حارث بن عبداللّه همدانی، یکی از اصحاب و یاران امام حسن مجتبی (علیه السلام) است، وی تابعی است و از کوفه بوده و در سال شصت و پنج دیده از جهان بروبست. حارث بن عبدالله از اصحاب امام علی (علیه السلام) نیز بوده است.
قبیله حارث بن عبد الله
برخی منابع تاریخی به این مطلب اشاره دارد که حارث بن عبدالله به شاخه حوث از قبیله هَمدان منسوب است.[۱] منابع دیگری هم وجود دارد که حارث بن عبدالله خارَفی/ خارِفی می داند.[۲]
کنیه حارث بن عبدالله، ابوزهیر بود[۳] وی را به جهت اینکه از یک چشم برخوردار بود اَعوَر می گفت.[۴] برخی منابع تاریخی بعضا از حارث بن عبدالله به حارث اعور نام برده اند و اشاره به اسم پدرش نکرده اند و این عمل سبب شده که برخی رجالیان او را حارث بن قیس، برخی حارث بن عبداللّه و برخی حارث بن غیث بدانند، هر چند که به احتمال زیاد، حارث اعور همان حارث بن عبداللّه اعور است.[۵]
درگذشت حارث بن عبدالله
حارث بن عبدالله که به وی حارث اعور هم گفته می شود، در سال شصت و پنج قمری، در زمان حکومت عبدالله بن زبیر، در شهر کوفه دیده از جهان فروبست،[۶] طبق وصیت حارث بن عبد الله، عبدالله بن یزید خطمی (عامل ابن زبیر در کوفه) بر پیکر ایشان نماز می خواند.[۷]
جایگاه علمی حارث ابن عبد الله
دیدگاه دانشمندان شیعه و اهل سنت در باره حارث ابن عبدالله می رساند که وی هر چند از اصحاب رسول الله نبوده است ولی انسان فرهیخته و عالم زمان خودش بوده که در علوم مختلف و متاول آن زمان تبحر نسبی داشته است. شمس الدین ذهبی یکی از مورخین و دانشمند رجالی معروف اهل سنت از حارث بن عبد الله با عناوینی چون علامه، فقیه، امام و کثیر العلم یاد کرده است.[۸]
و همچنین دانشمندانی چون ابن عساکر و عبدالرحمان مزی وی را در علم حساب و نیز فرایض (نحوه محاسبه و تقسیم میراث میت میان ورثه) حاذق و صاحب نظر دانسته است.[۹] یعقوبی مورخ سرشناس حارث بن عبد الله را در زمره اصحاب دانشمند علی (علیه السلام) ذکر کرده است،[۱۰] قابل توجه اینکه جناب ابنسیرین حارث بن عبدالله را در شمار پنج عالم و فقیه سرشناس شهرکوفه نامبرده است.[۱۱]
جایگاه حارث بن عبدالله در علم حدیث
با توجه به جایگاه علمی حارث ابن عبد الله در زمینه نقل حدیث نیز وی در میان محدثین شناخته شده است. در این راستا ایشان از امام علی (علیه السلام)، عبدالله بن مسعود و زید بن ثابت حدیث نقل کرده است.[۱۲]
شیخ طوسی از علمای بزرگ قرن پنجم که در حدیث و علم رجال صاحب نظر بوده و جایگاه بس رفیعی در فرهنگ و تمدن شیعه دارد اسم حارث بن عبدالله را از اصحاب و یاران امام حسن مجتبی (علیه السلام) ذکر نموده است.[۱۳]
یاد گیری قرآن از دیدگاه حارث بن عبدالله
از برخی منابع تاریخی و روایی به دست می آید که جناب حارث بن عبدالله فعالیت های قرآنی مهمی و قابل توجهی داشته است و سخنانی در این باره از ایشان نقل شده است ، این سخنان در عین این که اهمیت فعالیت قرآنی این شخصیت را نشان می دهد مبهم و در خور توجه نیز هست، از حارث بن عبدالله نقل شده است که گفته است: «من قرآن را در سه سال و وحی را در دو سال آموختم» (تعلّمت القرآن فی ثلاث سنین و الوحی فی سنتین)[۱۴]
و همچنین در جواب کسی که از وی در باره چگونگی تعلیم قرآن پرسیده بود می گوید: «قرآن آسان است، وحی دشوارتر است» (القرآن هَینٌ، الوحی اَشدُّ).[۱۵] به سبب ابهام که در عبارت حارث بن عبدالله وجود دارد این سخن ایشان در کتابهای «غریب الحدیث» تبیین و بررسی شده و دیدگاه های مختلف ابراز گزدیده است.
برخی گفته است مقصود از قرآن «قرائت قرآن» و منظور از «وحی» را «کتابت آن»[۱۶]
شیخ محمدتقی شوشتری، (۱۳۲۰-۱۴۱۵ق) معروف به علامه شوشتری و علامه تستری از رجالیان شیعه در قرن چهاردهم شمسی است. وی دیدگاه اش در باره سخن حارث بن عبدالله این است: «مراد از وحی را تفسیر و شأن نزول آیات قرآن:[۱۷]، و سید محسن امین حسینی عاملی (۱۲۸۴- ۱۳۷۱ق) فقیه، ادیب و شرححالنگار شیعی اهل جبل عامل در لبنان دیدگاه قابل تاملی دارد وی وحی را حدیث معنا کردهاند.[۱۸]
نقش حارث بن عبدالله در حفظ تراث
یکی از فعالیت های مهم و تأثیرگذار حارث بن عبدالله که نقش مهم در حفظ تراث اهل بیت (علیهم السلام) داشته است. حفظ خطبه های امام علی (علیه السلام) است، حارث اعور در این راستا احادیث و خطبههای امیر مومنان (علیه السلام) را مکتوب می کرده است.[۱۹] به نوشته علامه شوشتری، حارث بن عبدالله نخستین گرد آورنده خطبه های امام علی (علیه السلام) است. در گزارشی آمده است که حارث به تشویق حضرت علی (علیه السلام) اوراقی خرید و پس از آن، علوم و احادیث بسیاری از آن حضرت در آن نوشت.[۲۰]
جمع بندی
یکی از یاران و اصحاب امام حسن مجتبی و امام علی(علیهمالسلام) حارث بن عبد الله است. وی از همدان بوده و به دلیل نا بینایی یک چشم، برخی به وی اعور هم می گفته اند، ایشان در علوم مختلف آن زمان تبحر داشته و از دانشمندان محسوب می شد. حارث بن عبدالله در علوم قرآنی وارد بوده و در جمع آوری خطبه های امام علی (علیه السلام) تلاش داشته است.
پی نوشت ها
[۱]. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر ج ۲، ص ۲۵۱؛ ابن سعد، ج ۶، ص ۱۶۸؛ طبری، ص ۶۶۲؛ شوشتری، قاموسالرجال، ج ۳، ص ۱۴؛ بخاری، التاریخ الصغیر، ج ۱، ص ۱۸۴: خونی؛ و یوسف بن عبدالرحمان مزی، تهذیب الکمال، ج ۵، ص ۲۴۵؛ حوتی، که هر دو خطا به نظر میرسد.
[۲]. بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج ۱، قسم ۲، ص ۲۷۳؛ ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج ۳، ص ۷۳؛ سمعانی، ج ۲، ص ۳۰۵؛ یوسف بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۵، ص ۲۴۴
[۳] . یحیی بن معین، تاریخ یحیی بن معین، روایه عباسبن محمدبن حاتم دوری ج ۱، ص ۲۱۸؛
[۴]. سمعانی، ج ۱، ص ۱۹۲.
[۵]. مامقانی، تنقیح المقال فی علمالرجال، ج ۱۷، صص ۵۰ ـ ۶۰؛ شوشتری، قاموس الرجال، ج ۳، صص ۱۳، ۴۷۴۸؛ حلّی، خلاصه القوال فی معرفه الرجال، ص ۱۲۲-۱۲۳؛ تفرشی، نقد الرجال، ج ۱، صص ۳۸۱، ۳۸۸ ـ ۳۸۹؛ عنایهالله قهپائی، مجمع الرجال ج ۲، ص ۶۸؛ امین، ج ۴، ص ۳۰۱.
[۶]. ابنسعد، ج ۶، ص ۱۶۹؛ طبری، ص ۶۶۳؛ قس مسعودی، ج ۳، ص ۲۹۷، که درگذشت او را سال ۶۶ و همزمان با قیام توّابین ذکر کرده است.
[۷]. ابنسعد، ج ۶، ص ۱۶۹؛ بخاری، التاریخ الصغیر، ج ۱، ص ۱۸۳؛ طبری، ص ۶۶۳.
[۸]. یوسف بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج ۵، ص ۲۵۲.
[۹] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۲۴، ص ۱۰۰؛ یوسف بن عبدالرحمان مزی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج ۵، ص ۲۴۹. صص ۲۴۹، ۲۵۲.
[۱۰]. یعقوبی، تاریخ ج ۲، ص ۲۱۴.
[۱۱] . حمدبن خلف وکیع، اخبارالقضاه ص ۳۸۰؛ ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال ج ۲، ص ۱۸۶؛ یوسف بن عبدالرحمان مزی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج ۵، ص ۲۵۲
[۱۲] . یوسف بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۵، ص ۲۴۵.
[۱۳]. ابنسعد، ج ۶، ص ۱۶۸
[۱۴] . مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج ۱، ص ۱۵؛ یوسف بن عبدالرحمان مزی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج ۵، ص ۲۴۷.
[۱۵] . مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج ۱، صص ۱۴۱۵
[۱۶]. محمود بن عمر زمخشری، الفایق فی غریب الحدیث ج ۳، ص ۹۰؛ ابناثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل «وحی»؛ نیز رجوع کنید به یحییبن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی ج ۱، ص ۹۹.
[۱۷] . محمد تقی شوشتری، قاموس الرجال ج ۳، ص ۴۰.
[۱۸] . سیدمحسن امین ج ۴، ص ۳۶۷
[۱۹]. کلینی، ج ۱، ص ۱۴۱-۱۴۲؛ ابن بابویه، التوحید، ص ۳۱-۳۴
[۲۰]. ابن سعد، ج ۶، ص ۱۶۸؛ طبری، ص ۶۶۲ ـ ۶۶۳؛ ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج ۳، ص ۷۹؛ حمزه بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان، ص ۵۵۹
منابع
- ابنابیحاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدر آباد، دکن ۱۳۷۱-۱۳۷۳/ ۱۹۵۲-۱۹۵۳، چاپ افست بیروت، بیتا.
- ابناثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش.
- ابناعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
- ابنبابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم، ۱۳۵۷ ش.
- ابنعدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸.
- ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵-۱۴۲۱/ ۱۹۹۵-۲۰۰۱.
- ابنکلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
- محمدبن اسماعیل بخاری، التاریخ الصغیر، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
- محمدبن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، دیاربکر: المکتبه الاسلامیه، بیتا.
- محمدبن اسماعیل بخاری، کتاب الضعفاء الصغیر، چاپ محمد ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
- چاپ افست بیروت، بیتا.
- محمودبن عمر زمخشری، الفایق فی غریب الحدیث، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶؛
- حمزه بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان، چاپ محمد عبدالمعیدخان، حیدر آباد، دکن ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
- محمد بن ادریس شافعی، الام، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
- محمد تقی شوشتری، قاموس الرجال، قم ۱۴۱۰-۱۴۲۴.
- محمد بن جریر طبری، «المنتخب من کتاب ذیل المذیل من تاریخ الصحابه و التابعین»، در ذیول تاریخ الطبری، ج ۱۱، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۷۷.
- محمد بن جریر طبری آملی، المسترشد فی امامه امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ احمد محمودی، قم، ۱۴۱۵.
- محمدبن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
- عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، چاپ محیی الدین مامقانی، قم ۱۴۲۳.
- یوسف بن عبد الرحمان مزی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
- مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، بیتا.
- محمد بن خلف وکیع، اخبار القضاه، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
- یحیی بن معین، تاریخ عثمانبن سعید الدارمی (۲۰۰-۲۸۰ ه) عن ابی زکریا یحیی بن معین (۱۵۸-۲۳۳ ه) فی تجریح الرواه و تعدیلهم، چاپ احمد محمد نورسیف، دمشق: دار المأمون للتراث، بیتا.