- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
از جمله موضوعات اعتقادی در اسلام، «تولی» و «تبری» به معنای دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا است. منبع اصلی این اعتقاد و نام «تولی» و «تبری» برگرفته از آیات قرآن کریم است. این دو اصل در مجموع مورد تأیید گروه های مختلف مذهبی از شیعه و اهل سنت بوده، اما در تعیین مصادیق آن اختلاف نظرهایی وجود دارد. این دو اصل بنیادین تا آن اندازه در دین اسلام نقش دارند که گفته شده، آیا دین جز دوستی، چیز دیگری است: «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُ»؟! در این مقاله مطالبی درباره نقش تولی و تبری در ایمان ارائه شئه است.
نظام آفرینش بر جذب و دفع بنا نهاده شده است. به عبارت دیگر، موجودات عالم هستی آنچه را که با آنان سازگار باشد جذب و آنچه را که ناسازگار است، دفع می کنند. انسان ها نیز از این سیر طبیعی مستثنا نبوده و به لحاظ اجتماعی هر انسان با برخی انسان های دیگر انس و الفت دارد و با برخی نیز دشمنی و ستیز. در اسلام، دو موضوع اعتقادی وجود دارد که از اهمیت والایی برخوردار هستند. «دوستی با دوستان خدا» و «دشمنی با دشمنان خدا». معمولاً در اصطلاح دینی به این دو «تولّی» و «تبرّی» گفته می شود که هر دو واژه برگرفته از قرآن کریم است. از جمله آیاتی که برای لزوم «تولّی» بدان استشهاد شده، این آیه است: «سرپرست و ولیّ شما فقط خدا است و پیامبرش و مؤمنانی که نماز را بر پا داشته و در حال رکوع زکات می دهند و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند…».[۱]لزوم «تبرّی» نیز مانند «تولّی» ریشه در قرآن کریم دارد: «و کسانی که از پیشوایان گمراه پیروی کردند، خواهند گفت: کاش به دنیا برگشته و از آنان برائت می جستیم، چنان که امروز در قیامت، آنان از ما برائت جستند».[۲]
نقش تولی و تبری در ایمان
این دو اصل مهم نقش بسزایی در ایمان و رستگاری انسان ها دارند. در همین راستا در قرآن می خوانیم: «[ای پیامبر!] هیچ گروهی که به خدا و قیامت ایمان دارند را نخواهی یافت که با دشمنان خدا و پیامبر پیمان دوستی ببندند گرچه این دشمنان، پدرها، فرزندان، برادران و یا خویشان نزدیک آنها باشند. خدا ایمان را در دل آن جماعت نگاشته…و از آنان راضی و آنان نیز خدا راضی خواهند بود. این افراد از حزب خدایند و حزب خدا تنها رستگاران خواهند بود».[۳]
تحقیقی در روایات
این معنا، در روایات نیز تبلور بسیار دارد:
الف) امام صادق علیه السلام می فرماید: «از محکم ترین دستگیره های ایمان آن است که برای خدا دوست بداری، بخاطر خدا دشمن بداری، بخاطر خدا ببخشی و بخاطر خدا منع کنی».[۴]
ب) شخصی به نام «زیاد الأحلام» نزد امام باقر علیه السلام بود. امام از او پرسید: ای زیاد! پاهایت را چه شده؟ زیاد گفت: قربانت گردم چون تمام راه را به اشتیاق دیدارتان سوار بر شتر لاغری آمدم! سپس اندکی مکث کرد و گفت: فدایت شوم گاه شیطان در خلوتم آمده و مرا به یاد گناهان گذشته ام انداخته و ناامیدی وجودم را فرامی گیرد، ولی سپس دوستی و دلبستگی با شما به یادم آمده (و امیدوار می شوم). امام در پاسخ فرمود: «ای زیاد! مگر دین جز دوستی و دشمنی، چیز دیگری هم هست؟!»، و بعد این آیات شریفه را قرائت فرمود: «پروردگار، شما را به ایمان علاقمند کرده و دل شما را بدان زینت داد کفر و فسق و گناه را در نظرتان زشت ساخت. چنین افرادی رستگار خواهند بود. این فضل و نعمتی از طرف خداست که او دانا و حکیم است».[۵]و نیز فرمود: «و آنان کسانی که به طرفشان مهاجرت می کنند را دوست دارند».[۶]همچنین فرمود: «اگر خداوند را دوست می دارید او گناهان شما را می آمرزد و خدا آمرزنده و مهربان است».[۷] تعبیر به «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُ؟» و یا «آیا دین جز دوستی است؟» در بسیاری از منابع شیعه[۸] و اهل سنت[۹]وجود دارد. البته باید توجه داشت؛ اسلامی که ایمان و دین را دوستی و دشمنی می داند حب و بغضی است که محور آن خدا و برای خدا باشد، در واقع این نوع پیوند است که در تعالیم دینی ارزشمند است.[۱۰] و در غیر این صورت که حب و بعض نسبت به خداوند یا به جهت خداوند نباشد؛ نه تنها دینداری نیست، بلکه حتی در برخی اوقات موجب بی دینی نیز می گردد. بنابراین، حبّ و بغض برای خدا اساس دین است که آدمی باید آن را تحصیل کند و آن را در زندگی خود نشان دهد.
چند نکته در تولی و تبری
اکنون به نکاتی پیرامون تولی و تبری اشاره می کنیم:
۱.تولی و تبری نسبت به دوستان و دشمنان ائمه علیهم السلام
از آن جا که «تولّی» از آموزه های مهم اسلامی است، پیامبر (صلیالله علیه و آله) نیز یکی از مصادیق مهم آن را، به عنوان مزد رسالت خود اعلام کرده و می فرماید: «ای پیامبر! بگو که من هیچ پاداشی برای رسالتم از شما نمی خواهم، جز آن که خاندانم را دوست داشته باشید».[۱۱]دوستی خاندان پیامبر (صلیالله علیه و آله) در واقع همان «تولّی»، تداوم خط رهبری حضرتشان، و ادامه ولایت الهی است. بنابر این، «تولی» و «تبری» نسبت به دوستان و دشمنان اهل بیت علیهم السلام در راستای همان دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خداوند خواهد بود. از طرفی با آن که این دو اصل اسلامی گستره فراوانی دارد، اما چون شیعیان، با دوستان و دشمنان ائمه علیهم السلام برخورد بیشتری دارند، این مصداق از «تولی» و «تبری» در بیشتر موارد، به معنای دوستی با طرفداران اهل بیت علیهم السلام و دشمنانی با دشمنانشان مورد استفاده قرار می گیرد.
۲.با هم بودن تولی و تبری
در تولی و تبری باید توجه داشت که این دو باید در کنار هم در قلب ها جای گیرند. امام باقر علیه السلام در این زمینه می فرمایند: «کسی که خدا را شناخته باشد او را خواهد پرستید و اگر کسی خدا را نشناسد، پرستش او آمیخته با گمراهی خواهد بود». ابو حمزه می گوید: از آن حضرت پرسیدم: شناخت و معرفت خدا چیست؟ فرمود: «تصدیق و باور به خدا و باور به رسول خدا و ولایت علی علیه السلام را داشتن و امامت و پیشوایی او و پیشوایان هدایت را پذیرفتن و از دشمنان آنها در نزد خدا بیزاری جستن حقیقت معرفت خدا است».[۱۲]
۳.منافات نداشتن تولی و تبری با بشر دوستی
اکنون پرسشی مطرح می شود و آن این است که بر اساس آموزه های دینی، نیکی کردن به غیر همکیش و افراد بی ایمان، هیچ اشکالی ندارد؟! قرآن کریم در این باره می فرماید: «خدا شما را منع نمی کند که نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند با نیکی و عدالت رفتار کنید چون خداوند، عدالت پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با چنین افرادی رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است».[۱۳] امام علی علیه السلام نیز فرمودند: «…[مردم زیر دست تو] بر دو گروه هستند؛ یا برادر دینی تو می باشند، یا انسان هایی مانند تو…».[۱۴]گفتنی است که بشردوستی با تبری، منافاتی ندارد؛ زیرا هنگامی که گروهی از مردم دچار نوعی بیماری خطرناک هستند، بشردوستی فرمان می دهد که آنان را نجات داده و به یاریشان بشتابیم، اما فرمان نمی دهد که تمام عقایدشان را پذیرفته و با نزدیک شدن بیش از اندازه به آنان، خود را در معرض بیماری قرار دهیم.
پی نوشت:
[۱] مائده، ۵۵ – ۵۶.
[۲] بقره، ۱۶۷.
[۳] مجادله، ۲۲.
[۴] ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص ۳۶۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
[۵] حجرات، ۷.
[۶] حشر، ۹.
[۷] فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات، تحقیق، محمودی، محمد کاظم، ص ۴۳۰، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. و با اندکی تفاوت: برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج ۱، ص ۲۶۳، قم، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.
[۸] ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق، مصحح، فیضی، آصف، ج ۱، ص ۷۱، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
[۹] ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۸، ص ۳۶۸، السعاده، بجوار محافظه مصر، ۱۳۹۴ق.
[۱۰] جوادی آملی؛ فلسفه تولی و تبری از نگاه قرآن و روایات، ص ۶، مجله، پاسدار اسلام، سال بیست و هشتم – شماره ۳۲۵، دی ۱۳۸۷.
[۱۱] شوری، ۲۳.
[۱۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۱، ص ۱۸۰، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۱۳] ممتحنه، ۸ – ۹.
[۱۴] سید رضی، محمد، نهج البلاغه، محقق، مصحح، عطاردی، عزیز الله، ص ۴۲۷، قم، مؤسسه نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.