکام خانواده را متزلزل میکند، حتی در شرایطی که همسر فرد متوجه خیانت او نشود باز هم این آسیب وجود دارد، زیرا خود فرد میداند قول و پیمان وفاداری را زیرپا گذاشته است.
البته بسیاری از افراد برای خیانت خود هزار و یک دلیل و بهانه میآورند، اما با این حال، دلایل و بهانهها از آسیب ناشی از خیانت چیزی کم نمیکند.
شاید این سوال به ذهن خیلی از افراد برسد که خیانت مردانه است یا زنانه؟ برای پاسخ به این سوال باید فطرت و درون مایه خلق شده زن و مرد را مورد بررسی قرار بدهیم.
مردها تمایل دارند بیشتر حمایت کننده باشند در حالی که زنها تمایل دارند حمایت شوند و مردها معمولا برای رسیدن به این منظور با بهانههای مختلف میخواهند زنهای زیادی را حمایت کنند و این به غریزه مرد بر میگردد و میتواند ایجاد انحراف کند.
به دنبال محبت خارج از خانه
برخی از افراد به دلیل انحرافات جنسی که دارند به همسر خود خیانت میکنند که این افراد چندان مورد بحث نیستند و بیشتر افرادی که زن و مرد سالمی محسوب میشوند و بعد از ازدواج و شروع زندگی مشترک خیانت میکنند، مورد بحث قرار میگیرند، همه ما نیاز به ازدواج، داشتن یک همسر، همراز، همدم و مونس داریم ضمن این که برای ارضای غریزههای طبیعی خود ازدواج میکنیم.
هنگام ازدواج کسی به این فکر نمیکند که بعد از ازدواج با فرد دیگری به غیر از همسر خود ارتباط برقرار کند و عدم ارضای نیازهای دو نفر باعث میشود که زن یا مرد خیانت کنند.
وقتی نیازهای افرادی که به عنوان همسر در کنار یکدیگر زندگی میکنند در خانه و در چارچوب روابط سالم زناشویی برطرف نشود، فرد این نیازها را در جای دیگری به غیر از خانه برطرف خواهدکرد.
البته برخی از زوجها وجود دارند که با وجود عدم ارضای نیازهای خود، به دلیل داشتن ظرفیت وفاداری بالا، وفاداری و خویشتنداری به همسر خود خیانت نمیکنند.
پس مهمترین دلیلی که برای خیانت میتوان عنوان کرد، عدم ارضای نیازها از سوی همسر است. گاهی ارضای نادرست و ناقص نیازها دلیل دیگر خیانت میتواند باشد؛ بنابراین توجه به نیازهای همسر بسیار مهم هستند.
وقتی زن بداند با مرد چگونه برخورد کند و در زمان تقاضای ارتباط زناشویی با همسرش به این شکل باید رفتار کند، مسلما در چنین شرایطی احتمال اینکه خیانت شکل بگیرد کمتر میشود.
برای این که همسرمان خیانت نکند چکار کنیم؟
خیلی از خانمها درباره نیاز جنسی آقایان چیزی نمیدانند و همین مسئله باعث میشود که مرد بخواهد پاسخ به نیاز جنسی خود را در بیرون از خانه جست و جو کند. برخی از مردها تصور میکنند که همسر خود را از لحاظ عاطفی ارضا میکنند در حالی که چنین چیزی وجود نداشته است و همین موضوع باعث خراب شدن زندگی مشترک میشود.
بارها از زبان مردان میشنویم که میگویند: «من بهترین طلا را برای همسرم خریدم و تا جایی که در توانم بوده است، برای همسرم خرج کردهام ولی نمیدانم چرا به من خیانت کرد؟»، این دسته از مردها تصور میکنند انجام چنین کارهایی، برای جلب محبت زن کافی است در حالی که ابعاد موضوع خیلی فراتر از این حرفهاست.
یه سوزن به خودت بزن…
وقتی که خیانت اتفاق میافتد، فردی که مورد خیانت قرار گرفته است طرف مقابل را محکوم میکند در حالی که هر دو نفر باید در رابطه با رفتارهایی که در زندگی مشترک انجام دادهاند، خوب فکر کنند.
فردی که مورد خیانت واقع شده است، باید از خود بپرسد: «من چه کارهایی در زندگی مشترک انجام دادهام که زمینه را برای خیانت همسرم ایجاد کرده است؟» مردی که همسرش خیانت کرده باید کارهایی را که در زندگی مشترک انجام نداده، جست و جو کند؛ مثلا وقتی که به همسرش حتی یک بار نمیگوید که دوستش دارد یا اینکه چه لباس قشنگی پوشیده و چه سفره قسنگی درست کرده است و… چه توقعی دارد؟
زنها زمانی که از محبت همسرشان اشباع نمیشوند با دو راه مواجه میشوند، راه اول این که نیازهای خود را سرکوب میکنند و افسرده میشوند یا این که راه دوم را انتخاب میکنند و در صورت نداشتن ظرفیت و وفاداری، به سمت بیرون از خانه و مردهای دیگر گرایش پیدا میکنند.
نقطه مقابل خانمها، آقایان قرار دارند؛ آن دسته از خانمهایی که با نیازهای همسرشان آشنایی ندارند، چه توقعی دارند که مرد زندگیشان سر از بیرون از خانه و روابط پنهانی در نیاورد؟ زمانی که مرد برای ارضای نیاز جنسی خود به سمت همسرش میرود و بارها طرد میشود و نیاز جنسیاش تنها به شهوانی بودن تغییر میشود، بدون این که شناخت یا مطالعهای نسبت به نیاز جنسی مرد و جود داشته باشد، در چنین شرایطی احتمال این که مرد خیانت کند وجود دارد.
در زندگی مشترک، خانمها باید بدانند که مردها از نظر غریزی، بصری هستند و هر تصویری در بیرون از خانه میتواند آنها را دچار هیجان کند و این هیجانات باید به صورت سالم در مرد توسط همسر ارضا شوند تا به انحرافات بیرون از خانه تبدیل نشوند.
مردها گاهی برای کاهش خستگی و فشار ناشی از کار، ارتباط جنسی برقرار میکنند و برخی خانمها به دلیل نداشتن شناخت کافی از مرد، او را رد میکنند یا بدرفتاری میکنند، در چنین شرایطی احتمال این که مرد به فرد دیگری به غیر از همسرش گرایش پیدا کند، وجود دارد و این باعث خیانت میشود.
پس در مسئله خیانت، باید زن و مرد به رفتارهای خود نگاه دقیقتری داشته باشند البته طرح این مسائل برای تایید خیانت نیست و خیانت رفتار اشتباه و نادرستی محسوب میشود ولی به طور کلی عدم شناخت نیازها و برطرف نکردن نیازها به شکل صحیح، میتوانند مهمترین دلایل خیانت باشند.
وقتی اعتقادات ضعیف و توان مقابله با وسوسههای شیطانی وجود نداشته باشد، افراد در صورت فراهم شدن زمینه، نیازهای عاطفی و جنسی خود را در جای دیگری خارج از خانه ارضا میکنند.
در زندگی مشترک خانمها باید بدانند که مردها از نظر غریزی بصری هستند…
اینها مستعدترند!
افرادی که قبل از ازدواج دوستیهای بیبند و بار دارند و خارج از چارچوب اخلاقی رفتار میکنند و حتی رابطه جنسی هم دارند، بیش از بقیه افراد که به صورت سالم ازدواج میکنند و تجربه چنین دوستیهایی را ندارند، مستعد خیانت هستند. این افراد بعد از ازدواج دچار مشکل با درجات متفاوت میشوند درست مثل فردی که سالها غذای ناسالم خورده و کبد او مشکل پیدا کرده است.
افرادی که رفتارهای لجام گسیخته پیش از ازدواج داشتهاند، باید آن رفتارها را کنار بگذارند و درمان بشوند، زیرا همین رفتارها به شکل عادت در میآید و به صورت خیانت در زندگی مشترک ادامه پیدا میکند. اگر ظرفیتهای کم و نواقص ناشی از روابط بیبند و بار قبل از ازدواج به کمک یک مشاور خوب درمان شوند. انتظار میرود که خاطرات روابط ناسالم پیش از ازدواج کمرنگ شود، در غیر این صورت مشکلات زیادی در ازدواج سالم این افراد وجود خواهدداشت.
افرادی که پیش از ازدواج با جنس مخالف رابطه دارند، کنترل کمتری بر وسوسههای درونی میتوانند داشته باشند و احتمال خیانت در این افراد بالاتر میرود.
اول شناخت بعد ازدواج
یکی دیگر از مواردی که در بحث خیانت نباید از نظر دور بماند، مسئله شناخت پیش از ازدواج است و تا زمانی که ۲ طرف به خوبی یکدیگر را نشاخته اند، نباید ازدواج کنند.
برخی از افراد صرفا برای ارضای نیازهای جنسی خود ازدواج میکنند که این مسئله میتواند بعد از گذشت مدت کوتاهی منجر به خیانت و گرایش به رفتارهای خارج از خانه شود. امروزه زمینههای وسوسه شیطانی زیاد شده است و به همین دلیل توجه بیشتر به همسر باید به وجود بیاید. البته شاید برخی از افراد توجه را با سوءظن اشتباه بگیرند، سوءظن یک رفتار بیمارگونه است که باید درمان شود و ارتباطی به توجه ندارد.
توجه کردن به این معنی میتواند باشد که زن و مرد نیازهای یکدیگر را به درستی برطرف کنند تا فرد برای ارضای نیازهای عاطفی یا جنسی خود احتیاجی به ارتباط بیرون از خانه نداشته باشد و در قالب یک زندگی مشترک سالم نیازهایش ارضا شود. زن و مرد باید به فکر افزایش جذابیت برای یکدیگر باشند و به صورت محترمانه با یکدیگر رفتار کنند. افراد باید به این فکر باشند که موارد تشدیدکننده وسوسه ار از زندگی حذف کنند. برای مثال رفتن به مهمانیهای مختلط (پارتی) یکی از زمینههای ایجاد وسوسه و خیانت است.
متهم اصلی؛ ماهواره
ماهواره به راحتی میتواند باعث ایجاد وسوسه شود و بنیان خانواده را نشانه بگیرد. به همین دلیل برای کاهش زمینههای خیانت ماهواره را باید جمع آوری کرد. ماهواره میتواند باعث ایجاد سردی عاطفی در زندگی مشترک شود و تسریع کننده و تقویت کننده خیانت در زن و مرد است.
ماهواره و اینترنت کار خودشان را میکنند و برای کاهش آسیبهای ناشی از آنها باید به مردم آگاهی بدهیم.مردم باید نسبت به هرنجارشکنیهایی که از طریق عوامل بیرونی میآید، واکسینه شوند و در کنار آن باید بحث اخلاق را جلو برد، به این شکل احتمال خیانت در خانوادهها کم میشود.
رسانههای داخلی باید یک چارچوب برای طرح مسائل جنسی درست کنند. البته به شکلی که این مسئله منجر به بیدارشدن غرایز جنسی در نوجوانان نشود.
آموزش پیش از ازدواج، یکی دیگر از مواردی است که نباید از یاد برود. آموزش شناخت نیازهای عاطفی و جنسی در افرادی که در شرف ازدواج هستند، ضروری است و از زمانی که برای دخترها خواستگار میآید یا پسرها به خواستگاری میروند، این آموزشها باید وجود داشته باشد. آموزش کپسول نیست که یک مرتبه به فرد بدهیم و انتظار داشته باشیم سریعا از آن نتیجه بگیرد. البته این آموزشها نباید برای نوجوانها باشد، زیرا باعث ایجاد فساد میشود و غریزه خفته را بیدار میکند.
زندگی پس از خیانت
اگر فردی متوجه خیانت همسر خود شد، در صورت اطمینان از خیانت همسر، برای تصمیمگیری درست و منطقی برای ادامه دادن یا قطع ارتباط با او، باید به یک مشاور باتجربه، دلسوز و متعهد مراجعه کند و برای مدیریت خیانت مشاوره بگیرد، زیرا به تنهای نمیتوان این مشکل را حل کرد و هر گونه اقدام به تنهایی شرایط را بدتر میکند.
اگر همسری از خیانت خود پشیمان است، چنانچه او بخشیده شده و همچنان زندگی مشترک با او ادامه مییابد، نباید مدام فرد را به دلیل اشتباهی که مرتکب شده، تحقیر کرد.
هر فردی دارای ویژگیهای بد و خوب است و زمانی که خیانتی اتفاق میافتد، باید خیانت را یک رفتار بد و غلط دانست و نباید شخصیت فرد را خرد کرد و صرفا کار بد و اشتباه فرد مدنظر است.
بعد از این که خیانت همسر مشخص شد، باید علتهای آن را ریشهیابی کرد و به فکر برطرف کردن علتها بود و تا زمانی که زن و مرد اصلاح نشوند، خیانت ادامه پیدا خواهدکرد.
وقتی خیانت اتفاق میافتد، یک زندگی مشترک فرو میریزد و یک واحد از اجتماع، فاسد میشود و این آسیب اجتماعی، متوجه کل جامعه خواهد بود. برای حل مشکل خیانت، باید به فکر توسعه کلینیکهای سلامت خانواده در سراسر کشور باشیم تا در صورتی که زن یا مرد متوجه خیانت همسرشان شدند، بتوانند به راحتی از مشاوران این مراکز کمک بگیرند. متاسفانه تعداد این کلینیکها در سطح کشور بسیار کم است و مسئولان باید به صورت فوریتی به فکر گسترش این کلینیکها باشند.
طلاق و خیانت
برخی تصور میکنند طلاق، بهترین کاری است که بعد از خیانت میتوان انجام داد در حالی که شرایط را بدتر میکند و راه درمان خیانت نیست.