- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
اختلال شخصیت خودشیفته،[۱] اختلالی است که در آن، فرد تقریبا در همه جوانب زندگی خود (در خیال یا رفتار) احساس خود بزرگ بینی داشته و نیاز به تعریف و تمجید دیگران دارد. همچنین فرد خودشیفته، در مهارت همدلی ضعیف و ناتوان است.[۲]
شخصیت خودشیفته فکر می کند شخصیت منحصر به فردی است و باید دیگران به طرز خاصی با وی تا کنند. او تاب تحمل انتقاد را ندارد و از اینکه کسی به خود اجازه انتقاد کردن از او را می دهد عصبانی می شود.[۳]
در منابع اسلامی نیز فرد خودشیفته، انسانی خودمحور و دارای علاقه و تمایل خاص به آراء و نظرات خود است و تا حد پرستش خود، از تمایلات درونی خویش پیروی می کند:
أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَهً؛[۴] (ای رسول ما) آیا می نگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده و خدا او را دانسته (و پس از اتمام حجت) گمراه ساخته و مهر (قهر) بر گوش و دل او نهاده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده است؟
در متون اخلاق اسلامی نیز فصلی با عنوان «عُجب» وجود دارد که در آن، با بهره گیری از آیات و روایات، به تبیین و تشریح غرور و خودشیفتگی و شیوه های درمان آن پرداخته شده است.[۵]
باید توجه داشت که همه افراد خودشیفته، مثل هم نیستند و خودشیفتگی، دارای انواع و اقسام مختلفی است که از مهمترین آنها می توان به خودشیفته بی وجدان، خودشیفته عاشق پیشه، خودشیفته جبران گر و خودشیفته نخبه اشاره کرد. این تقسیم بندی، به جنسیت خاصی اختصاص نداشته و شامل زنان و مردان می شود.
بنابراین هنگامی که در حال مطالعه و بررسی انواع اختلال شخصیت خودشیفته در محیط زندگی خود هستید، به این نکته دقت کنید فردی که شما با او سر و کار دارید، در کدام دسته و نوع شخصیت خودشیفته قرار می گیرد.
انواع شخصیت خودشیفته
شاید شخصیت خودشیفته ای که شما با او سر و کله می زنید و کلنجار می روید، ویژگی های چند شخصیت خودشیفته را داشته باشد. از این رو، ضروری است نسبت به انواع اختلال شخصیت خودشیفته، آگاهی و آشنایی لازم را داشته باشید تا بتوانید در برابر آن ها، رفتار و واکنش های مناسبی از خود بروز دهید. در ادامه به مهمترین و شایع ترین انواع شخصیت خودشیفته می پردازیم:
۱-شخصیت خودشیفته بی وجدان
همان طور که از نام آن پیداست، مشخصه بارز این دسته از افراد خودشیفته، بی وجدان بودن آنهاست. این افراد هیچگاه ملاک و معیار مشخصی برای تشخیص درست و غلط و صحیح و باطل ندارند. به اصول اخلاقی پایبند نیستند و در یک کلام، اصلا ملاحظه اخلاقی ندارند. آنها پیوسته در حال فخر فروشی و تکبرورزی هستند.
شخصیت خودشیفته بی وجدان، در برابر مشکلات، خونسرد و بی تفاوت است. برای او رفاه حال دیگران، موضوعی بی اهمیت است. او استاد فریب دادن دیگران به شمار می رود و با فریب دادن اطرافیان، به خواسته های خود می رسد. جالب اینجاست کسانی را که طعمه فریب کاری اش شده اند را آدم هایی نادان، کم هوش و نالایق می شمارد.
با این توصیفاتی که گفتیم خیلی هم تعجب آور و حیرت برانگیز نیست که برخی از این افراد، در زندان ها یا مراکز ترک اعتیاد به سر ببرند زیرا قانون شکنی این افراد، می تواند باعث ایجاد مشکلات و گرفتاری های حقوقی و قضایی برای آن ها شود.
۲- شخصیت خودشیفته عاشق پیشه
شخصیت خودشیفته عاشق پیشه، تمایل زیادی به اغواگری و دلربایی دارد. او از نظر جنسی، تحریک کننده و گرم به نظر می رسد و ارزشمندی خود را به این موضوع وابسته کرده که با چند نفر رابطه جنسی داشته است.
این گونه افراد معمولا افراد ساده لوح و از لحاظ هیجانی نیازمند را وسوسه می کنند و آنها را طوری به بازی می گیرند که به طور فریبنده ای نشان دهند دوست دارند با آنها رابطه نزدیکی داشته باشند.
شخصیت خودشیفته عاشق پیشه، اغلب در روابط عاطفی آسیب زا درگیر می شود. انگار اطرافیان چنین فرد خودشیفته ای، به نوبت در انتظار اغواگری او هستند.
خودشیفته های عاشق پیشه، اکثرا به عنوان افرادی شناخته می شوند که قلب معشوق های خود را می شکنند و آنها را از خود دلخور می کنند. این افراد در فرایند روابط عاطفی و عاشقانه خود، ممکن است دست به رفتارهای ظالمانه ای هم بزنند.
آنان برای فریب دادن شریک جنسی خود، به راحتی دروغ می گویند، به فریب و حیله گری متوسل می شوند و حتی پول زیادی هم خرج می کنند و در صورت تمایل، طرف مقابل را تیغ هم می زنند!
خودشیفته های عاشق پیشه مثل شخصیت دون ژوان[۶] هستند. دون ژوان کسی بود که برای جبران احساس عمیق بی کفایتی خود، دیگران را اغوا می کرد و با بی ارزش سازی دیگران، خود احساس ارزشمندی می کرد. در این اختلال شخصیت، هر رابطه جنسی موفق برای شخصیت خودشیفته عاشق پیشه، مهر تاییدی بر ارزشمند و خود بزرگ انگاری اش محسوب می شود.
۳-شخصیت خودشیفته جبرانگر
فرد خودشیفته جبرانی، نیاز شدیدی دارد که آسیب ها یا حقارت های گذشته یا آسیب های هیجانی دوران کودکی اش را جبران کند. آنها برای جبران این آسیب ها و حقارت ها، در پشت سپر برتری طلبی جای می گیرند. خودشیفته های جبرانگر، در یک دنیای خیالی و تئاتری خیالبافانه زندگی می کنند.
این افراد به دنبال کسب اعتبار و عزت نفس از طریق پیشرفت های خیالی شان هستند. بدین منظور به دنبال کسی می گردند که گوش شنوا داشته باشد و به پرحرفی های بی اساس آنان گوش جان بسپرد.
خودشیفته های جبرانی همیشه گوش به زنگ هستند و حساسیت های زیادی دارند و به همین دلیل، واکنش دیگران را زیر نظر می گیرند تا چنانچه اعتبار و عزت نفس شان خدشه دار شود، بلافاصله دست به انتقاد و اهانت بزنند.
۴-شخصیت خودشیفته باسواد
خودشیفته های باسواد، افرادی هستند که هویت آنها کاملا به موضوع و کاری گره خورده است که در آن، صاحب صلاحیت به شمار می روند مانند پزشک، وکیل، قاضی، کارشناس مسائل مالی، هنرپیشه و استاد دانشگاهی که احساس بزرگی و خود مهم انگاری از سر و روی شان می بارد. آنان غالبا میل و اشتیاق وصف ناپذیری دارند که قدرت خود را به رخ دیگران بکشند و به همین دلیل، هر کسی مانع معروفیت آنها شود، آماج ناسزا و تهمتشان قرار می گیرد.
این افراد را می توانید در حال رانندگی با ماشین آخرین مدل ببینید که بر آسمان و زمین فخر می فروشند! انگار همه باید بدانند که این افراد، چه کسی هستند. یک لحظه با خود به این موضوع فکر کنید که وقتی یک نفر، وضع خوبی داشته باشد، چه نیازی به شو و نمایش وضع خوب خود دارد؟
۵-شخصیت خودشیفته دانا
برخی از مردم اعتقاد دارند که انسان هایی بی نظیر و خاص به شمار می روند. به این دلیل، چنین باوری در ذهنشان ریشه دوانده است که اطرافیان از دوران کودکی این فرد، مدام او را با استعداد، با هوش و دانا فرض کرده اند.
این افراد در سنین کودکی و رشد، جوایز متعدد ورزشی و تحصیلی دریافت کرده اند و همین مسائل باعث شده است که خودشان را از دیگران برتر بدانند و انگار زندگی، گنجایش افتخارات آنان را ندارد!
داستان و سرگذشت برخی از این اعجوبه های دوران کودکی، دردناک است زیرا این پتانسیل را دارند که در بزرگسالی، به فقر و فلاکت بیفتند و یا به مواد مخدر یا مشروبات الکلی پناه ببرند و ضربه های روانی زیادی متحمل شوند.
این دسته از خودشیفته ها، خود را مرکز ثقل و کانون دنیا می دانند. بنابراین چندان هم تعجب برانگیز نیست که تحمل معمولی بودن برای آنان، سخت و دشوار باشد.
کودکان با استعدادی که افتخارات و موفقیت های زیادی نیز داشته اند، قدرت رو به رو شدن با واقعیت های زندگی خود را ندارند. فقر و فلاکت و اعتیاد، باعث می شود تا آنان از بالای کوه به پایین دره سقوط کنند.
۶-شخصیت خودشیفته نخبه
خودشیفته های نخبه، مانند خودشیفته های جبرانی هستند و این افراد اغلب با تصویر ذهنی و خیالی خود، اشتغال ذهنی زیادی دارند. آن ها خودشان را خیلی بزرگ، مهم و اثرگذار تلقی می کنند.
خودشیفته های نخبه نیز نقابی دروغین از خود ساخته اند که شباهت اندکی با خویشتن واقعی شان دارد. سعی و تلاش فراوان این افراد، همواره صرف این موضوع می شود که دیگران را متوجه و متقاعد کنند که افراد و شخصیت های خاص و مهمی به شمار می روند و از استعدادهای زیادی برخوردار هستند. آنان خودشان را صاحب قدرت می دانند و به دلیل دستاوردهای خیالی که دارند، کاملا حق به جانب جلوه می کنند.
خودشیفته های نخبه، با دوستان، همکاران و نزدیکان خود، روابطی رقابت آمیز دارند. آنچه برای آن ها اهمیت دارد، فقط کسب برتری و برنده شدن است و هزینه ها و آسیب های این برنده شدن، اصلا اهمیتی ندارد. دوست دارند در هر فرصت و موقعیتی، پیروز و برنده شوند تا از این طریق، به خود و دیگران ثابت کنند که انسان هایی برتر و با لیاقت هستند.
خودشیفته های نخبه، اغلب از سلسله مراتب اجتماعی بالا می روند. هدف اصلی آن ها، کسب وجهه و اعتبار است و دیگران برای اهداف او، ابزار و وسایلی بیش به شمار نمی روند.
آنان این توانمندی و مهارت خیره کننده را دارند که خیلی خوب خود را در چشم دیگران جلوه داده و جا بیندازند و از هیچ فرصتی برای این کار دریغ نمی کنند. از آنجایی که آن ها از احترام زیاد اطرافیان برخوردار می شوند، بنابراین نیازی نمی بینند که با دیگران همراهی کرده یا به مشکلات و گرفتاری های دیگران گوش فرا دهند.
۷-شخصیت خودشیفته ناز پرورده
این افراد، شبیه به همان خودشیفته های نخبه هستند. گویا آنان در پر قو بزرگ شده اند. به اصل و نسب خود، خیلی افتخار کرده و به ثروت و دارایی شان می نازند و موفقیت های علمی و تحصیلی شان را به رخ دیگران می کشند و هیچ ابایی نیز از این کار ندارند.
آن ها به هیچ وجه اهل تواضع و فروتنی نیستند. با این حساب، پس چندان هم تعجب آور و حیرت انگیز نیست که احساس کنند آدم هایی خاص به شمار می روند و همیشه حق به جانب باشند.
حقیقت این است ظرفیت و توانایی این افراد برای همدلی با دیگران، کم و اندک است و نسبت به طبقات اجتماعی پایین تر از خود، اهمیت کمتری می دهند و زمان کمتری را صرف گذراندن با این افراد می کنند. اگر با مشکلات و آشفتگی های افراد طبقات پایین تر اجتماعی رو به رو شوند، تاثیر عمیقی روی آن ها نمی گذارد و به راحتی از آن ها عبور می کنند.
البته تردیدی نیست که تمام افراد ثروتمند و به اصطلاح اصل و نسب دار، لزوما شخصیت خودشیفته نداشته و خودشیفته بار نمی آیند و بر عکس، برخی از آنان ممکن است رفتارهای کاملا خیرخواهانه و نوع دوستانه هم داشته باشند.
۸-شخصیت خودشیفته پنهان
واقعیت این است شناسایی این گروه از خودشیفته ها، کار بسیار سخت و دشواری است. این افراد مثل دیگران به نظر می رسند و به ظاهر هم دوست داشتنی جلوه می کنند؛ اما زمانی که بخواهید به شخصیت این افراد پی ببرید، متوجه وجود انبوهی از غرور، نخوت، پرتوقعی، حق به جانبی و قدرت طلبی در آنان می شوید.
موضوع و مسئله ای که تشخیص خودشیفتگی را در این افراد سخت می کند مشاغلی است که بدان مشغول هستند. شاید هرگز در مخیله شما نگنجد که ممکن است مشاغل یاری رسان مثل معلم ها نیز دستخوش خودشیفتگی شوند. بعد از مدتی مشخص می شود که این افراد، از روی خودبزرگ پنداری و برای خودنمایی، به این مشاغل روی آورده اند و هدف آن ها صرفا کمک به نوع بشر نیست.
آنها تمایل چندانی به کمک به دیگران ندارند بلکه خواهان ارضاء نیازهای بیمارگونه درونی خویش هستند مثل بزرگ و شریف جلوه دادن خود. البته برای رسیدن به این هدف، دیگران را بازیچه دست خود می کنند و تصویری بسیار شریف درست کار، مهربان و دلسوز از خودشان ارائه می دهند.[۷]
۹-شخصیت خودشیفته همه چیزدان
خودشیفته های همه چیزدان، مثل خودشیفته های باسواد هستند. می توانید این افراد را در همه جا ببینید. آن ها فاقد تحصیلات عالیه هستند اما در تمام امور و مسائل، می توانند اظهار نظر کنند و کارشناس به شمار بروند.
جالب این که آنان معمولا اطلاعات نسبتا دقیقی درباره همه امور دارند. گویا رسالت حقیقی این دسته از خودشیفته ها، این است که دیگران را در پرتو دانش خود، به راه درست هدایت کنند. انگار باید به گوش همه افراد بی خبر و بی اطلاع برسانند که مسائل، از چه قرار است.
ممکن است شخصیت خودشیفته همه چیزدان، درباره همه چیز، تا حدودی اطلاع داشته باشد اما مراقب باشید تا واقعیت را با سخنان آنان یکی نگیرید. تمام تلاش آنان صرف این می شود که ذهن و فکر شما را تغییر دهند و در این راه سماجت و تلاش وافری از خود به خرج می دهند.
گاهی اوقات بهتر است با آنان به چالش فکری برنخیزید و بگذارید به یاوه گویی های خود بپردازند و خوشحال شوند و بدین ترتیب دست از سر شما بردارند. ارتباط و تعامل با این افراد، صبر و بردباری فراوانی را می طلبد.
۱۰-شخصیت خودشیفته معتاد
یکی از نتایج تاسف برانگیز اعتیاد (مواد مخدر، الکل، رابطه جنسی و یا قمار) این است که افراد معتاد، ظرفیت و توانایی دوست داشتن دیگران را از دست می دهند. اساسا یکی از شاه کلیدهای تشخیص اعتیاد این است که فرد معتاد، جستجوی مواد را به رابطه با دیگران ترجیح می دهد.
به طور کلی فرد معتاد به دروغگویی، فریب دادن و دزدی از خانواده اش اهمیت نمی دهد. چنین رفتارهایی نیز می توانند نشانه و دلیل بر خودشیفتگی باشند. بدیهی است تغییر این افراد، زمانی امکان پذیر است که فرد معتاد بپذیرد برای درمان اعتیاد باید دست به اقدامات صحیح و اصولی بزند. با شروع فرایند درمان و ایجاد تغییر در اعتیاد، رفتارهای خودشیفته وار او نیز کمتر می شوند و می تواند روابط دوستانه تری با دیگران برقرار نموده و آنان را دوست بدارد.
طبق مشاهدات میدانی، برخی از افراد معتاد پس از کنار گذاشتن اعتیاد، باز هم دست از خود بزرگ بینی بر نمی دارند. این حالت بیانگر آن است که درمان آن ها، به صورت اصولی و دقیق انجام نشده است.[۸]
ارتباط و تعامل با شخصیت خودشیفته
فرد مبتلا به انواع اختلال شخصیت خودشیفته، به هیچ عنوان به خودشیفته بودن خود اعتقاد و آگاهی ندارد و همین امر شیوه برخورد با این افراد و نیز درمان آنها را با مشکلات و پیچیدگی های جدی مواجه می کند. با این حال راهکارهای مفیدی پیرامون مدیریت ارتباط با افراد دارای شخصیت خودشیفته بیان شده که می تواند به اطرافیان آنها در این زمینه کمک کند.
از کاربردی ترین تکنیک ها در تعامل با شخصیت خودشیفته می توان به محدودیت گذاری و ایجاد مرزبندی در روابط بین فردی، بی توجهی به چاپلوسی ها و تعریف کردن های آنها، پافشاری بر خواسته های خود، ارتقای سطح مهارت های ارتباطی و جراتمندی و استفاده از چاشنی خنده و مزاح در تقابل با آن ها اشاره کرد.
نتیجه گیری
اختلال شخصیت خودشیفته از پیچیده ترین اختلالات شخصیت بوده و انواع گوناگونی دارد. خودشیفته بی وجدان، عاشق پیشه، دانا، باسواد، نخبه، پنهان و معتاد، از مهمترین انواع اختلال شخصیت خودشیفته می باشند که به ویژگی های اخلاقی و رفتاری هر یک به طور جداگانه اشاره شد.
بدیهی است تعامل و ارتباط با این افراد، پیچیدگی های خاص خود را دارد. از این رو، اطرافیان فرد خودشیفته برای بدست آوردن یک ارتباط امن و تعامل کارآمد و سازنده با او، می بایست نسبت به موضوعاتی نظیر ارتقای مهارت های ارتباطی و جراتمندی خود و نیز ایجاد مرزبندی با فرد خودشیفته، توجه و اهتمام لازم را داشته باشند.
نویسنده: حسین فاضلی
پی نوشت ها
[۱] . Narcissistic personality disorder (NPD)
[۲]ر ک: راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)؛ ص ۹۷۶
[۳] . کاپلان و سادوک، خلاصه روانپزشکی، ج ۲ ص ۴۸۸
[۴] . جاثیه/۲۳
[۵] . نراقی، معراج السعاده، ص ۲۰۷
[۶] . از این شخصیت به دون ژوانیسم نیز تعبیر می شود که نوعی اختلال شخصیت و اصطلاحی برگرفته از ادبیات و نمایش های اپرا می باشد. نمایشنامه روایتی از زندگی مردی افسانه ای به نام دون ژوان (یا دون خوآن) است که مردی بی بند و بار و اغوا کننده زنان می باشد. اصطلاح دون ژوانیسم در روانشناسی به مردی گفته می شود که مایل به برقراری روابط متعدد با زنان است. معمولا اصطلاح ساتیریازیس (satyriasis) هم معنی دون ژوان محسوب می شود
[۷] . نیل لاوندر و دیگران، خلع سلاح افراد خودشیفته، ص ۳۳-۳۴
[۸] . همان، ص ۳۴
منابع
- قرآن کریم
- راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی؛ انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM-5)؛ ترجمه مهدی گنجی؛ تهران؛ انتشارات ساوالان؛ چاپ دوم؛ ۱۴۰۰ ش
- نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده؛ قم؛ انتشارات قائم آل محمد (ص)؛ چاپ هشتم؛ ۱۳۹۰ ش
- سادوک، بنجامین جیمز؛ آلکوت سادوک، ویرجینیا؛ خلاصه روانپزشکی، علوم رفتاری / روانپزشکی بالینی؛ ترجمه دکتر فرزین رضاعی؛ تهران؛ انتشارات ارجمند؛ چاپ دوم؛ ۱۳۹۵ ش
- لاوندر، نیل؛ کاوائیولا، آلن؛ خلع سلاح افراد خودشیفته؛ ترجمه دکتر حسن حمید پور و پگاه منصبی؛ تهران؛ انتشارات اسبار؛ چاپ سوم، ۱۳۹۹ ش