- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
البته انقراض فرقهای از فرقههای اسلامی میتواند دلیل بر عدم حقانیت آن فرقه باشد؛ اما لزوم عقلی بین انقراض آنها و حقانیت فرقه غیر منقرض وجود ندارد. حقانیت و عدم حقانیت دین و مذهب با معیارهای خاص خودش قابلاثبات است. در این نوشته به مطالبی در این باره بیان گردیده است.
افتراق و فرقه فرقه شدن پیروان هر دین و مذهبی از طبیعت گرایشهای پیروان یک دین بر اساس عوامل مختلف ناشی میشود. دین اسلام که آخرین دین حق و دین الهی است تا قیام قیامت پاینده است و قابل انقراض نیست. اینکه خداوند در قرآن کریم فرموده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛ ما قرآن را نازل کردیم و ما بهطورقطع نگهدار آنیم!»[۱] لازمه حفظ قرآن، حفظ اسلام است.
معناى این آیه- و خدا داناتر است- این مىشود که خداوند خطاب به پیامبر اسلام(صلیالله علیه و آله) فرموده این ذکر را تو از ناحیه خودت نیاوردهاى تا مردم علیه تو قیام نموده و بخواهند آن را بهزور خود باطل ساخته و تو در نگهداریاش بهزحمت بیفتى و سرانجام هم نتوانى، و همچنین از ناحیه ملائکه نازل نشده تا در نگهداریاش محتاج آنان باشى تا بیایند و آن را تصدیق کنند، بلکه ما آن را بهصورت تدریجى نازل کردهایم و خود نگهدار آن هستیم و به عنایت کامل خود آن را باصفت ذکریتش حفظ مىکنیم. پس قرآن کریم ذکرى است زنده و جاودانى و محفوظ از زوال و فراموشى و مصون از زیادتى که ذکر بودنش باطل شود و از نقصى که باز این اثرش را از دست دهد و مصون است از جابجا شدن آیاتش، بهطوریکه دیگر ذکر و مبین حقایق معارفش نباشد.[۲]
ازاینرو در میان فرقههای اسلامی باید فرقهای وجود داشته باشد که بر دین اسلام منطبق بوده و تا روز قیامت باقی باشد. پس در حقیقت فرقهای که منطبق بر دین اسلام است از سوی خداوند حفظ آن تضمینشده و غیرقابل انقراض است.
این مطلب که یکی از فرقهها، همان دین اسلام است در حدیث افتراق بهخوبی بیان گردیده است. از پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) در این حدیث نقلشده که فرمود: «تفترق هذه الأمه على ثلاث وسبعین فرقه کلهم فی النار إلا واحده»؛[۳] یعنی این امت به هفتادوسه فرقه تقسیم میشود همه آنها در آتشاند مگر یکی از آنها.
از امام علی(علیهالسلام) نیز نقلشده که فرمود: «تفترق هذه الأمه على ثلاث وسبعین فرقه اثنتان وسبعون فی النار و واحده فی الجنه»؛[۴] یعنی این امت به هفتادوسه فرقه تقسیم میشود هفتادودو فرقه آن اهل آتشاند و یکی اهل بهشت. بنابراین از میان فرقههای اسلامی تنها یک فرقه حق، ناجیه و اهل بهشت است و وجود فرقه ناجیه در کنار فرقههای غیر ناجیه از همان آغاز از زمان پیامبر اسلام(ص) تا روز قیامت استمرار دارد و تا روز قیامت پاینده است. اما نسبت به سایر فرقهها این تضمین وجود ندارد ممکن است منقرض شود و ممکن است سالها ادامه داشته باشد اما بهیقین میتوان گفت که بعد از ظهور امام زمان(عج) تمام فرقههای باطل از بین خواهند رفت و تنها آن فرقهای که بر اسلام منطبق است باقی خواهد ماند. در ذیل آیه «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون»[۵] حتی در تفاسیر اهل سنت به این مطلب تصریحشده است: فخر رازی از سدی نقل میکند که در هنگام خروج مهدی هیچکسی باقی نمیماند مگر اینکه داخل در دین اسلام شود.[۶]
ازآنچه بیان شد این نتیجه به دست میآید که فرقه و مذهب حق منطبق بر دین اسلام است و از میان فرقههای متعدد اسلامی تنها یک فرقه این ویژگی را دارد و همچنین این فرقه تا روز قیامت پاینده است و هرگز قابل انقراض نیست. اما سایر فرقهها یا بهخودیخود به علت نقص و ناتوانی منقرض گردیده و یا اینکه در آخرالزمان پس از ظهور حضرت مهدی(عج) منقرض میشوند.
بنابراین انقراض هر فرقهای دلیل بر بطلان آن فرقه است و فرق نمیکند این فرقه از فرقههای شیعه باشند مانند کیسانیه، فطحیه و امثال اینها و یا از فرقههای اهل سنت باشند مانند مرجئه، معتزله، جهمیه و امثال اینها. و همچنین تمام فرقههای که در زمان ظهور و خروج امام مهدی (عج) منقرضشده و از بین میروند بطلان آنها با این انقراض ثابت میگردد.
البته توجه به این مطلب ضروری است که این استدلال درباره فرقههای اسلامی که خداوند متعال حفظ اسلام را تضمین کرده و به اراده خداوند دین اسلام و شریعت آن تا روز قیامت دوام دارد صدق میکند و ادیان الهی دیگر را شامل نمیشود؛ زیرا خداوند حفظ ادیان مانند دین حضرت عیسی(علیهالسلام) و دین حضرت موسی(علیهالسلام) و.. را ضمانت نکرده ازاینرو انقراض آنها دلیل بر بطلان آنها نیست.
نویسنده: حمیدالله رفیعی
[۱] .حجر، ۹.
[۲] . طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۴۶، ترجمه: موسوى همدانى سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، چ۵، ۱۳۷۴ ش.
[۳]. مقدسی، ابوعبدالله محمد بن عبد الواحد بن أحمد الحنبلی، الاحادیث المختاره، ج۷ص۲۷۸، مکهالمکرمه، مکتبهالنهضه الحدیثه، چ۱ ، ۱۴۱۰ق، تحقیق: عبدالملک بن عبدالله بن دهیش.
[۴]. علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۲۴ ، ص ۱۴۶، بیروت، دار إحیاءالتراث العربی ، چ۲، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. تحقیق : محمد الباقر البهبودی، عبدالرحیم الربانی الشیرازی
[۵] .توبه، ۳۳.
[۶] . فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۳،: بیروت، دار الکتب العلمیه ، چ۱، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.