آرزوهای دراز و طول الامل؛ از آثار و پیامدها تا راه های درمان

آرزوهای دراز و طول الامل؛ از آثار و پیامدها تا راه های درمان

اشتراک‌گذاری در ایتا اشتراک‌گذاری در بله اشتراک‌گذاری در سروش کپی کردن لینک

در آموزه های روشن و عمیق اسلام، طول امل یا آرزوهای دراز، نه تنها نشانه امید و انگیزه نیست، بلکه صفتی ناپسند و خطرناک به شمار می آید که انسان را به دوری از واقعیت ها و غفلت از زندگی معنوی می کشاند. این حالت باعث می شود فرد به جای تمرکز بر تلاش و اقدام موثر در زمان حال، درگیر خیال پردازی های بی ثمر شده و از فرصت های موجود غفلت کند. آرزوهای دراز، عاملی است که انسان را به دنیاطلبی و حرص و طمع دچار می کند و مانع رشد و تعالی اخلاقی و معنوی او خواهد شد.

دین مبین اسلام، همواره مشوق امید، پویایی و تلاش است. اسلام، آرزوهای سازنده را بالهایی برای پرواز انسان به سوی قله های علم، اخلاق، و پیشرفت اجتماعی می داند اما در عین حال، روایات و احادیث گهربار ائمه اطهار (ع) با قاطعیت تمام نسبت به آرزوهای دراز و پیامدهای منفی آن هشدار داده اند.

این نوشتار، در صدد است تا با واکاوی روایات و تبیین دقیق دیدگاه اسلام در این زمینه، نوری بر این حقیقت بتاباند و راهگشایی باشد برای دستیابی به زندگی متعادل، سرشار از آرزوهای متعالی و امید واقعی، اما به دور از دامی به نام غفلت و دنیاپرستی.

آرزوهای دراز در آئینه روایات

از آنجا که آرزوهای دراز تاثیر بسیار مخربی بر زندگی معنوی و اخلاقی و حتی مادی انسان ها دارد، در روایات اسلامی با تعبیرات گوناگون از آن نکوهش شده و با عبارات پرمعنایی به علل منطقی آن نیز اشاره شده است. به عنوان نمونه، به روایات زیر می‏ توان اشاره کرد:

۱. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «ارْبَعَهٌ مِنَ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ وَ قَسَاوَهُ الْقَلْبِ وَ طُولُ الْامَلِ وَ الْحِرْصِ عَلَی الدُّنْیَا؛[۱] چهار چیز است که نشانه شقاوت و بدبختی انسان است: خشک بودن چشم ها (به گونه ای که هرگز از خوف خدا اشکی نریزد) و سنگدلی و آرزوهای دراز و حرص بر دنیا».

۲. امام علی (ع) می فرماید: «مَنْ اطَالَ امَلَهُ سَاءَ عَمَلُهُ؛[۲] کسی که آرزوی طولانی داشته باشد، عملش بد خواهد شد».

همین معنی به صورت گویاتری در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است که فرموده: «اطْوَلُ النَّاسِ امَلًا اسْوَئُهُمْ عَمَلًا؛[۳] آن کسی که آرزوهایش از همه طولانی تر باشد، عملش از همه زشت تر و بدتر است».

۳. در نهج البلاغه خطبه ۱۴۷ نیز تعبیر گویایی در این زمینه دیده می شود: «انَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِطُولِ آمَالِهِمْ وَ تَغَیُّبِ آجَالِهِمْ حَتَّی نَزَلَ بِهِمُ الْمَوْعُودُ الَّذِی تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَهُ وَ تَرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَهُ؛ اقوامی که پیش از شما بودند و گرفتار عذاب شدند، فقط به خاطر آرزوهای طولانی و فراموش کردن اجل و سرآمد زندگیشان بود تا آنکه عذاب موعود فرارسید، همان عذابی که با فرارسیدنش معذرت خواهی رد می شود و درهای توبه بسته خواهد شد».

۴. در حدیثی از فاطمه بنت الحسین از پدرش امام حسین (ع) از جدش رسول خدا (ص) چنین آمده است: «انَّ صَلَاحَ اوَّلِ هَذِهِ الْامَّهِ بِالزُّهْدِ وَ الْیَقِینِ وَ هَلَاکَ آخِرِهَا بِالشُّحِّ (بِالشَّکِّ) وَ الْامَلِ؛[۴] دو عامل سبب اصلاح (و پیروزی) آغاز این امت شد که یکی زهد (و ترک وابستگی به دنیا) بود و دیگری ایمان و یقین محکم و آنچه باعث هلاکت (و شکست) آخر این امت می شود، بخل (شک) و آرزوهای دراز است».

بدیهی است ایمان و یقین محکم، به اضافه بی اعتنایی به زرق و برق دنیا، سبب شد که مسلمانان نخستین به هنگام ورود در میدان جهاد از هیچ چیز پروا نکنند، جز خدا را در نظر نگیرند و جز برای خدا شمشیر نزنند و هرگز پشت به دشمن ننمایند و این عامل مهم پیروزی آنان بود.

ولی هنگامی که آرزوهای دراز و دلبستگی ها و دلدادگی ها نسبت به ظواهر دنیا جای «زهد» را گرفت و شک و تردید به جای یقین نشست، عقب‏گردها و شک ها شروع شد و امروز هم برای تجدید عظمت نخستین، راهی جز احیای دو اصل نخست نیست.

۵. در حدیث دیگری از امام علی (ع) می خوانیم: «الْامَلُ سُلْطَانُ الشَّیَاطِینِ عَلَی قُلُوبِ الْغَافِلِینَ؛[۵] آرزوی دراز، سبب سلطه شیطان ها بر قلوب غافلان می شود».

۶. در حدیث دیگری از آن حضرت، چنین افرادی به عنوان بدترین مردم معرفی شده اند: «شَرُّ النَّاسِ الطَّوِیلُ الْامَلِ، السَّیّئُ الْعَمَلِ؛[۶] بدترین مردم، کسی است که آرزوهایش از همه طولانی ‏تر باشد و عملش از همه بدتر». و نیز فرموده است: «انَّ الْمَرْءَ یُشْرِفُ عَلَی امَلِهِ فَیَقْطَعُهُ حُضُورُ اجَلِهِ، فَسُبْحَانَ اللَّهِ لَاامَلٌ یُدْرَکُ وَ لَامُؤَمَّلٌ یُتْرَکُ؛[۷] انسان، پیوسته دنبال‏ آرزوهای خویش است (و از مبدأ و معاد غافل است) ناگهان حضور اجل، آرزوهایش را قطع می کند، سبحان اللَّه! نه به آرزو رسیده و نه صاحب آرزو رها شده است».

۷. در حدیثی از امام علی (ع) می خوانیم: «اشْرَفُ الْغِنَی تَرْکُ الْمُنَی؛[۸] برترین بی ‏نیازی، ترک آرزوهاست». آرزوهای دراز سبب می شود که انسان دائما خود را نیازمند ببیند و دست حاجت به سوی هر کس و هر جا دراز کند و شخصیت انسانی خود را به خاطر اموری که هرگز به آن نمی رسد بشکند!

۸. در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار آمده است: «کَذَّبَ مَنِ ادَّعَی الْایمَانَ وَ هُوَ مَشْغُوفٌ مِنَ الدُّنْیَا بِخِدَعِ الْامَانِیِّ وَ زُورِ الْمَلَاهِیِّ؛[۹] دروغ می گوید کسی که ادعای ایمان می کند در حالی که به خاطر خدعه های آرزوها و سرگرمی های باطل، دلباخته دنیا شده است». روشن است که دلباختگان آرزوها ناگزیرند برای وصول به آنها همه چیز را به دست فراموشی بسپارند و از همین جا رخنه در ایمان آنها پیدا می شود.

۹. و نیز از آن حضرت در سخن کوتاه و پر معنای دیگری می‏خوانیم: «الْامَانِیُّ تُعْمَی عُیُونَ الْبَصَائِرِ؛[۱۰] آرزوهای دراز، چشم بصیرت انسان را کور می کند».

۱۰. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که روزی به اصحاب فرمودند: «آیا همه شما دوست دارید وارد بهشت شوید»؟! همگی عرض کردند: آری ای رسول خدا»! فرمود: «قَصِّرُوا مِنَ الْامَلِ وَ اجْعَلُوا آجَالَکُمْ بَیْنَ ابْصَارِکُمْ وَ اسْتَحْیُوا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ؛ دامنه آرزوها را کوتاه کنید و مرگ را در مقابل چشم خود قرار دهید و از خداوند (و مخالفت فرمان او) آنگونه که شایسته است شرم کنید».[۱۱]

۱۱. در حدیث پرمحتوای دیگری از امام علی (ع) آمده است: «انَّ الْامَلَ‏ یُذْهِبُ الْعَقْلَ، وَ یُکَذِّبُ الْوَعْدَ، وَ یَحِثُّ عَلَی الْغَفْلَهِ وَ یُورِثُ الْحَسْرَهَ؛[۱۲] آرزوهای دراز عقل انسان را می برد و وعده آخرت را دروغ می شمرد و انسان را به غفلت وامیدارد و سرانجام آن، حسرت و ندامت است».

۱۲. در روایت دیگری از رسول خدا (ص) آمده است که پیامبر اکرم (ص) سه عدد چوب را گرفت، یکی را پیش روی خود در زمین فرو کرد، دیگری را در کنار آن و سومی را در فاصله دورتر، سپس فرمود: آیا می دانید این چیست؟ عرض کردند: خدا و رسولش آگاه ترند، فرمود:

«هَذَا الْانْسَانُ! وَ هَذَا الْاجَلُ! وَ هَذَا الْامَلُ یَتَعَاطَاهُ ابْنُ آدَمَ وَ یَخْتَلِجَهُ الْاجَلُ دُونَ الْامَلُ؛[۱۳] این (چوب اول) انسان است و این (چوب دوم) سرآمد عمر است و این (چوب سوم که در نقطه دوری در زمین فرو شده بود) آرزوهای دراز انسان است، (آری) پیش از آنکه انسان به آرزوهایش برسد، دست اجل گریبان او را خواهد گرفت».

این احادیث ارزشمند پیرامون آرزوهای دراز، به خوبی گستردگی خطرات و عواقب شوم این رذیله اخلاقی را نشان می دهد و ثابت می کند که آرزوهای دراز، از بزرگترین موانع سعادت انسان و قرب او در پیشگاه خداست.

آثار و پیامدهای آرزوهای دراز

آرزوهای دراز، آثار مخرب فراوانی در زندگی معنوی و مادی انسان دارد که گوشه هایی از آن در احادیث فوق آمده است. به طور کلی می توان گفت آرزوهای دراز پیامدهای خطرناک و مخرب و سوء زیر را دارد:

۱. آرزوهای دراز، سرچشمه بسیاری از گناهان‏

یکی از بدترین آثار منفی طول امل و آرزوهای دراز این است که انسان را به انواع گناهان دعوت می کند؛ زیرا رسیدن به این آرزوها معمولا از طریق مشروع غیر ممکن است، بنابراین گرفتاران این رذیله اخلاقی خود را ناگزیر می بینند که در کسب درآمدها چشم بر هم نهند و حلال و حرام را شناسایی نکنند و از غصب حقوق دیگران، خوردن اموال یتیمان، کم فروشی، رباخواری، رشوه و مانند این امور، ابا نداشته باشند. به همین دلیل در حدیث آمده است: «مَنْ طَالَ امَلُهُ سَاءَ عَمَلُهُ؛[۱۴] کسی که آرزویش دراز باشد عملش بد می شود».

۲. آرزوهای دراز و قساوت قلب‏

قرآن مجید درباره یکی از اقوام پیشین می گوید: آنها کسانی بودند که می پنداشتند عمر طولانی دارند (و گرفتار آرزوهای دراز شده اند) و از این رو قلب های آنها قساوت یافت. دلیل این مسئله روشن است؛ زیرا آرزوهای دراز انسان را از خدا غافل می کند و به دنیا حریص می سازد و آخرت او را به دست فراموشی می سپارد و اینها همه اسباب سنگدلی و قساوت قلب است.

به همین دلیل در حدیثی آمده است که خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود: «یَا مُوسَی لَا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیَا امَلَکَ فَیَقْسُوا قَلْبَکَ، وَ الْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ؛[۱۵] ای موسی! آرزوی خود را در دنیا طولانی نکن که قسی القلب خواهی شد و قسی القلب، از من دور است».

۳. آرزوهای دراز و از یاد بردن اجل

این اثر نیاز به شرح و بسط ندارد و به خوبی در زندگی آنها که گرفتار این رذیله اخلاقی هستند نمایان است که هرگز نه سخنی از مرگ بر زبان می رانند و نه در فکر آخرتند، بلکه دائماً در گرداب غفلت غوطه ورند. در حدیث معروفی که هم از پیامبر اکرم (ص) و هم از امام علی (ع) نقل شده آمده است: «طُولُ الْامَلِ یُنْسِی الْآخِرَهِ؛[۱۶] درازی آرزوها، سبب فراموشی آخرت است».

۴. آرزوهای دراز و زندگی پررنج

بدیهی است هر قدر آرزوها طولانی تر باشد، تهیه مقدمات بیشتری را می طلبد، همچنین صرفه جویی بیشتری برای حفظ اموال و ثروت ها جهت رسیدن به آن آرزوهای دور و دراز لازم است و نتیجه این دو، یک زندگی توأم با درد و رنج بر خود و خانواده خود توأم با تلاش شبانه روزی بی رویه خواهد بود. به همین جهت در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: «مَنْ کَثُرَ مُنَاهُ کَثُرَ عَنَائُهُ؛[۱۷] کسی که آرزوهایش زیاد باشد، تعب و رنج او فزونی خواهد یافت».

۵. آرزوهای دراز و زندگی ذلت بار

صاحبان آرزوهای دراز، نه تنها در رنج و تعب دائم به سر می برند، بلکه ناچارند شخصیت انسانی خود را نیز در هم بشکنند و برای رسیدن به مقصود خیالی خویش، در برابر هر کس و ناکس سر خم کنند و دست التماس به سوی این و آن دراز نمایند و به زندگی ذلت باری تن دهند. در حدیثی از امام علی (ع) می خوانیم: «ذُلُّ الرِّجَالِ فِی خَیْبَهِ الْآمَالِ؛[۱۸] خواری مردان، در ناکامی آرزوهاست».

۶. محرومیت از نعمت ها

همانگونه که در بالا اشاره شد، کسانی که گرفتار آرزوهای دور و درازند، غالبا به سراغ صرفه‏ جویی و سخت‏گیری هر چه بیشتر در استفاده از مواهب و نعمت ها می روند تا به آرزوهای دور و دراز خود برسند. به همین دلیل نسبت به همه کس حتی خویشتن و زن و فرزند، بخیل خواهند بود؛ همان بخلی که آنها را از بهره گیری از نعمت های الهی محروم می سازد و در عین برخورداری از امکانات فراوان، زندگی فقیرانه ای دارند.

۷. محروم بودن از درک حقایق‏

آرزوهای دراز همچون سرابی است که تشنگان را در بیابان زندگی به دنبال خود می کشاند و تشنه تر می سازد، بی آنکه به جایی برسند، این آرزوها چهره واقعیت ها را به گونه ای دروغین نشان می دهد و انسان به خاطر آنها درک نمی کند کجاست و به کجا می رود و وظیفه اش در برابر این سرنوشت چیست.

۸. آرزوهای دراز، سبب کفران نعمت است‏

بدیهی است آرزوهای دراز، انسان را به آنچه ندارد و شاید هرگز به آن نمی رسد دلبند می سازد، به همین دلیل آنچه را از نعمت های الهی در دست دارد، کوچک می شمرد و نسبت به آن بی اعتناست و این کفران نعمت، پیامدهای شومی در دنیا و آخرت برای او دارد.

در حدیثی از مولای متقیان امام علی (ع) می خوانیم: «تَجَنَّبُوا الْمُنَی فَانَّهَا تُذَهِّبُ بِبَهْجَهِ نِعَمِ اللَّهِ عِنْدَکُمْ، و تُلْزِمُ اسْتِصْغَارَهَا لَدَیْکُمْ، وَ عَلَی قِلَّهِ الشُّکْرِ مِنْکُمْ؛[۱۹] از آرزوهای دراز بپرهیزید که زیبایی نعمت های الهی را از نظر شما می برد و آنها را نزد شما کوچک می کند و به کمی شکر (و کفران نعمت) از سوی شما منتهی می شود».

اسباب و انگیزه های آرزوهای دراز

عمده ترین چیزی که سبب آرزوهای دراز می شود، جهل و بی خبری است. جهل نسبت به خویشتن و نسبت به دنیا و جهل نسبت به قدرت و لطف خدا و ثواب آخرت و عقبی‏، مجموعه این جهل ها انسان را به وادی آرزوهای دراز می کشاند.

در حدیثی از امام علی (ع) می‏خوانیم: «اتَّقُوا خِدَاعَ الْامَالِ، فَکَمْ مِنْ مُؤَمِّلِ یَوْمٍ لَمْ یُدْرِکْهُ، وَ بَانِی بَنَاءٍ لَمْ یَسْکُنْهُ، وَ جَامِعِ مَالٍ لَمْ یَأْکُلْهُ؛[۲۰] از فریب آرزوها بپرهیزید، چه بسیار کسانی که آرزو داشتند روزی را (در آغوش ناز و نعمت) بگذرانند و هرگز به آن نرسیدند، چه بسیار کسانی که خانه و قصری ساختند ولی هرگز در آن ساکن نشدند و چه بسیار کسانی که اموال زیادی اندوختند ولی هرگز از آن نخوردند».

آری جهل به این امور سبب می شود که زیر پوشش (تأمین آینده خود و فرزندان)، گرفتار آرزوهای دراز و طول امل گردد. مجموعه این جهل ها و بی خبری ها (جهل به خویشتن، جهل به دنیا، جهل نسبت به خدا و قدرت بی مانند او و جهل نسبت به آخرت و مواهب بی پایانش) آدمی را در بیابان بیکران و برهوت خشک و سوزان آرزوها سرگردان می سازد.

درمان آرزوهای دراز

با توجه به ریشه ها و انگیزه ها در آرزوهای دراز، به خوبی می توان نتیجه گرفت که برای زدودن آثار آرزوهای دراز و از میان بردن آن باید به تفکر و اندیشه پرداخت.

از یک سو باید انسان خود را به خوبی بشناسد و بداند موجودی است آسیب پذیر که فاصله میان مرگ و زندگی او بسیار کم است، امروز سالم است و پر نشاط، فردا ممکن است گرفتار سخت ترین بیماری ها یا اندوه بارترین مصایب گردد، و از سوی دیگر باید درباره بی اعتباری دنیا بیاندیشید که‏ «از نسیمی دفتر ایام بر هم می خورد».

از سوی سوم به این حقیقت بیندیشد که ما اعتقاد به معاد و سرای آخرت و حساب و کتاب الهی و پاداش کیفر اعمال داریم و این جهان را منزلگاهی در مسیر یک سفر طولانی می دانیم و برنامه ما در این جهان آماده شدن و اندوختن زاد و توشه است نه اقامتگاهی برای همیشه ماندن!

اندیشه کند که حرص در اندوختن و ذخیره کردن اموال و برنامه ریزی برای رسیدن به آرزوها و آمال، هرگز مایه سعادت انسان نمی شود، بلکه دائما او را به درد و رنج گرفتار می سازد؛ و اندیشه کند که مهمترین آرامش، آرامش روح و وجدان است که آن از طریق تقوا و توکل بر پروردگار فراهم می شود نه از طریق حرص و ولع و دنیاپرستی!

عامل دیگر برای آرزوهای دراز هواپرستی و عشق به دنیاست، هر قدر از این علاقه کاسته شود دامنه آرزوها کوتاه تر می گردد و به عکس هر اندازه انسان دلبستگی بیشتر به دنیا پیدا کند، دامنه آرزوها گسترده ‏تر می شود. برای رسیدن به این هدف، یعنی کوتاه کردن دامنه آرزوها، یکی از مؤثرترین راه ها، یاد مرگ است که پرده ها را از جلو چشم بصیرت انسان برمی گیرد و واقعیت های زندگی را برای او آشکار می سازد.

از امام علی (ع) نقل شده است که فرمودند: «اکْثَرُ النَّاسِ امَلًا اقَلُّهُمْ لِلْمَوْتِ ذِکْراً؛[۲۱] آنها که آرزوهایشان بیشتر است، کمتر به یاد مرگ می افتند».

جمع بندی

طول امل و آرزوهای دراز، یکی از رذایل اخلاقی است که در روایات اسلامی به عنوان یکی از نشانه های شقاوت و بدبختی انسان، سبب سلطه شیطان ها بر قلوب غافلان و عامل نزول عذاب معرفی شده است. همچنین، آلوده شدن به این رذیله اخلاقی آثاری همچون سنگدلی، زندگی پررنج و محرومیت از نعمت ها را درپی خواهد داشت که انسان می تواند با ذکر و یاد خدا، تفکر و اندیشه پیرامون معرفت خود و دوری از هواپرستی، آن را درمان نماید.

پی نوشت ها

[۱] شمس الدین القرطبی، تفسیر قرطبی، ج۵، ص۳۶۱۸؛ شبیه به همین معنی با کمی تفاوت در مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۶۴ نیز آمده است.

[۲] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۶۳، ح۱۹.

[۳] آمدی، تصنیف غررالحکم، ص۳۱۲.

[۴] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۶۴.

[۵] آمدی، تصنیف غررالحکم، ص ۳۱۲.

[۶] آمدی، تصنیف غررالحکم، ص ۳۱۲.

[۷] آمدی، تصنیف غررالحکم، ص۳۱۳.

[۸] سیدرضی، نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه ۲۱۱ و ۳۴.

[۹] آمدی، تصنیف غررالحکم، ص۳۱۲، ح۷۲۲۳.

[۱۰] آمدی، تصنیف غررالحکم، ح۱۳۷۵.

[۱۱] المحجّه البیضاء، ج۸، ص۲۴۶.

[۱۲] محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۱، ص۱۰۳( مادّه امل).

[۱۳] محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۱، ص۱۰۴؛ المحجّه البیضاء، ج۸، ص۲۴۵.

[۱۴] مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۱۵۶.

[۱۵] محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۱، ص۱۰۴( مادّه امل).

[۱۶] کلینی، کافی، ج‌۱، ص ۴۴.

[۱۷] آمدی، تصنیف غررالحکم، ص۳۱۴.

[۱۸] آمدی، غررالحکم، ج۲، ص۴۰۵.

[۱۹] آمدی، تصنیف غررالحکم، ص۳۱۴.

[۲۰] آمدی، تصنیف غررالحکم، ص۳۱۳.

[۲۱] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۲۲.

منابع:

  1. آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی، تصنیف غررالحکم ودررالکلم، با شرح خوانساری، با مقدمه و تصحیح جلال الدین محدث، چاپ سوم، تهران: ۱۳۶۰ش.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  3. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه، بیروت: موسسه الوفا، ۱۴۰۴ق.
  4. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۸۹ش.
  5. شمس الدین القرطبی، محمدبن ابوبکر، تفسیر القرطبی، قاهره، دار الکتب المصریه، ۱۹۶۴م.
  6. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، المحجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، بی تا.

منبع اقتباس: آیت الله مکارم شیرازى، ناصر، اخلاق در قرآن‌، قم، مدرسه الامام على بن ابیطالب (ع)، ۱۳۷۷ش، ص۱۷۳-۲۰۰.

بدون دیدگاه