- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
سبک زندگی در ارتباط با نامحرم
برنامه ها و راهبردهای تغییر سبک زندگی
تغییر فرهنگ دینی و تغییر در سبک زندگی، یکی از اهداف مهم بیگانگان محسوب می شود. این تغییر، در قالب جنگ نرم و بسیار هوشمندانه طراحی و برنامه ریزی، و در برخی سطوح اجرایی شده و یا در حال اجرایی شدن است.
برنامه هایی که در آن، این نوع از سبک زندگی به تصویر کشیده می شود، در بلند مدت میتواند قبح بعضی از اعمال زشت و ناپسند از دید فرهنگ ایرانی را از بین برده و حرمت بسیاری از رابطه ها را بشکند؛ حربه ای که با کارگر افتادنِ آن، در آینده نام و بویی از سبک زندگی ایرانی-اسلامی نخواهیم دید و به گرفتاری های امروز جوامع غرب که انحطاط جامعه و خانواده در آن امری طبیعی است، دچار خواهیم شد.
حرکت های فرهنگی بیگانگان در فضاهای چند رسانه ای و سایبری؛ از قبیل، روزنامه های کثیرالانتشار ملی و محلی، سینما، تئاتر، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و هزاران عنوان دیگر؛ به نوعی اقدامات تخریبی به شمار می رود. این امکانات تبلیغی، یکی از بسترهای آسیب رسان به جامعه است. درصد قابل توجهی از خانواده هایی که از این امکانات بهره می برند از فرزندان خود در برابر این تهدیدها چندان مراقبت نمی کنند و بیشترین چالش های فرهنگی در درون این خانواده ها است.
یکی از مسئولین، مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال در این باره می گوید:” بر اساس نظرسنجی ها انجام شده، حدود ۲۰ درصد بانوان و ۱۰ درصد آقایان سبک پوشش خود را متأثر از مشاهده تصاویر مربوط به پوشش دیگر اعضای شبکه های اجتماعی، اینترنتی، سینما، تلویزیون و…انتخاب می کنند.
همه نهادهای دینی و متولیان فرهنگی وظیفه دارند؛ فرصت ها و تهدیدهای چند رسانه ای تولید شده یا در حال تولید و شبکه های اجتماعی را؛ به مخاطبان جامعه اسلامی، خانواده ها، جوانان و نوجوانان معرفی کنند تا افراد ضمن استفاده از آنها، از آسیب های عمومی و احتمالی در امان بمانند. بیراه نرفته ایم که برخی از مولدان چند رسانه ای، با امکانات پیشرفته و جذاب به دنبال تغییر سبک زندگی دینی و اسلامی، به شیوه غیر دینی و سبک زندگی غربی گام بر می دارند. و هدفشان، تغییر اعتقاد دینی و ملی و سبک زندگی است.
از آنجایی که مبنای نظام و کشور ما اسلامی و دینی است، و نظام اسلامی بر دین مردم استوار است، دشمنان ما به دنبال ترویج بدحجابی و مفاسد اخلاقی و اجتماعی، هستند تا پایه نظام را سست کنند. ترویج بدحجابی، بی بندوباری، ابتذال و…؛ از جمله ابزارهای جدی بدخواهان دین و معنویت، در مقوله جنگ نرم است. هدف نهایی این است که حکومت اسلامی در بین مردم پشتوانه دینی نداشته باشد.
حجاب و پوشش در ادیان
بر اساس منابع دینی، حجاب و پوشش در ادیان ابراهیمی(اسلام، یهود و مسیحیت) یک اصل مشترک است. از طرف دیگر، اکثر روشنفکران و صاحب نظران در تمام اعصار، معتقدند، حجاب، مایه صلابت روح زن است و حجاب گوهر زن است. با این اوصاف، چرا زنان جامعه اسلامی، زیبایی کاذب ناشی از بدحجابی را یکی از اصول زندگی خود می دانند؟
عدهای مدعی هستند که مقوله حجاب، یک امر انفرادی است و ربطی به جامعه ندارد. از همین رو در عرصه سینما و نمایش و خودنمایی اعتقاد به حضور شبه مانکنها در این عرصه دارند. و با ارائه برنامه مدون و منسجم اقدام به رواج بدحجابی، الفاظ نامناسب و شوخی های زننده می کنند به گونه ای که در زندگی روزمره نیز، بدحجابی و. ..عادی و امری معمولی تلقی شود.
نظریه روانشناسان
طبق نظرسنجی های انجام شده و مطابق نظر روانشناسان، زنان و دخترانی که با لباس های رنگارنگ و به اصطلاح مد روز و آرایشهای تند و آن چنانی وارد جامعه می شود و خود را در مقابل دیدگان مردان نامحرم و بیگانه قرار می دهند، از نوعی بیماری روحی و روانی رنج می برند و به دنبال مطرح کردن خود میباشند.
به طور طبیعی بعضی زنان باور نادرستی نسبت به خود دارند و به نوعی خود را از قافله عقب می دانند. بنابراین برای جبران این ورشکستگی درونی و پر کردن خلأ عاطفی خویش، به روشهایی چون: خودآرایی و خودنمایی در قالب پوشیدن لباس های مبتذل، آرایش و رنگ آمیزی، استفاده از انواع و اقسام وسایل آرایش روی می آورند آنها گمشده خود را از این طریق پیدا می کنند، و با این نوع اقدامات و حرکات، نه تنها خود را نابود کرده بلکه جامعه را به ورطه فساد اخلاقی می کشانند.
برخی زنان که از ارزش های انسانی بویی نبردهاند، در تلاشند تا زیبایی و جاذبه های طبیعی زنانه خویش را به دیگران نشان دهند و از این طریق به کمبودها و عقده های درونی خویش پاسخی داده باشند.
زنانی که همچون یک تابلوی زیبای نقاشی در معرض دید بینندگان بیمار قرار میگیرند، نه تنها نمیتوانند خریدار واقعی برای زیباییهای طبیعی خود به دست آورند، بلکه روز به روز مورد نفرت افراد جامعه قرار میگیرند و مردم متدین از آنها فاصله میگیرند، اگرچه ممکن است برخی افراد به آنها لبخند بزنند و آنها را به میهمانی و حضور در جشنواره به اصطلاح تقدیر و تقدیم جایزه سیمرغ بلورین، اسکار و… دعوت کنند؛ ولی اگر زنی در معرض تماشای هزاران نامحرم قرار گیرد و اگر خود را با طلا و نقره هم بپوشاند، باز هم نمیتواند، مقام و منزلت از دست رفته خویش را به دست آورد.
لباس های فاخر و گرانبها هرگز نمیتواند برای زنان، ارزشآفرین باشد، ارزش آفرینی را باید در مقوله حجاب بررسی کرد. در اینجا لازم است به بحث روابط دو جنس مخالف و بیان نظریات بایدها و نبایدهای روابط و پوشش، پرداخته شود.
روابط زن و مرد[۱]
در خصوص روابط دو جنس مخالف، دیدگاههای افراطی و تفریطی وجود دارد. برخی آن را تا حد روابط خواهر و برادر بالا برده و بر اساس آن، بیشترین آزادی را در این گونه ارتباطات روا می دانند. برخی دیگر به طور مطلق هر گونه ارتباط با غیر همجنس را ناصحیح قلمداد می کنند.
در این میان، اسلام دین تعادل است و افراد جامعه اسلامی را به رعایت حد اعتدال در امور فراخوانده است: «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاس؛[۲] همان گونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانه ای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط) تا بر مردم گواه باشید.»
از سوی دیگر، خداوند متعال با حکمت خویش، مناسبات و روابط انسانی و از جمله روابط با جنس مخالف را به صحیح ترین وجه ممکن ترسیم کرده است. از آنجا که ارتباط با نامحرم در قالب رفتارهایی چون نگاه، گفتگو و تماس بدنی متصور است، مباحث این بخش متمرکز بر این موارد خواهد بود.
نگاه
نگاه به تصاویر، افراد و یا مناظری که باعث تحریک شهوت می شود و انسان را از یاد خدا غافل می کند، از نظر خداوند متعال ممنوع دانسته شده و زنان و مردان با ایمان موظف شدهاند که چشم خود را از دیدن چنین صحنههایی فرو بندند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِم…وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِن؛[۳] به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند… و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند.» چشم پوشی از نگریستن به چنین دیدنیهایی، تأثیرات ارزشمندی همچون موارد زیر دارد:
زدودن زمینه شهوترانی
چشم پوشی از نگریستن به نامحرم، زمینه طغیان شهوت را از بین می برد. به همین دلیل امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید: «نِعْمَ صَارِفُ الشَّهَوَاتِ غَضُّ الْأَبْصَار؛[۴] فرو افکندن چشمان از گناه، چه بازدارنده خوبی از شهوات است.» و نیز فرمودند: «لیس یزنی فرجک إن غضضت طرفک»[۵] اگر نگاهت را مهار کنی، دامنت به زنا آلوده نمی شود.
البته همچنان که مهار چشم از نگریستن به نامحرم زمینه ساز مهار شهوت است، خودداری از مشاهده امور مرتبط با آن مانند لباس هم، زمینه چشم پوشی از مشاهده وی را فراهم می کند. چنانچه حضرت مسیح (علیه السلام) می فرماید:
«لَا تَکونَنَّ حَدِیدَ النَّظَرِ إِلَی مَا لَیسَ لَک فَإِنَّهُ لَنْ یزْنِی فَرْجُک مَا حَفِظْتَ عَینَک فَإِنْ قَدَرْتَ أَنْ لَا تَنْظُرَ إِلَی ثَوْبِ الْمَرْأَهِ الَّتِی لَا تَحِلُّ لَک فَافْعَل؛[۶] نباید به چیزی که بر تو روا نیست، خیره نگاه کنی، زیرا تا وقتی که چشمت را حفظ کنی هرگز دچار زنا نمیشوی، و اگر توانستی به لباس زنی که نامحرم است نگاه نکنی، نگاه نکن.»
آسودگی خاطر
از آن جا که شخصی که صحنههای تحریککننده را میبیند، لزوماً به مشاهدههای خود نمیرسد، ولی نسبت به آنچه دیده دل مشغولی پیدا می کند، خاطری آشفته و پریشان خواهد داشت. در مقابل، کنترل نگاه، خاطری آسوده را برای فرد به ارمغان می آورد. از این رو، امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید: «مَنْ غَضَّ طَرْفُهُ أَرَاحَ قَلْبَه؛[۷] کسی که چشم (از محارم) فرو بندد، دل خویش را راحت کرده است.»
چشیدن طعم ایمان
توفیق چشیدن طعم ایمان و بندگی را به انسان عنایت می کند. حدیث امام صادق (علیه السلام) ناظر به همین مطلب است که می فرماید: «النَّظْرَهُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ مَنْ تَرَکهَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا لِغَیرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ إِیمَاناً یجِدُ طَعْمَه؛[۸] نگاه تیری از تیرهای مسموم شیطان است. هر کس آن را صرفاً برای خدا ترک نماید، خداوند به او ایمانی عطا می کند، که طعمش را خواهد چشید.»
هر چند چشم پوشی از نگاه حرام، حتی بدون انگیزه الهی نیز مانع ارتکاب گناهانی چون زنا می گردد و حسرت و اندوه را از انسان سلب می کند؛ اما زمانی به تقویت ایمان و بندگی منجر می شود که انگیزه جلب رضایت خداوند، تنها انگیزه فرد محسوب شود.
به دلایل فوق، کنترل و مهار نگاه، فرد را از افتادن در ورطه نابودی و هلاکت باز می دارد. امام علی (علیه السلام) در روایت زیر به این حقیقت اشاره کردهاند: «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ قَلَّ أَسَفُهُ وَ أَمِنَ تَلَفَه؛[۹] آن کس که دیده بپوشد، کمتر تاسف میخورد و از هلاکت نیز ایمن می گردد.»
گفتگو
سخن گفتن با نامحرم نیز از جمله مواردی است که میتواند زمینه برخی انحرافات جنسی را در بین افراد فراهم کند. از سوی دیگر، گاه صحبت کردن با جنس مخالف اجتناب ناپذیر می شود. از این رو، لازم است با رعایت مواردی که در پی میآید، آثار منفی این گونه گفتگوها به حداقل برسد.
به کارگیری محتوای پسندیده
از آداب اسلامی در گفتگو با نامحرم آن است که از محتوای پسندیده در مکالمات استفاده و از به کارگیری مطالب مرتبط با تمایلات غریزی اجتناب شود.
در داستان حضرت یوسف (علیه السلام) در قرآن کریم آمده است که زلیخا و زنان مصر باب مراوده را با یوسف گشودند. آن حضرت که متوجه خطر این مراوده و بیان سخنان تحریکآمیز شد، از خداوند این گونه مدد خواست: «قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنی إِلَیهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ وَ أَکنْ مِنَ الْجاهِلینَ؛[۱۰] گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوی آن میخوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانی، بسوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!».
از این آیه استفاده می شود که طرح چنین مطالبی در گفتگو با نامحرم تا آنجا خطرناک است که یوسف (علیه السلام) نیز با آن مقام طهارت و قداست، از آن بیمناک بوده و حاضر می شود با رفتن به زندان، خود را از چنین موقعیتی خلاصی بخشد.
پرهیز از شوخی با نامحرم
شوخی کردن با نامحرم، حریم میان آنها را کمرنگ نموده و احتمال وقوع گناه را در بین آنان تقویت می کند، اولیای دین افراد را از مزاح با نامحرم برحذر داشتهاند. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز نقل شده است که فرمود: «مَنْ فَاکهَ امْرَأَهً لَا یمْلِکهَا- حُبِسَ بِکلِّ کلِمَهٍ کلَّمَهَا فِی الدُّنْیا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛[۱۱] کسی که با زن نامحرمی مزاح کند، به ازای هر کلمهای که با او سخن گفته، هزار سال در دوزخ حبس می شود.
ابابصیر، از شاگردان امام صادق (علیه السلام) می گوید در کوفه به زنی قرآن میآموختم و روزی اتفاق افتاد که با او مزاح کردم. هنگامی که در مدینه به محضر امام باقر (علیه السلام) وارد شدم، مرا سرزنش کرد و فرمود: «مَنِ ارْتَکبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یعْبَأِ اللَّهُ بِهِ -أَی شَی ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ- فَغَطَّیتُ وَجْهِی حَیاءً وَ تُبْتُ- فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُد؛[۱۲] کسی که در خلوت مرتکب گناه شود، خدا به او اعتنا نمی کند. چه چیزی به آن زن گفتی؟- از خجالت چهره خود را پوشاندم و توبه کردم- حضرت فرمود: دیگر تکرار مکن.»
پرهیز از فروتنی در گفتگو
علاوه بر آن که لازم است محتوای مطالبی که بین دو جنس مبادله می شود، پسندیده باشد، همچنین ضرورت دارد که افراد لحن کلام خود را به گونه ای قرار دهند که از ایجاد هر گونه تحریک، تطمیع و وسوسه در مخاطب جلوگیری شود. خداوند متعال به همسران پیامبر می فرماید: «یا نِساءَ النَّبِی لَسْتُنَّ کأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفا؛[۱۳] ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه ای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید.»
اختصار و اکتفا به حد ضرورت
حضرت موسی (علیه السلام) از مصر خارج شد و به مدین رسید، جمعی از مردان را مشاهده کرد که دور چاه آبی حلقه زده و برای دامهای خود، از آن آب میکشند. کمی دورتر دو زن را مشاهده کرد که تنها از گوسفندانشان مراقبت میکردند.
حضرت موسی (علیه السلام) که از رفتار آنان تعجب کرده بود، پرسید: «ما خَطْبُکما؛ کار شما چیست؟» (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟!) آنان پاسخ دادند: «لا نَسْقی حَتَّی یصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیخٌ کبیرٌ»[۱۴] ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند؛ و پدر ما پیرمرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.)
روشن است که این مکالمه در نهایت ایجاز صورت گرفته و هیچ کلام زایدی مطرح نشده است. حتی هنگامی که آن حضرت گوسفندان آنان را سیراب کرد، بدون گفتن کلمهای از آنان فاصله گرفت و به جایگاه خویش بازگشت «فَسَقی لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّل»[۱۵] موسی برای (گوسفندان) آن دو آب کشید؛ سپس رو به سایه آورد. این امر نشان می دهد که رعایت اختصار و میزان ضرورت، از شاخصهای گفتگوی مطلوب با نامحرم است.
پی نوشت ها
۱- مباحث این بخش از کتاب همیشه بهار، نوشته آقای احمد حسین شریفی، گرفته شده است.
۲- بقره، آیه ۱۴۳؛
۳- نور، آیات ۳۰ و ۳۱؛
۴- تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۶۰؛
۵- مشکینی، علی، تحریر المواعظ العددیه، ص ۱۰۹؛
۶- ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۶۲؛
۷- تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۶۰؛
۸- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۸؛
۹- تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۶۰؛
۱۰- سوره یوسف، آیه ۳۳؛
۱۱- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۳۶۳؛
۱۲- همان، ج ۴۶، ص ۲۴۷؛
۱۳- احزاب، آیه ۳۲؛
۱۴- قصص، آیه ۲۳؛
۱۵- همان، آیه ۲۴؛
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه