- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اصولاً قبل از اسلام، زن، وضع رقتبار و اسفبارى داشت و تقریباً از همه حقوق، محروم بود. اسلام، به زن، حق زندگى، حق رفاه و آسایش، حق تعلیم و تعلم، حق مالکیت، حق مزد در برابر کار، حق شکایت از مرد، حق دفاع از حقوق خود، حق شرکت در امور اجتماعى و حق … عطا فرمود: و در زمینههاى مذکور هیچ گونه امتیاز و برترى براى مردان نسبت به زنان قائل نشد زیرا در نگاه اسلامی طایر زندگى انسانها داراى دو بال است، یکى زن و یکى مرد و بدون این دو بال نمیتوان به سوى رشد و تکامل، در زندگى مادى و معنوى پرواز کرد. پس زن و مرد مکمل یکدیگرند و به منزله دو رکن جامعه انسانى میباشند که با هم، یک واحد اجتماعى داراى کاربرد را تشکیل میدهند و آن را به سوى تکامل سوق میدهند.
البته به دلیل اختلافى که طبق نظام خلقت بین این دو وجود دارد، در تکالیف اینها تفاوتهایى پدید میآید که زن و مرد باید آنها را رعایت کنند. حضرت امام خمینى(ره) در این باره میفرمایند: «… در بعضى از موارد تفاوتهایى بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانى آنها ارتباط ندارد. مسائلى که منافات با حیثیت و شرافت زن ندارد، آزاد است».(۱) امروزه در نظام اسلامی، زن مسلمان همانند مرد در اصل گزینش وظایف آزاد است و با اتکا بر قدرت و شایستگى و هوشمندى خود در کنار مسئولیتهاى خانوادگى، با حفظ شرافت، کرامت، عفاف و نجابت، در عرصهها و فعالیتهاى مختلف اجتماعى مانند: آموزش و پرورش، آموزش عالى، بهداشت و درمان، ورزش، هنر، رادیو و تلویزیون، مناصب دولتى، مدیریتهاى قوه قضاییه، قوه مجریه، قانون گذارى و تصمیمگیرى در سطح کشور، فعالیت در امور سیاسى و اقتصادى – چه خصوصى و چه دولتى – حضور دارد.
زنان جامعه ما با ارائه لیاقتها، شایستگىها و توان مدیریتى خود میتوانند به همه مناصب و مقامهایى که براى آنان مناسبت دارد، برسند و هر چه بیشتر در پیشرفت جامعه مؤثر باشند. نقش زن و توسعه اجتماعى گاهى زن را به عنوان یک انسان فعال در فرآیند توسعه نگاه میکنیم و گاهى نیز ویژگىهاى منحصر به فرد او را به عنوان مادر، خواهر، دختر و همسر در نظر داریم. اگر زن را از جنبه انسانى او لحاظ کنیم به این معنا که اولاً، انسان محور توسعه است و توسعه پایدار، آن است که میان تمام عناصر و مبانى زیربنایى فرهنگ معنوى خود، انسجام و توازن کامل برقرار نماید و ثانیاً ویژگىهاى فطرى انسان، مهمترین این عناصر تلقى میشوند و بدون آنها انسان هویت خود را از دست میدهد و به یک «شىء» تبدیل میشود.
که دیگر نمیتوان از حقوق اجتماعى، حرکت متعادل، اخلاقى بودن او سخنى به میان آورد بالاخره اگر به تمام مطالب فوق، این نکته را بیفزاییم که دین – دینى که اصولش سرچشمههاى فطرى دارد – کاملترین قالبى است که از سوى آفریدگار انسان، براى تحقق کامل مادى و معنوى انسان وضع شده است؛ و تنها دین میتواند به انسان، شخصیت، اطمینان قلب و امید به آینده ببخشد؛ کما این که قادر است مشکلات اجتماعى انسان را حل کند.
اگر تمام این حقایق بزرگ را در نظر داشته باشیم، در مییابیم که زن مانند مرد، رکن توسعه است و هیچ فرآیند توسعهاى به نتیجه مطلوب نخواهد رسید، مگر آن که حس انسانى و فطرى را در وجود زن متحول سازد و بهبود بخشد، جایگاه طبیعى و انسانى زن را در اختیار او قرار دهد و حساب عناصر متمایزکننده او – به عنوان زن در مقابل مرد – را از شخصیت انسانىاش جدا سازد؛ و با دادن نقش انسانى مساوى به زن، از توان انسانى سازنده او، در جهت مصالح تمام اجتماع به سوى اتحاد به شکل بهترى بهرهبردارى نماید. این نکته را نیز به خاطر داشته باشیم که ثبات شخصیت، آرامش قلبى و امید «زن» به آینده، به جامعه توانى بالا میبخشد و مقدمات لازم براى حرکت در مسیر صحیح به سوى انسجام و اتحاد ملى را فراهم میآورد.
نقش زن بر مبناى ویژگىهاى زنانگى اگر به ویژگیهاى زنانه دقت کنیم، درمییابیم که این ویژگیها نه تنها از ارزش انسانى زن نمیکاهد بلکه بر آن میافزاید، و صرفاً در نوع وظایف زن و مرد تأثیر میگذارد بدین معنى که تقدیر الهى براى زن و مرد در فرایند تکامل فردى و اجتماعى، نوعى تقسیم طبیعى وظایف را مقدر نموده است. زنى که همسر یا مادر باشد، بدون شک وظایفى متفاوت با مردى که شوهر یا پدر است بر عهده دارد؛ اما این دو، نقش و وظیفه همدیگر را تکمیل میکنند و نمیتوان از یکى صرف نظر کرد و یا آن را جایگزین دیگری نمود.
بنابراین زن همانند مرد در تکامل فردى اجتماعى و پویایى و بالندگى جوامع نقش دارد و عدم حضور هر یک از آنان آثار و پیامدهاى خاص خود را دارد. در اینجا به برخى از وجوه این نقش اشاره میشود:
۱- ایجاد محیط خانوادگى سالم
زن با ایجاد محیط خانوادگى سالم میتواند بستر مناسب براى تحقق جامعه انسانى قدرتمند، آیندهنگر و پویا را فراهم سازد. روشن است که بدون وجود چنین محیطى، جامعه از لحاظ عاطفى گسسته و از لحاظ معنوى و روحى به شدت آسیبپذیر خواهد بود جامعهاى که تباهى و سستى در آن ریشه بدواند به سرعت آلوده به فساد و جنایت میگردد و خلاقیت و بالندگى افراد آن جامعه، به تدریج از دست میرود.
بنابراین زن به عنوان عضو اصلى و محور خانواده که دو وظیفه مهم مادرى و همسرى را بر عهده دارد، مایه قوام زندگى خانوادگى سالم و صحیح است و خانواده صالح نیز، مایه قوام جامعه است.
۲- نقش تربیتى زن
انسان صالح، محور رشد و تکامل به شمار میرود؛ اما تربیت انسان صالح، نیازمند یک برنامه تربیتى مستمر است و هیچ گاه کورکورانه و تصادفى رخ نمیدهد و تردیدى نیست که بزرگترین نقش در تربیت فرزندان و رشد و تعالى عناصر انسانى، به زن اختصاص دارد و به شهادت تاریخ، پشت سر هر مرد تاریخساز، زن قهرمانى به عنوان مادر یا همسر یا … دیده میشود.
۳- آمادهسازى محیط عاطفى
زن به واسطه استعداد طبیعى خود، قادر است نیازهاى عاطفى و معنوى خانواده را برآورده سازد و بدین وسیله، بسترهاى مناسب کمال و رشد را به وجود آورد و تکامل اجتماعى پایدارى را در جهت فراهم آوردن انسجام جامعه پدید آورد. اما جامعهاى که فاقد این حالت عاطفى باشد، جامعهاى خمود و محیطى خشک خواهد داشت. این جامعه، هر چند در برخى زمینههاى مادى، پیشرفت هم کرده باشد؛ اما از حیث عاطفه و صفاى انسانى، دچار کاستى و خلا میباشد و مسلم توان ایجاد بالندگى و رشد متناسب و متعادل و منسجم را از دست میدهد. بنابراین، هر لطمهاى به نقش خانوادگى زن وارد گردد و هر بىاعتنایى نسبت به جایگاه و اهمیت پیوند خانوادگى صورت گیرد و یا هر اقدامی که به گونهاى در جهت تضعیف جایگاه خانوادگى زن باشد، داراى آثار منفى زیادى است که متوجه آینده اجتماع خواهد شد.
حتى میتوان گفت که این گونه اقدامات، توطئهاى آشکار علیه موجودیت انسانى زن است و شرافت و کرامت و شأن انسانى وى را خدشهدار میسازد. تردیدى نیست که در قرآن کریم، زن همسان و همشأن مرد در بعد اقتصادى، سیاسى، علمی، فرهنگى و هنرى شمرده شده است. و اسلام زنان را همدوش مردان در عرصههاى مادى، اقتصادى، اجتماعى، علمی، حقوقى، فرهنگى و هنرى و … قرار داده است و بر تلاشها و کوششهاى هر دوى آنان در ابعاد گوناگون زندگى، ارج نهاده است خداوند میفرماید: «انى لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثى بعضکم من بعض.(۲)؛ من کار هیچ کارگزارى از شما را چه مرد و چه زن، بىمزد نمیذارم.» «و من یعمل من الصالحات من ذکر او انثى و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنه و لا یظلمون نقیراً.(۳)؛ و کسانى که کارهاى شایسته کنند
– چه مرد باشند و چه زن – در حالى که مؤمن باشند، آنان داخل بهشت میشوند، و به قدر گودى پشت هسته خرمایى مورد ستم قرار نمیگیرند.» و «من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعلمون(۴)؛ هر که از اهل ایمان کار شایستهاى انجام دهد چه زن باشد و چه مرد، او را در فضاى زندگى پاکیزهاى حیات میبخشیم و آنان را به نیکوتر از آنچه عمل کرده اند پاداش میدهیم».
بنابراین از نگاه اسلام، زنان همانند مردان میتوانند از تمام مزایاى زندگى و وظایف اجتماعى برخوردار شوند. زیرا در نظر اسلام، هیچ یک از اینها با هم تفاوتى ندارند، بلکه هر دو آزادند و مسئول اعمال نیک و بد خویشند. حضرت امام خمینی(ره) میفرمایند: «اسلام زن را مثل مرد در همه شئون، در همه شئون، همان طورى که مرد در همه شئون دخالت دارد زن هم دخالت دارد … زنها اختیار دارند، همان طورى که مردها اختیار دارند، خداوند شما را با کرامت خلق کرده است آزاد خلق کرده است».(۵) و نیز فرمودند: «همان طورى که حقوق مردها در اسلام مطرح است حقوق زنها، اسلام به زنها بیشتر عنایت کرده است تا به مردها …».(۶)
«از حقوق انسانى، تفاوتى بین زن و مرد نیست. زیرا که هر دو انسانند …».(۷)
پینوشتها
۱) صحیفه نور، ج۳، ص۴۹؛
۲) آل عمران، آیه۱۹۵؛
۳) نساء، آیه ۱۲۴؛
۴) نحل، آیه۹۷؛
۵) صحیفه نور، ج۱۱، ص۲۵۴؛
۶) همان، ج ۵، ص۲۲۱؛
۷) همان، ج۳، ص۴۹؛
نویسنده: محبوبه صدیقى
منبع: باشگاه اندیشه