- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه: 4 دقیقه
- توسط: حمید الله رفیعی
- 8:28 ق.ظ
- 4 نظر

اشاره:
یکی از مذاهب کلامی اهل سنت فرقه اشاعره است. پیروان این مذهب بیشتر در کشورهای عربی حضور دارند. این فرقه همزمان با فرقه ماتریدیه تأسیس شده و در مسائل کلامی با هم اختلاف دارند. در این نوشته مطالبی درباره چگونگی تأسیس این فرقه بیان گردیده است.
مذهب اشعریه از معروف ترین مذاهب كلامی در دنیای اهل سنت است كه در آغاز قرن چهارم هجری پدید آمد. قبل از آن، مذهب حنبلیه، مذهب رسمی و معروف میان اهل سنت بود. مؤسس مذهب اشعریه ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری است، وی به سال 260 هجری قمری در بصره به دنیا آمد و به سال 324 یا 330 در بغداد درگذشت پدرش اسماعیل بن اسحاق، مكنی به «ابی بشر» از طرفداران اهل حدیث بود، بدین جهت اشعری در كودكی با عقاید اهل حدیث خو گرفت، در دوران جوانی به مكتب اعتزال گرایش یافت و تا چهل سالگی آن منهج را پیمود ولی بار دیگر به جانبداری از عقاید اهل حدیث قیام كرد.
كناره گیری ابوالحسن اشعری از مكتب اعتزال از روی قرائن در اوایل قرن چهارم هجری رخ داده كه هنوز استاد وی در قید حیات بوده است.(1)
ابوالحسن اشعری در چهل سالگی و در مسجد جامع بصره بازگشت خود را از مكتب اعتزال و گرایش خود را به مكتب احمد بن حنبل، رسماً اعلام نمود. و علت اعتزال ایشان از مذهب معتزله این بود كه روزی در مسأله «صلاح» و «اصلح» با وی مخالفت جست و از استاد خود جدا گشت.
گرچه علت و انگیزه های بازگشت اشعری از مكتب معتزله یك پدیدة روانی است، كه طبعاً برای خود دلایلی داشته است ولی برخی به جای واقع بینی و انگشت گذاردن روی انگیزة واقعی بازگشت، به خیال پردازی دست زده، و عللی را برای آن یادآور شده اند. از جمله خواب هایی است كه شیخ دیده و او را از راه اعتزال باز داشته است.(2)
اشعری در سخنوری و فن مناظره مهارت كامل داشت، مناظرة معروف او با ابوعلی جبائی و سخنرانی های او در مسجد جامع بصره در روزهای جمعه، در موفقیت و شهرت او نقش مؤثری داشت. از مطالعة آثار اشعری به دست می آید كه وی متفكری خوش استعداد و صاحب قریحه و محققی پر تلاش بود و از نوعی نبوغ نیز بهره داشت و در جهت رفع تضاد میان عقل گرایی معتزله و ظاهرگرایی اشاعره كوشش بسیار نمود. اینكه انگیزة وی بر اعلان مخالفت با معتزله چه بود، كاملاً روشن نیست، ولی با توجه به آراء و نظریات وی پیرامون موضوعات كلامی مورد اختلاف میان معتزله و اهل حدیث، می توان حدس زد كه وی در صدد ارائه طرحی برای اصلاح عقاید دینی از لغزش هایی كه بر پایة عقل گرایی معتزله و ظاهرگرایی اهل حدیث احساس می كرد برآمد، و به تعدیل آن دو مبادرت ورزید. مكتب اشعری، در زمان حیات بنیان گذار آن شكل گرفت. و از همان روزهای نخست با مخالفت هایی روبرو گردید. قبل از همه، معتزلیان كه از تغییر جهت ناگهانی شاگرد قدیم مكتب خود دلتنگ گردیده بودند با او به مخالفت برخاستند. علاوه بر آنان ظاهرگرایان و در پیشاپیش آنان حنبلیان نیز با تردید و تحیر با وی برخورد نمودند و گفتند: این تازه وارد كیست، كه در عین ادعای كناره گیری از معتزله، باز هم جرأت ندارد كه بی كم و كاست، به نصوص و ظواهر دینی، بسان اهل حدیث استناد نماید.(3)
از جنبة سیاسی نیز تا زمان به قدرت رسیدن سلجوقیان (حدود نیمة قرن پنجم هجری) مكتب اشعری از موقعیت خوبی برخوردار نبود. زیرا قبل از آنان بیش از یك قرن آل بویه حكومت می كردند. در زمان حكومت آل بویه شرایط مناسبی برای عقل گرایان بوجود آمد و اشاعره وضعیت مطلوبی نداشتند. با به قدرت رسیدن سلجوقیان وضعیت به سود اشعریان تغییر كرد و مذهب اشعری در جهان تسنن مقامی ممتاز به دست آورد. زیرا توسط نظام الملك وزیر سلجوقی مقرر شد كه در دو مدرسة نظامیة بغداد و نیشابور، تعلیمات بر وفق مذهب اشعری باشد از آن پس مذهب اشعری، مذهب رسمی اهل سنت گردید.(4)
ابوالحسن اشعری ناشر علم كلام جدیدی در میان اهل سنت و جماعت گردید چون خود بیشتر با معتزله همكاری داشت و روش كار ایشان و نقاط ضعف فلسفة آنان را می دانست به كمك علمای سنت و جماعت بساط ایشان را برچید. اشعری در مقابل روش (معتزله) كه شیوة برهان و كلام بود، طریقة اهل سنت را تأیید و تقویت نمود. و بر خلاف معتزله معتقد به قدم قرآن و تفاوت بین ذات و صفات خدا و ضرورت رؤیت خداوند در آخرت شد.(5)
از سال ششصد به بعد، مذهب اشعری رو به گسترش نهاده و اكثریت مسلمانان را متوجه خود كرده است. بنابراین می توان گفت كه برخی از فریفتگان مكتب او مانند متتبع معاصر شیخ محمد زاهد كوثری دربارة تاریخ نشر مذهب او به اغراق گویی پرداخته و می گوید.(6)
شاگردان اشعری در شهرهای عراق و خراسان و شام و مغرب منتشر شدند و راه او را در پیش گرفتند و مسلمانان، مذهب سنت را بر اساس شیوة اشعری، بنا نهادند و این مسلك تا آخرین نقطة آفریقا پیش رفت.
از مهمترین تألیفات ابوالحسن اشعری كه در دست است، كتاب الابانه ، اللمع، مقالات الاسلامیین، رسالة استحسان و الخوض فی علم الكلام را می توان نام برد. از طرفداران سرسخت مذهب اشعری كه در تقویت و ترویج این طریقه اهتمام كردند، ابوبكر باقلانی، ابن فورك اسفراینی، امام الحرمین جوینی و ابو اسحاق شیرازی بودند.(7)
كلام پایانی بحث اینكه بر اساس حدیث ثقلین از نبی اكرم _ صلّی الله علیه و آله _ چنین نتیجه می گیریم كه اشعری مكتبی كه بوجود آورد بر خلاف قرآن و اهل بیت _ علیهم السلام _ بنیان گذاری شده و در مبانی آن به آیات و روایات توجه لازم به عمل نیامده است.(8)
پی نوشت:
- درآمدی بر علم كلام، علی ربانی، ص 269 ، 270 ، 271، چاپ اول، 1378، انتشارات دارالفكر.
- فرهنگ و مذاهب اسلامی، جعفر سبحانی، ص 17، ج یك، چاپ اول، 1371، انتشارات مهر، قم.
- ملل و نحل، عبدالكریم شهرستانی، ج 1، ص 32، چاپ دوم، 1335، انتشارات تابان.
- سیر كلام در فرق اسلام، محمدجواد مشكور، ص 40، چاپ اول، 1376، انتشارات شرق.
- فرق و مذاهب كلامی، علی ربانی، ص 201 و 202، چاپ سوم، 1383، انتشارات مركز جهانی علوم اسلامی.
- فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 34، همان.
- درآمدی بر علم كلام، ص 283، همان.
- فرق و مذاهب كلامی، ص 186، همان.
منبع: سایت اندیشه قم.