اهمیت و جایگاه حج در روایات بخش دوم

۱۴۰۱-۰۱-۱۸

405 بازدید

در بخش اول احادیثی درباره حج بیان گردید ادامه احادیث در این بخش بیان شده است.

۸. همواره در اندیشه حج بودن

یکی از چیزهای دیگری که اهمیت فوق‌العاده حج را اثبات می‌کند این است که انسان باید در طول سال در اندیشه حج باشد و در مظان استجابت دعا جهت توفیق آن دعانماید که شاهد گویای آن ادعیه وارده در ماه مبارک رمضان است که ظاهراً در ضمن یازده دعا از دعاهای ماه مبارک توفیق تشرف به حرمین شریفین از خداوند درخواست شده است و در یکی از دعاهای شب قدر عرض می‌کنیم: «اللهم انی اسئلک فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم فی لیله القدر من القضاء الذی لا یرد و لا یبدل ان تکتبنی من حجاج بیتک الحرام»[۱]

بلکه در این دعاها به ما آموخته‌اند که فقط حج یک سال خواسته نشود بلکه حج هر سال (فی عامی هذا و فی کل عام) مسئلت گردد علاوه بر این ادعیه، دستورالعمل‌هائی هم جهت توفیق زیارت خانه از ائمه معصومین (علیه السلام) نقل شده است مثل خواندن مدام سوره عم یتساءلون. سوره حج در هر روز سه مرتبه، خواندن مناجات طلب حج. گفتن ذکر ماشاءالله هزار بار و .. که مرحوم صاحب وسائل و مرحوم مجلسی بابی را جهت این اذکار ذکر کرده‌اند[۲]

و از سوی دیگر امام صادق (علیه السلام) جهت جمع‌آوری هزینه حج راه حل عملی را پیشنهاد فرموده‌اند چنانکه به اسحاق بن عمار فرمود هر تجارتی را انجام می‌دهی و سودی نصیب تو می‌شود مقداری از آن جهت حج کنار بگذار تا رفتن به حج برایت آسان گردد و اگر بخواهی یکدفعه هزینه حج را متحمل بشوی برایت سنگین خواهد بود[۳]و در مورد دیگر به شخص دیگر فرمود: «ان استطعت ان تأکل الخبز و الملح و تحج فی کل سنه فافعل»[۴]

چنانکه به عیسی‌بن‌ابی‌یعفور فرمود: «یا عیسی انی احب ان یراک الله فیما بین الحج الی الحج و انت تـتهیأ للحج»[۵]. در همین راستا مرحوم صاحب وسائل بابی دارد به نام استحباب التهیه للحج فی کل وقت[۶].

دسته دیگر از روایات برای علاج تعلق و وابستگی انسان به مال است که فرموده‌اند: خداوند پولی را که در راه حج خرج می‌شود جبران می‌کند و چندین برابر ثواب می‌دهد چنانکه امام صادق (علیه السلام) فرمود: «درهم فی الحج افضل من الفی الف درهم فی ماسوی ذلک فی سبیل‌الله»[۷].

و در روایت دیگر فرمود: «بل خیر من ملأالدنیا ذهبا و فضه ینفقه فی سبیل‌الله عزوجل»[۸]

همچنانکه در جای دیگر فرموده‌اند ما یعدله شیئی[۹]

و از سوی دیگر به کسانی که حج را بخاطر حاجت دنیا ترک کرده‌اند هشدار داده‌اند که آن حاجت آنها برآورده نمی‌شود چنانکه حضرت علی (علیه السلام) در وصیتش فرمود: «من ترک الحج لحاجه من حوائج الدنیا لم یقض حتی ینظر المحلّقین»[۱۰]

بلکه در مقابل فرموده‌اند حج وسیله سریع اداء دین می‌گردد. شخصی به امام صادق عرض کرد: «انی رجل ذو دین فقال نعم هو اقضی للدین»[۱۱].

بعلاوه دسته دیگری از روایات دلالت دارند که حج سبب توسعه رزق و نفی فقر می‌گردد چنانکه علی (علیه السلام) فرمود «حج البیت و اعتماره فانهما ینفیان الفقر»[۱۲]

و در مورد دیگر از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده «حجوا لن تفتقروا»[۱۳] هرگز محتاج نمی‌شوید:

.. عبدالله بن مسعود قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): «تابعوا بین الحج و العمره فانهما ینفیان الفقر و الذنوب کما ینفی الکیر خبث الحدید و الذهب و الفضه»[۱۴]

۹. آثار و برکات حج

یکی از چیزهائی که بطور واضح دلالت بر اهمیت حج دارد پاداش فراوانی است که در جوامع روائی فریقین برای زائر خانه خدا ذکر شده است که تعدادی از آنها بشرح ذیل است.

محمدبن قیس از امام باقر (علیه السلام) روایت کرد که مردی از انصار خدمت رسول الله رسید تا سؤالی نماید.. پیامبراکرم فرمود همین که بسوی حج راه افتادی و سوار بر راحله شدی و گفتی بسم‌الله و الحمدلله بعد حرکت نمودی بدانکه هر قدمی که بر می‌دارد و به زمین می‌گذارد ده حسنه ثبت و ده گناه محو می‌گردد و همینکه احرام بستی و لبیک گفتی برای هر لبیک ده حسنه ثبت و ده سیئه محو می‌شود، هنگامی که ۷ دور طواف نمودی برای تو نزد خدا پیمانی هست که در روز قیامت حیا می‌کند تو را عذاب کند وقتی که دو رکعت نماز طواف پشت مقام ابراهیم بجا آوردی برای تو دو هزار حج مقبول هست، زمانی که سعی کردی اجر تو مثل کسی است که پیاده از شهر و آبادی خود حج انجام و مثل اجر کسی که ۷۰ بنده را آزاد کرده باشد و همین که در عرفات تا غروب توقف نمودی گناهان تو هر چند به عدد ریگ بیابان و یا عدد ستارگان یا قطره‌های باران باشد خدا همه را می‌آمرزد، هنگامی که به شیطان سنگ زدی برای تو به هر عدد سنگ ریزه ده حسنه در آینده عمرت نوشته می‌شود، ، زمانی که سرت را تراشیدی برای تو به تعداد هر موئی، حسنه‌ای در آینده عمرت می‌نویسند وقتی که گوسفند یا شتر را قربانی نمودی برای تو به اندازه هر قطره خون، حسنه‌ای خواهد بود، هنگامی که از منی برگشتی و خانه خدا را زیارت کردی و دو رکعت نماز طواف بجا آوری فرشته‌ای به پشت تو می‌زند که خداوند آنچه که در گذشته انجام دادی و آنچه که تا ۱۲۰ روز دیگر از تو سر می‌زند بخشید[۱۵].

در روایت دیگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بعد از اعمال حج هنگامی که با مرد ثروتمندی در کنار کوه ابوقبیس برخورد نمود آن شخص عرض کرد یا رسول الله من تصمیم بر حج داشتم اما مانعی پیش آمد و موفق نشدم اما از آنجائی که اموال فراوانی دارم دستورالعملی به من یاد بده تا با انجام آن ثواب حج را درک کنم:

حضرت فرمود: «لو ان اباقیس لک ذهبه حمراء اَنفقته فی سبیل الله ما بلغت به ما یبلغ الحاج»[۱۶]

اگر به اندازه کوه ابوقبیس در راه خدا انفاق کنی هرگز ثواب حج را درک نخواهی کرد . امام کاظم موسی بن جعفر (علیه السلام) به هنگامی که مردی قصد زیارت خانه خدا را داشت و به خدمت حضرت رسید فرمود آیا می‌دانی برای حاجی چه فضیلتی است عرض کرد خیر، فرمود کسی که حج برود و طواف نماید و دو رکعت نماز طواف بجا آورد برای او هفتاد هزار حسنه ثبت و هفتاد هزار سیئه محو می‌گردد و هفتاد هزار بر درجه او می‌افزایند و شفاعت او را در حق هفتاد هزار خانواده قبول می‌نمایند و هفتاد هزار حاجت او برآورد می‌شود برای او ثواب هفتاد هزار بنده‌ای است که قیمت هر کدام ده هزار درهم باشد[۱۷] و از طریق اهل سنت نیز از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده که «حجه مبروره خیر من الدنیا و ما فیها و حجه مبروره لیس له جزاء الا الجنه»[۱۸]

یکی از پاداشهائی که قطعاً نصیب حاجی می‌شود آمرزش گناهان او می‌باشد بطوری که اگر کسی شک کند که خدا او را نیامرزیده از گناهان بزرگ محسوب می‌گردد. چنانکه امام صادق(علیه السلام) در کنار خانه خدا فرمود: «من یقف بهذین الموقفین (عرفه و مزد لفه) و سعی بین هذین الجبلین ثم طاف بهذا البیت و صلی خلف مقام ثم قال فی نفسه او ظن ان الله لم یغفر له فهو من اعظم الناس و زراً»[۱۹]

چنان که علی(علیه السلام) فرمود: کسی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «أی اهل عرفات اعظم جرما، قال الذی ینصرف من عرفات و هو یظن انه لم یغفر له»[۲۰]

یا امام صادق (علیه السلام) در جواب ابن‌حازم (ما یصنع الله بالحاج) قسم یاد فرمود که مورد عفو الهی واقع می‌شود بطوری که چیزی باقی نمی‌ماند مغفور والله لهم لااستثنی فیه[۲۱]

و علی(علیه السلام) فرمود کمترین چیزی که به حاجی می‌دهند این است که گناهان گذشته او را مورد آمرزش قرار می‌دهند[۲۲] از این رو روایت دیگری هم داریم که نه تنها گناهان قبلی آمرزیده می‌گردد بلکه گناهان  آینده هم تا چهار ماه در صورتی که کبیره نباشد مورد عفو قرار می‌گیرد[۲۳]

حتی به احترام حاجی گناهان بستگان او و هر کسی که حاجی برای او استغفار نمود آمرزیده می‌گردد. عن السکونی عن ابی‌عبدالله (علیه السلام): «ان الله عزوجل لیغفر للحاج و لاهل بیت الحاج و لمن یستغفر له الحاج ..»[۲۴]بلکه گناهان مؤمنین اهل آبادی به احترام حاجی آن آبادی بخشیده خواهد شد چنانکه امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ما من رجل من اهل کوره وقف بعرفه من المؤمنین الا غفر الله لأهل تلک الکوره من المؤمنین»[۲۵]

ابا هریره می‌گوید از پیامبر شنیدم که می‌گفت «من حج لله فلم یرفث و لم یفسق رجع کیوم ولدته امه»[۲۶]

تذکر چند مطلب

۱. قدر متقین از بخشش گناهان حق الله است اما در مورد حق الناس روایات متفاوت است در بعض روایت حق الناس استثناء شده است چنانکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در صحرای عرفات به مردم فرمود فافیضوا مغفور لکم الااهل التبعات[۲۷]

۲. بخشش قطعی گناهان در صورتی است که حاجی با دو شرط (نیت صادقه و نفقه طیبه) آهنگ خانه خدا را بنماید و این دو شرط از روایات مختلف بدست می‌آید چنانکه امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «من حج یرید وجه الله و لا یرید به ریاء و لا سمعه غفر الله اله  البته»[۲۸]و امام باقر(علیه السلام) فرمود: «و لا یقبل الله حجا و لا عمره من مال حرام»[۲۹]این روایت ظاهراً مؤید تذکر اول است که قدر متیقن از عفو و بخشش حق‌الله است چه اینکه امام باقر (علیه السلام) فرمود: حج کسانی که از مال حرام (غصبی) باشد قبول نمی‌شود و در نتیجه گناهان آنها هم آمرزیده نمی‌شود.

۳. روایات در باب فضیلت و ثواب حج و حاجی خیلی زیاد است در صورت نیاز مراجع به منابع ذیل شود[۳۰].

۱۰. آثار و عواقب ناگوار ترک حج

علاوه بر آیه مبارکه «لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلاو من کفر فان الله غنی عن العالمین»[۳۱]که از ترک  حج تعبیر به کفر نموده و با لحن «فان الله غنی عن العالمین» غضب و خشم خود را از تارکین حج بیان فرمود روایات زیادی از فریقین در مذمت و آثار شومی که بر تارکین ومسوّفین حج مترتب می‌شود نقل شده که می‌توان آنها بصورت ذیل دسته‌بندی نمود.

الف. کفر

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) فی وصیته: «یا علی کفر بالله العظیم فی هذه الامه عشره. القتال و الساحر و.. و من وجد سعهً فمات و لم یحج»[۳۲]

و در جای دیگری با تمسک به آیه مذکوره فرمود: «یا علی تارک الحج و هو مستطیع کافر قال الله تبارک و تعالی، لله علی الناس حج البیت الایه»[۳۳]

از این رو صاحب وسائل بابی دارد بنام ثبوت الکفر والارتداد بترک الحج و تسویفه استخفافا[۳۴] که روایات متعددی در این باب نقل نموده است.

همچنانکه در کتب تفسیری عامه هم روایاتی به همین مضامین نقل شده که پیامبر خدا فرمود و لو ترکتموها لکفرتم[۳۵]

عن عمر بن الخطاب: قال لقد هممت ان ابعث رجالا الی هذه الامصار فلینظروا کل من کان له جده و لم یحج فیضربوا علیهم الجزیه فما لهم بمسلمین[۳۶]

مراد از کفر چیست

اقوال مختلفی در تفسیر و من کفر فان الله غنی عن العالمین نقل شده است که می‌شود در دو وجه خلاصه نمود.

۱. مراد از کفر، کفر به فروع دین است که برای تاکید و تغلیظ از ترک به کفر تعبیر شده است[۳۷]پس معنی آیه این می‌شود که تارک حج عملاً در صف کفار قرار می‌گیرد نه اینکه واقعاً از کفار محسوب می‌گردد مؤید این وجه روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که فرمود: من کفر یعنی من ترک[۳۸]

۲. از آنجائی که کفر مربوط به اعتقاد می‌شود پس مراد از کفر در آیه این می‌شود که تارک حج اعتقاد به وجوب حج نداشته باشد[۳۹] مؤید این وجه هم روایتی است از امام هفتم (علیه السلام) که فرمود: «ترک حج باعث کفر نمی‌گردد بلکه من قال لیس هکذا فقد کفر»[۴۰] چنانکه از ابن عباس هم نقل شده که: من زعم انه لیس بفرض علیه[۴۱]

این دو وجه به این صورت قابل جمع است که حج از فروع دین است و ترک آن در صورتی که به انکار آن کشیده نشود باعث کفر اعتقادی نمی‌گردد. بلکه عملا در صف کفار قرار می‌گیرد. اما اگر تارک حج به اعتقاد اینکه حج از فروع دین نیست و در شریعت اسلام واجب نشده است از کفار واقعی محسوب خواهد شد.

ب. سبب هلاکت

همچنانکه از آیه «مبارکه جعل الله الکعبه البیت الحرام قیاماً للناس»[۴۲]استظهار می‌شود که کعبه وسیله قوام زندگی مادی و معنوی مردم است مفهومش این است که اگر این خانه رها شود وسیله قوام هم از بین خواهد رفت و باعث هلاکت مردم می‌گردد شاهد این مفهوم روایات زیادی است که در کتب فریقین ذکر شده است که در ذیل به بعضی از آنها اشاره می‌شود.

قال علی (علیه السلام) فی وصیه.. «لا تترکوا حج بیت رتکم فتهلکوا»[۴۳]. قال ایضاَ «لو اجمعو علی ترک الحج لهلکوا همچنانکه امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به هشام بن حکم راجع به علل حج فرمود: .. و لو کان کل قوم انما یتکلون علی بلادهم و ما فیها، لهلکوا»[۴۴]

نه تنها حیات مردم بستگی به حج و کعبه دارد بلکه حیات دین هم به حج و کعبه گره خورده است چنانکه امام صادق (علیه السلام) فرمود «لایزال الدین قائما ما قامت الکعبه»[۴۵]

ج. سبب عقوبت دنیوی و اخروی

تعداد روایاتی که در کتب فریقین به این مضمون نقل شده خیلی زیاد است[۴۶]که برخی از آنها بشرح ذیل است. عن ابی‌عبدالله (علیه السلام): «لو ترک الناس الحج لما نو ظروا له العذاب او قال لنزل علیهم العذاب»[۴۷]

عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال کان علی (علیه السلام) یقول: «یا بُنَی انظروا بیت ربکم فلایخلون منکم فلا تناظروا»[۴۸]

بلکه امام صادق (علیه السلام) فرمود:  تعطیل یک سال هم باعث نزول عذاب می‌شود بطوری که مهلت داده نمی‌شود[۴۹] مطلب عجیب‌تر اینکه تاکنون بحث در این بود که تارک حج مورد عذاب واقع می‌شود. اما روایات زیادی نقل شده که این عذاب شامل کسانی که باعث انصراف دیگران از حج بشوند هم می‌شود. حتی روایاتی داریم که در مقام مشورت هم جایز نیست که دیگران را از حج منصرف نمود چنانکه مرحوم صاحب وسائل بابی زده بنام عدم جواز المشوره بترک الحج و التعویق علیه و لو مع ضعف حال‌المستشیر[۵۰]و تعدادی از آن روایات بشرح ذیل است.

قال الصادق (علیه السلام): «ولیحذر احدکم ان یعوّق اخاه عن الحج فتصیبه فتنه فی دنیاه مع ما یدخر له فی الاخره»[۵۱] اسحاق بن عمار به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: «ان رجلا استشارنی فی الحج و کان ضعیف الحال ناشرت علیه ان لایحج فقال ما اخلقک ان تمرض سنه قال فمرضت سنه»[۵۲]

حتی امام صادق(علیه السلام) در روایت دیگر فرمود لیس فی ترک الحج خیره[۵۳] استخاره هم جایز نیست و براساس روایات عامه، عذاب دنیوی تارکین حج پرداخت جزیه و نماز نخواندن بر جنازه آنهاست[۵۴].

د. محشور شدن در صف یهود و نصاری

روایت به این مضمون در کتب فریقین زیاد نقل شده است که به چند نمونه از آنها اشاره می‌شود پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) در ضمن وصایائی به علی (علیه السلام) فرمود: «… یا علی من سوف الحج یموت بعثه الله یوم القیمه یهودیا او نصرانیا»[۵۵]

عن ابی‌عبدالله (علیه السلام): «من مات و لم یحج حجه الاسلام ولم یمنعه من ذلک حاجه تحجف به او مرض لایطیق الحج من اجله او سلطان یمنعه فلیمت ان شاء یهودیا او ان شاء نصرانیا»[۵۶]

پی نوشت:

[۱] . از ادعیه ماه مبارک رمضان در مفاتیح الجنان.

[۲] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص۱۶۱ و بحار الانوار ج ۹۶ ص ۲۷.

[۳] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۵۰ و ۱۳۵ و ۱۴۳.

[۴] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۵۰ و ۱۳۵ و ۱۴۳.

[۵] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص۱۵۰ و ۱۳۵ و ۱۴۳.

[۶] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۵۰ و ۱۳۵ و ۱۴۳.

[۷] . نهذیب الاحکام ج۵ ص ۲۲ و وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۱۵.

[۸] . بحار الانوار ج۹۶ ص۱۴.

[۹] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۱۱.

[۱۰] . محمدی ری شهری. میزان الحکمه ج ۲ ص ۲۷۰.

[۱۱] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۴۰. من لایحضر ج۲ ص ۲۶۷.

[۱۲] . نهج‌البلاغه فیض خطبه ۱۰۹و بحارالانوار ج۹۶ ص۱۶.

[۱۳] .

[۱۴] . سنن ترمذی ج۳ ص ۱۷۵ و بحارالانوار  ج۹۶ ص۱۳.

[۱۵] . تهذیب ج۵ ص ۲۰ و من لایحضره الفقیه ج۲ ص۱۳۱.

[۱۶] . محجه البیضاء ج۲، ص ۱۴۷ و بحارالانوار  ج۹۶ ص۲۶.

[۱۷] . وافی مرحوم فیض کاشانی.

[۱۸] . احیاء علوم الدین ج۱ ص ۲۸۷.

[۱۹] . وافی ج ۲کتاب الحج ص ۴۲ (رحلی). من لایحضره الفقیه ج۲ ص ۱۳۷.

[۲۰] . وافی ج ۲کتاب الحج ص ۴۲ (رحلی). من لایحضره الفقیه ج۲ ص ۱۳۷.

[۲۱] . بحارالانوار ج۹۶ ص ۵۲۴ و ۱۷.

[۲۲] . بحارالانوار  ج۹۶ ص ۵۲۴ و ۱۷.

[۲۳] . جامع الاحادیث ج۱، ص ۱۶۹.

[۲۴] . بحارالانوار  ج ۹۶ ص ۲۱ و وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۰۳.

[۲۵] . من لایحضرالفقیه ج۲ ص ۳۶.

[۲۶] . صحیح مسلم ج۳ ص ۱۵۷ و ۱۷۶ و فتح الباری ج ۳ ص ۴۴۳. احیاء علوم الدین ج۱ ص ۲۸۶.

[۲۷] . فروع کافی ج ۴ ص ۲۵۸ وافی ج ۲ کتاب الحج ص ۴۳.

[۲۸] . بحارالانوار  ج۹۶ ص ۲۴ و ۱۲۰.

[۲۹] . بحارالانوار  ج۹۶ ص۲۴ و ۱۲۰.

[۳۰] . بحارالانوار ج۹۶ ص۲ ببعد و وسائل الشیعه ج۱۱ در ابواب مختلف. تهذیب ج۵ س ۱۹ ببعد. محجه‌البیضاء. ج۲ ص۱۴۶ به بعد. من لایحضره الفقیه ج۲ ص ۱۳۰ به بعد و فروع کافی ج۴ ابواب مختلف و از منابع عامه: احیاء علوم الدین ج۱ وصحیح مسلم ج۱ و صحیح مسلم ج۳ وفتح الباری ج۳ (باب الحج)و…

[۳۱] .آل عمران ۹۷.

[۳۲] . وسائل الشیعه ج ۱۱ ص ۳۱ و بحارالانوار ج ۹۶ ص ۷ و تفسیر صافی ج ۱ ص ۳۶۲.

[۳۳] . وسائل الشیعه ج ۱۱ ص ۲۹.

[۳۴] . وسائل الشیعه ج ۱۱ ص ۳۱.

[۳۵] . در المنثور ج۲ ص۲۷۳.

[۳۶] . در المنثور ج۲ ص۲۷۵.

[۳۷] . تفسیر المیزان ج۳ ص ۳۵۵. روح المعانی ج۴ ص ۱۳ و تفسیر کبیر ج ۸ ص ۱۶۵.

[۳۸] . نورالثقلین ج۱ ص ۳۷۳ و صافی ج۱ ص ۳۶۲ و تهذیب ج۵ ص ۱۶ و ۱۸.

[۳۹] . تفسیر صافی ج۱ ص۳ و ۲ و المنار ج ۴ ص ۱۱ و تفسیر کبیر ج ۸ ص ۱۶۵.

[۴۰] . نور الثقلین ج۱ ص ۳۷۳ و صافی ج۱ ص ۳۶۲ و تهذیب ج۵ ص ۱۶ و ۱۸.

[۴۱] .در المنثور ج۲ ص ۲۷۶.

[۴۲] . مائده ۹۷.

[۴۳] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۴. بحارالانوار ج ۹۶ ص ۱۹ فروع کافی ج ۴ ص ۲۷۱.

[۴۴] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۲۱. بحارالانوار ج ۹۶ ص ۱۹ فروع کافی ج ۴ ص ۲۷۱.

[۴۵] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۴. جامع الاحادیث ج۱۰ ص ۲۱۹.

[۴۶] . فروع کافی ج ۴ ص ۲۷۱ بابی دارد بنام انه لو ترک الناس الحج لجاء هم العذاب.

[۴۷] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۲۱.

[۴۸] . وسائل الشیعه ج ۱۱ ص ۲۱.

[۴۹] . وسائل الشیعه ج۱۱ص ۲۱.

[۵۰] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۳۷ و جامعت الاحادیث ج۱۰ ص ۲۱۶.

[۵۱] . بحارالانوار ج۹۶ ص۱۵ وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۲۱ و من لایحضره الفقیه ج۲ ص ۱۴۳ و محجه‌البیضاء ج۲ ص ۱۵۱.

[۵۲] . وسائل الشیعه ج۱۱ص۱۳۷ و من لایحضره الفقیه ج۲ ص۱۴۳ و فروع کافی ج۴ ص۲۷۱ و محجه الیضاء ج۲ ص۱۵۱.

[۵۳] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۱۳۷ و من لایحضره الفقیه ۲ ص ۱۴۳ و فروع کافی ج۴ ص۲۷۱.

[۵۴] . احیاء علوم الدین ج۱ ص ۲۹۲ و در المنثور ج۲ ص ۲۷۵ و ۲۷۷ و تفسیر کبیر ج۸ ص ۱۶۵.

[۵۵] . تفسیر صافی ج۱ ص ۳۶۲ و نورالثقلین ج۱ ص ۳۷۴.

[۵۶].فروع کافی ج۴ص۲۶۸ووسائل الشیعه ج۱۱ص۳۰وبحارالانوار ج۹۶ص۲۰و۲۴ و تهذیب ج۵ص۱۷ و صافی ج۱ص۳۶۲.

منبع: برگرفته از سایت سازمان تبلیغات اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *