- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- 0 نظر

شبهه
وهابیها ادعا می کنند که شیعه پیرو اهل بیت پیامبر اسلام_ صلی الله علیه و آله و سلم- نیست و مذهب شیعه هیچ ربطی با مذهب اهل بیت ندارد.
پاسخ شبهه
مذهب شیعه امامیه در حقیقت همان مذهب اهلبیت – علیه السلام- است. مذهبی که در میان مذاهب اسلامی از قرآن و اهلبیت پیروی کرده به نام مذهب شیعه امامیه اثناعشریه، مذهب جعفری و مذهب اهلبیت نامیده شده است. مذهب شیعه امامیه خود را در امور دینی پیرو اهلبیت-علیه السلام- میداند، دلایل متعددی ثابت میکند که مذهب شیعه تنها مذهبی است که منطبق بر مذهب اهلبیت است که به آنها اشاره میشود:
در میان مذاهب اسلامی هیچ مذهبی مدعی پیروی از اهلبیت- علیهم السلام- نیست. تنها مذهب شیعه امامیه است که از صدر اسلام تا کنون از اهلبیت- علیه السلام- پیروی کرده و میکند. به تعبیر دیگر مذهب شیعه بدون اهلبیت – علیه السلام- هیچ قوامی نداشته و هم چنین مذهب اهلبیت – علیه السلام- بدون مذهب شیعه وجود خارجی ندارد. بنابراین مذهب شیعه همان مذهباهلبیت و مذهب اهلبیت همان مذهب شیعه است. اینکه مذهب اهلبیت خودش یک مذهب اسلامی است در متون اهلسنت نیز منعکس گردیده و کتابهایی به این نام نوشته شده اند. مثلا شوکانی کتابی به نام «ارشاد الغبی الى مذهب اهلالبیت فی صحبالنبی»[۱] و سید عبدالهادی کتابی به نام «هدایۀ الراغبین الى مذهب اهلالبیت الطاهرین»[۲] نوشتهاند. پس مذهبی به نام مذهب اهلبیت قابل انکار نبوده و این مذهب جز بر مذهب شیعه امامیه بر هیچ مذهبی دیگری قابل انطباق نیست. بنابراین بدون مذهب شیعه امامیه مذهب اهلبیت وجود خارجی ندارد.
دلیل دیگر بر اینکه مذهب شیعۀ امامیه از مذهباهلبیت انفکاک ناپذیر است، این است که شیعه حافظ و ناقل تعالیم اهلبیت است. اگر شیعیان با تحمّل زحمات طاقتفرسا و فشارهای سیاسی حکام مخالف این مذهب، تعالیم و میراث دینی، علمی و فرهنگی گرانقدر اهلبیت را حفظ نکرده و آنها را در قالب کتابهای بیشمار برای آیندگان منتقل نمیکردند، امروز هیچ اثری از این میراث باارزش وجود نداشت. اهلسنت و سایر مذاهب اسلامی هرگز نمیتوانند ادعا کنند که آنان حامل این تعالیم هستند؛ زیرا در متون حدیثی و علمی آنان توجهی به تعالیم اهلبیت نشده و حتی نخواستهاند روایتی را از طریق اهلبیت نقل کنند تا چه رسد که تعالیم و آموزههای دینی، اخلاقی، اعتقادی و علمی اهلبیت را منعکس کنند. این در حالی است که متون حدیثی، تفسیری، اخلاقی و سایرکتابهای دینی شیعه بر تعالیم و احادیث اهلبیت – علیه السلام- مبتنی هستند.
شیعۀ امامیه درطول تاریخ حامی اهلبیت- علیه السلام- بوده است. این مذهب در ضمن حمایت از آموزههای اهلبیت، از مواضع سیاسی و اجتماعی آنان نیز تا پای جان حمایت کرده است. شیعیان چه در زمان حیات امامان اهلبیت و چه پس از حیات آنان هرگونه خطر جانی و مالی را در راستای حمایت از آنان با دل و جان خریده و از هیچگونه تلاش فروگزار نکردهاند. ارادت و اخلاص شیعیان نسبت به امامان اهلبیت برای کسی که اندک اطلاعات از تاریخ شیعه داشته باشد پوشیده نیست. عزاداریهای شیعیان در شهادات و جشن آنان در میلادها عصبانیت وهابیت را برانگیخته و برای جلوگیری از این مراسم این امور را بدون داشتن هیچ مستمسکی محکوم به حرمت و بدعت میکند. درخشش زیارتگاههای امامان اهلبیت- علیه السلام- بر صفحۀ زمین از این حمایت شیعیان حکایت دارد و تخریب و با خاک یکسان کردن قبرستان بقیع از طرف وهابیان اگر گفته نشود دشمنی صریح با اهلبیت- علیه السلام- است، دست کم از بیاحترامی شدید آنان نسبت به اهلبیت – علیه السلام- حکایت میکند.
حمایت امامان اهلبیت – علیه السلام- از شیعیان دلیلی دیگری بر این است که شیعیان تنها پیروان واقعی مذهب اهلبیت – علیه السلام- هستند. این مطلب به قدری روشن است که نیازی به ذکر نمونههایی از این حمایتها نیست؛ ولی در عین حال ذکر یک نمونه برای بیان این حقیقت که شیعیان به علت پیروی از اهلبیت- علیه السلام- مورد طعن قرار گرفته و این امامان اهلبیت- علیه السلام- بودهاند که آنان را دلداری میدادهاند، لازم است. در حدیثی مفصلی نقل شده که روزی فردی از یاران امام صادق-علیه السلام- به نام ابومحمد به آن حضرت عرض کرد: «لقبی به ما شیعیان داده میشود که به خاطر آن کمر ما شکسته و دلهای ما مرده است و والیان با حدیثی که فقهایشان برای آنان روایت میکنند، خون ما را حلال کردهاند. امام صادق -علیه السلام- فرمود آیا منظورت لقب رافضه است؟ گفت بلی. امام فرمود نه به خدا قسم آنان این اسم را برشما نگذاشتهاند؛ بلکه خدا شما را به این نام نامیدهاست. آیا میدانی که هفتاد نفر از بنی اسرائیل، فرعون و قومش را در زمانی رفض کردند و به موسی -علیه السلام- ملحق شدند که هدایت موسی و گمراهی فرعون برای آنان آشکار گردید و سپس همین گروه رافضه نامیده شدند؛ زیرا آنان فرعون را رفض و رها کردند. اینگروه عابدترین یاران حضرت موسی -علیه السلام- و دوستداران شدید موسی و هارون و ذریه آن دو بودند. خداوند به موسی وحی کرد که این اسم در تورات برای آنان ثابت شده و من این اسم را بر آنان گذاشتم… در ادامۀ این حدیث امام صادق -علیه السلام- فرمود آنانی که به شما رافضه میگویند خیر را رفض کردهاند و شما شر را رفض کردهاید. مردم به دسته هایی افتراق کرده شعبه شعبه شدند و شما از آنان با اهلبیت پیامبر تان جدا شدید و راهی را رفتید که آنان رفتند و چیزی را اختیار کردید که خداوند برای شما اختیار کردهاست…».[۳] در این حدیث از شیعیان به علت پیروی آنان از اهلبیت رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- تمجیدها و حمایتهایی بیشماری از طرف یکی از امامان اهلبیت – علیه السلام- صورت گرفته است که مجالی برای ذکر همۀ آنها نیست.
پی نو شت:
[۱] . اسماعیل پاشا بغدادی، ایضاح المکنون فیالذیل علی کشف الظنون، ج۱،ص۶۱، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا
[۲] . همان، ج۲، ص۷۲۰٫
[۳] . محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸،ص۳۴،تهران، دار الکتب الإسلامیه، چ۵، ۱۳۶۳ش، تحقیق : علی أکبر الغفاری.
نویسنده: حمیدالله رفیعی