- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
عاصم بن بهدله ابی النجود اسدی کوفی (؟-۱۲۷ یا ۱۲۸ق) از تابعین و یکی از قاریان سبعه است. وی قرائتش را از ابو عبدالرحمن سلمی آموخته که سلمی نیز از امام علی(ع) فراگرفته است؛ همچنین عاصم قرائت خود را به زر بن حبیش که قرائت را از عبدالله بن مسعود آموخته بود عرضه میکرد. بنابراین عاصم با یک واسطه راوی قرائت حضرت علی(ع) است؛ به همین جهت گفتهاند فصیحترین قرائات قرائت عاصم میباشد، زیرا وی قرائت اصیل را آوردهاست. عاصم پس از وفات استادش، ابی عبدالرحمن سلمی، ریاست قراء و تعلیم قرآن را در کوفه به دست گرفت. ابوبکر بن عیاش و حفص بن سلیمان بن مغیره اسدی قرائت را از وی نقل کردند. حفص قرائت عاصم را دقیقتر و مضبوطتر میدانست و قرائت عاصم به وسیله او منتشرشده و تا امروز در اکثر کشورهای اسلامی قرائت حفص از عاصم رایج و متداول است. عاصم به اذعان قریب بهاتفاق سیرهنویسان و صاحبنظران، شیعه بوده است.
زندگینامه
بنابر گفته برخی نام پدر عاصم، بهدله بوده است.(۱) برخی نیز نام پدر وی را عبید و نام مادر وی را بهدله دانستهاند.(۲) وی در دوران امارت معاویه بن ابی سفیان به دنیا آمد. بنابراین تولد وی بین سالهای ۴۱-۶۰ قمری رخ داده است.(۳) عاصم در سال ۱۲۷ یا ۱۲۸ قمری در شهر کوفه از دنیا رفت.(۴)
ابو بکر بن عیاش، راوی عاصم، رویدادی را از آخرین لحظات زندگی عاصم نقل کرده و میگوید:
«وارد بر عاصم شدم در حالی که ساعات پایان عمر خود را طی میکرد، شنیدم که آیهای را به روش تحقیق و به صورتی که گویا آن را در نماز میخواند، قرائت میکرد و آن این آیه بود: «و ردُّوا الی اللّه مولاهم الحقَّ و ضلّ عنهم ماکانوا یفترون»(۵)(۶)
عاصم همانند استادش، نابینا بود و غالباً یک نفر عصاکش داشت که او را جابجا میکرد.(۷)
تشیع عاصم
بنا بر نظر قریب بهاتفاق سیره نویسان چهار تن از قرّاء هفتگانه یعنی عاصم بن أبی النجود، ابوعمر بن العلاء، حمزهبن حبیب و علی بن حمزه کسائی شیعه اهل بیت(ع) بوده و مذهب آنان را ثابت و مورد قبول ارباب سیره دانستهاند.(۸)
شیخ عبدالجلیل رازی معتقد است، تشیع آیین اکثر پیشوایان و استادان قرائت بوده است و اکثر قراء مکی و مدنی و کوفی و بصری، عدلیه و شیعه بودهاند نه مشبهه و خوارج و جبری و روایات آنان نیز منقول از امیرالمؤمنین علی(ع) است.(۹)
ابن شهر آشوب و شیخ ابوالفتوح رازی از عاصم به عنوان مقتدای شیعه نام میبرند.(۱۰)
آیتالله خوئی در کتاب البیان درباره عاصم آورده است:
ابوبکر عاصم فرزند ابی النجود اسدی از آزاد شدگان خاندان اسد بود و از مردم کوفه. او از قاریان هفتگانه قرآن و بر مذهب شیعه است و قرآن را بر «عبدالله بن الرحمن بن حبیب سلمی» که او هم شیعه و پیرو علی علیهالسلام است و همچنین بر «زربن حبیش» و «ابوعمرو شیبانی» قرائت کرده است.»(۱۱)
قیس آل قیس در کتاب خویش آورده است:
عاصم از تابعان و محبین خاندان پیامبر بود چنان که قرائت خویش را از شیخین و از ابو عبدالرحمن سلمی و او هم از امیرالمؤمنین علی فرا گرفته است.»(۱۲)
قاضی نورالله شوشتری،(۱۳) عبدالجلیل قزوینی(۱۴) و نیز سید حسن صدر، به تشیع عاصم تصریح دارند.
شخصیت علمی و دینی
عاصم از دیدگاه دانشمندان شیعه و نیز علماء اهل سنت، شخصیتی بارز و با تقوی و مورد اعتماد در قرائت بوده است. آنان وی را جامع فصاحت و قرائت صحیح و تجوید معرفی کرده و صاحب صوت خوش و دلنواز دانستهاند.(۱۵)
محمد باقر خوانساری در کتاب روضات الجنات در شرح حال عاصم نوشته است:
او از پارساترین و پرهیزکارترین قاریان بود و رای وی درستترین آرا و در قرائت از همهٔ قاریان تلاش بیشتری انجام میداد.»(۱۶)
قاضی نورالله شوشتری هم در کتاب مجالس المومنین آورده است:
او مردی متبحر در صرف و نحو و قرائت بود و در زمان خویش یگانه… قرآن را با صدایی نیکو میخواند و در قرائت و تلاوت قرآن از فصیحان بوده است…»(۱۷)
ویژگی قرائت عاصم
عاصم در بین قرّاء، سبعه معروف به خصوصیات و خصلتهایی ممتاز بوده که شخصیتی قابل توجه به او بخشیده است. وی ضابطی بینهایت استوار و در دریافت قرآن از دیگران بسیار محتاطتر بوده است، لذا قرائت را از کسی غیر از ابو عبد الرحمان سلمی که از علی(ع) فرا گرفته بود، اخذ نمیکرد و آنرا بر زرّ بن حبیش که قرائت را از ابن مسعود آموخته بود، عرضه مینمود.
ابوبکر بن عیاش، شاگرد عاصم میگوید:
عاصم به من گفت: هیچکس جز ابوعبدالرحمان، حرفی از قرآن را برای من قرائت نکرد و من هر وقت که از پیش وی باز میگشتم، مسموعات خود را درباره قرآن به زرّ بن حبیش عرضه میکردم. ابوعبدالرحمان نیز قرائت را از حضرت علی و زرّ بن حبیش از عبد اللّه بن مسعود، اخذ کرده بودند».(۱۸)
شیوه قرائت عاصم کوفی را ترتیل آرام و پیوسته، اما نه بیحال و سست، بلکه توام با طنین و آهنگ وصف کردهاند. عاصم به همزهها و مدها عنایت داشت و محکم و استوار قرائت میکرد و فصاحت و اتقان و تحریر و تجوید را یکجا جمع کرده بود. (۱۹)
قاطبه دانشمندان شیعه، قرائت عاصم را فصیحترین قرائات دانستهاند. چنانکه جزری نیز در ردهبندی قرائات قرّاء سبعه، قرائت عاصم را افصح القراءات نامیده است.(۲۰)
راویان قرائت عاصم
گروه بیشماری با واسطه و بدون واسطه، قرائت عاصم را روایت کردهاند که عبارتند از: ابان بن تغلب شیعی؛ ابان بن یزید عطار؛ حفص بن سلیمان؛ حماد بن سلمه؛ حماد بن یزید؛ سلیمان بن مهران اعمش؛ ابوبکر بن عیاش؛ ضحاک بن میمون؛ ابوعمرو بن علاء؛ خلیل بن احمد؛ حمزه بن حبیب. همچنین عده دیگری تمام یا قسمتی از قرائات عاصم را روایت کردهاند.
در این جمع، دو نفر به نامهای حفص و ابوبکر بن عیاش شهرت بیشتری دارند که میگویند این دو نفر قرائت عاصم را بدون واسطه از خود وی روایت کردهاند:
ابوعمر حفص بن سلیمان بن مغیره بزاز اسدی کوفی (۹۰-۱۸۰ق) مشهور به حفص. او ربیب (پسر همسر) عاصم بود. نوشتهاند که حفص، پنج آیه به پنج آیه قرآن را از عاصم یاد میگرفت.
ابوبکر خطیب مینویسد:
پیشینیان حفص را از نظر قدرت حافظه بر ابوبکر بن عیاش برتر میدانند چه او تمام وجوه قرائت عاصم را به یاد داشت… دقیقترین روایت از عاصم همان روایت حفص است.»
حفص، مردم مکه و بغداد و کوفه را اقراء میکرد. او تشیع خود را از استاد خویش یعنی عاصم گرفت. حفص هم مانند استاد خویش در بین قاریان هفتگانه، مقامی بالا دارد و قرائت او در بین مسلمانان گسترش یافت. قرائتی را که عاصم به حفض یاد داده بود همان بود که خود از ابو عبدالرحمن سلمی آموخته بود و او هم آن را از علی علیهالسلام آموخته بود.(۲۱)
حفص از بین شاگردان عاصم، بهترین بود و داناترین فرد به قرائت او بود. او از شعبه (ابوبکر) راوی دیگر عاصم، ثقهتر است و به همین دلیل قرآن بر اساس قرائت حفص در بین مسلمانان نوشته شد. ذهبی در کتاب خویش آورده:
حفص در نقل حدیت حافظهٔ خوبی نداشت ولی در قرائت قرآن مورد اطمینان است. وی گفته است که با عاصم در قرائت قرآن هیچ مخالفتی نکرده است مگر در یک حرف از سورهٔ روم، الله الذی خلقکم من ضعف که حفص کلمه ضعف را با ضمه خوانده است، ولی عاصم آن را با فتحه خوانده است.»(۲۲)
در واقع، قرائت حفص همان قرائت عموم مسلمانان است؛ زیرا حفص و استاد او عاصم شدیداً به آنچه که با قرائت و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بود، پایبند بودند. و این قرائت را عاصم به شاگرد خود حفص آموخته است.(۲۳)
ابوبکر شعبه بن عیاش اسدی کوفی (۹۵-۱۹۳ق) قرآن را سه بار بر عاصم خواند و بر عطاء بن سائب و اسلم منقری و عمر عرضه کرد. ابوبکر از پیشوایان اهل سنت بود و حدود هفت سال پیش از مرگش سمت اقراء و بررسی قرائت دیگران را رها کرد؛ در عین حال، عالمی عامل و دانشمندی بزرگ بود.(۲۴)
قرائت عاصم از منظر دانشمندان اسلام
عاصم در بین قرّاء، معروف به خصوصیات و خصلتهایی ممتاز بوده که شخصیتی قابل توجه به او بخشیده است.
ابراهیم بن محمد نفطویه (متوفای ۳۲۳ق) که پنجاه سال آموزش قرائت را به عهده داشت؛ هر وقت که جلسه خود را آغاز میکرد، قرآن را به قرائت عاصم میخواند و پس از آن به قرائتهای دیگر میپرداخت.(۲۵)
احمد بن حنبل نیز قرائت عاصم را بر دیگر قرائتها ترجیح میداد؛ زیرا مردم کوفه که اهل علم و فضیلت بودند، قرائت عاصم را پذیرفته بودند.(۲۶) همانطور که ذهبی نقل کرده است:
احمد بن حنبل گفته است: عاصم مورد وثوق بود و من قرائت او را اختیار کردهام».(۲۷)
و میگوید:
بالاترین چیزی که برای ما به وقوع پیوست به دست آوردن قرائت قرآن عظیم از طریق عاصم است». او سپس اسناد خود را متصلاً تا حفص نقل میکند که او از عاصم و عاصم از ابوعبدالرحمان سلمی و وی از حضرت علی و از زرّ بن حبیش و او از ابن مسعود گرفته و این دو (علی و ابن مسعود) آنرا از پیامبر(ص) اخذ کرده و پیامبر نیز به واسطه جبرئیل از خداوند گرفته است.(۲۸)
از اینرو، همواره بزرگان و شاخصهای فقهای امامیه، قرائت عاصم به روایت حفص را ترجیح داده و برگزیدهاند؛ زیرا آنرا یگانه قرائت برتر و مطابق با لهجه فصیح قریش که قرآن بر وفق آن نازل گشته میدانستند که عرب و مسلمانان بر آن توافق دارند.
ابن شهرآشوب در کتاب خود المناقب گوید:
عاصم قرائت را از ابوعبدالرحمان سلمی فرا گرفته، که او نیز قرائت تمامی قرآن را از علی امیر مؤمنان(ع) دریافت نموده» و اضافه میکند «فصیحترین قرائات، قرائت عاصم است، زیرا از ریشه آن فرا گرفته و هر آنچه دیگران کج رفتهاند، او راه استوار را انتخاب نموده است».(۲۹)
همچنین علامه حلی در کتاب المنتهی گوید: «بهترین قرائتها نزد من، قرائت عاصم است».(۳۰)
پی نوشت ها:
- خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۸۵ق، ص۹۵.
- زرکلی، الاعلام، ۱۹۹۲م، ج۳، ص۲۴۸.
- ذهبی، سیر اعلام النبلا، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۵۶.
- ابن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۲۴۷؛ جرزی، تحبیر التیسیر، دارالفرقان، ص۱۰۹.
- سوره یونس: آیه ۳۰ .
- خوانساری، روضات الجنّات، ۱۳۴۱ق، ج۵، ص۵؛ ذهبی، سیر اعلام النبلا، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۶۰
- ذهبی، سیر اعلام النبلا، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۵۶.
- صدر، سید حسن، شیعه بنیانگذاران فرهنگ اسلام، ۱۳۸۱ش، ص۵۴۶.
- قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۲۱۳.
- صدر، سید حسن، شیعه بنیانگذاران فرهنگ اسلام، ۱۳۸۱ش، ص۵۴۶
- خویی، البیان فی تفسر القرآن، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۲۹.
- آل قیس، الایرانیون و الادب العربی، تهران، ج۱، ص۲۴.
- شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۴۸-۵۴۹.
- قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۲۱۳.
- ذهبی، سیر اعلام النبلا، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۵۹.
- خوانساری، روضات الجنّات، ۱۳۴۱ق، ج۵، ص۵
- شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۴۸-۵۴۹
- ذهبی، معرفه القراء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۰۸.
- فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «قرائت عاصم»، ج۱، ص۳۷۰۰
- جرزی، تحبیر التیسیر، دارالفرقان، ص۱۰۹.
- جزری، غایه النهایه، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۳۸۵-۳۸۶
- خویی، البیان فی تفسر القرآن، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۳۰.
- معرفت، علوم قرآنی، ص۲۳۵.
- فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «قرائت عاصم»، ج۱، ص۳۷۰۰
- ابن حجر، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۰۹.
- ابن حجر، تهذیب التهذیب، ۱۳۲۶ق، ج۵، ص۳۹.
- ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۳۵۸.
- ذهبی، معرفه القراء الکبار، ج۱، ص۲۱۰.
- ابن شهر آشوب، مناقب آل أبیطالب (علیهم السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۴۳.
- علامه حلّی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۶۴.
فهرست منابع
- ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی، تهذیب التهذیب، هند، مطبعه دائره المعارف النظامیه، چاپ اول، ۱۳۲۶ق.
- ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی، لسان المیزان، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
- ابن خیاط، خلیفه، تاریخ خلیفه بن خیاط، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب (علیهم السلام)، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
- جرزی، محمد بن محمد، تحبیر التیسیر فی قرائات العشر، عمان، دارالفرقان.
- جزری، محمد بن محمد، غایه النهایه فی طبقات القراء، مصر، دار الصحابه للتراث، ۱۴۲۹ق.
- خوانساری ،سید محمد باقر، روضات الجنّات فی احوال العلماء و السادات، ایران، ۱۳۴۱ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ۱۳۸۵ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسر القرآن، قم، موسسه احیاء الآثار الامام خویی، ۱۴۳۰ق.
- ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۱۴ق.