- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
می گویند جناب عمر فقط تهدید به سوزاندن خانه حضرت زهراء(سلام الله علیها) کرد ولی نیت خود را عملی نکرد
معرفی فاطمه زهرا (س)
فاطِمه(س) مشهور به فاطمه زهرا (۵ بعثت -۱۱ق)، دختر پیامبر اسلام(ص) و خدیجه کبری(س) و همسر امام علی(ع) است. او یکی از پنجتن آلعبا (اصحاب کساء) است که شیعیانِ دوازده امامی آنها را معصوم میدانند. امام دوم و سوم شیعیان، زینب(س) و امکلثوم از فرزندان او هستند. زهرا، بَتول، سیده نساء العالمین (برترین زن در دو عالم) از القاب وی و اُمّ اَبیها (مادر پدرش) کنیه مشهور او است. فاطمه، تنها زن همراه پیامبر(ص) در روز مباهله با مسیحیان نجران بوده است.
در چند ماه پایانی زندگی فاطمه(س) حوادث ناگواری برای او اتفاق افتاد؛ چنانکه گفته شده در این دوره هیچ کس زهرا(س) را خندان ندید. درگذشت پیامبر(ص)، ماجرای سقیفه، غصب خلافت، مصادره فدک توسط ابوبکر و خواندن خطبه فدکیه در حضور صحابه مهمترین وقایع پایانی زندگی اوست.
فاطمه(س) پس از این واقعه در بستر بیماری افتاد و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید. در کتاب الاحتجاج سخنانی نیز از او در جمع زنان مدینه که به قصد عیادت به خانهاش آمده بودند گزارش شده است که در بردارنده پارهای دیگر از مواضع حضرت و اظهار نارضایتی از مواضع مردم پس از وفات پیامبر (ص)است
پاسخ به شبهه
گیریم که چنین باشد ولی:
۱-مگر قصد بد نسبت به اهل مدینه، گناه نا بخشودنى نیست ،مگر رسول خدا قسم نخورده است که خداوند چنین کسى را در آتش ذوب خواهد کرد؛ همان طور که نمک در آب، حل مىشود.
مسلم نیشابورى در صحیحش در باب « بَاب من أَرَادَ أَهْلَ الْمَدِینَهِ بِسُوءٍ أَذَابَهُ الله » شش روایت نقل کرده است که اگر کسى قصد بدى نسبت به اهل مدینه داشته باشد، خداوند او را همانند نمک در آب، حل خواهد کرد:
عن أبی عبد اللَّهِ الْقَرَّاظِ أَنَّهُ قال أَشْهَدُ على أبی هُرَیْرَهَ أَنَّهُ قال قال أبو الْقَاسِمِ (صلی الله علیه وآله) من أَرَادَ أَهْلَ هذه الْبَلْدَهِ بِسُوءٍ یَعْنِی الْمَدِینَهَ أَذَابَهُ الله کما یَذُوبُ الْمِلْحُ فی الْمَاءِ.[۱]
هر کس قصد بدى نسبت به مردم مدینه داشته باشد، خداوند او را (در آتش) ذوب مىکند؛ همان گونه که نمک در آب حل مىشود.
شهادت حضرت زهرا
ذهبى در تاریخ الإسلام مىنویسد:
قال یزید بن الهاد، عن أبی بکر بن المنکدر، عن عطاء بن یسار، عن السائب بن خلاد، أنه سمع رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: من أخاف أهل المدینه أخافه الله، وعلیه لعنه الله والملائکه والناس أجمعین. رواه مسلم بن أبی مریم، وعبد الله بن عبد الرحمن بن أبی صعصعه، عن عطاء عن السائب، وخالفهم موسى بن عقبه، عن عطاء فقال: عن عباده بن الصامت، والأول أصح.[۲]
سائب بن خلاد مىگوید:
از رسول خدا شنیدم فرمود: هر کس مردم مدینه را بترساند خدا اورا بترساند، و بر چنین کسى باد لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم.
شهادت حضرت فاطمه
بررسی سند روایت:
یزید بن عبد الله:
او از راویان بخارى است، وابن حجر او را ثقه دانسته و از کسانى معرفى مىکند که حدیث زیاد نقل کرده است.
یزید بن عبد الله بن أسامه بن الهاد اللیثی أبو عبد الله المدنی ثقه مکثر من الخامسه.[۳]
أبو بکر بن المنکدر:
او از راویان بخارى است. و ابن حجر او را ثقه مىنامد.
أبو بکر بن المنکدر بن عبد الله التیمی المدنی ثقه.[۴]
عطاء بن یسار:
از راویان بخارى است و ابن حجر او را ثقه و داراى فضل و اهل موعظه و عبادت معرفى کرده است.
عطاء بن یسار الهلالی أبو محمد المدنی مولى میمونه ثقه فاضل صاحب مواعظ وعباده.[۵]
سائب بن خلاد:
او صحابى است و صحابه از دیدگاه اهل سنت عدالتشان قطعى است.
محمد ناصر البانى در السلسه الصحیحه مىنویسد:
[ من أخاف أهل المدینه أخافه الله ]. ( وهذا إسناد حسن ) وروی عن جابر بن عبد الله به إلا أنه لم یقل: أخافه الله وزاد: فعلیه لعنه الله وغضبه لا یقبل منه صرفا ولا عدلا. وإسناده صحیح. وقد صح الحدیث عن جابر بلفظ: من أخاف أهل المدینه فقد أخاف ما بین جنبیّ. أخرجه أحمد.
البانی، محمد ناصر (متوفای۱۴۲۰هـ)، السلسله الصحیحه (مختصره)، ج۵، ص۳۸۲، رقم ۲۳۰۴، ناشر: مکتبه المعارف – الریاض.
این روایت که اگر کسى مردم مدینه را بترساند خدا او را مى ترساند، سندش صحیح است، و از جابر نیز نقل شده است، فقط در نقل او جمله اخافه الله نیست، اگر چه جمله: پس بر او باد لعنت وخشم خدا، وجود دارد، و سندش نیز صحیح است.
وهم چنین با سند صحیح از جابر آمده است که فرمود: هر کس مردم مدینه را بترساند قلب مرا ترسانده است.
آیا کسى حق دارد که تنها یادگار رسول خدا و سیده زنان اهل بهشت را تهدید کند که خانه ات را آتش خواهم زد؟
۲- سخنان عمر نشان مى دهد که عمر از جایگاه و مقام و منزلت فاطمه در نزد خدا و رسولش آگاه بوده است از جمله در روایت زیر:
ابن أبى شیبه در المصنف مىنویسد:
حدثنا محمد بن بِشْرٍ نا عُبید الله بن عمر حدثنا زید بن أسلَم عن أبیه أسلم أَنَّهُ حِینَ بُویِعَ لأِبِی بَکْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ کَانَ عَلِیٌّ وَالزُّبَیْرُ یَدْخُلان عَلى فَاطِمَهَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) فَیُشَاوِرُونَهَا وَیَرْتَجِعُونَ فی أَمرِهِمْ، فَلَمَّا بَلَغَ ذالِکَ عُمَرُ بنُ الْخَطَّابِ خَرَجَ حَتَّى دَخَلَ عَلى فَاطِمَهَ، فَقَالَ: یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) مَا مِنَ الْخَلْقِ أَحَدٌ أَحَبُّ إِلَینا مِنْ أَبِیکِ، وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبُّ إِلَیْنَا بَعْدَ أَبِیکِ مِنْکِ، وَایْمُ اللَّهِ مَا ذَاکَ بِمَانِعِیَّ إِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَکِ أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ یُحْرَقَ عَلیْهِمُ الْبَیتُ، قَالَ فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا فَقَالَتْ: تَعْلَمُونَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِی وَقَدْ حَلَفَ بِاللَّهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَیَحْرِقَنَّ عَلَیکُمُ الْبَیْتَ، وَایْمُ اللَّهِ لَیُمْضِیَنَّ مَا حَلَفَ عَلَیْهِ فَانْصَرِفُوا رَاشِدِینَ، فِرُّوا رَأْیَکُمْ وَلاَ تَرْجِعُوا إِلَیَّ، فَانْصَرَفُوا عَنْهَا وَلَمْ یَرْجِعُوا إِلَیْهَا حَتَّى بَایَعُوا لأَبِی بَکْرٍ[۶].
هنگامى که مردم با ابوبکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند،
این خبربه عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوب ترین فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت!!!
ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند.این جمله را گفت و بیرون رفت،هنگامى که علی (علیه السلام) و زبیر به خانه بازگشتند،دخت گرامى پیامبر به علی (علیهم السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد! »
شهادت حضرت زهرا
و در عین حال چگونه به خود اجازه مى دهد که خانه آن بانوى گرامى را به آتش زدن تهدید نماید.
پی نوشت ها:
[۱] . النیسابوری، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری (متوفای۲۶۱هـ)، صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۰۰۷، ح ۱۳۸۶ کتاب الحج، بَاب من أَرَادَ أَهْلَ الْمَدِینَهِ بِسُوءٍ أَذَابَهُ الله، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.
[۲] . الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای۷۴۸هـ)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج ۵، ص ۲۶، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الکتاب العربی – لبنان/ بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۰۷هـ – ۱۹۸۷م.
[۳] . العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای۸۵۲هـ) تقریب التهذیب، ج ۱، ص ۶۰۲، رقم: ۷۷۳۷، تحقیق: محمد عوامه، ناشر: دار الرشید – سوریا، الطبعه: الأولى، ۱۴۰۶هـ – ۱۹۸۶م.
[۴] . العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای۸۵۲هـ) تقریب التهذیب، ج ۱، ص ۶۲۴، رقم: ۷۹۸۹، تحقیق: محمد عوامه، ناشر: دار الرشید – سوریا، الطبعه: الأولى، ۱۴۰۶هـ – ۱۹۸۶م.
[۵] . العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای۸۵۲هـ) تقریب التهذیب، ج ۱، ص ۳۹۲، رقم: ۴۶۰۵، تحقیق: محمد عوامه، ناشر: دار الرشید – سوریا، الطبعه: الأولى، ۱۴۰۶هـ – ۱۹۸۶م.
[۶] . إبن أبی شیبه الکوفی، أبو بکر عبد الله بن محمد (متوفای۲۳۵ هـ)، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج ۷، ص ۴۳۲، ح۳۷۰۴۵، کتاب المغازی، باب ما جاء فی خلافه ابی بکر وسیرته فی الرده، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ناشر: مکتبه الرشد – الریاض، الطبعه: الأولى، ۱۴۰۹هـ./السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر، جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، ج ۱۳، ص ۲۶۷٫/الهندی، علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین (متوفای۹۷۵هـ)، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج ۵، ص ۲۵۹، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۹هـ – ۱۹۹۸م
منبع: سایت سنت.