فیض کاشانی

۱۳۹۶-۰۵-۱۱

606 بازدید

ملا محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی (۱۰۰۷ق/۹۷۷ش-۱۰۹۱ق/۱۰۵۸ش)، معروف به ملا محسن و ملقب به فیض کاشانی، از حکیمان، محدثان، مفسران قرآن کریم و فقهای اخباری شیعه در قرن یازدهم قمری است. او نزد عالمانی همچون ملاصدرا، شیخ بهایی، میر فندرسکی و میرداماد شاگردی کرد.

فیض، در موضوعات مختلف آثار بسیاری نگاشت، تفسیر صافی، الوافی، مفاتیح الشرایع، المحجه البیضاء و الکلمات المکنونه به ترتیب در تفسیر، حدیث، فقه، اخلاق و عرفان مهم‌ترین آثار او به شمار می‌آیند.

فیض شیوۀ اخباریان میانه‌رو را در پیش گرفت از این رو نظرات او در بسیاری موارد با فقهای پیشین متفاوت بود. از مهم‌ترین آراء خاص او می‌توان به جواز غنا (با شروطی خاص)، متفاوت بودن بلوغ نسبت به تکالیف مختلف و وجوب عینی نماز جمعه اشاره کرد.

اقامۀ نماز جمعه در کاشان و اصفهان از فعالیت‌های سیاسی اجتماعی او بوده است.

خاندان فیض از خاندان‌های علمی و مشهور شیعه بوده است.[۱] پدرش رضی الدین شاه مرتضی (۹۵۰ـ۱۰۰۹ ق)[۲] و مادرش زهرا خاتون (درگذشته ۱۰۷۱ق)، دختر ضیاء العرفا رازی بود.[۳] جدّ فیض، تاج الدین شاه محمود فرزند ملا علی کاشانی، در کاشان مدفون است.

نام فیض، محمد بود.[۴] اما به محسن یا محمدمحسن شهرت داشت.[۵] او با دختر ملاصدرا ازدواج کرد. ملاصدرا او را فیض، و داماد دیگرش لاهیجی را فیاض لقب داد.[۶]

ولادت و درگذشت

فیض در ۱۴ صفر سال ۱۰۰۷ق در کاشان زاده شد.[۷] و ۲۲ ربیع الثانی در ۱۰۹۱ق در همانجا درگذشت و در قبرستانی که در زمان حیاتش زمین آن را وقف نموده بود، به خاک سپرده شد.[۸] در آبان ۱۳۸۷ش کنگره‌ای در بزرگداشت او برگزار گردید.[۹][۱۰]

همسر و فرزندان

او با دختر ملاصدرا ازدواج کرد.[۱۱] فرزندان فیض از قرار ذیل‌اند:

    محمد علم الهدی

    معین الدین احمد

    علیه بانو کنیه او ام الخیر بوده است

    سکینه کنیه‌اش ام البر

    سکینه کنیه‌اش ام سلمه[۱۲]

تحصیلات

فیض، تحصیلاتش را در کاشان آغاز کرد، او در ۲۰ سالگی برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفت. پس از آن دو سال در شیراز نزد سید ماجد بحرانی شاگردی کرد. فیض بار دیگر به اصفهان بازگشت و در حلقه درس شیخ بهایی حاضر شد. وی در سفر حج از شیخ محمد نوادۀ شهید ثانی اجازه روایت دریافت کرد. و پس از آن در قم نزد ملا صدرا شاگردی کرد و در مراجعت ملاصدار به شیراز او را همراهی کرد و نزدیک به دو سال در آنجا ماند. هر چند خوانساری و دیگران بر این باورند که فیض در سفر نخست به شیراز نزد ملاصدرا شاگردی کرده است اما این گفته، با نوشته‌های خود فیض سازگار نیست.[۱۳] فیض سرانجام به کاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم و تالیف پرداخت.[۱۴] درباره دلیل نامگذاری مدرسه فیضیه، به سکونت فیض در آن اشاره شده است.

اندیشمندان بسیاری همچون افندی، حر عاملی، محدث نوری، شیخ عباس قمی، علامه امینی و… او را با کلماتی همچون فیلسوف، حکیم، متلکم، محدث، فقیه، شاعر، ادیب، عالم، فاضل او را ستوده‌اند.[۱۵][۱۶]

دعوت شاهان صفوی

با اینکه شاه صفی وی را به دربار دعوت کرد، اما فیض با پوزش خواهی از این کار سرباز زد. پس از شاه صفی، شاه عباس دوم، از فیض دعوت کرد که برای اقامه نماز جمعه به پایتخت بیاید و فیض با اینکه گوشه عزلت خویش را ترجیح می داد در پی مشورت با برخی از اطرافیانش این دعوت را پذیرفت.[۱۷]

استادان

    ملا محمد تقی مجلسی

    شیخ بهایی

    میرداماد

    میرفندرسکی

    ملاصدرا

    سید ماجد بحرانی دو سال در شیراز نزد وی شاگردی کرد.

    محمد بن حسن بن زین الدین عاملی نوادۀ شهید ثانی،در سفری که به مکه داشت از او اجازه روایت دریافت کرد.[۱۸]

در برخی از منابع از ملا خلیل قزوینی، محمد طاهر قمی، ملا محمد صالح مازندرانی و پدرش نیز به عنوان استادان وی نام برده شده است.[۱۹]

شاگردان

    علم الهدی محمد بن محسن فیض کاشانی

    احمد مشهور به معین الدین، فرزند فیض

    محمد مؤمن فرزند عبدالغفور، برادر فیض

    شاه مرتضی دوم: پسر برادر فیض

    ضیاء الدین محمد، فرزند حکیم نورالدین، دایی فیض.

    ملا شاه فضل الله و ملا علامی: خواهر زادگان فیض.

    علامه محمدباقر مجلسی

    سید نعمت الله جزایری

    قاضی سعید قمی

    ملا محمد صادق خضری

    شمس الدین محمد قمی

    شیخ محمد محسن عرفان شیرازی و…[۲۰][۲۱]

آثار

مجموعه آثار علامه فیض کاشانی

فیض آثار بسیاری از خود به جای گذاشت. او در کتاب فهرست تصانیف از ۱۰۰ اثر نام برده است[۲۲] سید نعمت الله جزایری آثار او را، حدود ۲۰۰ اثر می‌داند.[۲۳] در دیگر منابع تا ۱۴۰ اثر برای ثبت شده است[۲۴] و برخی از آثار او عبارتند از:

    تفسیر صافی

    تفسیر اصفی

    الوافی

    الشافی

    النوادر

    المعارف تلخیص علم الیقین

    معتصم الشیعه فی احکام الشریعه

    المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء

    مفاتیح الشرایع

    اصول المعارف

    الحقائق

    قره العیون

    الکلمات المکنونه

    الکلمات المخزونه

    اللائی

    جلاء العیون

    تشریح العالم

    بشاره الشیعه

    الاربعین فی مناقب امیرالمومنین

    الاصول الاصلیه

    تسهیل السبیل

    نقد الاصول الفقهیه

    النخبه

    الشهاب الثاقب

    اصول العقائد

    منهاج النجاه

    خلاصه الاذکار

    دیوان

    رساله شرح صدر و…[۲۵][۲۶]

یارب تو فیض را بحسین شهید بخش                  هر چند غرق لجّه عصیان فتاده است

در ماتم حسین دُری کن گران بها                        هر دانه اشک را که ز مژگان فتاده است

چشم بر درگه تو دوخته‌ام                       بامید لقا جعلت فداک

فیض خود را زغم نجات دهید                کوست خاک شما جعلت فداک[۲۹]

آراء و اندیشه های خاص

خوانساری، از ملا محسن در شمار اخباریان نام برده است.[۳۰] شیخ یوسف بحرانی با عنوان اخباری از او یاد می‌کند.[۳۱] نوشته‌های او نیز این امر را تأیید می‌کند.[۳۲] با این حال،وی در بسیاری از مسائل آراء مستقلی داشت؛ برخی از آراء خاص او عبارتند از:

    جواز غنا و موسیقی[۳۳] وی با استناد به روایاتی حرمت غناء را مخصوص جایی می‌داند که با حرام دیگری همراه باشد مانند بازی با آلات لهو، وارد شدن مردان بر زنان و کلام باطل والا از نظر او غناء فی نفسه حرام نیست.[۳۴]

    شیء نجس‌ شده، چیز دیگر را نجس‌ نمی‌کند.[۳۵]

    عدم نجاست آب قلیل در برخورد با نجاست.[۳۶]

    عدم‌ خلود کافران‌ در عذاب‌ دوزخ

    عدم‌ نجات‌ اهل‌ اجتهاد، اگر چه‌ از بزرگ‌ترین‌ دانشمندان‌ باشند.

    متفاوت بودن بلوغ نسبت به تکالیف مختلف[۳۷]

    حصول مغرب شرعی با استتار قرص خورشید از دید چشم، اگر حائلی درمیان نباشد.[۳۸]

    عدم شرط خشک بودن محل مسح در وضو[۳۹]

    کفایت هر غسلی از وضو[۴۰]

    وجوب عینی نماز جمعه[۴۱] فیض، در کاشان و قمصر اقامه نماز جمعه می‌کرد.[۴۲] دعوت شاه صفی را برای اقامت در اصفهان نپذیرفت، اما به دعوت شاه عباس ثانی برای اقامه نماز جمعه در مسجد جامع عتیق به اصفهان رفت.[۴۳]

فیض کاشانی در نظر بزرگان 

۱. شیخ حر عاملى صاحب وسائل الشیعه (متوفاى ۱۱۰۴ ق)

محمد فرزند مرتضى مشهور به فیض کاشانى، فاضل، عالم ، ماهر، حکیم، متکلم، محدث، فقیه، محقق، شاعر و ادیب بود و از نویسندگان خوب عصر ماست که داراى کتابها و نوشته‌هاى فراوانى است.

۲. سید نعمت الله جزایرى (متوفاى ۱۱۱۲ ق )

استاد محقق ما ملا محمد محسن فیض کاشانى صاحب کتاب الوافى و دویست کتاب و رساله دیگر. (۶۳۳)

۳. سید محمد باقر خوانسارى صاحب روضات الجنات (متوفاى ۱۲۱۳ ق)

بر علما و بزرگان دینى پوشیده نیست که فیض در فضل و فهم و خبره بودن در فروع و اصول دین و زیادى نوشته‌ها با عبارات و جملات زیبا و رسا سرآمد دیگر عالمان دین است.

۴. محدث قمى (متوفى ۱۳۱۹ ق)

او در دانش و ادب و زیادى معلومات و دانستها و به کارگیرى تعبیرات و عبارات نیکو در نوشته‌ها و احاطه کامل به علوم عقلى و نقلى مشهور است.

۵. محدث نورى (متوفاى ۱۳۲۰ ق)

از مشایخ علامه مجلسى، عالم بافضل و متبحر، محدث و عارف حکیم، ملا محسن فرزند شاه مرتضى مشهور به فیض کاشانى است.

۶. علامه امینى صاحب الغدیر (متوفاى ۱۳۴۹ ق)

(فیض) علمدار فقاهت و پرچمدار حدیث و گلدسته رفیع فلسفه و معدن معارف دینى و اسوه اخلاق و سرچشمه جوشان علم و دانش‌هاست … بعید است که روزگار به مثل او دیگر فرزندى را بیاورد.

۷. علامه طباطبایى صاحب المیزان (متوفى ۱۳۶۰ ه‍)

علامه طهرانی در کتاب مهر تابان درباره نظر علامه طباطبایی می‌نویسد: از مرحوم ملّا محسن فیض کاشانى بسیار تمجید مى‌‏کردند و مى‏‌فرمودند: این مرد جامع علوم است و بجامعیّت او در عالم اسلام کمتر کسى را سراغ داریم؛ و ملاحظه مى‌‏شود که در علوم مستقلّا وارد شده، و علوم را با هم خلط و مزج نکرده است.

در تفسیر «صافى» و «أصفى» و «مُصفَّى» که روش تفسیر روائى را دارد، ابداً وارد مسائل فلسفى و عرفانى و شهودى نمى‏‌گردد. در اخبار، کسی که کتاب «وافى» او را مطالعه کند مى‌‏بیند یک اخبارى صرف است و گوئى اصلًا فلسفه نخوانده است. در کتاب‏‌هاى عرفانى و ذوقى نیز از همان روش تجاوز نمى‏‌کند، و از موضوع خارج نمى‏‌شود؛ با اینکه در فلسفه استاد و از مبرّزان شاگردان صدر المتألّهین بوده است.

علامه طهرانی می‌نویسد: علامه طباطبایی بهترین کتاب اخلاق را در مختصرات کتاب «طَهارهُ الاعراق» تألیف ابن مِسْکَوَیه مى‌‏دانستند. و بهترین آنها را در متوسّطات «جامعُ السّعادات» تألیف حاج ملّا مهدى نراقى، و بهترین آنها را در مُطوّلات کتاب «إحیآءُ الإحیآء» تألیف ملّا محسن فیض کاشانى مى‌‏دانستند.

(کتاب احیاء الاحیاء، همان کتاب المحجه البیضاء است)

پی نوشت ها:

  1. افندی اصفهانی، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷
  2. خوانساری، ج۶، ص۷۹
  3. فیض کاشانی، دیوان، ج۱، مقدمه مصحح، ص۶
  4. خوانساری، ج۵، ص۷۹؛ افندی اصفهانی، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷، فیض در مقدمه وافی تصریح دارد که نامش محمد است، الوافی، ج۱، مقدمه مصنف، ص۴
  5. فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷، مقدمه مصنف، ص۴
  6. خوانساری، ج۶، ص۹۴،۱۰۰؛ قمی، ج۳، ص۴۱
  7. افندی اصفهانی، ج۵، ص۱۸۰؛ قمی، ج۳، ص۳۹؛ فیض، الوافی، ج۱، ترجمه مولف، ص۱۷
  8. نک: افندی اصفهانی، ج۵، ص۱۸۲؛ الکنی و الالقاب، ج۳، ص۴۰
  9. کنگره بین المللی ملا محسن فیض کاشانی
  10. گزارشی از همایش بزرگداشت فیض
  11. خوانساری، ج۶، ص۹۴،۱۰۰؛ قمی، ج۳، ص۴۱
  12. فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ج۱، ص۱۸-۳۰
  13. فیض، دیوان، ص۵۸، به نقل از رساله شرح صدر فیض
  14. خوانساری، ج۶، ص۹۳؛ فیض،دیوان، ص۵۸، به نقل از رساله شرح صدر فیض
  15. حر عاملی، ج۲، ص۳۰۵؛ افندی اصفهانی، ج۵، ص۱۸۰
  16. نک: فیض، المحجه البیضاء، ج۱، مقدمه، ص۲۲-۲۴
  17. فیض کاشانی، شرح صدر، در مجموعه رسایل فیض کاشانی، صص ۳۶-۴۴؛ فیض کاشانی، الاعتذار، ص۲۸۱.
  18. فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۳۳
  19. فیض، الوافی، ج۱، مقدمه، ص۳۲
  20. قمی، ج۳، ص۴۱
  21. فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۳۳
  22. فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۵۱
  23. خوانساری، ج۵، ص۹۳
  24. فیض، دیوان، ج۱، مقدمه مصحح، ص۸۲-۸۸؛ فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۳۳-۵۹
  25. خوانساری، ج۶، ص۹۱-۹۳؛ قمی، ج۳، ص۴۰
  26. افندی‌اصفهانی، ج۵، ص۱۸۱-۱۸۲؛ فیض، الوافی، مقدمه مصحح، ص۳۳-۵۹؛ نک، حر عاملی، ج۲، ۳۰-۳۰۶
  27. مرکز کامپیوتری نور
  28. کتابخانه دیجیتالی مجموعه آثار ملا محسن فیض کاشانی
  29. فیض کاشانی، دیوان، ص۳۴۹
  30. خوانساری، روضات الجنات، ج۶، ص۸۵
  31. فیض، المحجه البیضاء، ج۱، مقدمه، ص۲۳، به نقل از لؤلؤه البحرین، ص۱۳۳
  32. فیض کاشانی، ده رساله، ص۱۹۶
  33. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۲، ص۲۱
  34. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۲، ص۲۱
  35. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۷۵.
  36. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۸۱.
  37. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۱۳.
  38. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۹۴.
  39. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۴۶.
  40. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۵۵.
  41. فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، ص۱۷.
  42. فیض، رسالۀ شرح صدر، ص۶۱،۶۲؛ گلشن ابرار، ج۱، ص۲۲۶
  43. فیض، دیوان، ص۵۸، ۶۴، به نقل از رساله شرح صدر فیض؛ فیض، مفاتیح الشرایع، ج۱، مقدمه، ص۱۸
  44.     فیض پژوهی

فهرست منابع:

    افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق: سید احمد حسینی، مطبعه الخیام، قم، ۱۴۰۱ق.

    خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، تحقیق؛ اسدالله اسماعیلیان، مکتبه الاسماعیلیان، قم، ۱۳۹۰ق.

    قمی، شیخ عباس، الکنی و الالقاب، مکتبه الصدر، تهران.

    فیض کاشانی، ملا محمد محسن، کتاب الوافی، تصحیح و تعلیق: ضیاءالدین حسینی، مکتبه الامام امیرالمومنین علی علیه السلام، اصفهان، ۱۴۱۲ق/۱۳۷۰ش.

    فیض کاشانی، ملا محمد محسن، دیوان، انتشارات اسوه، شرح و مقدمه: مصطفی فیضی کاشانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

    فیض کاشانی، ملا محسن، ده رساله، به کوشش رسول جعفریان، اصفهان، ۱۳۷۱ش.

    فیض کاشانی، ملا محمد محسن، مفاتیح الشرایع، تحقیق: سید مهدی رجائی، مجمع الذخائر الاسلامیه، قم، ۱۴۰۱ق.

    فیض کاشانی، ملا محمد محسن، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، دفتر انتشارات اسلامی، قم، الطبعه الثانیه، ۱۳۸۳ش.

    جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم؛ پژوهشکده باقرالعلوم، گلشن ابرار، نشر معروف، قم،۱۳۷۹ش.

    فیض، رسالۀ شرح صدر، ضمیمه ده رسالۀ فیض کاشانی، مرکز تحقیقات علمی و دینی امیرالمومنین، اصفهان.

    فیض کاشانی، الاعتذار، در ده رساله، اصفهان: مرکز تحقیقات علمی و دینی امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۷۱ش.

    فیض کاشانی، شرح صدر، در مجموعه رسایل فیض کاشانی، محقق: بهراد جعفری، تهران: مدرسه عالی شهید مطهری، ۱۳۸۷ش.