وهابیت و عقل ستیزی

۱۴۰۱-۰۱-۲۶

272 بازدید

وهابیت جزء جریان­های ظاهرگرای اهل سنت است که جمود بر ظاهر از اصول بنیادی آنان می­باشد و از قوه عقل در اثبات معارف دین و احکام فقهی استفاده نمی­کنند و آن را در این عرصه­ ها حجت نمی­دانند، تأویل در آیات قرآن را جایز ندانسته و کسانی که قائل به تأویل برخی آیات است سخت ملامت می­ کنند[۱] و از براهین عقلی در اثبات وجود خدا و اسما و صفات ایشان استفاده نمی­کنند، تکیه­ گاه آنان در این موارد ظاهر آیات و روایات است، ابن تیمیه به صراحت می­گوید که حتی‌ در اصول‌ دین‌ هم‌ باید به‌ کتاب‌ و سنت‌ رجوع‌ کرد و تنها قرآن‌ است‌ که‌ برای‌ مطالب‌ الهی‌ دلایل‌ عقلی‌ بیان‌ می‌کند.[۲]

برخی از روایات که در حقیقت از اسرائلیات است و به متون و منابع حدیثی اهل سنت راه یافته است و در حقیقت خلاف صریح عقل می­باشد، پایه و مبنای اندیشه وهابیت در باره خداوند تبارک و تعالی و اسما و اوصاف ایشان را تشکیل می­دهند و از این­رو اکنون عقاید وهابیت در باره توحید مشحون از تشبیه و تجسیم است،[۳]

سید رشید رضا مى‌گوید: «تقلید، آنان را به جایى کشانده که به ظواهر هرچه از اخبار موقوفه، مرفوعه و مصنوعه رسیده اعتقاد پیدا مى‌کنند، اگرچه شاذ، منکر، غریب و یا از اسرائیلیات باشد؛ مثل روایاتى که از کعب الاحبار و وهب بن منبه رسیده است. همچنین با قطعیات و یقینیّات عقل مخالفت کرده و هرکسى که با عقایدشان مخالف باشد تکفیر و تفسیق مى‌کنند»[۴] .

کاتب سودانى معتصم مى‌گوید: «اگر بناست تا این حد انسان نسبت به احادیث منفعل باشد، باید عقاید اسلامى را اسیر هزاران حدیث جعلى و اسرائیلیاتى دانست که یهود آن‌ها را در عقاید اسلامى وارد کرده است»[۵]

ابن تیمیه رهبر فکری وهابیت عقل را عنصر مستقل در درک احکام نمی­شناسد و معتقد است که تمام احکام در کتاب و سنّت آمده است. او می­گوید  کسانی که ادّعای تمجید از عقل دارند، در حقیقت ادّعای تمجید از بتی دارند که آن را عقل نامیده­اند.[۶] هرگز عقل به­ تنهایی در هدایت و ارشاد کافی نیست، وگرنه خداوند رسولان را نمی­فرستاد.
ابن تیمیه در جای دیگر عقل صریح را می­پذیرد و می­گوید که این نوع عقل با قرآن و سنّت مخالفتی ندارد: « آنچه سلف و امامان بر آن اتفاق دارند، مخالف عقل صریح نیست. آنچه مخالف عقل صریح باشد، باطل است و در کتاب و سنّت هیچ امر باطلی وجود ندارد، و لکن در آنها الفاظی وجود دارد که بعضی از مردم معنایشان را نمی­فهمند یا از آنها معنای باطلی می­فهمند. در این موارد اشکال از مردم است، نه از کتاب و سنّت. [۷]
ابوزهره نیز در کتاب ابن تیمیه­اش تأکید می­کند که ابن تیمیه به نتایج عقل مجرد اعتماد ندارد.
کلام ابن تیمیه در  باره عقل نوعی بازی با الفاظ است و او معنای عقل صریح و عقل مجرد را بیان نمی­کند. پیروان فکری ابن تیمیه باید صریحاً بیان کنند که آیا عقل بشری از نظر آنان در استنباط احکام جایگاهی دارد یا نه؟ از کلمات وهابیون و نظریات مخالفان اینچنین برداشت می­شود که عقل در نزد آنان جایگاهی ندارد. ردّ جایگاه عقل در استنباط احکام از سوی وهابیون در حالی است که خداوند در آیات فراوانی به تعقل و تفکر دعوت می­کند.[۸]

در نتیجه عقل ستیزی یکی از مبانی ظاهرگرایان و خصوصاً وهابیت می­باشد، آنان به ظاهر آیات و روایات اکتفا می­کنند تأویل عقلی را قبول ندارند و همه آیات را بر ظواهر شان حمل می­کنند، آن جا خداوند از «یَد»، «وجه»، «استوا» و…سخن گفته است می­گویند همین ظاهر مراد است! خداوند واقعاً دارای دست و صورت و…است!

لذا در تمام آثار وهابیت بعد از ابن تیمیه ما چیزی به نام جایگاه عقل نداریم و تنها ابن تیمیه دو اثر در باره عقل نوشته است یکی به نام«درء التعارض العقل و النقل» دوم« موافقه صحیح المنقول لصریح المعقول »  که این دو کتاب در حقیقت جایگاه عقل را در امور شرعی اعم از اعتقادی و فقهی را رد می­کنند.

بن‌باز مفتی بزرگ وهابیت مدعی بود که زمین ثابت است و این ماه و خورشید است که به دور زمین می­چرخند.[۹]

نتیجه خرد گریزی و خرد ستیزی وهابیت در اعمال و رفتار خشین و بی­رحمانه آنان ظهور و بروز پیدا نموده است، امروز جهان اسلام شاهد این تجاوزها و بی­رحمی­هاست، آنان بی محابا دیگران را تکفیر می­کنند و گروه گروه انسان­های بی­گناه را سر می­برند و … دلیل آنها ممکن است ظاهر برخی آیات و روایات فاقد سنت و یا از اسرائلیات باشند.

پی نوشت:

[۱] . ر.ک: أصول مذهب الشیعه الإمامیه الإثنی عشریه – عرض ونقد –، ناصر بن عبد الله بن علی القفاری، الرضا للنشر و التوزیع، اول، ۱۴۱۴ هـ، ج۱، ص ۱۲۵.

[۲] . ابن تیمیه‌، مجموعه التفسیر شیخ‌ الاسلام‌ ابن تیمیه، ج۱، ص۳۸۵، بمبئی‌، ۱۳۷۴ق‌/۱۹۵۴م‌.

[۳] . دقایق التفسیر، ابن تیمیه، عبدالحلیم، دمشق، دوم، مؤسسه القرآن، ۱۴۰۴ق.ج۲ ص ۱۷۱.

[۴] . اضواء على السنه المحمدیه. محمود ابوریه. ، بیروت، دارالکتب الاسلامی، بی تا ص  ۲۳ . به نقل از رشید رضا.

[۵] . الحقیقه الضائعه. الکاتب السودانی الشیخ معتصم سید احمد ، مؤسسه المعارف الاسلامیه الطبعه: دوم، بی تا، … ص  ۳۶۲ .

[۶] . موافقه صحیح المنقول لصریح المعقول،ابن تیمیه عبدالحلیم ، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌ ج۱، ص ۲۱ .

[۷] . المفید فی مهمات التوحید، دکتور عبد القادر بن محمد عطا صوفی، دار الاعلام، اول ۱۴۲۲هـ- ۱۴۲۳هـ،، ص ۲۷.

[۸] . ابوزهره‌، محمد، ابن تیمیه حیاته‌ و عصره‌، مصر، ۱۹۵۸م‌، ص ۸۷.

[۹] . دروس للشیخ عبد العزیز بن باز، ج۲ف ۱۸.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *