اندیشه مهدویت و ظهور منجی موعود در آخرالزمان، همواره یکی از محوری ترین اعتقادات شیعیان بوده است. این باور، نه تنها به آینده ای روشن و پر از عدل و داد، امید می بخشد بلکه نقش مهمی در پایداری و استقامت شیعیان در طول تاریخ ایفا کرده است.
در این میان، خطبه های نهج البلاغه، به عنوان یکی از مهم ترین منابع دینی و اخلاقی، حاوی نکات ارزشمندی درباره شخصیت و ویژگی های منجی موعود است. خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه، به طور خاص، به توصیف ویژگی های برجسته شخصیتی حکیم می پردازد که با تطبیق آن ها بر منجی موعود، حضرت مهدی (عج)، می توان تصویر روشن تری از ایشان به دست آورد.
تولد و غیبت منجی موعود
محمد بن حسن عسکری (ع) که در سال ۲۵۵ هجری قمری متولد شد، به عنوان دوازدهمین و آخرین امام در مذهب شیعه دوازده امامی شناخته می شود. القاب متعددی مانند امام مهدی (ع)، امام زمان (ع) و حجت بن الحسن (ع) به او نسبت داده شده و به عنوان منجی موعود معرفی شده است.
بر اساس منابع شیعی، تولد امام زمان (عج) به صورت مخفیانه بوده و جز تعداد معدودی از یاران نزدیک امام حسن عسکری (ع)، پدر امام زمان، کسی از آن آگاه نبود. این مسئله باعث شد که پس از شهادت امام حسن عسکری (ع)، برخی از شیعیان دچار تردید و ابهام شوند.
با این حال، منجی موعود، امام زمان (عج) از طریق توقیعاتی که عموماً خطاب به شیعیان نوشته می شد و توسط نائبان خاص آن حضرت به اطلاع مردم می رسید، به تدریج موجب تثبیت دوباره تشیع در میان پیروان گردید. این توقیعات، نقش مهمی در رفع ابهامات و تقویت ایمان شیعیان ایفا کردند.
یکی از محوری ترین اعتقادات شیعیان، باور به ظهور منجی موعود در آخرالزمان است. بر اساس این باور، امام زمان (عج) پس از یک غیبت طولانی، ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود. این اعتقاد، نقش مهمی در امیدواری و پایداری شیعیان در طول تاریخ داشته است.
توصیف شخصیت حکیم در خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه
در خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه، امام علی (ع) به توصیف شخصیتی حکیم می پردازند که حکمت و دانش، سراسر وجود او را فراگرفته و او را به خود مشغول ساخته است.
در این بخش از خطبه آمده است: «قَدْ لَبِسَ لِلْحِکْمَهِ جُنَّتَهَا[۱]، و أَخَذَهَا بِجَمِیعِ أَدَبِهَا، مِنَ الْإِقْبَالِ عَلَیْهَا، وَ الْمَعْرِفَهِ بِهَا، وَ التَّفَرُّغِ لَهَا؛ برای حفظ حکمت، زرهی که نگهدارنده آن است، بر تن کرده و حکمت را با همه آدابش، از توجه به آن، شناخت آن و پرداختن کامل به آن، فراگرفته است.»
در این بخش از خطبه، امام علی (ع) به ویژگی های برجسته شخصیتی حکیم اشاره می کنند. این شخصیت، حکمت را مانند زرهی، در برابر جهل و نادانی محافظت می کند. حکمت، او را دربرگرفته و از آفات و گزندها مصون می دارد. این شخص، حکمت را با تمام آداب و شرایط لازم برای کسب آن، فراگرفته است. او نه تنها به دنبال دانش بوده، بلکه آداب و روش های صحیح کسب حکمت را نیز رعایت کرده است.
از جمله آداب حکمت می توان به توجه کامل به حکمت و دانش، شناخت عمیق و دقیق از حکمت و اصول آن و اختصاص زمان و انرژی کافی برای کسب و فهم حکمت اشاره کرد.
در مورد این که منظور از این شخصیت حکیم چه کسی است، احتمالات متعددی مطرح شده است؛ اما با توجه به ادامه خطبه و سایر شواهد، به نظر می رسد که منظور از این شخصیت، همان منجی موعود یعنی حضرت مهدی (عج) است که در آخرالزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود.
در ادامه خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه، امام علی (ع) به توصیف ویژگی های دیگری از شخصیت حکیم می پردازند. ایشان می فرمایند: «فَهِیَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِی یَطْلُبُهَا، وَ حَاجَتُهُ الَّتِی یَسْأَلُ عَنْهَا؛ حکمت و دانش برای او گمشده ای است که همواره در جستجوی آن است و نیازی است که پیوسته در طلب آن است.
این بخش از خطبه، تأکید دیگری است بر این که برنامه کار آن مرد الهی، بر اساس حکمت قرار گرفته و قبل از ایجاد هر تحولی، تحول علمی و فرهنگی برقرار می کند.
این سخن، هماهنگ با روایتی از امام باقر (ع) است که می فرماید: «إذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ یَدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِها عُقُولُهُمْ وَ کَمُلَتْ بِها أَحْلامُهُم؛[۲] هنگامی که قائم ما به پا خیزد، دست خود را بر سر بندگان بگذارد [آن ها را تحت تربیت خود قرار دهد] و به این وسیله عقل های آن ها را متمرکز سازد و افکار آن ها را کامل کند.»
این روایت نیز به صراحت اشاره به نقش محوری حکمت و دانش در برنامه اصلاحی منجی موعود حضرت مهدی (عج) دارد.
در ادامه، امام علی (ع) به ویژگی دیگری از آن مرد الهی اشاره می کنند: «فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اِغْتَرَبَ[۳] الْاِسْلَامُ، وَ ضَرَبَ بِعَسِیبِ[۴] ذَنْبِهِ[۵]، وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ؛[۶] او به هنگامی که اسلام غروب کند، همچون شتری که از راه رفتن بازمانده، بر زمین قرار گرفته و سینه به آن چسبانده است، پنهان خواهد شد.» این تعبیر از نهایت ضعف و ناتوانی است.
هنگامی که شتر از راه رفتن باز می ماند، بر زمین چنان پهن می شود که انتهای دم او به زمین می چسبد و حتی پایین گردن خود را نیز بر آن می نهد. این، نشانه نهایت خستگی است و عرب از آن به عنوان کنایه برای نهایت ضعف و ناتوانی استفاده می کند. این سخن اشاره آشکاری است به یکی از اوصاف آن مرد الهی، که در دوران غیبت او، اسلام و مسلمین در نهایت ضعف قرار می گیرند و دشمنان از هر سو برای محو اسلام و شکست مسلمین قیام می کنند.
در پایان این فراز، امام علی (ع) به نکته روشن تری در این زمینه می پردازند و می فرمایند: «بَقِیَّهٌ مِنْ بَقَایَا حُجَّتِهِ، خَلِیفَهٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِیَائِهِ؛ او باقیمانده ای از حجت های خداست و خلیفه و جانشینی از جانشینان پیامبران اوست.»
همان گونه که از بیان این اوصاف به دست می آید، جمله های بالا مرجع ضمیری جز منجی موعود (عج) نمی تواند داشته باشد؛ به ویژه این که واژه های «بقیه» (بقیه الله) و «حجت» و «خلیفه» در فرهنگ دینی ما کاملا منطبق بر آن حضرت است.
ادامه خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه نیز، حاوی نکات ارزشمند دیگری درباره ویژگی های شخصیتی حکیم و نقش محوری ایشان در احیای اسلام و برقراری عدل و داد در جهان است. این خطبه، با استفاده از تعابیر و کنایات دقیق، به تصویر روشنی از وضعیت اسلام و مسلمین در دوران غیبت و نیز ویژگی های منجی موعود ارائه می دهد.
از این بخش خطبه که اشارات روشنی به قیام امام زمان (عج) داشت، به خوبی استفاده می شود که بر خلاف تصور ناآگاهان، تکیه گاه اصلی منجی موعود، حضرت مهدی (عج) بر انقلاب فکری، علمی و فرهنگی است؛ نه قیامی نظامی و مملو از خونریزی. او چنان سطح افکار مردم را بالا می برد که با پای خود به سوی یک حکومت سراسر عدل و داد پیش می روند.
بی شک در آغاز راه، اقلیت ماجراجو و منحرف و گردنکشان زورگو و ظالمی در این طریق سد راهند که امام (ع) آن ها را با قدرت نظامی خود برمی دارد. او پیوسته در طلب دانش و ارتقای سطح معلومات امت است و همچون جدش پیغمبر اکرم (ص) با زبان حال و قال میگوید: «رَبِّ زِدْنِی عِلْماً».[۷]
این بخش از خطبه به وضوح نشان می دهد که قیام منجی موعود یعنی امام زمان (عج) صرفاً یک حرکت نظامی نیست، بلکه انقلابی عظیم در عرصه اندیشه و فرهنگ است. حضرت مهدی (عج) با تکیه بر دانش و حکمت، سطح آگاهی مردم را ارتقا بخشیده و آن ها را برای پذیرش حکومت عدل الهی آماده می کند. در این میان، اگرچه برخورد با موانع و مخالفان اجتنابناپذیر است، اما محور اصلی، هدایت و روشنگری است. امام زمان (عج) با الهام از جد بزرگوارش، همواره در پی افزایش علم و دانش جامعه بوده و بستر را برای رشد و تعالی انسانها فراهم میسازد..[۸]
جمع بندی
بررسی خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه نشان می دهد که امام علی (ع) با استفاده از تعابیر و کنایات دقیق، به توصیف جامعی از شخصیت حکیم و نقش محوری ایشان در احیای اسلام و برقراری عدل و داد در جهان پرداخته اند. این خطبه، نه تنها به اهمیت حکمت و دانش در قیام منجی موعود (عج) اشاره می کند، بلکه آداب و روش های صحیح کسب آن را نیز بیان می کند. با توجه به شواهد موجود، به نظر می رسد که منظور امیرالمومنین علی (ع) از این شخصیت حکیم، حضرت مهدی (عج) است که در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.
پی نوشت ها
[۱] «جنّه» از ریشه «جنّ» بر وزن «فنّ» به معناى پوشاندن چیزى است و به دیوانه از این جهت مجنون گفته مى شود که گویى پرده اى بر عقلش کشیده است و جن موجودى است ناپیدا و جنین در رحم پوشیده شده است. باغ را از این جهت «جنّت» مى گویند که زمینش از درختان پوشیده است و «جنّه» که در خطبه بالا آمده به معناى زره و سلاح هاى دفاعى دیگرى که انسان خود را با آن مى پوشاند.
[۲] ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۷۵.
[۳] «اغترب» از ریشه «اغتراب» به معناى مهاجرت کردن یا پنهان شدن است.
[۴] «عسیب» استخوان انتهایى دم اسب یا شتر را گویند.
[۵] «ذنب» از ریشه «ذنب» بر وزن «ضرب» گرفته شده که به معناى دنبال چیزى را گرفتن است و چون گناه آثار و تبعاتى دارد که انسان را رها نمى کند، به آن ذنب بر وزن ضرب گفته شده و «ذَنَب»، بر وزن «هدف» که در خطبه بالا آمده به معناى دم حیوان و دنباله هر چیزى است.
[۶] «جران» بخش پیشین گردن شتر را گویند و جمله «ضرب بجرانه» کنایه از جاگرفتن و جا خوش کردن است.
[۷]سوره طه، آیه ۱۱۴.
منابع
- قرآن کریم
- ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمه، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، تهران، نشر اسلامیه، ۱۳۹۵ هجری قمری، چاپ دوم.
منبع اقتباس: کتاب پیام امام امیر المؤمنین(ع)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ هجری شمسی، چاپ اول، ج ۷، ص ۶۸