بررسی گناهان و آفات زبان از دیدگاه قرآن و حدیث

بررسی گناهان و آفات زبان از دیدگاه قرآن و حدیث

اشتراک‌گذاری در ایتا اشتراک‌گذاری در بله اشتراک‌گذاری در سروش کپی کردن لینک

زبان از جمله نعمت های الهی است که همراه خود آفات بسیاری دارد که اگر انسان از این آفات پرهیز نکند، به هلاکت و نابودی کشیده می شود. از همین رو پرهیز از آفات زبان و گناهان آن بارها در آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) تذکر داده شده است. غیبت، دروغ، مراء، تهمت و ناسزاگویی از جمله مهمترین آفات زبان هستند که در ادامه به صورت مختصر به بررسی آنها می پردازیم.

زبان منشأ آفات و گناهان

هرچند بسیار سخن گفتن، به خودی خود گناه نمی باشد، اما رفتار خردمندانه ای هم نیست؛ زیرا با سخن گفتن بسیار، احتمال لغزش و مبتلا شدن به گناهانی همچون غیبت، دروغ، تهمت و … افزایش می یابد و به همین دلیل سفارش شده است که انسان مومن به قدر ضرورت سخن گوید و به جای بیهوده گویی، زبان خویش را به ذکر خدا مشغول سازد.

انسان مومن همواره با دقت در آنچه به عنوان آفات زبان در قرآن و حدیث آمده است، خودش را از خطر افتادن به چاه گناه و معصیت الهی دور می کند.

رسول خدا (ص) فرموده‌ است: «طُوبَى لِمَنْ أَمْسَکَ اَلْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ وَ أَنْفَقَ اَلْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ؛[۱] خوشا به حال کسى که زیادى زبانش را باز دارد و زیادى مالش را انفاق کند.»

در روایت دیگری، پیامبر (ص) درباره خطرات زبان میفرماید: «هَلْ یَکُبُّ اَلنَّاسَ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ فِی اَلنَّارِ إِلاَّ حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ؛[۲]‌ مگر غیر از این است که سخنان انسان باعث می شود که او را در آتش جهنم بیندازند؟»

به خاطر همین خطرات، از آفات زبان در قرآن و احادیث فراوان بحث شده و خداوند متعال و اهل بیت (ع) ما را از آنها پرهیز داده اند.

برخی از شایع ترین آفات زبان

۱-غیبت

غیبت از جمله آفات زبان است که آیات و روایات هشدار دهنده ی پیرامون آن آمده است. قرآن کریم در مورد غیبت تعبیر عجیبی دارد و آن را تشبیه به خوردن گوشت برادر مرده می کند: «وَ لَایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا؛[۳] هیچ یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟!»

حضرت رضا (ع) میفرمایند: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ اِغْتَابَ أَخَاهُ؛[۴] کسی که برادر مومنش را غیبت کند، ملعون است، ملعون.»

غیبت یکی از پیچیده ترین آفات زبان است. غیبت تنها آشکار کردن گناه پنهانی غیبت شونده نیست، بلکه اگر عیب پنهانی او که جنبه معصیت نیز ندارد، آشکار گردد؛ غیبت محسوب می شود؛ مثلا اگر یکی از گوش های شخصی کر باشد و شما اطلاع داشته باشید و برای جمعی که از این عیب جسمانی اطلاع ندارند، بیان کنید و آن شخص دوست نداشته باشد که آنها از این عیب مطلع شوند؛ غیبت مرتکب شده اید.

یا اگر فرزند کسی به مواد مخدر معتاد است و مردم از آن اطلاعی ندارند، اگر شما که مطلع هستید نزد آن جمع، اعتیاد فرزندش را بگویید غیبت محسوب می شود؛ چرا که این تنها غیبت فرزند محسوب نمی شود، بلکه غیبت پدر هم به شمار می آید.

ضمنا غیبت گاه نه در مورد خود شخص است و نه افراد وابسته به او، بلکه در مورد اموال اوست؛ مثل اینکه می گویی: «خانه فلان شخص بسیار کثیف است.» این سخن نزد کسانی که از آن اطلاع ندارند، غیبت محسوب می شود.

آثار شوم غیبت

برای غیبت که یکی از بدترین آفات زبان به شمار می رود،‌ در روایات اهل بیت (ع) پیامد هایی بیان شده است؛ از جمله پیامبر اکرم (ص) میفرماید:

«مَنِ اِغْتَابَ أَخَاهُ اَلْمُسْلِمَ بَطَلَ صَوْمُهُ وَ نُقِضَ وُضُوؤُهُ فَإِنْ مَاتَ وَ هُوَ کَذَلِکَ مَاتَ وَ هُوَ مُسْتَحِلٌّ لِمَا حَرَّمَ اَللَّهُ؛[۵] کسی که برادر مسلمانش را غیبت کند، روزه و وضویش مقبول درگاه الهی واقع نمی شود. [ثوابی به او نمی دهند] و اگر در همین حال بمیرد ( و از گناهش توبه نکند) در حالی مرده است که حرام الهی [ریختن آبروی مسلمان] را حلال شمرده است.»

بنابراین آنچه به عنوان آفات زبان در قرآن و حدیث آمده، گاهی سبب نابودی ثواب های انسان و عقاب او می شود؛ همانطور که غیبت نه تنها خودش گناه بزرگی است بلکه اعمال نیک انسان مانند روزه و وضو را نیز نابود می کند. بنابراین باید به غیبت به عنوان یکی از شوم ترین آفات زبان توجه داشت.

ممنوعیت حضور در مجلس غیبت

یکی از نکات مهمی که نسبت به آفات زبان باید به آن توجه داشت، دوری از موقعیت هایی است که احتمال لغزش زبان در آنها بیشتر است. از جمله این موقعیت ها مجلس غیبت است. پیامبر اکرم (ص) در این باره میفرماید: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلآخِرِ فَلاَ یَجْلِسُ فِی مَجْلِسٍ … یُغْتَابُ فِیهِ مُسْلِمٌ؛[۶] کسی که به خدا و جهان آخرت ایمان دارد، در مجلسی که … غیبت مسلمانی صورت می گیرد، نمی نشیند.»

تعبیر «من کان یومن بالله و الیوم الاخر …» در بسیاری از روایات وارد شده و پس از آن انجام دادن یا ترک کردن کاری بیان شده است. این تعبیر نشان می دهد که کار مورد سفارش در آن روایت از نشانه های قطعی ایمان است. بنابراین، یکی از نشانه های ایمان شرکت نکردن در جلسه ای است که غیبت صورت می گیرد. انسان مومن با پرهیز از غیبت که یکی از آفات زبان است، خودش را از کفر و بی ایمانی حفظ می کند.

تفاوت غیبت و بهتان

با نگاهی به آفات زبان در قرآن و حدیث به برخی از تفاوت های آنها نیز پی می بریم. امام کاظم (ع) در بیان تفاوت غیبت و بهتان که هر دو از آفات زبان و از گناهان بزرگ هستند، میفرماید:

«مَنْ ذَکَرَهُ مِنْ خَلْفِهِ بِمَا هُوَ فِیهِ مِمَّا لاَ یَعْرِفُهُ اَلنَّاسُ اِغْتَابَهُ وَ مَنْ ذَکَرَهُ بِمَا لَیْسَ فِیهِ فَقَدْ بَهَتَهُ؛[۷] هرکس پشت سر کسی چیزی بگوید که در او وجود دارد، ولی مردم از آن اطلاعی ندارند او را غیبت کرده است و هر کس پشت سر کسی چیزی بگوید که در او وجود ندارد به او بهتان زده است.»‌

گاه در تفسیر غیبت اشتباهی صورت می گیرد؛ مثلا هنگامی که به شخصی که مرتکب غیبت می شود به عنوان نهی از منکر اعتراض می شود، می گوید: «آنچه گفتم جزء صفات اوست!» چنین شخصی توجه ندارد که غیبت، همان طرح کردن عیب موجود و پنهانی در غیبت شونده است و اگر در او وجود نداشته باشد، در واقع به او تهمت زده است.

۲-دروغ، یکی از بدترین آفات زبان

از دیگر آفات زبان، دروغگویی است که خداوند در آیات قرآن این گناه زبان را در سر حد کفر و انکار آیات الهی قرار می دهد: «إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ؛[۸] تنها کسانى به خدا دروغ می بندند که به آیات خدا ایمان ندارند؛ آرى، دروغگویان واقعى آنها هستند.» گرچه مورد آیه، دروغ و افترا بر خدا و پیامبر (ص) است، ولى به هر حال زشتى دروغ اجمالا در این آیه مجسم شده است.[۹]

دروغ کلید تمام بدی ها

امام باقر (ع) میفرماید: «إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالاً وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ اَلْأَقْفَالِ اَلشَّرَابَ وَ أَشَرُّ مِنَ اَلشَّرَابِ اَلْکَذِبُ[۱۰]؛ خداوند برای شرور و بدی ها قفل و بندهایی قرار داده و کلید این فقل ها را شراب قرار داده و دروغ از شراب بدتر است.»

دروغ یکی از بدترین آفات زبان است؛ چرا که هیچ گناهی بدون دروغ انجام نمی شود. مثلا کسی که قضد دارد در امری، مثل فروش جنس خود تقلب کند، بدون دروغ به مقصود خود نمی رسد؛ چون با ادعای سالم بودن جنس، کالای ناسالم را به مشتری می فروشد. تدلیس، خیانت، خوردن مال مردم، فریب دادان پاکان و دیگر گناهانی که این ها نیز از آفات زبان هستند، بدون دروغ صورت نمی گیرد.

بنابراین، دروغ هم مانند شراب کلید گناهان، بلکه بدتر از آن است؛ چرا که شرابخوار پس از شرب خمر عقل خود را از دست می دهد و نا آگاهانه مرتکب گناه می شود؛ اما دروغگو در حال هوشیاری و آگاهی گناهان مذکور را مرتکب می شود و خود را به معصیت آلوده می کند.

دروغ سبب خرابی ایمان

دروغ به عنوان یکی از شایع ترین آفات زبان، تاثیر مخربی بر ایمان فرد دارد. در روایت دیگری از امام باقر (ع) می خوانیم: «إِنَّ اَلْکَذِبَ هُوَ خَرَابُ اَلْإِیمَانِ؛[۱۱] دروغ سبب ویرانی ایمان انسان می شود.»

طبق روایت دروغ باعث ویرانی ایمان می شود؛ چون دروغگو ایمان قوی ندارد و خدا را روزی رسان نمی داند و خیال می کند با دست زدن به دروغ روزی اش زیاد می شود. چنین شخصی سعی می کند با دروغ خود را حفظ کند؛ چون خداوند را حافظ نمی داند.

امام رضا (ع) میفرمایند: «از رسول خدا (ص) پرسیده شد: آیا ممکن است مومن ترسو باشد؟ فرمود: بله پرسیده شد: آیا ممکن است مومن بخیل باشد؟ حضرت فرمود: بله امکان دارد. پرسیدند: امکان دارد شخص با ایمان بسیار دروغگو باشد؟ فرمودن نه امکان ندارد.»[۱۲]

پیام این روایت ارزشمند این است که ایمان با دروغ سازگار نیست. کسی که پیوسته دروغ می گوید و به آن آلوده می شود شخص مؤمنی نیست.

از دروغ که آفتی از آفات زبان است به عنوان امری خلاف ایمان یاد می شود. این مضمون در روایات مختلفی تکرار شده است. حضرت علی (ع) میفرمایند: «جَانِبُوا اَلْکَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبُ اَلْإِیمَانِ[۱۳]؛از دروغ بپرهیزید که بر ضد ایمان است.»

همچنین در روایت دیگری از حضرت آمده است: «عَلاَمَهُ اَلْإِیمَانِ أَنْ تُؤْثِرَ اَلصِّدْقَ حَیْثُ یَضُرُّکَ عَلَى اَلْکَذِبِ حَیْثُ یَنْفَعُکَ[۱۴]؛ علامت و نشانه ایمان این است که راستی را آنجا که به زیان توست، بر دروغی که به نفع توست مقدم بداری.»

از این روایات می توان به درستی نتیجه گرفت که دروغ آفتی از آفات زبان است که ایمان را از بین برده و انسان را به بی دینی و بی ایمانی نزدیک می کند.

۳-مراء

یکی دیگر از آفات زبان، مراء است. امام علی (ع) میفرماید: «إِیَّاکُمْ وَ اَلْمِرَاءَ وَ اَلْخُصُومَهَ فَإِنَّهُمَا یُمْرِضَانِ اَلْقُلُوبَ عَلَى اَلْإِخْوَانِ وَ یَنْبُتُ عَلَیْهِمَا اَلنِّفَاقُ[۱۵]؛ از جدال و مرا بپرهیزید که قلب ها را بیمار می کند و سبب رویش نفاق می شود.»

مراء آن است که دو نفر با هم بحث کنند و کار آنها به جرّ و بحث و خصومت و ایجاد شک و تردید در طرفین و برتری جویی منتهی شود. این کار در اسلام حرام است و از آفات زبان به شمار می رود.

حضرت علی (ع) در روایتی که ذکر آن گذشت، برای مراء دو عیب مهم ذکر می کند: نخست اینکه موجب بیماری قلب و روح می شود، دیگر اینکه باعث نفاق می‌گردد؛ زیرا یکی از آثار مراء این است که حق بر انسان پوشیده می گردد؛ چرا که مراء کننده اصرار دارد حرف خود را بر کرسی بنشاند و این مطلب سبب می شود که به تدریج حرف باطلش را باور می کند و این شیوه به مرور باعث بیماری روح می شود.

علاوه بر این، مراء در بسیاری از موارد به سخنان نادرست و درشت و توهین و جسارت و خصومت و دشمنی و عداوت منتهی می گردد، که زمینه ساز بیماری های روحی و روانی خواهد بود.

به طور کلی در روایات مراء از آفات زبان شمرده شده و دستور به ترک آن داده شده است هر چند حق با انسان باشد. پیامبر (ص) میفرمایند: «لَا یَسْتَکْمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَهَ الْإِیمَانِ حَتَّى یَدَعَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ کَانَ مُحِقّاً؛[۱۶]از علایم ایمان این است که شخص جدال و مراء را ترک کند، هر چند محق باشد.»

بحث و گفتگو خوب است به شرط آنکه طرفین در جست و جوی حق باشند؛‌ اما اگر افراد در پی به کرسی نشاندن حرف خود باشند نه تنها بی فایده است، بلکه سبب بدبختی گردیده و به انکار واقعیات و بدیهیات منجر می شود.

در قرآن کریم نیز خداوند از پیامبر (ص) می خواهد تا با کسانی که آیات خدا را مسخره می کنند و به دنبال مراء و جدال بیهوده هستند، گفتگو نکند: «وَ إِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ[۱۷]؛ هرگاه کسانى را دیدى که آیات ما را استهزا می کنند، از آنها روى بگردان.»

بنابراین از بدترین آفات زبان در قرآن و حدیث که دستور به ترک آن شده است، مراء و جدال بیهوده است؛ البته باید توجه کرد جدال اگر به شیوه صحیح و برای اثبات حق باشد، شایسته و نیکو است تا زمانی که به بحث و مجادله بیهوده نیانجامد.

۴-تهمت و شایعه پراکنی

یکی دیگر از آفات زبان، تهمت زدن و پخش شایعه است. امام صادق (ع) فرمود: «مَنْ قَالَ فِی مُؤْمِنٍ مَا رَأَتْهُ عَیْنَاهُ وَ سَمِعَتْهُ أُذُنَاهُ فَهُوَ مِنَ اَلَّذِینَ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ – إِنَّ اَلَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ اَلْفٰاحِشَهُ فِی اَلَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ[۱۸][۱۹]؛

کسی که درباره مومنی هر آنچه را با دو چشم خود دیده و با دو گوشش شنیده است، برای دیگران نقل کند، از جمله کسانی است که خداوند درباره آنها فرموده است: به یقین کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شایع شود، برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است.»

آیه ای که در متن روایت به آن استدلال شده، در مورد پخش شایعات است. منافقان که از مبارزه رو در رو با پیامبر (ص) و مسلمانان وحشت داشتند و می دانستند که با جنگ نظامی راه به جایی نمی برند، به پخش شایعات روی آوردند.

از جمله شایعاتی که ساخته و در تمام مدینه پخش کردند، نسبت زشت و دروغین عمل منافی عفت به بعضی از همسران پیامبر بود. خداوند به منظور مبارزه جدی با این شایعه، حدود بیست آیه ابتدا سوره نور را بر پیامبر اسلام (ص) نازل کرد و آنها را به شدت توبیخ و به مجازات تهدید کرد.

این روایت تاکید می کند که هرچه دیدید و شنیدید نقل نکنید، بلکه تنها آنچه برای شما ثابت شد و به صحت آن یقین حاصل کردید، نقل کنید. در حقیقت معنای روایت این است که نه تنها مطلب معلوم الکذب و مشکوک الکذب را نقل نکنید، بلکه چیزهایی را که با چشمتان می بینید، و با دو گوشتان می شنوید نیز نباید نقل کنید؛ مگر اینکه به صحت آن اطمینان کامل داشته باشید؛ چرا که شایعات مفاسد فراوانی دارد که برخی را ما از آن آگاهیم و خداوند متعال از همه آگاه تر است.

متاسفانه در دوره ما یکی از رایج ترین آفات از آفات زبان، تهمت زدن به مومنان و پخش شایعات بی اساس در فضای مجازی است. این قبیل کارها سبب اهانت به دیگران می شود که به شدت مذموم و ناپسند.

ابوحمزه ثمالی می گوید از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: «إِذَا قَالَ اَلرَّجُلُ لِأَخِیهِ اَلْمُؤْمِنِ أُفٍّ خَرَجَ مِنْ وَلاَیَتِهِ وَ إِذَا قَالَ أَنْتَ عَدُوِّی کَفَرَ أَحَدُهُمَا وَ لاَ یَقْبَلُ اَللَّهُ مِنْ مُؤْمِنٍ عَمَلاً وَ هُوَ مُضْمِرٌ عَلَى أَخِیهِ اَلْمُؤْمِنِ سُوءاً[۲۰]؛

هنگامی که مسلمانی نسبت به برادر مسلمانش اف بگوید [کمترین اهانت روا بدارد]، از ولایت او خارج می شود و اگر بگوید: تو دشمن من هستی؛ یکی از آن دو کافرند و خداوند هیچ عملی را از مؤمنی که نسبت به مؤمن دیگر قصد سوء و نیت بدی در دل دارد، نمی پذیرد.»

سه مطلب در این روایت مورد تأکید قرار گرفته است:

۱. کمترین اهانت و اظهار ناراحتی از برادر مسلمان، اگر بدون مجوز و دلیل شرعی باشد، سبب از بین رفتن ولایت بین آنها می شود؛ ولایتی که خداوند متعال در میان مسلمانان و مؤمنین قرار داده است.

۲. اگر کسی از مسلمانان به مسلمان دیگر بگوید: «تو دشمن من هستی»؛ یعنی در مسایل اعتقادی و دینی دشمن من هستی در حقیقت به او نسبت کفر و ارتداد داده است و این گویای کفر یکی از آنهاست؛ زیرا اگر سخن گوینده درست باشد، طرف مقابل کافر است و اگر نادرست باشد، خودش کافر است که نسبت کفر به دیگری داده است.

۳. نه تنها اهانت به دیگران و نسبت ناورا دادن به آنها جایز نیست، بلکه قصد سوء و نیت بد کردن در مورد سایر مؤمنان نیز جایز نبوده و مانع قبولی اعمال نیک انسان می شود.

۵-بدزبانی و ناسزاگویی

یکی دیگر از آفات زبان، بدزبانی و ناسزاگویی است. پیامبر اسلام (ص)، زشت گویان را نکوهش می کند و میفرماید: «وَ إِنَّ شَرَّ عِبَادِ اَللَّهِ مَنْ تُکْرَهُ مُجَالَسَتُهُ لِفُحْشِهِ؛[۲۱] از بدترین بندگان خدا کسی است که به خاطر بدزبانی اش، از هم نشینی با او کناره گیری شود.»

چه زشت است که زبان انسان آنگونه آزار دهنده و بدگو باشد که مردم از دوستی و همراهی با او کراهت داشته باشند و از دشمنان او بر حیا و حیثیت خود بترسند.

امام صادق(ع) میفرماید: «وَ اَلْبَذَاءُ مِنَ اَلْجَفَاءِ وَ اَلْجَفَاءُ فِی اَلنَّارِ؛[۲۲] بدزبانی، جفاکاری است و جفاکار در آتش است.»

خداوند در قرآن کریم مسلمانان را از ناسزاگویی به بتها نیز منع می کند و میفرماید: «وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ[۲۳]؛ به معبود کسانى که غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید.»

بنابراین دشمنام گویی که از جمله آفات زبان است نه تنها به مومنان و مسلمانان جایز نیست بلکه خداوند این عمل ناپسند را حتی در مورد کفار و خدایانی که به جای الله برگزیده اند نیز جایز نمی داند.

جمع بندی

آفات زبان در آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) به شدت مورد نهی قرار گرفته است. مومن واقعی همواره باید زبان خود را حفظ کند و آن به ذکر خدا و سخنان نیکو مشغول کند تا از شر آفاتش در امان بماند. آفات زبان شامل موارد متعددی از جمله غیبت، دروغ، مراء، تهمت و ناسزاگویی می شود که هر یک از دیدگاه قرآن و روایات به صورت مختصر بررسی شد.

پی نوشت ها

[۱] ورام، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، ج۱، ص ۱۰۸.

[۲] مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص ۱۵۰.

[۳] حجرات/۱۲.

[۴] مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۳۶.

[۵] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۳، ص ۳۶۳.

[۶] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص ۲۴۶.

[۷] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص ۲۴۵.

[۸] نحل/۱۰۵

[۹] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۴۱۱.

[۱۰] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۶، ص۱۳۹.

[۱۱] مجلسی، بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۴۷.

[۱۲] مجلسی، بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۶۲.

[۱۳] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۹.

[۱۴] مجلسی، بحارالانوار، ج۶۴، ص۳۱۴.

[۱۵] مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۱۳۹.

[۱۶] مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۱۳۸.

[۱۷] انعام/۶۸.

[۱۸] نور/۱۹.

[۱۹] بحارالانوار، ج۷۲، ص ۲۴۰.

[۲۰] مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۱۶۶.

[۲۱] مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص ۱۵۰.

[۲۲] مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۰۹.

[۲۳] انعام/۱۰۸.

منابع

۱. قرآن کریم.
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
۳. ورام، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، بیروت ـ لبنان، مکتبه الفقیه، بی تا.

منابع اقتباس
1-مکارم شیرازی، ناصر، آداب معاشرت در اسلام، ص ۳۵۵ـ۱۷۷، قم، امام علی بن ابی طالب، ۱۳۹۳ش.
2-جوهری، شکیبا سادات، نیش و نوش (نگاهی به کارکردهای زبان)، ص ۸۵ـ۵۴، بی جا، بی نا، ۱۳۸۵ش.

بدون دیدگاه