- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
نقش عزت نفس در سبک زندگی امام حسین(علیه السلام)
ریشه بسیارى از محرومیتها، ناکامیها، عدم موفقیتها، انتخاب راههاى خلاف عرف و شرع، شکستن هنجارهاى مقدس جامعه، خیانتها، جنایتها و بزهکاریهاى گوناگون را مىتوان در نداشتن عزت نفس و وجود عقده حقارت جستجو نمود. امام حسین(علیه السلام) داشتن عزت نفس را یکى از صفات ضرورى مومنین دانسته.
عزت نفس، یکى از لوازم زندگى موفقیتآمیز است. فردى که مىخواهد در راه اهداف والاى خویش تمام مشکلات و موانع را از سر راه خود برداشته و به مراحل تعالى و تکامل برسد، باید عزت و کرامت نفس داشته و این موهبت خدادادى را در وجود خود بارور کند. ریشه بسیارى از محرومیتها، ناکامیها، عدم موفقیتها، انتخاب راههاى خلاف عرف و شرع، شکستن هنجارهاى مقدس جامعه، خیانتها، جنایتها و بزهکاریهاى گوناگون را مىتوان در نداشتن عزت نفس و وجود عقده حقارت جستجو نمود. امام على(علیه السلام) مىفرماید: «من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه؛ (۱) آن کس که بزرگى و کرامت نفس خود را باور داشته باشد، آن را با گناه، پست و ذلیل نخواهد کرد.»
براى همین، به افرادى که از عقده حقارت رنج مىبرند و براى خود هیچ گونه ارزشى قائل نیستند، نمىتوان اعتماد کرد و امرى از امور جامعه را به آنان سپرد. سایر افراد جامعه نیز از شر این افراد در امان نخواهند بود.
امام هادى(علیه السلام) فرمود: «من هانت علیه نفسه فلاتامن شره؛ (۲) کسى که نفس او در نزدش خوار و ذلیل باشد، از شر او ایمن مباش.» کسى که به شخصیت خود توجه ندارد، مطمئنا در خوار کردن دیگران نیز باکى نخواهد داشت. بنابراین براى حفظ اجتماع مسلمانان و تقویت ارتباط دینى، عاطفى و فرهنگى میان افراد جامعه و جلوگیرى از شیوع گناه و انواع خلافها، باید روحیه عزت و کرامت نفس را در جامعه پرورش داده و تقویت نمود.
امام حسین(علیه السلام) داشتن عزت نفس را یکى از صفات ضرورى مؤمنین دانسته مىفرماید: «ایاک و ما تعتذر منه فان
المؤمن لایسىء و لایعتذر و المنافق کل یوم یسىء و یعتذر؛ (۳)
از انجام کارهایى که نیاز به پوزش دارد [و عزت نفس را خدشهدار مىکند] بپرهیز، زیرا مؤمن نه کار بد مىکند و نه پوزش مىطلبد، ولى منافق [که براى خود ارزش قائل نیست]، هر روز کار بد انجام مىدهد و پیوسته عذرخواهى مىکند.»
در سیره و سخن امام حسین(علیه السلام) موارد زیادى مىتوان یافت که آن گرامى در آن موارد، با شیوههاى مختلف در صدد پرورش و تقویت عزت نفس در نهاد افراد بوده است. در این فرصت به برخى از این شیوهها گذرى خواهیم داشت تا علاوه بر این که رفتار و گفتار آن حجت الهى به عنوان الگوى سعادتمندان برایمان سرمشق باشد، با یکى دیگر از رمزهاى موفقیت رهبران الهى در جذب و جلب وجدانهاى بیدار و دلهاى مشتاق سعادت آشنا شویم.
تکریم کودکان
کودکانى که در دوران طفولیت از توجه و احترام بزرگترها، به ویژه والدین خود، برخوردار گردند، در زندگى آینده خویش افرادى عزتمند، موفق و داراى اعتماد به نفس خواهند بود؛ چرا که تکریم شخصیت کودکان – که روحى لطیف و حساس دارند – روحیه خودباورى و اعتماد به نفس را در وجود آنان تقویت کرده و زمینه رشد اخلاقى و ایجاد صفات نیک را در وجودشان فراهم مىآورد و آنان را در آینده شخصیتى مستقل، خودباور و دور از عقده حقارت بار خواهد آورد.
چند نمونه از تکریم شخصیت اطفال را در رفتار آن حضرت مرور مىکنیم:
۱- عبدالله بن عتبه، از مشاهیر فقهاى اهل سنت، نقل مىکند که: روزى در محضر حضرت سید الشهداء(علیه السلام) بودم که فرزند آن حضرت (امام سجاد علیه السلام) که کوچک بود، وارد شد. امام او را به نزد خود خوانده و به سینه چسبانید، پیشانیش را بوسید و فرمود: «بابى انت ما اطیب ریحک و احسن خلقک؛ (۴) پدرم به فدایت. چقدر خوشبو و زیبایى!»
۲- جعید همدان یکى از یاران امام حسین(علیه السلام) مىگوید: روزى نزد حسین بن على(علیهما السلام) رفتم در حالى که او دخترش سکینه را بر سینه چسبانیده و نوازش مىکرد. وقتى که وارد شدم، امام به همسرش فرمود: اى خواهر قبیله کلاب! دخترت را از من بگیر! سپس با من در مورد انواع مردم به گفتگو نشست. (۵)
احترام به اندیشهها و آراى دیگران
یکى از شیوههاى کارساز در مسائل تربیتى و تبلیغى، احترام به اندیشههاى دیگران است. مربى و مبلغ، به این وسیله به مخاطبان خود شخصیت داده و در اعماق وجود آنان نفوذ مىکند.
با توجه کردن به تفکرات و خواستههاى مخاطب، مىتوان روحیه اعتماد به نفس را در او زنده کرده و عزت نفس وى را تقویت نمود. روزى «حسن مثنى» فرزند امام مجتبى(علیه السلام) از یکى از دختران عمویش، امام حسین(علیه السلام) خواستگارى نمود. آن حضرت به او فرمود: «اختر یا بنى احبهما الیک؛ فرزندم! هر کدام را بیشتر دوست دارى، انتخاب کن!» «حسن مثنى» از روى شرم و حیا سخنى نگفت. به این جهت، امام حسین(علیه السلام) فرمود: من دخترم فاطمه را به جهت شباهت زیادش به مادرم براى تو برگزیدم. (۶)
پینوشتها
۱) عیون الحکم و المواعظ، ص ۴۳۹.
۲) تحف العقول، ص ۴۸۳.
۳) حیاه الامام الحسین، ج ۱، ص ۱۸۱.
۴) کفایه الاثر، ص ۲۳۴؛ معجم رجال الحدیث،
ج ۱۲، ص ۸۲.
۵) ترجمه الامام الحسن علیه السلام، ص ۱۵۹.
۶) مقاتل الطالبین، ص ۱۲۲؛ کشف الغمه، ج ۱، ص۵۷۹.