قداست خانواده
اکنون که به اجمال از نظریات دانشمندان غربی در مورد خانواده سخن به میان آمد و دیدگاه ایشان تا حدی مورد بررسی قرار گرفت، برای این که به موضوع وفادار بمانیم لازم است از واژه قداست آن هم در خانواده رفع ابهام شود. گرچه قداست به معنای پاکی است اما وقتی در کنار خانواده قرار میگیرد ناچار از ارائه تعریفی از آن هستیم.
قداست خانواده، دارای ملاکها و معیارهایی است. یعنی وقتی سخن از قداست خانواده به میان میآید، بایستی این معیارها و ملاکها در نظر گرفته شود. خانواده، فی نفسه دارای قداست است اما میتوان گفت قداست در خانواده یعنی رفتار اعضای خانواده با یکدیگر به سبکی خردمندانه و این رفتار خردمندانه که سبب حفظ قداست خانواده میشود خود دارای معیارهایی چون راستی و درستی، اعتماد، وفاداری، تدین، روابط صمیمانه و هر آنچه را که خرد انسانی میپسندد.
با ملاکهایی که در این رابطه ارائه شد باید گفت دانشمندان غربی مشکلات خانواده را در رابطه با جامعه بررسی کردهاند. حال آن که رفع مشکلات خانواده و حتی جامعه در رابطه با افراد حل میشود.
اکنون که خانواده در غرب با بحران روبرو شده و در برخی از کشورهای غربی، روابط خانوادگی از چارچوب صحیح انسانی(نه اسلامی) خارج شده است، میتوان در یافت که نظریات گوناگون راهگشا نبوده و باید به فطرت سالم انسانی رجوع کرد. بر همین اساس، آنتونی گیدنز که از بزرگترین جامعهشناسان حال حاضر جهان محسوب میشود، در مورد خانواده انگلیسی، چند مشخصه را در دسترس قرار میدهد:
اول این که تک همسری، در قانون رسمیتیافته انگلیس وجود دارد، اما زیاد بودن میزان طلاق، باعث شده تا الگوی ازدواج برای مردم انگلیس، تک همسری پی درپی باشد؛ و ادامه میدهد که تک همسری قانونی از رفتار واقعی جنسی گمراهکننده است. بدیهی است که نسبت زیادی از انگلیسیها با افرادی غیر از همسرانشان رابطه جنسی دارند.
دوم ازدواج انگلیسی بر پایه عشق رمانتیک و فردگرایی عاطفی معرفی میشود. عشق رمانتیک تأکید بر ارضاء شخصی بوده و اگر در فرد برآورده نشود، سادهترین راهحل یعنی طلاق به کار گرفته خواهد شد.
سوم اقامت نوبومی؛ یعنی زوج انگلیسی پس از ازدواج حتماً دور از محل زندگی والدین خود انتقال مییابند، هر چند بسیاری از انگلیسیها هم، چنین نیستند.
چهارم خانوادههای انگلیسی، اغلب هستهای هستند هر چند ممکن است یکی از والدین یا هر دو به همراه فرزندانشان زندگی کنند. اما این خانوادهها از پیوندهای خویشی به دور نیستند.(۷)
وضعیتی که در خانوادههای انگلیسی حاکم است، تا حدودی جامعه غرب را معرفی میکند. از طرفی باید گفت جامعه انگلیس غالباً مذهبی و از مسیحیان پروتستان بوده در حالی که جوامع دیگر مثل فرانسه و دانمارک که دارای مذهب کاتولیک است اوضاعی بهتر از انگلیس ندارد.
این امر را باید در بیتوجهی مردم اروپا و آمریکا به معیارهای فطرتپسند جستجو کرد. در حالی که جامعه غرب میکوشد تا این معضل را برطرف سازد باید این واقعیت را نیز پذیرفت که در ایران نیز آمار طلاق افزایش یافته است. اگرچه هنوز در این مسأله به پای جوامع صنعتی نرسیدهایم اما این امر زنگ خطری است برای جامعه ما. گرایش عدهای به جاذبههای فرهنگی غرب و ضعف اعتقادی میتواند از علل عمده این معضل باشد.
متأسفانه جاذبههای فرهنگی غرب به قدری است که میتواند بسیاری از جوانان ما را از فراگیری اصول اعتقادی اسلامی باز دارد؛ و این امکان هست که خانواده به عنوان نهادی فرهنگ ساز با ارائه الگوهای مخالف نهادهای فرهنگ ساز دیگر موجد یک جدال فرهنگی شود.
رابطه جنسی خارج از چهارچوب، رابطه غیر رسمی با جنس مخالف، اعتیاد، خشونتهای بیمورد در خانواده و مداخله دیگری در زندگی خانوادگی از مهمترین علل شناخته شده طلاق در ایران است. اکنون باید گفت حفظ قداست خانواده و پایبندی به اصول عقلانی در زندگی، میتواند از بروز اختلافات بیهوده و نهایتاً طلاق پیشگیری نماید. وجود چارچوب یا خط قرمزی به نام قداست است که میتواند مانعی باشد در مقابل روند غیرعقلانی شدن زندگی.
در این صورت، خانواده تبدیل به محیطی مقدس و سالم شده و بازدهی خود را در جامعه به نمایش خواهد گذاشت و این همان است که نظریهپردازان خانواده در غرب به دنبال آن هستند. اما مشکل این است که غرب، از اسلام احساس خطر کرده در حالی که این الگوها به طور جامع و کامل در اسلام لحاظ شده.
خانواده در اسلام
چنانچه ذکر شد حکمای اسلامی در بخش حکمت عملی از سه قسم اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن سخن به میان آوردهاند. ایشان به درستی در یافتهاند که یُزَّکِّیهِم و یُعَلِّمُهُمُ الکِتابِ وَ الحِکمَه به گونهای نازل شده که تزکیه را بر تعلیم تقدم داده است. چرا که تزکیه در حوزه فردی و تعلیم هم در حوزه و فردی و هم در حوزه اجتماعی انجام میشود. به همین دلیل است که اسلام در امر تزکیه به مسلمانان سفارش بسیار کرده چرا که افراد اگر تزکیه شوند، جامعهای پاک و بدون اشکال خواهیم داشت.
ممکنالخطا بودن انسان و جاذبه لذات دنیوی اعم از حلال و حرام، این امر را از عهده همه افراد خارج کرده و تا حدودی محال مینماید. اما میتوان بر تعدادی از اصول پایبندی نمود که اصول قداست خانواده در زمره آن قرار میگیرد.
اسلام خانواده را تربیت نمیکند. فرد را تربیت کرده و تربیت فرزندان را در خانواده به عهده زوجین میگذارد. در آیات و روایات مکرر از اصول و معیارهای روابط در زندگی خانوادگی سخن به میان آمده و تأکید بسیار بر آن شده است. در اینجا بررسی اجمالی آیات و روایات راه را هموار خواهد کرد تا مطلب را در یابیم:
۱- حقوق والدین بر فرزندان
در اسلام برای پدر و مادر حقوقی بر عهده فرزندان است و مسلمانان ملزم به رعایت این حقوق در قبال والدین خود هستند. این حقوق گاه در روایات و گاهی نص صریح قرآنی است.
از جمله آیات قرآن در رابطه با حقوق والدین آیه زیر میتواند باشد:
«الّا تعبدوا إلّا إیّاهُ وَ بِالوالِدَینِ إِحسانا إِمّا یَبلُغَنَّّ عِندِکَ الکِبرَ أحَدَهُما أو کِلاهُما فَلا تَقُل لَهُما أُفٍّ و لا تَنهَرهُما و قُل لَهُما قَولاً کَرِیماً»(۸)
و خدای تو حکم فرمود که جز او هیچ کس را نپرستید و درباره پدر و مادر نیکویی کنید و چنانچه هر دو یا یکی از آنها پیر و سالخورده شوند که موجب رنج و زحمت شما باشند، زنهار کلمهای که رنجیده خاطر شوند مگوئید و کمترین آزار به آنها نرسانید و با ایشان به اکرام و احترام سخن بگویید.
در تفسیر این آیه روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که میفرمایند: احسان این است که به خوشی با آنها یار باشی و آنها را وانداری که آنچه را که نیاز دارند از تو بخواهند و اگرچه توانگر باشند.(یعنی حوائج آنها را نگفته فراهم کنی)
مگر نیست که خداوند عزَّوجلَّ میفرماید: به احسان کردن نرسید تا آنچه از آن دوست دارید انفاق کنید.(۹) و در ادامه میفرمایند: و اما قول خداوند عزوجل اگر چنانکه یکی از آنها یا هر دو نزد تو به دوران پیری رسیدند به آنها اف مگو و با آنها درشتی مکن. یعنی اگر تو را به تنگ آوردند به آنها مگو اف و اگر تو را زدند با آنها درشتی مکن.
فرمود:(و به آنها با احترام سخن بگو) یعنی اگر تو را زدند به آنها بگو: خدا شما را بیامرزد، این است گفتار کریمانه و محترمانه، فرمود:(از روی مهربانی در برابر آنها زبونی و فروتنی کن) یعنی چشم به آنها خیره مکن و جز با مهر و دلسوزی به آنها نگاه مینداز و آواز خود را بر آواز آنها میفراز، دست بالای دست آنها مدار و بر آنها پیشی مگیر.(۱۰)
در آیهای به دنبال آیه فوق باز هم خداوند میفرماید: «وَ أخفِض لَهُما جِناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَه وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً»(۱۱) و بر آنان بال فروتنی مهرآمیز بگستر و بگو پروردگارا بر آنان رحمت آور همچنان که(بر من رحمت آوردند) مرا در کودکی پرورش دادند.
در این آیه دوران کودکی و پستی انسان تذکر داده شده. دورانی که اگر آغوش پر مهر و محبت والدین نبود فرزندان فقط به معجزهای میتوانستند خود را از نیستی برهانند. فرزندان با تدبر در این دوران است که میتوانند تا حدودی سختیها و مرارتهایی را که پدر و مادر متحمل شدهاند دریابند. از طرفی هم بدرفتاری با والدین است که اسلام سخت مسلمین را از ارتکاب به این عمل بر حذر داشته و در روایات و آیات آثار سوء آن را گوشزد میکند.
در کنار این مطلب، اسلام نیز حقوقی برای فرزندان قائل است از جمله انتخاب نام نیکو برای فرزند، شیردادن فرزند طی دو سال متمادی، تربیت و تعلیم و… که مجال بحث بر آن نیست.
۲- ارجمندی همسر و خانواده
اسلام از آن جهت در میان تمام آئینها و مسالک، جایگاه ویژهای دارد که دستورات خود را مطابق با فطرت انسان، عقل سلیم، و ملاحظه شئون یک زندگی عاقلانه صادر کرده است. در این میان همسر و خانوده از نظر دور نیست. هم در آیات و هم در احادیث مردان به رعایت حقوق همسر و فرزندان سفارش شدهاند هم اهمیت خانواده به مسلمین یادآور میشود.
خداوند میفرماید «هنَّ لباسٌ لکم و أنتم لباسٌ لهن»(۱۲) زنان، لباس عفت و ستر شمایند و شما نیز لباس عفت و ستر آنهائید؛ و همچنین در آیه دیگر: «و عاشِرُوهُنَّ بِالمَعروفِ فَإن کَرَهتُمُوهُنَّ فَعَسی أَن تَکرَهُوا شَیئاً وَ یَجعَلَ اللهُ فِیهِ خَیراً کَثِیرا»(۱۳) با زنان در زندگانی با انصاف و خوشی رفتار کنید و چنانچه دلپسند شما نباشند(اظهار کراهت نکنید) که چه بسیار چیزهایی که ناپسند شماست و حال آن که خداوند در آن خیر بسیاری قرار داده است.
ضمن دستورات فوق از میان هزاران دستور اسلامی روایات نیز بر این امر تأکید بسیار دارند در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده: سه چیز از نعم دنیاست، اگر چه دنیا را نعیمی نیست: مرکب راهور، زن پارسا و خانه وسیع.(۱۴)
و در روایت دیگری باز هم از پیامبر اسلام آمده: نشستن مرد نزد زن و فرزندش در پیشگاه خدای متعال محبوبتر است از اعتکاف او در مسجد من.(۱۵)
با عنایت به آیات و روایات فوق که به عنوان نمونه نقل شده باید گفت اولین نکته در این مطالب اهمیتی است که اسلام به نهاد خانواده داده است. عمل به این دستورات خود در بر دارنده فوائد و اثراتی است. این اثرات شامل آرامش روانی فردی و اجتماعی، تضمین سلامت و مانیت اجتماعی، تربیت صحیح فرزندان، حفظ ارزشهای اصیل اسلامی و عفاف و پاکدامنی در خانواده و جامعه است.
۳- تلاش برای رفاه خانواده
اسلام بسیار کسب حلال را مورد تأکید قرار داده و در آیات و روایات صریحاً آن را متذکر گردیده است. در این نوشته نمیتوان تمام آنچه را که وارد شده نقل کرد. با این حال اشارهای گذرا میتواند مفید باشد:
خداوند فرموده: «یا أیُّهَا النّاسُ کُلوا مِما فِی الأرضِ حَلالَاً طَیِّبا»(۱۶)ای مردم! بخورید از هر چه که روی زمین است از حلال و طیب آن.
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمودهاند: هر کس در تلاش برای خانواده خود از طریق روزی حلال باشد، مانند مجاهدی است در راه خدا.(۱۷)
همچنین امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: در رفتن دنبال تأمین معاش خود کاهلی نورزید، زیرا پدران شما، در پی آن میدویدند و به دستش میآوردند.(۱۸)
این دستورات اسلام، موجب عزت نفس و عدم وابستگی به غیر میشود. برای عمل به آن آرامش روانی به همراه دارد و موجب فراغ بال در خانواده و یقیناً دوام و قوام پایههای زندگی خواهد شد. با عمل به این دستورات خانواده در مسیر صحیح خود هدایت خواهد شد و این امر در تربیت فرزندان نیز اثرگذار خواهد بود.
۴- امر به ازدواج و تشکیل خانواده
اسلام، نه یهودیت است که دنیاطلبی را بیش از آخرت مورد توجه قرار دهد و نه مسیحیت است که رهبانیت را برتر از دنیاطلبی بداند. اسلام، نهایت اعتدال است که فرامینش مطابق فطرت سلیم و عقل استوار ابلاغ گردیده. از همین رهگذر باید گفت امر به ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام سفارش بسیار شده تا آنجا که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) آن را سنت خود میداند.
همان طور که شهوتپرستی و ایجاد حرمسرا امری است مذموم و نکوهیده، تجرد و تعزب نیز مورد سرزنش قرار گرفته و پیروان اسلام از این امر بر حذر داشته شدهاند. خداوند میفرماید: «و أنکِحُوا الأیامی مِنکُم وَ الصّالِحیِنَ مِن عِبادِکُم و إمائِکُم إن یَکُونُوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه وَ اللهُ واسِعٌ عَلیم»(۱۹)
عزبهای خود و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید. اگر تنگدست باشند خدا از فضل و کرم خویش توانگرشان کند که خدا وسعت بخش و داناست.
در روایتی از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده: از خوشبختی مرد، داشتن زن شایسته است(۲۰) و در روایت دیگری میفرمایند: هر که دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را دیدار کند، با همراه داشتن همسری به دیدار خدا برود.(۲۱)
باید گفت ازدواج، تحمل و ریاضت است برای سازندگی روح و روان و یکی از راه آرامش و سکونت نیز میباشد. با ازدواج انسان از حوادث منفی اخلاقی دور خواهد بود و شخصیت اجتماعی او نیز به دنبال این رویدار سرنوشتساز شکل خواهد گرفت.
انسان استقلال اقتصادی و شخصیتی مییابد و از تخیلات زندگی دور میشود. هدایت این امر در مسیر صحیح خود به تدریج سلامت جامعه را نیز تضمین خواهد کرد. تمام مشکلات لاینحل جامعه ما، بیاطلاعی از دستورات اسلام و یا بیتفاوت بودن نسبت به آن است. این بیتفاوتی متأسفانه گاه در میان قشر مذهبی هم دیده شده است.
علت اصلی این خبط مذموم، میتواند زیادهخواهی و خودمداری ذاتی انسان باشد. اگر آدمی قدرت عبور از لذات را بدست آورد مسیر پیاده کردن فرامین الهی را هموار خواهد کرد.
نتیجهگیری
در نهایت باید گفت قداست در خانواده، امری ضروری و عقلانی است که مایه پایداری و تداوم زندگی هم برای زوجین و هم برای فرزندان خواهد شد. اگر خانواده را نهادی مقدس ندانیم و حرمتی برای آن و برای اعضای آن قائل نشویم، زندگی قطعاً رو به اضمحلال و نابودی خواهد رفت. شرایط روحی طاقتفرسا بر خانواده حاکم خواهد شد. فرزندان تربیت غلطی پیدا میکنند و اثرات نا مطلوب آن در جامعه آشکار میگردد.
جامعهشناسان غربی نیز بیشتر از جامعه به خانواده و به فرد مینگرند حال آن که اسلام و حکمای اسلامی، از فرد به جامعه میرسند و جامعه نیست مگر افراد. در کل باید گفت نظریات غربی نیز وابسته به مکان و زمان است و نمیتوان آن را با فرهنگ و سنت مکان دیگر و لو این مکان کشور غربی دیگری باشد تطبیق نمود و بر اساس آن عمل کرد. اینجا اسلام است که میتواند راهگشا باشد زیرا فرامین اسلام، الهی و فوق بشری است.
این که جامعه غرب امروز رشد اسلامگرایی را مشاهده کرده و با قوانینی چون منع حجاب و تخریب مساجد سعی در مقابله با آن دارد، ناشی از هراس از هیمنه این آئین قویم است و اسلام دین جاویدانی است که عمل به دستوراتش جز منفعت مادی و معنوی چیزی در بر نخواهد داشت. شاید برخی دستورات از نظر علم امروز پذیرفته نخواهد بود، باید گفت علم امروز در قبال آن عاجز است و ناگزیریم تعبداً بپذیریم و عمل کنیم تا با مشاهده آثار آن پی به حکمت این فرامین ببریم.
خانواده نیز نهادی است که اسلام توجه بسیاری بر آن میشود و فرامین زیادی برای قوام و پایداریاش صادر شده. تنظیم صحیح این دستورات خود یک نظریه کلی و مفصل خواهد شد که توان اصلاح همه جوامع را خواهد داشت. به شرط عملی ساختن آن.
پینوشتها
۱- زرین کوب، تاریخ مردم ایران، ج ۱، صص ۳۵۲-۳۵۳؛
۲- پولاک، ایران و ایرانیان، ص ۱۴۳
۳- اعزازی، جامعهشناسی خانواده، ص ۶۸
۴- همان، ص ۷۴
۵- روزن بام، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه، ص ۳۳
۶- ریترز، نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ص ۱۹۱
۷- گیدنز، جامعه شناسی، صص ۴۳۳-۴۳۴
۸- اسرا/۲۳
۹- آل عمران/ ۹۲
۱۰- اصول کافی، ج ۴، صص ۴۶۵-۴۶۶
۱۱- اسرا/ ۲۴
۱۲- بقره/۱۸۷
۱۳- نساء/ ۱۹
۱۴- مکارم الأخلاق، ص ۱۲۵
۱۵- میزان الحکمه، ج ۳، ح ۲۵۴
۱۶- بقره/۱۶۸
۱۷- جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۷۸
۱۸- میزان الحکمه، ج ۷، ح ۱۷۶۳۶
۱۹- نور/۳۲
۲۰- اصول کافی، ج ۵، ص ۳۳۷، ح ۴؛
۲۱- وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸
منابع
۱- قرآن کریم
۲- اعزازی، شهلا، جامعهشناسی خانواده، تهران: روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۸۵
۳- روزن بام، هایدی، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه، ترجمه محمدصادق مهدوی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۳
۴- پولاک، ادوارد یاکوب، ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی، ۱۳۶۱
۵- ریترز، جورج، نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی، ۱۳۸۵
۶- زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران، تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۸
۷- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، چ ۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۸ ق
۸- گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۲
۹- محمدی ری شهری، محمد، میزان الجکمه، قم، انتشارات درالحدیث، ۱۳۸۶
۱۰- نراقی، ملا محمد مهدی، جامع السعادات، انتشارات الزهرا، ۱۳۶۳ ه ش
۱۱- حر عاملی، شیخ محمد بن حسن، وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ه ق.
۱۲- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، انتشارات شریف رضی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ ق.
منبع: راسخون؛ نویسنده: مهدی ورپشتی