پایگاه علمی فرهنگی اعتقادی الشیعه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) امام هادی(ع) معجزات و کرامات برگه 2
امشب مدینه به جنان می نازد آدم به تمام قدسیان می نازد دارد به بغل جواد آل عصمت ماهى که به ماه آسمان می نازد در سال ۲۱۲ هجرى، نیمه ذى حجّه، در
براساس روایات فراوان، امام معصوم(علیه السلام) هر گاه بخواهد از چیزی که بر او پوشیده است، آگاه شود، خداوند او را بدان آگاه خواهد ساخت. امام علی
کلینى رحمه الله در کتاب «کافى» از اسحاق جلاّب[۱] نقل کرده است که گفت: براى حضرت هادى علیه السلام گوسفندان زیادى خریدارى کرده بودم، روزى مرا
راوندى رحمه الله در کتاب «خرائج» مى نویسد: روایت شده که ابو هاشم جعفرى[۱] بعد از وفات حضرت رضا و فرزندش امام جواد علیه السلام خدمت امام هادى
مرحوم کلینى ، طبرسى و دیگر بزرگان به نقل از خیران ساباطى حکایت کنند: در آن ایّام و روزگارى که حضرت ابوالحسن ، امام علىّ نقىّ صلوات اللّه علیه در
مرحوم شیخ حرّ عاملى رضوان اللّه تعالى علیه ، به نقل از کتاب شریف مشارق اءنوار الیقین آورده است : دو نفر از اهالى شهر قم – به نام داوود قمّى و
علىّ بن مهزیار اهوازى حکایت کند: در یکى از روزها وارد شهر سامراء شدم در حالتى که مشکوک بودم که آیا مى توانم خدمت امام علىّ هادى علیه السلام برسم
مرحوم شیخ حرّ عاملى به نقل از علىّ بن الحسین مسعودى از کتاب إثبات الوصیّه آورده است : یکى از وزراى متوکّل عبّاسى – که به نام یحیى بن هرثمه
مرحوم قطب الدّین راوندى به نقل از هبه اللّه بن ابى منصور موصلى رضوان اللّه علیهما حکایت کند: شخصى نصرانى به نام یوسف بن یعقوب با وى معاشرت و هم