- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
در این مطلب چند نمونه از مهمترین اصولی که شما باید به عنوان پدر یا مادر تا پیش از ورود فرزندتان به مدرسه به او بیاموزید ذکر شده است. با آموختن چنین مسائلی به او کمک می کنید هنگام ورود به اجتماع و در ارتباط با دیگران از ارتباطاتش لذت بیشتری ببرد.
بسیاری از والدین گمان می کنند نیازی نیست به کودکان در سنین پیش از دبستان اصول و ارزش های مهم اخلاقی و انسانی آموخته شود چون آنها کم سن و سال هستند و درک این مسائل برایشان دشوار است یا این که آموختن این مسائل را به آموزگاران واگذار می کنند. امروزه بیشتر والدین با فرزندانشان طوری رفتار می کنند که گویی فقط آنها در دنیا اهمیت دارند و بر همه مقدم هستند.
در حالی که این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که والدین در ارتباط با فرزندانشان مرتکب می شوند و در آینده حتی خودشان نیز گرفتار عواقب چنین رفتار نادرستی خواهند شد. فرزندان شما از لحظه تولد از قدرت فهم و درک برخوردارند و از همان لحظه ورود به دنیا باید تربیت شوند.
در این مطلب چند نمونه از مهمترین اصولی که شما باید به عنوان پدر یا مادر تا پیش از ورود فرزندتان به مدرسه به او بیاموزید ذکر شده است. با آموختن چنین مسائلی به فرزندانتان نه تنها او را آزار نمی دهید بلکه به او کمک می کنید هنگام ورود به اجتماع و در ارتباط با دیگران حتی هم سالانش موفق تر شده و از ارتباطاتش لذت بیشتری ببرد.
صداقت
به کودکتان کمک کنید راهی برای بیان واقعیت بیابد: بهترین راه برای اینکه به کودکتان بیاموزید صداقت داشته باشد و هرگز دروغ نگوید این است که خودتان برایش الگوی راستگویی و صداقت باشید. به این داستان توجه کنید: سارا پسری سه ساله به نام آریا دارد و می خواهد کاری کند که آریا برای مدتی از دوستش محمود دور باشد چون به تازگی آریا عصبی شده و مرتب با محمود دعوا می کند، یک روز وقتی مادر محمود به او زنگ زد تا قراری بگذارد که بچه ها با هم بازی کنند سارا در حضور آریا گفت که آریا مریض است و نمی تواند بازی کند.
بعد از آن آریا از مادرش پرسید: مامان من مریضم؟! و سارا با لبخندی او را بوسید و گفت: نه پسرم من همینطوری گفتم. اکنون آریا گیج و سردرگم شده اما در نهایت توانست برای خودش یک نتیجه گیری کند: دروغ گفتن امری عادی است و مردم همه می توانند از این تکنیک استفاده کنند، پس من هم می توانم دروغ بگویم واین اشکالی ندارد.
کودکان پاسخ بسیاری از سوالاتشان را بدون اینکه از شما بپرسند تنها با مشاهده رفتار و گفتار شما دریافت می کنند پس مهم است که شما از هرگونه دروغ و پنهان کاری حتی بی ضررترین آنها در حضور فرزندانتان بپرهیزید. مثلا به فرزندتان هرگز نگویید: به پدرت نگو که امروز شکلات خریدیم.
عذرخواهی کردن و گفتن متاسفم شاید برای بعضی از کودکان دشوار باشد اما کم کم برای همه آنها عادی می شود چون راهی بسیار ساده است تا از عواقب اشتباهی که مرتکب شده اند رها شوند اما اگر کودکتان را وادار کنید که راهی غیر از عذرخواهی برای جبران اشتباهش بیاموزد اهمیت موضوع را بهتر برایش روشن می کنید
در مورد ذکر شده سارا به جای دروغ می توانست به مادر محمود بگوید: به نظرم امروز اگر بچه ها برای بازی نروند بهتر است چون اخیرا با هم خیلی دعوا می کنند و بهتر است مدتی از هم دور باشند.
زمانی که کودکتان دروغ می گوید، واکنش شدید نشان ندهید؛ به جای آن به او بیاموزید راهی بیابد که به بهترین شکل ممکن پاسخی صادقانه بدهد. زمانی که فرزندتان دروغ می گوید، او را تنبیه نکنید و اشتباهش را به رخ او نکشید بلکه در فرصتی مناسب، با او صحبت کرده و بگویید که چقدر راست گفتن، برایتان اهمیت دارد، سپس زمانی که فرزندتان راست گفت، او را تشویق کنید تا عملا درک کند چقدر راستگویی او برای شما ارزشمند و مهم است.
عدالت
حتما به کودکتان بیاموزید اشتباهاتش را جبران کند: در یک مهمانی خانوادگی، امین و کوشا که هر دو چهار سال دارند در حال بازی برجسازی بودند که ناگهان امین، برج کوشا را خراب کرد. کوشا شروع به گریه کرد. پدر امین فورا در صحنه حاضر شد و پسرش را سرزنش کرد و سپس او را وادار کرد که از کوشا عذرخواهی کند. امین با بی میلی گفت: معذرت می خوام!
سپس پدر امین او را به گوشهای برد و گفت: برایم توضیح بده چرا برج کوشا را خراب کردی. امین هم به پدرش گفت: چون برج کوشا از برج من بلندتر بود. پدرامین به او گفت: این اصلا دلیل موجهی برای این کار نیست اما من خوب میتوانم احساسات تو را درک کنم. تا این قسمت، رفتار پدر امین رفتاری است که روانشناسان در چنین شرایطی به والدین توصیه می کنند اما بعد از آن، پدر امین به او گفت تا به بازیش ادامه دهد.
روانشناسان می گویند کودکان باید بفهمند که شما می توانید آنها را به خوبی درک کنید و از احساسات آنها مطلع هستید و می دانید چرا او نتوانسته در چنین شرایطی رفتار درستی داشته باشد اما این، کافی نیست چون اگر به این حد اکتفا کنید، کودک گمان می کند حق داشته و اگر چه شما او را بازخواست و سرزنش کرده اید اما در موارد بعدی نیز واکنش مشابهی خواهد داشت چون شما فقط به او گفتهاید که درکش می کنید اما چیزی در مورد رفتار صحیح به او نگفتهاید. همچنین به او یاد ندادید که چگونه باید اشتباهش را جبران کند. پدر امین باید به او می گفت: حالا برو به کوشا کمک کن تا دوباره برجش را بسازد.
در چنین مواقعی، به کودکتان بیاموزید راهی برای جبران اشتباهش بیابد مثلا برای عذرخواهی به کسی که او را رنجانده، شکلات بدهد. عذرخواهی کردن و گفتن متاسفم، شاید برای بعضی از کودکان دشوار باشد اما کم کم برای همه آنها عادی می شود چون راهی بسیار ساده است تا از عواقب اشتباهی که مرتکب شدهاند، رها شوند اما اگر کودکتان را وادار کنید که راهی غیر از عذرخواهی برای جبران اشتباهش بیاموزد، اهمیت موضوع را بهتر برایش روشن می کنید.
شاید زمانی که از فرزندتان خواستید راهی برای جبران اشتباهش بیابد، او به این نتیجه برسد که یکی از اسباببازیهایش را به کسی که او را آزرده بدهد یا برای او یک نقاشی بکشد. با این کار، به کودکتان میآموزید که درست رفتار کردن با دیگران، مهم است؛ درست به همان اندازهای که خودش دوست دارد دیگران، رفتار خوبی با او داشته باشند. کودکی که به موقع این موضوع را بیاموزد، در آینده میتواند ارتباطات بهتری با دیگران برقرار کند و کمتر در ارتباطهایش آسیب ببیند.
منبع: بیتوته