- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
هویت عقلانی
هویت عقلانی انسان مربوط به عقل تجربی او است. امام صادق (علیه السلام) مرکز عقل تجربی را در مغز معرفی میکند. سلامت هویت عقلانی موجب سپرده شدن مسئولیت به فرد میگردد و هر نوع اختلال در مغز و در نتیجه در عقل تجربی موجب سلب مسئولیت از انسان میگردد و حتی حق دخالت از اموال خویش را هم ندارد. معیارهای اختلاف در هویت عقلانی در آموزشهای اسلامی با ضعف سفاهت جنون و «زوال عقل» مطرح شده اند.
هویت واقعی
هویت واقعی انسان مربوط به فعل و انفعال بین نیروی فطرت میباشد. اگر عقل فطری(فطرت) بر شهوت غلبه نماید میتوان آن را کنترل نماید و «انسان برخوردار از خود کنترلی» یا «متقی» به وجود میآید که میتواند با قرار دادن خود در داخل سیستم ایدئولوژی توحیدی به اطمینان کامل دست یابد و به «نفس مطمئنه» تبدیل شود. چنانچه شهوت بر فطرت «عقل فطری» غلبه کند «قلب معکوس» و وارونه به وجود میآید که نسبت به انجام کار خیر بیگانه است و گنگ و کر و کور (صم بک عمی) میباشد و عامل هر فساد تباهی انحراف و جرم است .
از آن نظر مفهوم «هویت واقعی» برای این هویت برگزیده شد که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «البته خداوند به کردارها و پیکرهایتان را نمینگرد و لکن دلها و نیت هایتان را مینگرد». علی(علیه السلام) انسانها را به دو بخش یعنی «موجودی که انسان است» و «موجودی که حیوان است» طبقه بندی میکند.
طبقه بندی فوق در ضمن ارشادی که علی(علیه السلام) به صورت زیر برای یکی از علمای یهود ارایه کرده است: «هرکس طبعش معتدل باشد مزاج او صفا یابد و هر کس مزاجش صفا یابد اثر نفس در او قوی گردد و هر کس اثر نفس در او قوی گردد به سوی آنچه ارتقایش دهد بالا رود و به اخلاق نفسانی متخلق گردد و هر کس به اخلاق نفسانی متخلق گردد موجودی انسانی شود نه حیوانی و به «بارگاه ملک» وارد شود و چیزی او را از این حالت برنگرداند». به نظر میرسد منظور از «نفس» در کلام فوق فطرت انسان و منظور اخلاق نفسانی اخلاق فطری و منظور از «بارگاه ملک» بارگاه خداوند باشد.
در این گفتار علی(علیه السلام) به لزوم تعادل در ابعاد مختلف هویت انسان تاکید میکند. بر این اساس انسان واقعی که در قیامت قابلیت توجه خداوند به او را دارد کسی است که فطرت(عقل فطری) خویش را بر شهوت غلبه دهد. در حالی که شهوت بر فطرت حاکم است در حقیقت او در این حال «حیوانی انسان نما» است و در «بعد حیوانی» قرار دارد و اگر این روند ادامه یابد در «بعد حیوانی» تثبیت شده است و به سمت سقوط و هلاکت پیش میرود.
هویت خانوادگی
قرار گرفتن در فضای خانواده خاص موجب میگردد تا این نهاد به درجات مختلف بر فرد اثر گذارد و هویتی به نام «هویت خانوادگی» را به وجود آورد. علی(علیه السلام) در نامه خود به مالک اشتر نسبت به انتخاب مسئولان از بین «خانواده صالح» که نسبت به احکام اسلام آگاهی دارند تاکید میکند : «و ایشان را از افراد آزمایش شده و دارای حیا از خانوادههای صالح و پیشقدم در اسلام بخواه زیرا آنها دارای اخلاق و خوهای گرامیتر و حیثیت درستتر و طمع کمتر و عاقبت اندیشی رساتر میباشند». پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) از ازدواج با دختران خانوادههای ناصالح برحذر میدارد: «بپرهیزید از سبزه در محل جمع آوری کود حیوانی! پرسیده شد که منظور چیست؟ فرمود: زن زیبا در جایگاه بد».
هویت علمی
در آموزشهای اسلامی هویت علم و عامل به عنوان یک معیار شاخص مطرح شده است و در قرآن مجید آمده است: «آیا آنها که میدانند با آنها که نمیدانند یکسان هستند»(۲) چنانچه مشاهده میشود متفاوت بودن هویت آنها به عنوان یک امر بدیهی و فطری مطرح شده است . پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز خیر و رشد را در عالم و متعلم (دانشمند و دانشجو) منحصر میداند و میفرماید در دیگران خیر و رشدی وجود ندارد.
هویت شغلی
علی(علیه السلام) ارزش هر فرد را به کاری میداند که به خوبی انجام میدهد. بر این اساس انجام کار و اشتغال به شغل خاص «هویتی اختصاصی» برای هر فرد به وجود میآید که مردم او را با آن میشناسند.
هویت ناشی از روابط دوستانه و گروهی
قرار گرفتن در یک گروه خاص ناشی از «تشابه ساختار شخصیتی» افراد میباشد در آموزشهای فراوانی از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام معصوم(علیه السلام) بر هویت ناشی از روابط دوستانه و گروهی تاکید شده است. در آموزشهای متعددی از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «انسان با کسی است که دوست دارد. تو با کسی هستی که او را دوست داری». که پیام همه آنها این است که انسان با کسی است که او را دوست میدارد و میتوان گفت هویت هر دو یکسان است.
هویت ارتباط با طبیعت
نوع ارتباط با طبیعت موجب میگردد هویتی اختصاصی برای انسان به وجود آید. در قرآن مجید انواع شناخت به «شناختهای آفاقی» و «شناختهای انفسی» تقسیم شده اند:
«به زودی نشانههای خود را در آفاق و در خود آنها نشان خواهیم داد تا برای آنها روشن شود که او حق است»(۳)
در قرآن مجید مطالعه طبیعت نمودی از خردمندی انسان تلقی شده است و در آ یات ۱۹۱ ـ ۱۹۰ سوره آل عمران چنین میبینیم: «در آفرینش آسمانها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز شگفتیهایی برای خردمندان است. کسانی که خداوند را (در همه احوال) ایستاده و نشسته و بر پهلو آرمیده یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند که پروردگارا این را بیهوده نیافریدهای پاک و منزهی. ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار». بدیهی است هویت افرادی با نوع تفکر ذکر شده با تفکر افرادی که شناخت آنها به صورت زیر در قرآن مجید ترسیم شده است به کلی متفاوت میباشد:
«و گویند چیزی جز زندگی دنیوی در کار نیست که زنده میشویم و میمیریم و چیزی که جز روزگار ما را نمیکشد»(۴)
هویت سیاسی ـ اقتصادی
سیستم سیاسی ـ اقتصادی یکی از ماکرو سیستمهای حاکم بر سایر سیستمهای فرعی انسان میباشد و بر حسب حاکمیت یک رژیم خاص مشخص میگردد. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید که «مردم بر دین پادشاهان خود میباشند» و علی(علیه السلام) نیز میفرماید: «جز در مواردی که خداوند نگهدارد به طور قطع مردم با پادشاهان و دنیا میباشند».
در قرآن مجید در یک دید کلی احزاب به «حزب الله» و «حزب الشیطان» طبقه بندی شدهاند و دو بعدی بودن انسان به این صورت نمود یافته است.(۵) از دیدگاه روانشناسی اسلامی هویت سیاسی یک انسان کنترل شده همان هویت دینی او است و شهید مدرس(ره ) میگوید «سیاست ما، عین دیانت ما و دیانت ما، عین سیاست ما است». به طور خلاصه هویت سیاسی مخصوصا در شرایط زمانی ما، یک واقعیت ثابت شده است و تمایل افراد به گروههای مختلف آنها را در گروه خاص اجتماعی جای میدهد و با مطالعه حزب و گروه مورد علاقه فرد میتوان هویت فرد را به مقدار زیادی کشف نمود. هویت سیاسی تا اندازهای به هویت روابط دوستانه و گروهی شباهت دارد ولی قویتر از آن است.
هویت دینی
سیستم ایدئولژی، قویترین سیستم در انسان است که تمام سیستمهای او را تحت پوشش قرار میدهد و تمام سیستمهای دیگر، تحت تاثیر آن هستند و از آن رنگ میپذیرند.
«اریک فرام» میگوید: «از آن جا که نیاز به یک نظام جهت گیری و اعتقادی جز ذاتی هستی انسان است میتوان به حدت و شدت این نیاز پی برد. به راستی هیچ منبع قدرتی قویتر از آن در بشر وجود ندارد. نیاز به دین یعنی نیاز به یک الگوی جهت گیری و مرجعی برای اعتقاد و ایمان. هیچ کس را نمیتوان یافت که فاقد این نیاز باشد». او در تعریف دین میگوید: «هر سیستم فکری یا عملی مشترک بین یک گروه که الگوی جهت گیری و مرجع اعتقاد و ایمان افراد آن گروه باشد. در واقع هیچ فرهنگی در گذشته یافت نمیشود که دین به معنی وسیع فوق در آن جایی نداشته باشد. به نظر هم نمیرسد که در آینده فرهنگی غیر از آن بتواند به وجود آید».
از دیدگاه روانشناسی اسلامی انسان در انتخاب دین آزاد است و در قرآن مجید آمده است: «در قبول دین اکراهی نیست (زیرا) راه درست از راه انحرافی روشن شده است»(۶) ولی به منظور دست یابی انسان به رشد تطبیق رفتار اداری با آموزشهای توحیدی باید طبق آموزشهای آخرین پیامبر خدا باشد: «هر کس جز دین اسلام دینی را انتخاب کند هرگز از او پذیرفته نخواهد شد(۷)
تعهد مومن نسبت به انجام کامل دستورهای خداوند موجب میشود تا هویت پایداری در او به وجود آید. «قرآن مجید(۸) دین خدا با مفهوم «صبغه: رنگ» مطرح شده است و این بدان معنی است که تمام رفتارها و سیستمهای اساسی زندگی انسان با ایمان باید رنگ الهی داشته باشد و طبق اوامر و نواهی خداوند باشد(۹)
«هویت واقعی» انسان مربوط به فعل و انفعال بین نیروی فطرت است که ساختار شخصیتی و نوسانات آن را انعکاس میدهد. «روان» با عنوان «عامل حیات» عامل ایجاد هویت انسان است. و قطعا یک عامل غیر شیمیایی است. عوامل و عناصر سازنده «هویت انسان» همگی متغیرند و هر لحظه ممکن است در معرض تغییرات گستردهای قرار گیرند ولی هویت ثابت انسان «متقی» با حاکمیت فطرت در مسیر ایدئولژی توحیدی وی را به «نفس مطمئنه» تبدیل میکند.
پینوشتها
۱- استاد روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
۲- زمر: ۹
۳ – فصلت: ۵۳
۴- جاثیه: ۲۴
۵- مائده: ۵۶ و مجادله : ۲۲
۶- بقره: ۲۵۶
۷- آل عمران: ۸۵
۸- بقره: ۱۳۸
۹- رعد: ۲۸
منبع: سید ابوالقاسم حسینى؛ روزنامه جمهوری اسلامی ۲۴/۰۳/۱۳۸۸