- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
شناخت صحیح احکام الهى به عنوان یک عنصر مهم، در تربیت دینى فرزندانمان محسوب مىشود. اگر بخواهیم فرزندان خود را طورى تربیت کنیم که احکام الهى رعایت نمایند، باید از همان زمان کودکى، بر طبق دستورات دینى عمل نماییم. براى این که دختران و پسران، هنگام بلوغ با مشکلى روبه رو نشوند و به تدریج با نقش خاص خود به عنوان دختر و یا پسر آشنایى یابند، باید از همان ابتدا به طور جداگانه با آنها رفتار شود. این مسأله در مورد دختران اهمیت بیشترى دارد؛ زیرا آنها، زودتر از پسران به بلوغ مىرسند.
در تعالیم اسلامى به این نکته توجه کامل و توصیه شده است که از حدود ۶ سالگى با دختر و پسر به روشى جداگانه رفتار شود. در روایات اسلامى توصیه شده است که دختر بچه شش ساله را، پسر بچه یا مرد نامحرم نبوسد و در بغل نگیرد. هم چنین زن هاى نامحرم، از بوسیدن پسر بچه اى که سنش از هفت سال گذشته است، خودارى کنند.
همین طور توصیه کرده اند که بستر کودکان، در شش سالگى از هم جدا شود. رعایت این اصول، سبب مىشود که دختران و پسران از همان آغاز، به تدریج نقش مردانه و زنانه مناسب را پیدا کنند و براى بلوغ، آمادگى کافى داشته باشند. به هر حال باید از دوران کودکى، زمینه براى رشد ویژگی هاى فطرى دختر و پسر در خانواده فراهم آید و هر یک از این دو، در مسیرى که آفرینش با تدبیرى حکیمانه پیش پاى آنها نهاده است، سوق داده شوند.(۱)
در ارتباط با آموزش کودکان باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که آیا ما هستیم که او را متدین و مومن مىسازیم و یا خود اوست که مىباید ایمان بیاورد و متدین شود؟ پاسخ دقیق مىتواند روشنگر شیوه برخورد ما با فرزندان در تمامى زمینه ها از جمله برخورد با جنس مخالف باشد.
کودک، موقعى فعل تربیتى را درونى مىکند که خود، به طور فعال در آن نقش داشته باشد. اگر خواهان آن هستیم که کودکان مقررات، ارزش ها، خصایل و فضایل اخلاقى را درونى کنند یعنى در سازمان ذهنى و عاطفى آنها ریشه بدواند و در عمق وجودشان جایگزین شود، باید لوازم و شرایط تربیت را به گونه اى فراهم کنیم که کودک خود راغب و مایل به آن شود. مهمترین اصل در تربیت خود انگیخته، مسأله رغبت ها و علایق کودک است. پیام تربیتى، باید با کانون رغبت متربى همسو گردد.(۲)
نوجوانان و جوانان باید خود را چنان با ارزش و با عزم و اراده تصور کنند که خویشتن را از درون کنترل کنند. آنان چنین انتظارى را در خود پرورانند که حتما مىباید دیگران آنها را کنترل کنند. آنان باید به گونه اى رشد یابند که حتى در شرایطى کاملا دور از چشم افراد که امکان بهره ورى نیز براى آنان فراهم باشد، به لحاظ تقوایى، خود را نگه دارند و دست از پا خطا نکنند.
نوجوانان را باید به گونه اى تربیت کرد که خود کنترل(۳) بار آیند و نیاز کمترى به انضباط و کنترل بیرونى داشته باشند و به نحوى آنان را آماده و پرهیزگار نماییم که اگر به درون دریاى گناه و لغزش هم وارد شدند، همانند مرغابى، آب بر اندامش ننشیند و خشک بیرون آید و در واقع، عالم را محضر خدا بدانند و در همه جا از درون او را پیام آورى باشد.
در این باره از حضرت امام خمینى(ره) نقل شده است:
«از مسایلى که امام بیشتر به آنها توجه داشتند، محدود بودن ارتباط بین زن و مرد بود. یادم است که ده سال بیشتر نداشتم و با برادرهایم و پسرخاله ام قایم موشک بازى مىکردم، حجاب هم داشتم. اما امام یک روز مرا صدا کردند و گفتند: شما هیچ تفاوتى با خواهرتان ندارید، مگر او با پسرها بازى مىکند که شما با پسرها بازى مىکنید. از آن روز به بعد، با پسرها بازى نکردم».(۴)
شرع مقدس اسلام در رعایت رفتار و پوشش فرد مسلمان، حدودى را تعیین کرده است، پوشیده بودن بدن زن و مجاز بودن براى عدم پوشش کفین و وجه و نیز مجاز نبودن مرد و زن در سخن گفتن با یکدیگر به گونه اى که گناه درآن وجود داشته باشد، به عنوان حداقل حدودى است که مىباید رعایت شود.
در مورد رعایت حدود شرعى در روابط دخترو پسر مىباید اولا ما حدود را به خوبى بشناسیم و از افراط و تفریط بیهوده اجتناب کنیم. ثانیا فرزندان را افرادى بار بیاوریم که با کنترل درونى رشد کنند نه فقط ما با کنترل هاى بیرونى. در اینجاست که معناى کلام حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز مشخص مىشود که رفتار مطلوب زن در رابطه با نامحرم را چنین توصیف مىفرمایند: «زن، نامحرمى را نبیند و نامحرمى او را نبیند».
چنین الگویى براى کسى مطرح است که خود از لحاظ رشد انسانى به جایى رسیده باشد که این کلام حضرت زهرا(سلام الله علیها) را خود با تمام وجود حس کند و آن را دستورالعمل زندگى قرار دهد.
آموزش حدود شرعى و مراعات آنها نه تنها نشانه عقب ماندگى و یا محدود سازى فرزندان نیست، بلکه خود نشانگر دقت و توجه یک خانواده به حدود رفتار اجتماعى است.
هر قدر فرهنگ یک خانواده بالاتر باشد به جزئیات و دقایق زندگى و از آن جمله دقایق در مورد روابط اجتماعى با دیگران توجه بیشترى مىکند. دخترى که در برخورد با افراد نامحرم، از آن جمله پسرعمو، پسرعمه، پسردایى و امثال آن پوشش خود را مراعات مىکند و حجاب خود را نگاه مىدارد و نیز رفتار متین و دینى در مقابل آنها دارد، با این اعمال، سطح فکر و فرهنگ خود را نشان مىدهد. به این ترتیب خانوادها خود باید برنامه مشخصى در زمینه آموزش حدود رفتارى با افراد محرم و نامحرم، حلال و حرام به فرزندان خود داشته باشند.(۵)
خانم فاطمه طباطبایى در باره نظر امام خمینى(ره) راجع به حجاب دختران چنین نقل مىکند:
امام خمینى(ره) مىفرمودند: تا تکلیف نشده، حجاب لازم نیست، مىتواند هر رنگى که مىخواهد بپوشد. ولى وقتى تکلیف شد، دیگر نگویید عیب ندارد. این را به بچه تلقین کرده اید که راجع به مسایل دینى سخت نباشد، باید به بچه فهماند که بعد از سن تکلیف، پسرعمو و پسرخاله نامحرم هستند و باید حجاب داشته باشد. این عیب ندارد. سلیقه هاى مختلف پدر و مادر مسایل شرع را تغییر مىدهد یا از اصل برمى گرداند و براى بچه کار را مشکل مىکند. نباید مسایل شرع را براى بچه مشکل کرد. اسلام دین راحتى است. دین سختى نیست.(۶)
از نظر قرآن کریم، نه تنها تکلیف، سخت و دشوار نیست، بلکه با عمل به آن و چشیدن لذت عبادت و اوامر خداوند، شیرینى و حلاوت خاصى را نیز انسان احساس مىکند که با هیچ کدام از لذایذ زودگذر دنیوى قابل مقایسه نیست.
خداوند حکیم، بدون در نظر گرفتن نیازها و مصالح انسان، به او تکلیف نمىکند. چیزى بر او حلال یا حرام نمىنماید اگر چیزى را بر او حلال کرد، سود وى را در نظر داشته و اگر چیزى را برایش حرام کرد، مصلحت او را مورد توجه قرار داده است. به طور کلى در اسلام، حکمى بدون حکمت و تکلیفى بدون مصلحت وجود ندارد، مقررات الهى بدون استثنإ بر مبناى نیازهاى واقعى انسان وضع شده و زندگى خوب و توإم با سعادت و عاقبت نیک جز با انجام این مقررات میسر نیست، هر یک از این احکام، پاسخگو به نیازى از نیازهاى انسان است.
پیام ها و نتایج
آشنایى و آموزش تدریجى مسایل دینى به دختران و پسران را از همان دوران کودکى شروع کنیم. قبل از سن تکلیف نباید با تکالیف سخت و طاقت فرسا، احساس تنفر و انزجار در کودک ایجاد نماییم. آموزشهاى دینى و اخلاقى، باید داراى انعطاف و متناسب با توانایى کودکان در سن قبل از تکلیف باشد. مثل پیش مرگان کرد مسلمان، زنان مسلحانه در غیاب همسرشان از خانواده محافظت مىکردند. با چند تن از آنان در بانه صحبت مىکردیم مىگفتند شب ها تا صبح نمىخوابیدیم و برخى موارد هم بوده که درگیر شدهایم.
پىنوشتها
۱ـ راهنماى پدران و مادران، ج ۱، ص ۷۷
۲ـ تربیت طبیعى درمقابل تربیت عاریه اى، ص ۱۸۸ ـ ۱۸۹
۳ ـsehf _ control .
۴ـ عاطفه اشراقى، پا به پاى آفتاب، ج۱، ص۲۱۲
۵ـ تحلیلى تربیتى بر روابط دختر و پسر در ایران، ص۷۴
۶ـ پا به پاى آفتاب، ج۱، ص۱۹۱
منبع: محمد رضا مطهرى؛ ماهنامه پیام زن