روانشناسی و تربیت کودکان از نگاه پیامبر اسلام (ص)

روانشناسی و تربیت کودکان از نگاه پیامبر اسلام (ص)

۱۳۹۶-۱۱-۱۹

944 بازدید

مدت یک قرن است که غرب، تحقیقات دامنه دار و عمیقی پیرامون روانشناسی تربیت کودکان به انجام رسانده است که به واقع، نتایج چشمگیری از آن پژوهش ها به دست آمده است؛ هر چند به بسیاری از پژوهش های آنان نمی توان به دیده اطمینان کامل نگریست. تا این زمان همچنان پیروان ژان پیاژه، اسکینر، باندورا، کلارک هال، اریکسون و هاینزوانر، با یکدیگر نسبت به عقاید استادان خود اختلاف عقیده دارند.

جمعی کودک را بزرگسالی کوچک(به تعبیر آنان: مینیاتور بزرگسال) و بعضی او را کاملاً متمایز با بزرگسال تعریف می کنند. عده ای او را متمایل به بدی، و برخی او را پاک سرشت می دانند. درباره تغذیه، رشد، عادت ها و رفتارها و تربیت کودکان نیز نظریات متفاوت و متناقض بسیاری میان پژوهشگران وجود دارد که به واقع، آدمی گاه در انتخاب نظریه درست میان آنان سرگردان می شود.

انبوه نتایج علمی که امروزیان بدان دست یافته اند، در سایه آزمایش های سالیان متمادی، استفاده از فناوری و استمداد از تجربیات گذشتگان است؛ با این حال، پیوسته طرح ها و نظریات جدیدی پیرامون تربیت کودکان ارائه می شود که گاه بطور کامل، ناقض نظریات گذشته است. اما در صد‌ها سال پیش که هیچ یک از این زمینه ها و امکانات پژوهشی وجود نداشته است، از سوی حضرت محمد امین (ص) نسبت به تربیت کودکان و رفتار با کودک، گفتار‌ها و رفتارهایی مشاهده شده است که امروزیان در ژرفای آن درمانده اند و فهم عمیقی از آن به دست نیاورده اند.

معجزه حضرت محمد امین (ص) تنها آیات قرآن نبود. گفتار و رفتارش، همه معجزه بود. چه آنکه معجزه پدیده ای است که بشر از ارائه نمونه آن ناتوان باشد.

در عقاید امروزیان متمدن و متفکر، چنین آمده است که: اگر کودکان، وحشی و پرخاشگرند، باید آنان را رام و مطیع گردانید؛ زیرا آنان ماهیت حیوانی دارند و غرایز، نقش اساسی در انگیزش رفتارشان دارد. این در حالی است که ما بار‌ها این جمله را از سخنان رسول اکرم (ص) شنیده یا خوانده ایم که: پنج چیز است که تا آستان مرگ، آنها را ترک نمی کنم؛ یکی از آنها سلام کردن به کودکان است.

به راستی، ژرفای مفهوم این جمله را کدام متفکر روانشناس درک می کند؟ در افکار خردسالان چه می گذرد که امام صادق (ع) در پی نقل آنچه از رسول خدا (ص) فرا گرفته، میفرماید: “احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم ففو لهم فانهم لا یرون الا انکم ترزقونهم”؛(۱) به کودکان، محبت بورزید و مورد شفقتشان قرار دهید و هر گاه به آنان وعده ای دادید، وفا کنید؛ زیرا آنها شما را روزی دهنده خود می دانند.

در این رفتار رسول خدا (ص)، چه حکمتی نهفته بوده است که همه روزه که صبحگاه از خواب برمیخاست، دست محبت به سر فرزندان خود می کشید؟ در این نوشتار به طور گزیده، به تشریح پاره ای از گفتار‌ها و رفتارهای حضرت محمد (ص) درباره کودک و تربیت کودکان می پردازیم.

نامطمئن بودن نظریات رایج کنونی پیرامون تربیت کودکان و سرمشق بودن رفتار پیامبر (ص) برای ما -به تصریح آیه- قرآن(۲) ما را بر آن می دارد که به فرموده ها و کردار حضرت رسول اکرم (ص) عمیق تر بنگریم و به واقع اعتقاد داشته باشیم که آنچه او به جای آورده -به فرض درستی روایت-فراتر از اکتشافات علمی امروزیان است.

کوچکترین عمل او در پی ارائه معیاری است که برای معاصران وی، ناشناخته ماند و برخی تا این زمان نیز ناشناخته باقی مانده است. از آن نمونه، در جمله ای ساده از آن بزرگوار می خوانیم: “اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم”؛(۳) فرزندانتان را گرامی بدارید و با آداب و روش پسندیده، با آنان رفتار کنید.

در نظر سطحی، این فرموده در فرایند تربیت کودکان، تنها سفارش به احترام به آنها و رفتار صحیح با آنان است. اما اینکه چه رفتاری در شأن کودک نیست تا از آن پرهیز شود، و چه روشی نادرست است تا نسبت به وی انجام نگیرد جای گفتگو است.

آیا والدین و مربیان برای یافتن پاسخ صحیح این دو پرسش، خود نباید پیش تر پیرامون تربیت کودکان آگاهی هایی به دست آورند، پدر و مادری که با آداب و روش صحیح زندگی ناآشنایند، چگونه می توانند فرزندشان را با آداب درست تربیت کنند؟! آیا بوسیدن کودکان -دختر و پسر-تا چه سنی رواست؟ آیا از جا برخاستن در برابر بچه های کم سن، بجا است یا نابجا؟ آیا تنبیه و کتک آنان تا چه میزان سفارش می شود؟ تفاوت گذاری میان آنان، تا چه اندازه صحیح یا ناصحیح است؟ بازی کودک و «بازی با کودک» چه لزوم و فایده ای دارد؟

از طرف دیگر، باید مشخص شود که در فرایند تربیت کودکان، بی احترامی به کودک و ترک آموزش وی، چه پیامدهایی دارد؟! اگر اطرافیانش با آداب و روش درست با او برخورد نکنند، چه پیش خواهد آمد؟ کودک در هر حال، بزرگ خواهد شد. اگر او در بزرگسالی دریابد که بسیاری از رفتارهای بزرگسالان با وی در کودکی، ناصحیح بوده است، نسبت به آنان چگونه خواهد اندیشید؟

آیا والدین چنین کودکی، اکنون در بزرگسالی این کودک، می توانند امیدوار باشند که وی آرای امروز آنان را بپذیرد و بدان عمل کند؟ چگونه بسیاری از والدین بدین امر توجه ندارند که یکی از علت های تمرد نوجوانان و جوانان، پی بردن آنان به اشتباه روش پدر و مادر در کودکی ایشان است؟! به هر تحلیل، توجه رسول خدا (ص) به دنیای کودک و تربیت کودکان را در چندین جنبه می توان جستجو کرد.

مولفه های مهم در تربیت کودکان از نگاه پیامبر (ص)

۱-کوشش برای تولد فرزندان سالم

بر خلاف عقیده بسیاری از نظریه پردازان که تربیت کودکان را از شش ماهگی یا دو سالگی به بعد نتیجه بخش می دانند، تعالیم رسول خدا (ص) زمانی پیشتر از این را در تربیت کودک موثر می شمارد. نوزاد، بیشتر صفات خوب و بد را از طریق ژن، از پدر و مادر به ارث می برد. بنابراین، تربیت او نه از دوران حمل که پیش از ازدواج، آغاز می شود. دختر و پسری که پیش از ازدواج به اصول اخلاقی و دینی پایبند نباشند، بسیار دشوار می توان امید داشت که فرزند آنان، درستکار تربیت شود. البته سهم محیط تربیتی و عوامل و استثنائات روزگار را در تربیت کودکان نادیده نمی انگاریم.

اگر تربیت کودک از شش ماهگی یا دو سالگی آغاز می شود، این دستور رسول اکرم (ص) چه مفهومی می یابد که میفرماید: هر کس صاحب فرزندی شد، در گوش راست کودکش اذان و در گوش چپ او، اقامه بگوید تا از شر شیطان در امان باشد. امیرمومنان علی (ع) میفرماید: زمانی که دو پسرم حسن و حسین تولد یافتند، آن حضرت، همین عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آنها، سوره حمد و آیه الکرسی و آیه های سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند.

اگر کودک دو ماهه، استعداد تربیت و پذیرش ندارد و مشاهدات و شنیده های او در درونش تاثیر نمی نهد، به چه سبب رسول خدا (ص) میفرماید: هرگز مبادا که کودکی در گهواره، نظاره گر رفتار زناشویی زن و مرد باشد. اگر در چنین موقعیت، صدای زن و مرد را بشنود، به راه رستگاری و [پاکی و خیر] قدم نمی نهد.

به راستی، آیا سلامتی مادر در دوران حمل، تغذیه، ترس و نگرانی ها و نیز اعتیاد وی، بر سلامتی روحی نوزاد اثر نمی گذارد؟! آن گاه چگونه می توان نوزاد ناسالم را درست تربیت کرد؟! امام باقر (ع) میفرماید: در عصر رسول خدا (ص) مردی از انصار [در مدینه] به آن حضرت شکایت کرد که: همسرم دختر عموی من است و خانواده و اجداد ما همه سفید پوست هستیم و اینک، او فرزندی به دنیا آورده که سیاه پوست و شبیه سیاهان حبشی است.

رسول خدا (ص) اندکی تامل کرد و سپس از زن توضیح خواست. زن به پاکی خود سوگند یاد کرد. پیامبر (ص) فرمود: بین هر انسان تا (حضرت) آدم (ع)، عرق (پیوند، ژن، ریشه) وجود دارد که در ساختمان فرزند فعالیت می کنند… فرزند، شبیه یکی از آنها می شود… این نوزاد سیاه پوست، شبیه یکی از اجداد دور شماست. کودک را بگیر که فرزند خود تو است.

هنگامی که نوزاد رنگ پوست خود را به وسیله ژن از اجدادش به ارث ببرد، آیا صفات خوب یا بد به همین وسیله از آنان به وی سرایت نمی کند؟! آن حضرت در همین باره فرموده است: “انظر فی ای شیء تضع ولدک فان العرق دساس”(۴)؛ خوب بنگر که نطفه خود را در چه جایگاهی جای می دهی؛ زیرا ریشه ها [و ژن آدمی] به طور پنهان، تاثیرگذار است. [و از طریق آن، اخلاق اجداد به فرزندان منتقل می شود].

نیز در جای دیگر فرمود: “الشقی شقی فی بطن امه و السعید سعید فی بطن امه”(۵)؛ بدبخت، در شکم مادر بدبخت می شود و سعادتمند، در شکم مادر چنین می شود. در روایتی دیگر آن حضرت به نقش برادر(دایی فرزندان) در تربیت فرزند اشاره می کند و میفرماید: “اختاروا لنطفکم فان الخال احدالضجیعین”؛(۶) همسر [شایسته] برای نطفه های خود، انتخاب کنید؛ زیرا دایی، یکی از دو ستون [مهم تشکیل دهنده] نوزادتان است. و نیز فرموده است: از ازدواج با زنان زیبارویی که در خانواده بد پرورش یافته اند، بپرهیزید.(۱۵)

۲-توجه به سلامت جسمی و روحی مادر

در تربیت کودکان باید توجه داشت که فرزندان -به ویژه دختران-، بیشتر اوقات خود را در کنار مادر سپری می کنند و از تعلیمات او، چیز‌ها می آموزند. بر این اساس، آنان که دغدغه تربیت فرزند دارند نخست باید به تربیت همسر بپردازند. دختران و زنان نیز تأثیرپذیرتر از پسران و مردانند. بنابراین در آستانه زندگی، مرد باید مهمترین همت خود را آموزش و تربیت همسرش قرار دهد. زمانی که مادر خانواده درست آموزش ببیند و تربیت شود، تربیت کودکان و فرزندان او با سهولت انجام می پذیرد. چنانکه اگر مادر نکوهیده خوی باشد، تربیت فرزند، خیلی دشوار است؛ زیرا او اولین آموزگار کودک شماست.

رسول خدا (ص) در این باره فرموده است: “ایاکم و تزویج الحمقاء، فان صحبتها بلاء و ولد‌ها ضیاع”(۷)؛ از ازدواج با زنان کودن بپرهیزید که همنشینی آنها [نوعی] بلا و فرزندشان، تباه است.

پس از انتخاب همسر شایسته و توجه به آموزش و تربیت او، مهمترین وظیفه، ایجاد محیط روانی سالم در خانه است. این نخستین ابزار هر طرح موفق در تربیت کودکان است. هر که دلسوز فرزند خود است، پیش از هر کار باید بکوشد تا حد امکان، فضای خانه آکنده از آرامش و مهرورزی شود.

تا زمانی که کودک شما خود را در چنین فضایی نبیند، زمینه ای برای شکوفایی استعدادهای خود نمی یابد و بیشتر توان او صرف مبارزه با ترس و اضطراب ها و مقابله با عوامل رنج آور زندگی می گردد. هر چه محیط آنان، صمیمی تر و درس آموزتر و روان ایشان مطمئن‎تر و بی هراس تر باشد، آموزش و تربیت کودکان، هموارتر و آموختن هایشان از محیط، بیشتر و پایدارتر است.

۳-پیشگیری بهتر از درمان

اصل نامبرده در روانشناسی تربیتی و تربیت کودکان، جایگاهی ویژه دارد و کوشش می شود تا پیش از پدیدآمدن ناهنجاری های رفتاری، عوامل پدیدآورنده آن، شناسایی و پیشگیری شود.

از طرفی امروزه والدین، از بسیاری از رفتارهای فرزندان خود ناخشنودند و امید دارند که کسی از راه برسد و فرزندشان را به حقوق والدین آشنا کند، حال آنکه گاه، کوتاهی خود والدین، سبب بروز چنین مشکلی است؛ زیرا در تربیت و پرورش آنان، سهل انگاری نموده اند. رسول خدا (ص) در همین باره فرموده است: “رحم الله من اعان ولده علی بره”(۸)؛ خدای رحمت کند کسی که فرزند خود را به نیک رفتاری کمک کند. از آن حضرت پرسیدند: چگونه؟ فرمود: آنچه کودک در توان داشته و انجام داده، از او بپذیرند؛ آنچه انجام آن در توانش نیست، از او نخواهند؛ او را به گناه و طغیان وادار نسازند؛ به او دروغ نگویند و در برابر او رفتار نابخردانه انجام ندهند.

به واقع هر یک از ما، دوست داریم فرزندانمان نسبت به ما چگونه رفتار کنند؟ با خود بیندیشیم که اگر ما خویشتن را برای نیل بدین منظور کمک نکنیم، دیگران چگونه و تا چه میزان خواهند توانست ما را در این هدف مدد رسانند! پس همان بهتر که فهرست همه انتظاراتمان را نسبت به فرزندانمان، یادداشت کنیم و آن گاه بیندیشیم که برای موفقیت فرزند در این برنامه، خود ما چه وظایفی بر عهده داریم.

چندی پیش، دوستی از فرزندانش سخت گله مند بود که آنها بیشتر اوقات روزانه شان را به تماشای تلویزیون می گذرانند. به وی گفتم: کمی به جای گله از آنها، خود را نکوهش کن. چون غیبت طولانی شما و همسرت از محیط خانه، سبب دلتنگی آنها را فراهم می آورد. آنها برای رفع این دلتنگی، به تماشای تلویزیون پناه می آورند و زمانی که بدین روش عادت کردند، دیگر در وقت حضور شما نیز نمی توانند از عادات خود دور شوند.

۴-درمان روحی با اعطای شخصیت

احساس ضعف شخصیت، نه فقط بزرگسالان را رنج می دهد و به ناهنجاری رفتاری وامیدارد، کودکان را نیز دچار مشکل می کند و این موضوع بسیار مهمی در حوزه تربیت کودکان است. بعضی می پندارند چون کودک پیکری کوچکتر از بزرگسالان دارد، شخصیت خود را هم کوچک می پندارد؛ حال آنکه چنین نیست و چه بسا بی توجهی به شخصیت کودکان، زیانبارتر از بی توجهی به شخصیت بزرگسالان باشد؛ زیرا احساس ضعف شخصیت در کودکی، سبب بروز رفتارهای ناصواب و ویرانگر در بزرگسالی است. به همین سبب است که امام هادی (ع) فرموده است: از شر آنکه خود را حقیر و بی مقدار بپندارد، در امان مباش.

از رفتارهای متداول حضرت رسول اکرم (ص) در مقابل فرزندش فاطمه(س) و نیز نوه های عزیزش امام حسن و امام حسین (ع)، احترام وصف نشدنی و برخاستن در مقابل آنان است. شیعه و سنی نقل نموده اند که آن جناب پیوسته با حضور دختر خردسالش، تمام قامت در برابر می ایستاد و احترامش می کرد.

گاه به احترام و نیز مراعات خردسالی نوادگانش، سجده نماز را طولانی می ساخت یا برای برآوردن حاجت آنان، نماز را با سرعت به پایان می برد. هر روز صبح بر سر فرزندان و نوادگانش دست نوازش می کشید و مهربانی و عطوفت نسبت به کودکان، خوی همیشگی آن حضرت بود.

با این همه، در فرایند تربیت کودکان و بزرگداشت شخصیت آنان باید همواره توجه داشت که این امر، برای ارضای حس شخصیت طلبی آنان است. بدین سبب باید در انجام آن به شیوه ای گام برداشت که زمینه غرور و نازپروری کودکان فراهم نشود و این امر زمانی است که ما در تربیت کودکان خود، همه شیوه های تربیتی را همگام عمل کنیم؛ چنانکه رسول خدا (ص) عمل می کرد.

۵-توجه به بهداشت روانی کودکان

در مباحث روانشناسی عمومی، در بخش «یادگیری، حافظه و فراموشی» به عوامل تاثیرگذار بر رشد بدن و حافظه پرداخته می شود و یادآوری می کنند که یکی از مهمترین عوامل اختلال در حواس و حافظه کودکان و مانع جدی از رشد استعدادهای آنان، و بلکه عامل عقب ماندگی ذهنی، محرومیت از بهداشت روانی است.

کودک به هر علت آرامش روان خود را از دست دهد، بخشی از فعالیت های مغز وی که تنظیم کننده رشد ذهنی اوست مختل و آینده وی دچار مخاطره می شود. مشکلات خانوادگی، فقر، بدرفتاری والدین با یکدیگر و با فرزندان، خشونت، تاکید بی اندازه بر رعایت نظم و مقررات و ترس های موهوم، همه عواملی است که روان کودک را نابسامان می نماید و فرایند تربیت کودکان را با مشکل مواجه می سازد.

اگر رسول خدا (ص) هر صبحگاه که از خواب برمی خیزد و دست نوازش بر سر فرزندان و نوادگانش می کشد، این رفتار از هر هدیه برای کودک مناسب تر است و ما به درستی نمی توانیم تاثیر عمیق این رفتار ساده را لمس کنیم. کودکی که در آغاز صبح از چنین نوازشی بهره مند شود، احساس آرامش، امنیت، پذیرفتگی، امید و شادی می کند. اطمینان می یابد که وجودش در خانه زاید نیست. جایگاهش نزد والدین شناخته شده و محفوظ و مورد توجه است.

روانشناسان معتقدند در تربیت کودکان، بهره مندی از محبت والدین در ماه های آغاز طفولیت و آغاز هر روز، از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تامین بهداشت روانی کودک است. کودکی که از مهر و محبت پدر و مادر برخوردار است، نگرش مطلوبی نسبت به خود می یابد و روابط سالمتر و پذیرفته تری با دیگران برقرار می کند. و ترس های موهوم و بی پایه را که مانع شکوفایی استعدادهای اوست، از وی دور می سازد.

۶-مهرورزی، مهمترین ابزار تربیت

زمانی که آهن، نرم و گداخته شود به هر صورت که بخواهیم شکل می پذیرد. «مهرورزی» به افراد -به ویژه کودکان-همان حرارتی است که افراد را نرم، تسلیم و گوش به فرمان می سازد. تربیت نوعی کوشش برای نفوذ در ناخودآگاه افراد است. رنج و اندوه ها، آرزوها، شکست ها و گفته های ناگفته، پیوسته در ضمیر ناخودآگاه جای می گیرند. پیرامون این ضمیر، مأمورانی آماده به خدمت وجود دارند که مانع از نفوذ دیگران بدان می شوند. از طرفی تا فردی به درون آن راه نیابد نمی تواند به اسرار آن پی ببرد و راه حلی برای مشکل آن ارائه کند.

پدر و مادری که ابزار نفوذ به ناخودآگاه فرزندان خود را نشناخته و شیوه ورود به آن را ندانند هیچ گاه نخواهند توانست ارتباط صمیمی با ایشان برقرار سازند؛ دردهایشان را بشناسند و درمان کند. «مهرورزی به کودک» از مهمترین ابزار نفوذ به ضمیر ناخودآگاه اوست. زمانی که فردی به کودک محبت و مهربانی می کند، قلب او را در اختیار می گیرد و آرام آرام می تواند از رنج هایش آگاه شود و راه درمانش را شناسایی و دنبال نماید.

امیرمؤمنان علی (ع) میفرماید: از همان کودکی، پیامبر خدا (ص) مرا از پدرم برگرفت و من شریک آب و نان او شدم و پیوسته مونس و هم سخن وی بودم… او مرا در کنار خود می نشانید و بر سینه خویش جای می داد و در بسترش [کنار خود] می خوابانید، به طوری که تنم را به تن خویش می‌چسبانید و بوی خوش خود را به مشامم می رساند. من پیوسته در پی او روان بودم، مانند بچه در پی مادر، هر روز برای من از اخلاق خود نمونه ای آشکار می ساخت و مرا به پیروی از آن وا می داشت. در سال [چند روزی را] در غار حرا خلوت می گزید. من او را می دیدم و جز من کسی او را نمی دید… او مرا از کودکی در دامن خود پروراند و… هزینه زندگی مرا بر عهده گرفت. در هر صبح و شام یک نشست خصوصی با او داشتم که در آن احدی جز من و او شرکت نمی کرد. در این اوقات، من با او بودم و هر جا که او می رفت و از هر دری که سخن می گفت، من با او همراه و هماهنگ بودم.

همچنین نقل شده زمانی که رسول خدا (ص) کودکان انصار را می دید، بر سر آنان دست می کشید و به آنان سلام می کرد و دعایشان می فرمود. روزی پیامبر (ص) از راهی می گذشت که کودکان بازی می کردند. چون نگاهش به یکی از آنها افتاد نزد او نشست و پیشانی او را بوسید و به وی محبت نمود… و فرمود: روزی دیدم این کودک با فرزندم حسین بازی می کند و خاک های زیر پای حسین را بر می دارد و به صورت خود میمالد. چون او از دوستان حسین است من هم او را دوست دارم.

گاه می شد کودکی را نزد آن حضرت می آوردند و او در دامن حضرت، خود را خیس می کرد. اطرافیان با پرخاش به کودک می کوشیدند از کار او جلوگیری کنند و وی را از دامن رسول خدا (ص) جدا سازند، که آن حضرت آنان را از این کار باز می داشت و می فرمود: با تندی از ادرار کردن کودک جلوگیری نکنید. سپس کودک را به حال خود ر‌ها می کرد تا حاجتش برآورده شود. آنگاه خود می رفت و لباسش را تطهیر می کرد.

روزی آن حضرت با گروهی از مردم نماز جماعت می خواند. در هنگام سجده، حسین (ع) که کودکی خردسال بود، بر پشت رسول خدا (ص) می نشست و پاهایش را حرکت می داد. وقتی پیامبر (ص) سر از سجده بر می داشت او را می گرفت و کنار خود روی زمین می گذاشت و در سجده دیگر این رفتار حسین (ع) و آن حضرت تکرار می شد.

فردی یهودی که شاهد این صحنه بود پس از نماز به رسول خدا (ص) گفت: با کودکان خود طوری رفتار می کنید که ما هرگز رفتار نکرده ایم. حضرت فرمود: اگر شما به خدا و فرستاده او ایمان داشتید با کودکان خود مهربان بودید. آن مرد پس از مشاهده آن رفتار و شنیدن این سخن، مسلمان شد.

جمع بندی

گفتار و رفتار پیامبر اکرم (ص) با خردسالان، حاوی نکات ظریف روانشناسی و تربیتی، در خصوص تربیت کودکان است. سفارش های گوناگون رسول خدا (ص) و نیز سیره رفتاری ایشان با کودکان، جملگی بیانگر اهتمام ویژه آن حضرت به رعایت مهمترین اصول روانشناسی در فرایند تربیت کودکان (نظیر شخصیت بخشی و هویت دهی به کودک) می باشد. ضرورت ایجاد بهداشت روانی و نیز مهرورزی به کودک، از جمله اموریست که روانشناسی امروز در فرایند تربیت کودکان به آن رسیده و آن را می توان به وفور در تعامل پیامبر (ص) با کودکان یاقت.

پی نوشت ها

۱-شیخ کلینی، کافی، ج۶ ص۴۹

۲-احزاب/۲۱

۳-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴ ص۹۵

۴-متقی هندی، کنزالعمال، ۴۳۴۰۰

۵-متقی هندی، کنزالعمال، ۴۹۱

۶-شیخ کلینی، کافی، ج۵ ص۳۳۲

۷-شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷ ص۴۰۶

۸-شیخ کلینی، کافی، ج۶ ص۵۰

منبع اقتباس: میگنا