- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
در متون اهل سنت حدیثی به صورت بسیار گسترده نقل شده که هر کسی بمیرد و « لیس فی عنقه بیعه» یا «و لیس له امام» یا «بغیر امام» و «لیست علیه طاعه» به مرگ جاهلیت مرده است.
۱. در صحیح مسلم نقل شده است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و سلم) فرمود: «وَ مَن مَاتَ وَلَیْسَ فی عُنُقِهِ بَیْعَهٌ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً».[۱] یعنی هر کسی بمیرد و به گردن او بیعتی نباشد به مرگ جاهلیت مرده است.
۲. در کتاب الاحادیث المختاره نقل شده که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و سلم) فرمود: «من مات و لیست علیه طاعه مات میته جاهلیه».[۲] یعنی هر کسی بمیرد و بر او طاعتی نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است؛ به این معنا که کسی بدون اطاعت از خلیفه، امام یا سلطانی بمیرد، در حال کفر مرده است.
۳. در مسند احمد نیز نقل شده که قال رسول اللَّهِ (صلی الله علیه و سلم): «من مَاتَ بِغَیْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً».[۳] یعنی هر که بدون امام بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است.
۴. در مسند ابو یعلی آمده است: قال رسول الله (صلی الله علیه و سلم): «من مات و لیس علیه إمام مات میته جاهلیه».[۴] یعنی هر که بمیرد و امامی نداشته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است.
۵. در صحیح بخاری نقل شده که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و سلم) فرموده است: «من خَرَجَ من السُّلْطَانِ شِبْرًا مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً».[۵] هرکسی به اندازه یک وجب از اطاعت سلطان خارج شود و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است.
شهادت یا وفات حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
از طرف دیگر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در زمان خلافت ابوبکر وفات نمود در حالی که خلافت ابوبکر را قبول نداشته و هیچ بیعتی بر گردن او نبوده و در طاعت خلیفه و سلطان زمان خود نبوده است. دلیل آن این است که در صحیح بخاری و سایر کتاب های اهل سنت نقل شده است:
«أَنَّ فَاطِمَهَ علیها السَّلَام بِنْتَ النبی (صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلّمَ) أَرْسَلَتْ إلى أبی بَکْرٍ تَسْأَلُهُ مِیرَاثَهَا من رسول اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) مِمَّا أَفَاءَ الله علیه بِالْمَدِینَهِ وَ فَدَکٍ وما بَقِیَ من خُمُسِ خَیْبَرَ … فَأَبَى أبو بَکْرٍ أَنْ یَدْفَعَ إلى فَاطِمَهَ منها شیئا فَوَجَدَتْ فَاطِمَهُ عَلَى أبی بَکْرٍ فی ذلِک فَهَجَرَتْهُ فلم تُکَلِّمْهُ حتى تُوُفِّیَتْ وَ عَاشَتْ بَعْدَ النبی (صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلّمَ) سِتَّهَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا ولم یُؤْذِنْ بِها أَبَا بَکْرٍ وَ صَلَّى عَلَیها».[۶]
یعنی فاطمه (علیهاالسلام) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) از ابوبکر خواست که میراث او را که شامل فدک و خمس خیبر می شد به او برگرداند اما ابوبکر (بنا به دلایلی که در حدیث ذکر شده) هیچ چیزی به فاطمه (سلام الله علیها) برنگرداند.
فاطمه نیز بر ابوبکر غضبناک شد و از او دور شد و دیگر هرگز با و سخن نگفت تا اینکه از دنیا رفت و بعد از پدرش رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) شش ما زنده بود. هنگامی که فوت کرد علی او را شبانه دفن نمود و اجازه نداد که ابوبکر بر او نماز بخواند و خودش بر او نماز خواند.
سوالات ما
با توجه به مطالب فوق، لازم است اهل سنت به این پرسش ها پاسخ دهند:
۱. بیعت چه کسی بر گردن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بوده و چه کسی امام او بوده و در طاعت کدام خلیفه یا سلطان قرار داشته است؟ آیا اهل سنت دلیلی دارد که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در بیعت امام، خلیفه یا سلطانی بوده است تا با مرگ جاهلیت از دنیا نرفته باشد؟
۲. با توجه به اینکه در زمان حیات حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، ابوبکر خلیفه و جانشین پیامبر یا امام و یا سلطان بوده است و حضرت زهرا (سلام الله علیها) تا هنگام مرگ بیعت او را نپذیرفته، آیا از نگاه اهل سنت، حضرت فاطمه دختر گرامی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به مرگ جاهلیت مرده است؟
۳. با توجه به اینکه طبق صریح حدیث نبوی که در متون معتبر اهل سنت نقل شده حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) برترین زنان اهل بهشت است[۷] اهل سنت نمی تواند بگوید که آن حضرت به مرگ جاهلیت مرده است پس آیا خلافت ابوبکر به دلیل مخالفت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) زیر سوال نمی رود؟ اهل سنت چگونه مشروعیت خلافت ابوبکر را با وجود مخالفت حضرت فاطمه (سلام علیها) که سید زنان اهل بهشت است توجیه می کنند؟
پی نوشت ها
[۱] . مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج ۳ ، ص ۱۴۷۸، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی.
[۲] . مقدسی، أبو عبد الله محمد بن عبد الواحد ، الأحادیث المختاره، ج ۸ ، ص ۱۹۸، مکه مکرمه، مکتبه النهضه الحدیثه ، چ ۱، ۱۴۱۰ق، تحقیق: عبد الملک بن عبد الله بن دهیش.
[۳] . احمد بن حنبل شیبانی، مسند احمد بن حنبل، ج ۴ ، ص ۹۶، مصر، مؤسسه قرطبه.
[۴] . ابو یعلی، أحمد بن علی تمیمی، مسند ابی یعلی، ج ۱۳ ، ص ۳۶۶ ، دمشق، دار المأمون للتراث ، چ۱، ۱۴۰۴ ق/ ۱۹۸۴م. تحقیق: حسین سلیم أسد.
[۵] .بخاری، محمد بن إسماعیل جعفی، صحیح البخاری (الجامع الصحیح المختصر)، ج ۶ ، ص ۲۵۸۸، بیروت، دار ابن کثیر، الیمامه، چ ۲، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا.
[۶] . بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۴ ص ۱۵۴۹؛ نیشابوری، مسلم بن حجاج ، صحیح مسلم، ج۳ ، ص ۱۳۸۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی (محقق: محمد فؤاد عبدالباقی
[۷] . أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدین، الألبانی، مُخْتَصَر صَحِیحُ الإِمَامِ البُخَارِی، ج۲، ص۵۰۷، مکتَبه المَعارف للنَّشْر و التوزیع، الریاض، چ۱، ۱۴۲۲ ق / ۲۰۰۲ م.