فضایل اخلاقى غالباً با یکدیگر مربوطند همان گونه که رابطه نزدیکى در میان رذایل اخلاقى دیده مى شود. به همین دلیل، جدائى کامل آنها از یکدیگر

ابتدا به روان و تاریخچه آن در روانشناسی غربی اشاره می شود و سپس در ادامه به توضیح همین واژه در متون روائی پرداخته می شود: الف. روان از دیدگاه

با یک نگاه اجمالى به اصول مسائل اخلاقى در مکتبهاى غیر اسلامی می پردازیم. گروهى از فلاسفه قدیم که از بنیانگذاران علم اخلاق محسوب مى شوند، براى

در روایات اسلامى نقش اخلاق در زندگی انسانها بازتاب گسترده اى دارد که حاکى از تأثیر عمیق صفات اخلاقى در زندگى فردى و اجتماعى انسانها است که در

اگر اخلاق را به درختى پربار تشبیه کنیم که آفتها و خطراتى نیز در کمین آن است، پشتوانه هاى اخلاقى را مى توان به باغبان یا به آبى که در پاى درخت

در اسلام اهمّیّت فوق العاده اى به مسئله ایجاد سنّتهاى صالحه و مبارزه با سنّتهاى سیّئه داده شده است؛ و این مسئله بازتاب گسترده اى در احادیث

  در این که آیا اخلاق، آزادى انسان را محدود مى کند و این محدودیّت به سود یا زیان اوست؟ بحثهاى زیادى شده است، که به اعتقاد ما بسیارى از این

دیدگاه اوّل، دیدگاه تهذیب نفس  این دیدگاه مى گوید که تهذیب نفس نوعى جهاد و مبارزه با دشمنان درونى است، که در کمین انسانها هستند. این دیدگاه از

منظور از نسبی بودن احکام اخلاقی آن است که حکم اخلاقی برای یک موضوع، نسبت به شرایط و قیود خاصی که آن موضوع در واقع پیدا میکند،‌ متفاوت و