- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
تصویری که امروز از نوجوانتان میبینید با این همه پرخاشگری و گوشه گیری و رفتارهای نا متعادل، تصویری نیست که سالها در ذهن خود از او میساختید. سالها منتظر بودهاید که کودکی فرزندتان تمام شود تا نوجوانی و جوانیاش را ببینید. اما حالا نه تنها با نوجوانی مواجه میشوید که هیچ شباهتی به آنچه در رویا داشتید، ندارد بلکه از برقراری یک ارتباط کلامی ساده هم با شما عاجز است.
کمکم کلافه میشوید و با کلافگیتان اوضاع از آن چه بود هم بدتر میشود تا جایی که به بنبست واقعی میرسید. موقعیت بد و ناامیدکنندهای است اما انگار کاری هم برایش نمیشود کرد. ما به شما میگوییم برای این که به آن بنبست معروف نرسید، بهتر است از کدام مسیر بروید؟
والدین محترم، جهان یک کاسه شده است!
در عصر تکنولوژی که انواع متنوع و بیشماری از اخبار و اطلاعات با ماهواره و اینترنت درکسری از ثانیه در همه جای دنیا قابل دسترسی است، بچهها هم از قافله عقب نمانده و خیلی وقتها درآگاهی از آخرین اطلاعات از پدر و مادرشان هم جلوتر هستند! فرزند شما میداند در کانادا و بلغارستان چه خبراست. از آزادیهای درست و نادرست موجود برای نوجوانان سرزمینهای دیگر هم آگاه است و حتی ممکن است خواهان امکانات مدارس آنها باشد؛ بنابراین دائما در حال مقایسه و جستجو است.
آگاهی نسبی بچهها و به خصوص نوجوانان از وضعیت زندگی در نقاط دیگر جهان، خیلی وقتها به اختلافاتشان با پدر و مادرها دامن میزند و توقعات ویژهای ایجاد میکند که به دلیل موانع اقتصادی، فرهنگی یا شرعی قابل دستیابی نیستند؛ بنابراین خوب است قبل از این که در ذهن کودکان و نوجوانان ابرهای زندگی خیالی با الگوی اینترنتی یا ماهوارهای واقعیت را به طور کامل بپوشاند، در کنارشان باشید و با حرف زدن درباره واقعیات فرهنگی، شرایط اقتصادی و در کل مختصات زندگی در کشورخودشان، از شکلگیری یک شکاف بزرگ جلوگیری کنید.
این صحبت کردن باید عاری از هر نوع تحمیل عقیده و نصیحت بوده و تنها یک تعامل صمیمانه برای نمایش واقعیت برای فرزندان باشد. نکته مهم دیگر این که باید صحبتها تداوم داشته باشد و توقع نداشته باشید با یک بار گفتگو نوجوانتان را برای همیشه متحول و سر به راه کنید.
از دنیای بچههایتان جا نمانید.
برای این که بتوانید به فرزندانتان نزدیک شوید، یک شرط لازم و مهم وجود دارد و آن هم آشنایی با دنیایی است که آنها در فضایش زندگی میکنند. دنیای بازیهای پلی استیشن، اپلیکیشنها، گروههای اجتماعی موبایلی و دنیایی که درآن اینترنت نقش مهمی را بازی میکند.
واقعیت این است که ما در شرایط گذار از دنیای سنتی به دنیای مدرن هستیم؛ پس لازم است پدر و مادرها هم خودشان را دائم بهروزرسانی کنند تا وقتی با فرزندانشان صحبت میکنند، از نظر آنها، بیسواد، سنتی و عقبمانده از دنیای جدید به نظر نرسند؛ بنابراین اگر میخواهید فرزندانتان شما و اظهارنظرهایتان را قبول داشته باشند، با عصرتکنولوژی جلو بیایید و حتی گاهی از خودشان برای این کار کمک بگیرید.
برای نمونه وقتی شما دنیای وسیع اپلیکیشنها را بشناسید، دیگر ساعتها مشغولیت نوجوان یا جوانتان با این ابزار باعث نمیشود فکر کنید که او علاف و بیفکر است بلکه احتمالات مثبت دیگری را هم درنظر میگیرید و کلا اظهار نظرهایتان درستتر و سنجیده ترخواهد بود.
تختهای که معجزه میکند.
احتمالا برای اکثر شما پیش آمده که نتوانستهاید همه حرفهایتان را به پدر، مادر، همسر و حتی فرزندان خود بیان کنید و چه بسیار مشاهده شده که نگفتن همین حرفها و حل نشدن کدورتهای به ظاهر کوچک، رفته رفته بزرگ و بزرگتر شده تا این که به انبار دینامیتی در آستانه انفجار تبدیل میشود. حالا خبر خوب این است که تمرین تخته سفید در بهبود روابط خانوادگی و کمک به حل این مشکل به راحتی معجزه میکند.
دکتر دهقان دراین باره میگوید: «در این تمرین هر نفر برای خودش یک تخته سفید دارد و یک تخته سفید نیز در محل اتاق نشیمن خانه گذاشته میشود. در طول هفته، هر کس حرفها، درددلها و نکاتی را که نمیتواند رو در رو بیان کند، داخل آن مینویسد و آنها را به صورت هفتگی در اختیارکسانی که مخاطبش هستند، قرار میدهد؛ مسائل مشترک خانوادگی هم در تخته سفید مشترک در اتاق نشیمن بیان میشود. این تمرین را از همین هفته در خانه اجرا کنید و از تاثیر فوقالعاده آن لذت ببرید».
نکته طلایی این که به طور کلی نوشتن میتواند راهحل مناسبی برای تبادل احساسات و حتی بیان اسرار باشد. شما میتوانید با گذاشتن یادداشتهای کوچکی برای فرزندانتان و جواب خواستن با همین سبک از آنها، دریچه تازهای برای ارتباط با آنها باز کنید که خیلی وقتها بهتر از صحبت شفاهی جواب میدهد.
وقتی نوجوان «اینترنت باز» است…
این روزها گله و نگرانی عده زیادی از والدین، وقتگذرانی بیش از اندازه فرزندانشان با اینترنت است. به طوری که گفته میشود در بعضی از خانوادهها زمان گفتگو بین پدر و مادر با فرزندان به سه دقیقه در روز کاهش پیدا کرده است. محیط جذاب و متنوع اینترنت به صورتی است که گاهی باعث اعتیاد نوجوانان به اینترنت میشود و ناگفته پیداست راهحل این مشکل هم غرزدن و گله کردن از این وضع نیست.
خوب است استفاده از اینترنت و ماهواره و حتی پلیاستیشن در خانه «محدودیت زمانی» داشته باشد؛ یعنی قبل از این که فرزندتان به این ابزار وابسته شود، از اعتیادش جلوگیری کنید که البته این به تنهایی کافی نیست و برای ساعات فراغت ایجاد شده به دلیل جدایی از اینترنت یا موبایل، باید برنامه داشته باشید. کلاس ورزش، کلاسهای هنری یا مهارتی که فرزندتان به آن علاقه دارد و حتی انجام فعالیتی مثل غذا و شیرینی پختن یا ساخت وسایل خلاقانه با استفاده از سایتهای خلاقیت اینترنتی میتواند جایگزین خوبی برای اینترنت باشد.
و حالا مصائب شیرین…
در سنین نوجوانی امکان دارد فرزند شما به طور طبیعی به جنس مخالف تمایل و علاقه نشان دهد یا حتی به طور جدی و عمیقی خودش را در یک ماجرای عاطفی غرق کند. در چنین وضعیتی گفتن جملات بازدارنده هیچ کمکی نخواهد کرد و بهترین رویکرد این است که قبل از وقوع هرماجرای عاطفی جدی و مهمی به صورت نامحسوس پیامهایتان را درباره عشق و احساساتی از این دست به او برسانید.
مهمترین پیام هم این است که یک: به جنس مخالف احترام بگذار و دو: به او صدمه نزن. باید به نوجوانان آموخت که اگر دوست دارید عشق واقعی را تجربه کنید، ابتدا باید شناخت درستی از دنیای زنانه و مردانه و تفاوت عمیق آنها داشته باشید و خوب است به جای این که منتظر بمانید تا فرزندتان در مورد این مسائل، سوالی را مطرح کند، از بهانههای مختلف برای صحبت با او دراین موارد استفاده کرده و تفاوت درک و نیازهای دختران و پسران از عشق را برایش توضیح بدهید.
صحبت از این که عشق برای پسرها اغلب خالی از رویاپردازی برای ازدواج است اما دختران پسر مورد علاقهشان را مرد رویاها تصور کرده و به طور جدی به زندگی با آنها فکر میکنند، میتواند نگاه واقعبینانهای نسبت به رابطه با جنس مخالف را به فرزندان شما بدهد.
علاوه بر همه اینها خوب است ارزش زندگی سالم و رعایت بعضی از چارچوبهای اخلاقی را برای فرزندانتان جا انداخته و به خصوص به پسران این باور را بدهید که احترام گذاشتن به کسی که دوستش دارند، بدون این که به او نگاه «صرفا جنسی» داشته باشند، از ضعف یک مرد نیست بلکه نشانه درک درست او از یک رابطه انسانی و عاطفی سالم و قابل احترام است.
رفتار با نوجوانان
در سنین نوجوانی و جوانی، بچهها به طور جدی میخواهند نشان دهند که دیگر بزرگ شدهاند. یکی از بزرگترین مشکلات بین والدین و فرزندان در نوجوانی، پرخاشگری و خشم فرزندان است که شاید باورنکنید اما جلوگیری از آن راهحل سادهای دارد؛ راهحل این است که دستگاه «تولید خشم »را از برق بیرون بکشید! شاید بگویید این دیگرچه حرفی است. خب اجازه بدهید کمی توضیح بدهیم:
مقایسه مداوم فرزندان آن هم از کودکی با بچههای فامیل، دوستان و حتی همبازیهای مهد کودکشان باعث میشود که آنها در نوجوانی با توجه به سرخوردگی ناشی از مقایسه و رقابت دائم، بیش ازحد معمول حساس و خشمگین باشند.
خوب است بدانید بچهها وقتی نمیتوانند فاصله خودشان را با کسانی که پدر و مادر با آنها مورد مقایسه قرار میدهند، پرکنند، احساس شکست و طردشدگی خواهند کرد؛ احساس تلخی که مقدمه صدمات روانی زیادی است.
بنابراین به جای مقایسه فرزندانتان با بقیه، به استعدادهای آنها و علایقشان توجه کرده و احترام بگذارید. با این کار اعتماد به نفس فرزندانتان رشد کرده و تقویت آنها در مسیری که دوست دارند، باعث شکوفاییشان میشود؛ در نتیجه با توجه به تواناییها و مهارتهایشان، احساس برتری و سرآمد بودن کرده و در نوجوانی استرس کمتری را تجربه میکنند. همه این مسائل باعث میشود که فرزند شما دیگر پرخاشگر نباشد.
استقلال کنترل شده، واقعیت یا فریب؟
دکتر دهقان درباره استقلالطلبی نوجوانان که یکی از پررنگترین نشانههای گذر آنها از دوران کودکی به نوجوانی است، میگوید: «در سنین نوجوانی و جوانی، بچهها در خانوادهها به طور جدی میخواهند به پدر و مادر نشان دهند که دیگر بزرگ شدهاند و میتوانند آزادانه تصمیم بگیرند و رفتار کنند اما در طرف مقابل پدر و مادرها هستند که دوست دارند فکر کنند آنها هنوز کوچک هستند و باید به اصطلاح «استقلال کنترل شده» داشته باشند که اغلب مشاهده میشود که این «استقلال کنترل شده» هم در حد حرف باقی میماند.
در واقع منافع هر دو دسته در این است که این طور فکر کرده و رفتار کنند؛ بنابراین تضاد شدیدی ایجاد میشود که در پارهای از موارد به دوری فرزندان از خانواده و انجام رفتارهای مخفیانه در آنها میانجامد.
حالا راهحل چیست؟
پیشنهاد میشود که خانوادهها با فرزندانشان به صورت دوستانه در خصوص «تمام مسائل» صحبت کنند و تا حدی صمیمی باشند که فرزندان پدر و مادر خود را به عنوان محرمترین دوست و بزرگترین حامی قلمداد کنند. در واقع با این کار، فرزندان دغدغههای پدر و مادر را بهتر درک میکنند و در طرف دیگر، خانواده حس آزادی و استقلال فرزند خود را که یک حس ذاتی و طبیعی در اوست، بیشتر باور کرده و یک تعادل منطقی و عملی بین این دو حالت برقرار میشود».
با توجه به آنچه گفته شد، توصیه طلایی به والدین این است که اگر میخواهید فرزندتان در زندگی خود اشتباهات بزرگی نکند، آزادی منطقی را در تصمیمگیری و رفتار به او بدهید و همیشه از دور در نقش یک حامی مراقبش باشید؛ به بیان دیگر، در مسیر زندگی فرزندانتان، نقش گاردریل و محافظ را در جاده زندگی بازی کنید و نخواهید که یکسره فرمان زندگیشان را در دست داشته باشید.
منبع: مجله زندگی ایده آل/برترینها؛ گفتگو با دکتر نصیر دهقان؛ پزشک، نویسنده و مدرس مهارتهای زندگی(با اندکی تغییر)