تاثیرات و کارکردهای مثبت تلویزیون بر کودکان و نوجوانان

تاثیرات و کارکردهای مثبت تلویزیون بر کودکان و نوجوانان

۱۳۹۵-۰۱-۱۵

286 بازدید

اشتراک‌گذاری در ایتا اشتراک‌گذاری در بله اشتراک‌گذاری در سروش کپی کردن لینک

تلویزیون، پدیده ای است عجیب که چندی است وارد زندگی انسان ها شده و به گونه ای معجزه آسا، تقریباً همه خانه ها را اشغال کرده است؛ چنان که توجه بیشتر اندیشمندان حوزه کودک و نوجوان را به خود معطوف داشته است. به همین دلیل، گروهی از پژوهشگران، به تاثیر منفی تلویزیون بر کودکان و نوجوانان باور داشته و آن را وسیله ای برای نابودی جامعه انسانی می دانند. در مقابل، گروهی دیگر، به کارکردهای مثبت تلویزیون اعتقاد داشته و آن را وسیله ای برای سرعت بخشیدن و بالا بردن توانمندی های این گروه سنی محسوب می دارند.

در این مقاله، ضمن اشاره ای کوتاه به قابلیت های تلویزیون و برنامه های کودکان و نوجوانان، برخی از تاثیرات و کارکردهای مثبت تلویزیون بر کودکان و نوجوانان از جمله پرکردن اوقات فراغت، جامعه پذیری و یادگیری، را مورد بررسی قرار می دهیم. در این مقاله، سعی شده است رابطه تلویزیون و کودک و برخی از جنبه ها و کارکردهای مثبت تلویزیون بر کودک مورد بررسی قرار گیرد و در پایان، اشاره ای کوتاه بر چشم انداز تلویزیون و کودک داشته باشد.

قابلیت های تلویزیون

کسی نمی تواند مدعی شود که تلویزیون برای کودکان، صرفاً خوب یا بد است. برای برخی کودکان در برخی شرایط، برخی برنامه های تلویزیونی، زیانبخش است اما برای سایر کودکان در همان شرایط یا برای همان کودکان در شرایط دیگر، شاهد سودمندی و کارکردهای مثبت تلویزیون هستیم. برای بیشتر کودکان در اغلب شرایط، بیشتر برنامه های تلویزیون خنثاست و زیان و سود خاصی ندارد؛ زیرا تلویزیون هم مثل دیگر مصنوعات بشری، کارکردهای سه گانه در دو بُعد آشکار و نهان دارد:

۱-کارکردهای مثبت (نهان و آشکار)؛

۲-کارکردهای منفی (نهان و آشکار)؛

۳-کارکردهای خنثا (نهان و آشکار).

با توجه به این تقسیم بندی، تلویزیون، نه صرفاً عاملی است که زندگی طبیعی انسان ها را به خطر اندازد و نه وسیله ای است مطلقاً برای پیشبرد اهداف بشر. در این زمینه، دیوید سالکید در گفتگو با مجله لایف می گوید:

من روشنفکری هستم که نگران تلویزیون است. برخی چیزهای خوب در آن است. این چیزهای خوب مثل جزایری مرجانی در اقیانوسی از زباله هستند… تلویزیون مرا دیوانه کرده است؛ چرا که واقعاً دوستش دارم، در حالی که چیز کثیفی است؛ مثل زن بسیار زیبایی که نفرت انگیز به نظر می رسد. تنها (راه) درست کردن آن (تلویزیون)، تهذیب گروهی است که تلویزیون را اداره می کنند.۱

قدرت تلویزیون

تلویزیون از یک سو، رسانه ای است که همه قوای ادراکی انسان (عقل، خیال و وهم) را تحت تأثیر قرار می دهد و این می تواند یکی از کارکردهای مثبت تلویزیون باشد اگر به درستی بکار رود. از این رو، یکی از ویژگی های متمایزکننده تلویزیون، کیفیت و جذابیت آن است. این ویژگی، جزو جدا ناشدنی این رسانه است. تمرکز و توجه چشم و گوش را می طلبد، توجه را به حرکت در یک فضای کوچک معطوف می کند.

این جعبه جادویی کنار میز غداخوری و یا هر جایی که مناسب تر تشخیص داده شود، قرار داده می شود. استفاده کننده از تلویزیون به بیرون رفتن از خانه و تهیه بلیط نیاز ندارد، بدون آنکه از صندلی خود بلند شود، می تواند با استودیو، صحنه های نمایش و دوربین های خبری در دور دست ها ارتباط دیداری و شنیداری برقرار کند.۲

همچنین تلویزیون، تصاویری پویا به شکل نمادین، همراه با زبان و صدا و موسیقی منتقل می کند. از این رو، کلیه شرایط لازم برای توجه و جذب در این رسانه فراهم آمده است و این ویژگی، تلویزیون را به قدرتمندترین رسانه جمعی از سایر رسانه ها متمایز می کند.

بنابراین، از طریق تجربه کردن روش نمادینی که رسانه های گوناگون را از یکدیگر متمایز می کند، کودکان این امکان را به دست می آورند تا آن دسته از مهارت های لازم فکری را کسب کنند که موجب می شود با تأثیر بیشتری از طریق آن رسانه ها یاد بگیرند. یادگیری از طریق رسانه ها، بستگی به پرورش کافی رفتارهای مربوط به مهارت های کلی و نیز مهارت هایی دارد که برای استفاده از رسانه ای خاص به شکل ویژه مورد نیاز است. از سوی دیگر، تلویزیون وسیله ای برای بمباران اطلاعات است، و همین دو علت تأثیرات تلویزیون بسیار عمیق و ماندگار است.۳

قابلیت های کودک

«کودک»، به فردِ دارای سنین بین ۲، ۵ تا ۱۲ ساله گفته می شود. بنابراین، با توجه به این شرایط سنّی:

۱-کودک نسبت به تلویزیون، هم فعّال است و هم منفعل. کودک نسبت به تلویزیون این توانایی را دارد که گزینشی برخورد کند. البته هر قدر کودک بزرگتر می شود، این ویژگی بارزتر می گردد.۴

۲-ذهن انسان در دوران کودکی و نوجوانی، کاملا تأثیرپذیر است و به راحتی شرطی می شود.

۳-اولین تجربه مستقیم کودک با تلویزیون، عموماً از دو سالگی شروع می شود؛ ابتدا به صورت تقلیدی، بعد به صورت اختیاری و در نهایت، در سه سالگی انتخابگر می شود.

۴-سن ۲ تا ۵ سالگی، میانگین سن تماشای منظّم در کودکان است.

۵-در سن ۶ سالگی، کودک معمولا با تمامی رسانه های سمعی و بصری آشنا می شود و دلبستگی و ارجحیتی قوی در مورد برنامه های تلویزیونی در وی ایجاد می گردد.

۶-توجه کودک به صفحه تلویزیون، نه پیوسته است و نه منفعل. میزان توجهی که کودکان حاضرند به هر برنامه مبذول دارند بطور مستقیم، بستگی دارد به اینکه سمعی ـ بصری بودن آن، معنای خاصی برایشان داشته باشد و یا زمان کافی در اختیار آنها قرار بگیرد تا معنا و مفهوم مورد نظر را جذب کنند. از این نگاه، شکل برنامه ها اهمیت بسیاری دارد.۵

۷-برخی از عواملی که موجب می شوند توجه کودک دوباره به صفحه تلویزیون برگردد عبارتند از: ۱-آشنایی قبلی با صداها یا موسیقی، در صورتی که آنچه اتفاق می افتد از نظر بصری نیز مورد علاقه واقع شود. ۲-تغییر بلندی و کوتاهی صدا؛ ۳-صدای بچه ها؛ ۴-جلوه های ویژه صدا؛ ۵-صداهای غیرعادی؛ ۶-خنده؛ ۷-صدای زنانه؛ ۸-موسیقی های گوناگون.۶

با توجه به نکات مزبور، می توان گفت: مدت قریب ده سال از دوران ارزشمند عمر برای تماشای برنامه های تلویزیونی، آن هم با شگردهایی که صاحبان قدرت، میزان تأثیرگذاری بر کودک را به شدت افزایش می دهند، زمان بسیار زیادی است تا کودک طی این زمان، به آنچه آنها می خواهند، مبدّل گردد.

ایدئولوژی حاکم بر تلویزیون

تلویزیون به عنوان وسیله ای برای شکل دادن افکار عمومی، با زیر پوشش قرار دادن معضلات اجتماعی و مسائل مربوط به سیاست داخلی و خارجی و همچنین با عرضه برنامه های تفریحی و نمایشی اش، نقش خود را می نمایاند، بدون توجه به نوع برنامه ای که از آن پخش می شود؛ مجله های خبری، موسیقی ها، مسابقه های تلویزیونی، نمایش مجموعه ها و مانند آن.

این وسیله ارتباطی در هر حال، ملزم به ارائه یک پیام ایدئولوژیک است. تعدّد و گوناگونی روش ها و فنونی که به وسیله برنامه سازان به کار گرفته می شود در واقع بیانگر مجموعه ای از اصول و گرایش های ایدئولوژیک حاکم بر تلویزیون و یا به تعبیر دیگر، مبیّن آن وظایف اصلی است که در زمینه ایدئولوژی از سوی طبقه حاکم بر تلویزیون تعیین می شود. این ایدئولوژی منعکس کننده وضع ملّی، فرهنگی و سیاسی خاص هر کشور است.۷

برای مثال، ایدئولوژی حاکم بر تلویزیون های غرب، سرمایه داری است که آن را به عنوان یک نظام و روش زندگی ارج نهاده است و تمام فعالیت ها، نه تنها تلویزیون، بلکه تمام رسانه ها باید در این زمینه باشند. در تاریخ آمریکا، بارها مشاهده شده که کسانی که حتی کوچکترین بی توجهی به این ایدئولوژی حاکم داشته اند، دچار ورشکستگی شده اند. بنابراین، این یک قانون کلی است.

در کشور ما نیز ایدئولوژی حاکم بر تلویزیون، باید از نظام حاکم ـ یعنی نظام جمهوری اسلامی ـ اتخاذ شده باشد و جهت گیری آن در راستای تقویت دین باشد. از این رو، متولّیان رسانه ها، بخصوص تلویزیون، باید تخصص، تعهد و تدیّن داشته باشند. این مسئله را می توان یکی از ویژگی ها و کارکردهای مثبت تلویزیون دانست.

چشم انداز

اگر از تلویزیون به یک «دانشگاه عمومی» تعبیر شود که همه اقشار جامعه را از هر طیف سنّی که باشند زیر پوشش قرار می دهد، سخن گزافی نیست و این نیز می تواند به عنوان یکی از کارکردهای مثبت تلویزیون تلقی شود. از این رو، لازم است برای جهت دهی به برنامه های آن، هر چه بیشتر سرمایه گذاری شود.

در نظام جمهوری اسلامی، به دلیل حاکم بودن احکام الهی بر این نظام، نباید تلویزیون به عنوان یک منبع درآمدزا محسوب شود. اگر چنین تفکری بر این رسانه مهم حاکم شود ـ هرچند برای جبران کمبود هزینه های لازم ـ بر کارکردهایی که انتظار می رود یک رسانه در نظام اسلامی داشته باشد، اثر منفی خواهد گذاشت.

شاید یکی از آفت های مهمی که در کشور ما در کمین این رسانه نشسته و کارکردهای مثبت تلویزیون و رسانه ملی را تهدید می کند، مبحث به وجود آمدن تلویزیون های خصوصی است. «قدرت طلبی» و «سرمایه داری»، دو زنجیر بزرگی هستند که بسیاری از انسان های بزرگ و کوچک را به اسارت کشیده اند. بنابراین، احتمال اینکه برخی افراد سرمایه دار و قدرت طلب، متولّی این امر شوند، زیاد است و به فرض اینکه برخی از آنان از قدرت طلبی و سرمایه داری مبرّا باشند، در گوشه و کنار افرادی وجود دارند که جهت و سوی این رسانه قدرتمند را به جهت های مطلوب خود معطوف نمایند؛ در اینصورت کارکردهای مثبت تلویزیون، با چالشی جدی مواجه می شود.

بنابراین، به احتمال قوی، متولّیان این امر آگاهانه یا ناآگاهانه اسیر این زنجیرها می گردند. از این رو، به نظر می رسد این تفکر خطر بزرگی را در خصوص کارکردهای مثبت تلویزیون به دنبال دارد که نباید از آن غافل ماند. اکنون با توجه به مقدّمات مذکور، از میان کارکردهای چندگانه، فقط برخی از کارکردهای مثبت تلویزیون که اهمیت بیشتری دارند، ذکر می شوند:

کارکردهای مثبت تلویزیون

۱-پرکردن اوقات فراغت کودک

فعالیت اصلی کودک پیش از مدرسه بازی، و پس از مدرسه درس است. طبیعی است که کودک از بازی و درس خسته می شود و نیازمند یک فعالیت جانبی می گردد تا اوقات خالی از فعالیت اصلی را پر کند و خستگی های خود را برطرف کند. تلویزیون یکی از بهترین چیزهایی است که می تواند اوقات فراغت کودک را پر کند.۸ کارکردهای مثبت تلویزیون، می تواند عاملی ارزشمند در مدیریت اوقات فراغت کودکان و نوجوانان باشد.

تلویزیون می تواند ابزاری ارزشمند نه تنها برای مشغول کردن کودکان باشد، بلکه اگر به وسیله مدیریتی هدفمند با برنامه ریزی صحیح اداره شود، می تواند با کارکردهای پنهان زیادی که دربردارد، به عنوان وسیله ای سازنده، به خوبی اوقات خالی آنان را پر کند. بسیاری از نظرسنجی ها نشان می دهد که وقت گذرانی، یکی از مهم ترین دلایل تلویزیون تماشا کردن کودکان است.۹

برخی از اندیشمندان با طرح پرسش های غیرمستقیم از کودکان و ربط دادن پاسخ آنها به رفتارشان، به این نتیجه رسیده اند که دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان، دست کم، به سه دسته بزرگ تقسیم می شوند. اولین دسته از این دلایل که حجمی چندین برابر دسته دوم دارد، شامل گذراندن اوقات فراغت است.

کودکان وقتی با این هدف به تماشای تلویزیون می نشینند، به احتمال، بیشتر خواهان برنامه های شاد و سرگرمی های ساده و پرهیجان هستند. در این مرحله، کمترین توجه به برنامه های آموزشی بوده و آرامش بخش ترین برنامه ای که موجب افزایش احساس خوش بینی و امنیت خاطر مخاطبان می شود، برنامه های خانوادگی است.۱۰

به دلیل آنکه اوقات فراغت برای همه انسان ها، بخصوص کودکان، باید پاسخگوی بسیاری از نیازها باشد، این کارکردهای مثبت تلویزیون تا وقتی می تواند مفید باشد که جایگزینی برای همه فعالیت های جنبی کودک نگردد.

۲-تلویزیون و اجتماعی شدن

زندگی اجتماعی، دارای شاخص ها و نمادهایی است. بدون شناخت نمادهای اجتماعی، نمی توان در اجتماع زیست. در واقع، مقدّمه زندگی اجتماعی، «اجتماعی شدن» است. تولّد کودک، مقارن با اجتماعی شدن اوست. به همان نسبت که کودک رشد می کند، باید همزمان رشد اجتماعی نیز داشته باشد؛ زیرا رشد، پرورش و جامعه پذیری سه ماهیت همراه در وجود کودک است. کودکی یعنی سال هایی که انسان راه و رسم زندگی را می آموزد.

اولین جایی که کودک، اجتماعی شدن را می آموزد، خانواده است.۱۱ ولی توان خانواده برای پاسخگویی به این نیاز بزرگ، ناچیز است. گرچه مدرسه در کنار خانواده تا اندازه ای خانواده را در این راه یاری می کند، ولی به دلیل آنکه نیاز کودک، فراتر از این حد است، باز هم این کمبود به وضوح مشهود است؛ ولی کارکردهای مثبت تلویزیون در این زمینه کارگشاست و این رسانه، به خاطر برنامه های فراگیر و متنوّع، بهترین وسیله ای است که می تواند این نیاز کودک را برطرف کند؛ زیرا تلویزیون، واسطه ای فراگیر است که در دسترس همه کودکان قرار دارد.

کودکان از طریق تلویزیون، درباره خود، زندگی خود، چگونگی رفتار در شرایط گوناگون، و چگونگی برخورد با مشکلات خانوادگی و شخصی، چیزهای زیادی می آموزند و این اجتماعی شدن از طریق تلویزیون با توجه به ویژگی های تلویزیون و کودک، از هر چیزی نافذتر است.۱۲

همانگونه که اشاره شد، یکی از کارکردهای مثبت تلویزیون، کمک به اجتماعی شدن کودکان و نوجوانان است. در ادامه به برخی از جنبه های اجتماعی شدن کودکان اشاره می کنیم:

۱-درک نقش جنسیتی

جنسیت، دربرگیرنده مجموعه ای از مفاهیم و باورهاست درباره اینکه ما چگونه فردی هستیم، چگونه ویژگی ها و شخصیت خود را به نمایش بگذاریم، چگونه با دیگر مردم رفتار کنیم، و چگونه باید باشیم؟

جامعه، از مردان و زنان انتظارات خاصی دارد و این انتظارات در مورد هر دو جنس، مشابه هم نیست. بنابراین، بطور اساسی برای مردان ویژگی های خاصی در نظر گرفته می شود و برای زنان نیز ویژگی های دیگری تعیین می شود و این، بدان معنا نیست که هرگز نمی توان بین دو جنس با ویژگی های خاص، اثر یا الگوی رفتاری مشابه یافت.

پرورش این عقاید در اذهان کودک، از طریق فرایند یادگیری صورت می گیرد. این نوع یادگیری، جنبه ای از یادگیری اجتماعی محسوب می شود که برای پرورش افرادی سازگار شده اند که بتوانند در بزرگسالی، خود را با هنجارهای اجتماعی به خوبی وفق دهند. با وجود این، یکی از کارکردهای مثبت تلویزیون می تواند شکل دادن اصولی این ایده ها درباره جنسیت ها باشد.

علاوه بر اینکه برخی از روانشناسان کودک معتقدند: زمان ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی، دوره درک جنسیت کودک است. این دوره سنّی کودک تقریباً منطبق بر زمانی است که کودک بطور منظّم با تلویزیون رابطه برقرار می کند. بنابراین، کودک در این دوره زمانی به سرعت و به راحتی نقش های جنسیتی را از تلویزیون می آموزد و به صورت عملی در فعالیت های خود به کار می برد.۱۳

۲-انتخاب شغل

مسیر واقعی انتخاب کار یا حرفه ممکن است با توجه به قابل رؤیت بودن شغل های خاصی که در قلمرو عمومی، بخصوص از طریق رسانه های عمومی از جمله تلویزیون میسّر می شود، شکل گیرد. تلویزیون باورهای قالب بندی شده شغلی در کودک ایجاد می کند که این می تواند کوتاه مدت یا بلندمدت باشد.۱۴

۳-نقش های خانوادگی

در سال های اخیر، زندگی خانوادگی، بخصوص در جوامع غربی، به شکل بنیادین دگرگون شده است. با تغییراتی که به وجود آمده است، می توان انتظار داشت که مفهوم خانواده نیز دگرگون شود.۱۵ بی شک، یکی از کارکردهای مثبت تلویزیون، می تواند شکل دهی به باورهای کودکان درباره نهاد مقدس خانواده و زندگی خانوادگی، باشد.

تلویزیون خانواده های نمونه را برای بینندگان از جمله کودکان معرفی می کند و بر ارزش های خاصی تأکید می ورزد یا برخی از مسائلی که برای اعضای خانواده (دختران و پسران) مهم هستند، به بینندگان ارائه می کند. در این میان، کودک نقش های خانوادگی خود را در خلال برنامه های تلویزیون می یابد. بنابراین، تلویزیون به یک معنا، نمایش دهنده خانواده و نقش های خانوادگی (نقش مادری، پدری، خواهری، برادری و روابط بین آنها) است که کودک آنها را می آموزد.۱۶

۴-معلومات عمومی

بیشتر بینندگان در اتاق جرّاحی، دادگاه، پاسگاه پلیس، زندان یا اتاق هیأت مدیره مؤسسه ای نبوده اند؛ اما درباره هر یک از اینها اطلاعاتی دارند. بیشتر چیزهایی که درباره این موارد می دانند از طریق تلویزیون به دست آورده اند. اطلاعاتی که کودکان از طریق صفحه تلویزیون کسب می کنند، شاید کمتر از اطلاعات بزرگترها نباشد، با این تفاوت که کودکان، تجربه ای کمتر از بزرگسالان نسبت به زندگی دارند و به تبع آن، ممکن است راحت تر به وسیله چیزهایی که در تلویزیون می بینند، فریب بخورند.

در تحقیقی مشخص شده است که نیمی از کودکان ۵ ساله مورد پرسش نمی دانستند بازیگران، شخصیت های تلویزیونی را می سازند، در ۸ سالگی بیش از ۳/۲ کودکان و در ۱۱ سالگی تقریباً همه کودکان این حقیقت ابتدایی را درمی یابند.۱۷

۵-سیاسی کردن

تماشای منظّم تلویزیون، خواسته یا ناخواسته در کودک یک چارچوب فکری ـ گرایشی ایجاد می کند که در کنار دیگر مسائل، می تواند زندگی سیاسی آینده او را شکل دهد.

از این رو، این حوزه تأثیرگذاری به شدت مورد توجه سیاستمداران قرار گرفته است، تا جایی که هیتلر در سخنرانی های خود، چنین می گوید: هنگامی که یکی از مخالفان اعلام می کند: «من در کنار شما قرار نخواهم گرفت»، من به آرامی به او می گویم: فرزند شما هم اکنون به ما تعلّق دارد. شما چه هستید؟ شما درمی گذرید، اما فرزندان شما اکنون در اردوی جدید قرار دارند. در زمانی کوتاه، آنها هیچ چیز دیگری را بجز این اجتماع جدید نخواهند داشت.۱۸

او در جایی دیگر می گوید: ما تزریق روح این اجتماع را از سنین بسیار پایین به جوانانمان، وظیفه خود قرار داده ایم و این «رایش جدید»، جوانان را به هیچ کس نخواهند داد، بلکه خود به جوانان روی می آورد و آموزش و تربیت خود را به آنان القا می کند.۱۹

تلویزیون می تواند در هر قالبی از برنامه ها، وفاداری به دولت و حکومت را در کودکان به وجود آورد؛ چنانکه در آلمان نازی، با استفاده از مدرسه، خانواده و ارتباطات جمعی به کودکان یاد داده می شد که در درجه نخست، باید نسبت به دولت آنگونه که در پیشوا ـ یعنی آدلف هیتلر ـ تجسّم یافته است، وفادار باشند.۲۰

۶-شکل گیری گروه های همسالان

یکی از تأثیرهای روشن و کارکردهای مثبت تلویزیون بر کودکان، ایجاد گروه های همسالان است. کودکان علاوه بر اینکه با تماشای برنامه های تلویزیونی تقلیدوار، دست به تشکیل گروه های همسالان می زنند، وجود خود تلویزیون نیز موجب تقویت این بعد از زندگی کودک می گردد.۲۱

۳-کارکردهای مثبت تلویزیون در آموزش و یادگیری کودکان

یکی از کارکردهای مثبت تلویزیون، افزایش شناخت و آگاهی است. در حال حاضر، بر اساس نتایج بسیاری از تحقیقات انجام شده به روش مشاهده، یک معلم خوب با استفاده از تلویزیون به عنوان یک رسانه کمک آموزشی به مراتب، اطلاعات خود را بهتر منتقل می کند تا صرفاً از طریق روش های معمولی تدریس.

در ایالات متحده آمریکا، طی تحقیقی، کارکردهای مثبت تلویزیون در امر آموزش مورد ارزیابی قرار گرفت. بیش از ۴۰۰ مورد مطالعه تطبیقی میان ارائه آموزش های عادی کلاسی به دانش آموزان با آموزش از طریق تلویزیون صورت گرفته است. در تمام موارد، به دنبال بررسی نمرات امتحان پایان سال، اختلاف معناداری رؤیت نشد، اما چنانچه تفاوتی هم وجود داشت، همیشه به نفع کسانی بود که از طریق تلویزیون آموزش گرفته بودند.۲۲

پس می توان چنین استدلال کرد که یکی از کارکردهای مثبت تلویزیون در هنگام کمبود متخصص آموزشی برای بچه ها، استفاده از تلویزیون به عنوان ابزاری آموزشی است.

این گونه بهره وری، بخصوص در موارد آموزش های تخصصی، می تواند کارساز باشد و برای مثال، با استفاده از تلویزیون، آموزش زبان های زنده در سطح مدارس ابتدایی بسیار موفقیت آمیز خواهد بود. ضمن آنکه برخورداری از این ابزار در هر محلی که نیروی برق داشته باشد، امکان پذیر است؛ به ویژه برای کشورهای بزرگی که امکانات آموزشی به تمام نقاط آن بطور کافی نرسیده باشد، کاملا قابل استفاده است، به گونه ای که حتی می توان از تلویزیون به عنوان یک معلم سرخانه استفاده کرد و در منازل به بچه ها آموزش داد.۲۳

برخی از دانشمندان این جنبه تأثیرگذاری و کارکردهای مثبت تلویزیون را در طبقه سوم قرار داده اند که در میان طبقات سه گانه، کمترین حجم را به خود اختصاص داده است.

جمع بندی

تلویزیون به عنوان یک رسانه مهم و اثرگذار، می تواند کاربردهای مثبت و منفی زیادی داشته باشد؛ از این رو نباید کارکردهای مثبت تلویزیون را نادیده گرفت و صرفا نگاه سلبی و منفعلانه به آن داشت. کارکردهای مثبت تلویزیون که برآمده از قدرت این فناورییست می تواند در عرصه های مختلف از جمله یادگیری و آموزش به کودکان مفید واقع شود. پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان و نیز کمک به فرایند اجتماعی شدن آنان، از دیگر کارکردهای مثبت تلویزیون است.

پی نوشت ها

۱-شرام و دیگران، «تلویزیون در زندگی کودکان»، ترجمه حقیقت کاشانی، ص۱و۵

۲-شرام و دیگران، «تلویزیون در زندگی کودکان»، ص۲۱۲

۳-شرام و دیگران، «تلویزیون در زندگی کودکان»، ص۴۰ـ۱۵۰؛ دور، «تلویزیون و کودکان، رسانه ای خاص برای مخاطبان خاص»، ترجمه رستمی، ص۵ـ۱۵۲

۴-گوننز و دیگران، «کودک و تلویزیون»، ترجمه فتی، ص۵۹و۶۰

۵-گوننز و دیگران، «کودک و تلویزیون»، ص۶۶

۶-کالینگفورد، «کودکان و تلویزیون»، ترجمه سرکیسیان؛ گوننز و دیگران، پیشین، ص۵۶ـ۶۶

۷-بیریوکف، «تلویزیون و دکترین های آن در غرب»، ترجمه حفاظی، ص۱۱۳

۸ـ«اثرات رفتای تلویزیون بر کودکان و نوجوانان»، ترجمه آذری، ش ۱۵و۱۶، ص۷۷

۹-گوننز و دیگران، «کودک و تلویزیون»، ص۴۱

۱۰-اثرات رفتاری تلویزیون بر کودکان و نوجوانان، ص۷۷

۱۱-کوئن، «مبانی جامعه شناسی»، ترجمه توسّلی و فضل، ص۱۷۳؛ بستان، «اسلام و جامعه شناسی خانواده»، ص۸۳

۱۲-ویلبر شرام و دیگران، «تلویزیون در زندگی کودکان».

۱۳-گوننز و دیگران، «کودک و تلویزیون»، ص۱۰۸و۱۰۹

۱۴-گوننز و دیگران، «کودک و تلویزیون»، ص۱۱۰

۱۵-گوننز و دیگران، «کودک و تلویزیون»، ص۱۱۹

۱۶-عزیزی، «خانواده و تلویزیون»، ص۹۳ـ۱۲۵

۱۷-شرام و دیگراان، «تلویزیون در زندگی کودکان»، ص۱۲۲ـ۱۳۳

۱۸-راش، «جامعه و سیاست»، ترجمه صبوری، ص۱۰۳

۱۹-راش، «جامعه و سیاست»، ترجمه صبوری، ص۱۰۳

۲۰-راش، «جامعه و سیاست»، ص۱۰۳

۲۱-دور، «تلویزیون و کودکان، رسانه ای خاص برای مخاطبان خاص»، ص۱۵۱

۲۲-اثرات رفتاری تلویزیون بر کودکان و نوجوانان به نقل از: Edueatonal Television, Stanford Calif, 1982.

۲۳-دور، «تلویزیون و کودکان، رسانه ای خاص برای مخاطبان خاص»، ص۸۹و۹۰

منبع اقتباس: (پرتال جامع علوم انسانی)؛ ماهنامه معرفت؛ شماره ۱۱۷؛ نویسنده: قاسم جوکار