- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
در روایتی نقل شده است:
به امام صادق صادق علیه السلام گفتند: شخصی هست که دارای عقل و بینش خوبی است؛ اما قدری در وضو و نمازش وسواس دارد؛ حضرت فرمود: این چگونه آدم عاقلی است که پیروی از شیطان می کند. بعد فرمود: «ان الشیطان یحب ان یطاع»۱؛ «شیطان دوست دارد که از او پیروی شود».
در روایت دیگری امام صادق علیه السلام در پاسخ به سؤال از تکلیف کسی که در تعداد رکعت های نماز زیاد شک می کند- به طوری که اصلًا نمی داند چند رکعت خوانده و چند رکعت باقی مانده است- فرمود: باید نمازش را اعاده کند. سپس به امام عرض شد: زیاد شک می کند، به طوری که هر چه هم اعاده کند باز شک می کند؛ فرمود:
به شک خود اعتنایی نکند۲ [و به نمازش ادامه دهد].
امام علیه السلام در ادامه فرمود: «با شکستن نماز، شیطان پلید را به خودتان عادت ندهید که با این کار، او را به طمع اندازید؛ زیرا شیطان خبیث است و بر هر چه عادتش دهند، عادت می کند. پس هر یک از شما (که کثیرالشک باشد)، به شک خود اعتنا نکند و نمازش را زیاد نشکند؛ چون اگر چند مرتبه به شک خود اعتنا نکرد، دیگر دچار شک نخواهد شد. شیطان پلید می خواهد مطاع باشد؛ لذا اگر نافرمانی شود، دیگر به طرف شما نمی آید».
از این گونه روایات استفاده می شود که وسواس، نشانه جهل است و آدم وسواسی جاهل تلقی می شود و نباید به شک های خود اعتنا کند و وظیفه دارد مانند افراد عادی در آنچه دچار وسواس است، عمل کند؛ یعنی، از هر چیزی که عموم مردم نجس می دانند، اجتناب کند، نه بیشتر و در شستن لباس و بدن و یا وضو و غسل، مانند سایر مردم عمل کند و بیشتر از آن اسراف است و جایز نیست.
در واقع کسی که بیشتر از مقداری که شرع مقدس برای شستن و تطهیر محل نجس تعیین کرده، آب می ریزد و یا در انجام دیگر اعمال عبادی یا غیرعبادی، تکرار و افراط می کند؛ نوعی دهن کجی به شارع مقدس و دستورات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام است.
پس همان طور که تفریط و بی مبالاتی و بی توجهی نشانه جهل و نادرست است؛ افراط و زیاده روی نیز از نظر ائمه اطهار علیهم السلام و شرع مقدس، مردود است.
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید: «لا تَرَی الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً»۳؛ «افراط و تفریط هر دو نشانه جهل و بی عقلی است».
آدم وسواسی نیز در فکر و یا عمل دچار حساسیت بیش از اندازه شده و از حد متعادل و معین خارج شده است. آری در مراحل اولیه، شک و تردید -چه در افکار و چه در اعمال- ناخواسته و غیراختیاری است و بدون اراده شخص به ذهن فرد می آید و یا در عمل و رفتارش ظاهر می شود و به عبارتی یک نوع بیماری است که در وجود او رخنه کرده است، اما تداوم و عدم تداوم آن قابل کنترل است.
از نظر اسلام شخص وسواسی بیمار تلقی می شود و رفتار او، رفتاری نابهنجار است. اسلام برای اعمال یا افکار وسواسی، اعتباری قائل نیست و به چنین فردی توصیه می شود به افکارش بی توجه باشد و ترتیب اثر ندهد، بلکه مثل سایر مردم به مسائل نگاه کند و مناسک دینی را نیز مثل عموم مردم انجام دهد.
اسلام در مواردی که وسواس شدت پیدا می کند، رعایت برخی از مسائل (مثل طهارت، وضو، غسل و…) را از عهده فرد مبتلا به وسواس برداشته، می گوید:
با همان بدن یا لباسی که فکر می کند نجس است یا همان وضو و غسلی که احساس می کند باطل است نماز بخواند، هیچ اشکالی ندارد.
برخی از مراجع در پاسخ به افراد وسواسی- که در طهارت و نجاست به وسواس مبتلا شده اند- می فرمایند: «شما گرفتار وسواس هستید و تنها درمان آن بی اعتنایی است. فتوای ما برای شما این است که ببینید مؤمنان دیگر، چه اندازه به این امور اعتنا می کنند، به همان اندازه اعتنا کنید؛ بقیه برای شما پاک است»۴.
فرد بیمار- اعم از بیماری جسمانی یا روانی- به حکم عقل باید به متخصص و کارشناس مراجعه کند و اسلام نیز این حکم عقلی را تأیید می کند. از این رو، اگر شخص وسواسی آن قدر وسواس دارد که در انجام کارهای روزمره و اعمال عبادی دچار مشکل می شود، باید به متخصص مراجعه کند و تحت درمان قرار گیرد.
پینوشتها
۱-امام خمینى، چهل حدیث، مؤسسه نشر آثار امام خمینى.
۲-به نقل از: محمود ارگانى، شناخت وسواس و درمان آن.
۳-نهج البلاغه، حکمت ۷۰.
۴-براى آگاهى بیشتر ر. ک: ناصر مکارم شیرازى، استفتائات جدید، ج ۲، صص ۴۳- ۴۱.
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی؛ دفتر: ۲۹ (اختلالات رفتاری)؛ ص۷۹