راهکارهای حل اختلافات خانوادگی بر اساس تعالیم اسلامی-1

راهکارهای حل اختلافات خانوادگی بر اساس تعالیم اسلامی-۱

۱۴۰۰-۰۸-۲۵

298 بازدید

در این بخش به راه‌هایی اشاره مى‌کنیم که پس از بروز اختلاف و تشدید آن، مورد استفاده قرار مى‌گیرد و بیشتر جنبه رفع مشکل دارد تا پیشگیرى از آن.

۱پذیرش و تعهد نسبت به سلسله مراتب در خانواده

پیش از این، به لزوم سلسله مراتب در خانواده از نظر اسلام اشاره شد. یکى از کاربردهای مؤثر سلسله مراتب در خانواده، حل مشکل در مواردى است که اعضاى خانواده پس از بحث و بررسى و ارائه ی دلایل متعدد، به تصمیم یکسانى نمى‌رسند و اختلاف همچنان بر جای مى‌ماند. در این شرایط، در برخى مسائل باید نظر مرد خانواده، یعنى شوهر، مورد توجه قرار گیرد و به آن عمل شود، برای نمونه، خروج زن از محیط خانه باید با اجازه و رضایت شوهر باشد.

بدیهى است اگر بین زن و شوهر در این مورد اختلافى بروز کند و هیچ یک نتواند دیگری را قانع کند، براى، حل اختلاف از نظر تعالیم اسلام، پیروی زن از شوهر مناسب‌ترین راه ممکن است. همینطور در مورد کودکان و نیز انتخاب محل سکونت، اگر مشورت به توافق نینجامد، باید نظر شوهر رعایت شود؛ زیرا این مسائل متضمن هزینه‌هاى اقتصادى است که شوهر متکفل آن است. البته مرد نمى‌تواند برخلاف عرف و مصلحت، نظرى را بر همسر و فرزندان خود تحمیل کند و در صورت پافشاری وی، باید مراجع بالاتری به حل مشکلات خانواده بپردازند.

با رشد کودکان و رسیدن آنها به مرحله نوجوانى و جوانى، گاه در خانواده ها، اختلافهایى پدید مى‌آید که به عدم رعایت اقتدار والدینى باز مى‌گردد. در پژوهشهاى روان-تاریخى(۱) به الگویى از روابط والدین و فرزندان به عنوان یارى دهنده اشاره شده است که بر اساس آن، فرزندان، والدین خود را بیشتر خدمتکار و نه داراى اقتدار مى‌پندارند؛ زیرا آنها بهتر از والدین آگاه اند که در هر مرحله ی تحول، چه چیز برای آنها مفید و مطلوب است.(۲)

همین الگو باعث شده که فرزندان از روى توقع و طلبکارانه با والدین برخورد کرده و در اختلافها به نظریات آنها وقعى ننهند و مشکلات را تشدید کنند. همان گونه که در فصل سوم بیان شد، بر اساس تعالیم اسلام، فرزندان در هر مرحله ی سنى یا جایگاه اجتماعى،(۳) باید براى دیدگاه های پدر و مادر ارزش قائل شوند و در حد امکان از نظریات آنها پیروی کنند، مگر آن که این امر مستلزم تخلف از قوانین دینى(۴) و عرفى باشد.

فرزندان تا زمانى که در چهارچوب خانواده ی اصلى زندگى مى‌کنند، در اختلافات و تشخیص مصالح باید به نظریات والدین خود اولویت دهند؛ زیرا مسؤلیت اداره آنها بر عهده والدین است.(۵) البته همان گونه که بیان شد- والدین باید اعضای خانواده به ویژه نوجوانان و جوانان را در تصمیم گیری‌ها دخالت دهند، تا آنها نظر والدین را با استدلال منطقى و معقول بپذیرند، هرچند اگر مذاکرات به تصمیم یکسانى نینجامد، براى حفظ انسجام خانواده پذیرش نظریات والدین ضروری است.

والدین نیز نباید بر خلاف قوانین و عرف مردم چیزی را بر فرزندان تحمیل کنند و در چنین فرضى، مراجع بالاتر باید به رفع اختلاف پرداخته و مصالح فرزندان را تأمین کنند.

۲حل مشکلات عاطفى و جنسى

گاه روابط عاطفى زن و مرد به علت رفتارهای نامناسب، مانند پرخاشگرى کلامى و غیرکلامى و بى‌اعتنایى نسبت به هم، به سردى مى‌گراید. در این صورت، توجه به توصیه های اسلام به هریک از زن و مرد مى‌تواند تا حدى مشکلات را حل کند. یک توصیه ی اساسى به مرد آن است که در هر صورت با همسرش مدارا کند.

این اصل کلى، مرد را وا مى‌دارد که به صرف یک رفتار نامناسب زن، با واکنشى تند روابط را ناخوشایند نکند. توجه به نکات دیگرى نیز مرد را از رفتار نامناسب باز مى‌دارد؛ از جمله این که زن را در دست خود امانتى بداند که بدرفتارى و ستم نسبت به او موجب خشم خداوند مى‌شود. این نکات، افزون بر توصیه‌هایى است که به برقراری روابط عاطفى مثبت با زن تأکید دارد.

از سوی دیگر، به زنان نیز توصیه‌هایى شده از جمله این که بکوشند به هنگام اختلاف سوءتفاهم‌ها در کم‌ترین زمان ممکن(۶) رفع شود. در این خصوص گفته شده زن سعى کند مسائل اختلافى حتى به روز بعد کشیده نشود و در همان شبانه روز اول خاتمه یابد.(۷) افزون بر این، تلاش کند با مهار خویش در برابر رفتار نامناسب همسر، همه جنبه‌هاى مثبت روابط یکدیگر را زیر سوال نبرد.(۸) پذیرش معذرت‌خواهى همسر و گذشت از خطاهاى(۹) او، به حل مشکل کمک مى‌کند.

در روابط جنسى، از زن خواسته شده که که در حد امکان با مرد همراهى کند و از مخالفت و درگیرى در این زمینه خودداری نماید.(۱۰) به مرد نیز توصیه شده که نیاز زن را در نظر گرفته و فقط به فکر ارضای نیازهای خود نباشد. با این توصیه ها، بسیاری از اختلافهاى زن و شوهر حل مى‌شود. گاه اختلافها تشدید شده و به مرحله نشوز مى‌رسد که در این جا به این موضوع مى‌پردازیم.

قرآن و حل اختلافات خانوادگى

در مباحث پیشین بیان شد که زن و شوهر نسبت به هم حقوق و مسئولیت‌هایى دارند. معمولا اختلاف وقتى بروز مى‌کند که یکى از آنان یا هر دو، از ایفای وظایف همسری خوددارى مى‌کند. قرآن از این امر به نشوز و شقاق(۱۱) تعبیر کرده است. قرآن کلمه نشوز را در مورد زن(۱۲) و مرد(۱۳) به کار برده و در هر مورد روش مناسب براى حل مشکل را بیان کرده است.

نشوز زن عبارت است از ترک وظایف لازم نسبت به همسر که شامل مواردی از این قبیل مى‌شود: خوددارى از برآوردن نیازهاى عاطفى و جنسى مرد، آماده نکردن زمینه مناسب براى روابط عاطفى و جنسى مرد، آماده نکردن زمینه مناسب برای روابط عاطفى لذتبخش مانند رها کردن آرایش، خروج از منزل بدون اجازه همسر، تغییر در گفتار و رفتار مانند واکنش تند و خشونت آمیز، چهره درهم کشیدن و بدزبانى.

به سخن دیگر ناسازگاری با مرد در امور زندگى نشانه‌هاى نشوز زن است.(۱۴) البته صرف خوددارى از اداره خانه و فعالیتهاى آن نشوز محسوب نمى‌شود.(۱۵) قرآن کریم در این شرایط، برای حل مشکل و جهت دادن زن به سوی زندگى متداول خانوادگى و ایفاى وظایف همسری، شیوه‌اى سه مرحله ای ارائه کرده است: نصیحت زن، دورى از او در بستر و تنبیه.(۱۶)

روشن است که در بیشتر موارد، اگر مرد با صمیمیت و صداقت رفتار کند و در فکر کنار آمدن با همسرش در زندگى باشد، چنین مشکلى از طرف زن بروز نمى‌کند.(۱۷) اگر با وجود چنین شرایطى، که مرد در بیشتر جنبه‌هاى زندگى سعى در خشنود ساختن همسر داشته باشد، ولى باز زن به نشوز رو آورد، این شیوه حل اختلاف مى‌تواند در بیشتر موارد مشکل را حل کند. البته از این راه حل، برداشتهای نامناسبى در میان خانواده‌هاى مسلمان دیده مى‌شود که تبیین این شیوه، نادرستى آن برداشتها را روشن خواهد کرد.

پیش از بررسى مراحل سه گانه این شیوه، به لزوم ترتیب بین این مراحل مى‌پردازیم. دیدگاه‌هاى مختلفى درباره چگونگى به کارگیرى این سه مرحله از سوى دانشمندان مسلمان، ارائه شده است. با وجود این، براساس کلمات اهل بیت(علیهم السلام) و تفاسیر قرآن،(۱۸) بیشتر صاحب نظران علوم اسلامى، لزوم رعایت ترتیب در این امور را مناسب‌ترین دیدگاه مى‌دانند و آن را براساس لزوم ترتیب در مراتب نهى از منکر تبیین مى‌کنند.(۱۹)
اینک، به بررسى این سه مرحله مى‌پردازیم.

۱نصیحت

این مرحله با تعبیر «فعظوهن»، در قرآن آمده است. در این هنگام، مرد از راه ارتباط کلامى که شامل نصیحت‌هاى دلسوزانه و راهنمایی مشفقانه است، از زن مى‌خواهد که به وظایف خود عمل کند. نصیحت با کلام محبت آمیز همراه با هدیه یا هر کار تشویق کننده، بسیار مؤثر است. چنانکه بیان شد، زنان به روابط کلامى حساس ترند و بیشتر مایل اند مسائل خود را از طریق روابط کلامى ابراز کنند.

استفاده از روابط کلامى در روشن شدن مسائل و حل اختلافات بى‌تردید تأثیر بیشترى دارد؛ زیرا هر فرد مى‌فهمد که طرف مقابل چه توقعاتى از او دارد. براى حل مشکلات، مرد مى‌تواند با زبانى شیرین و لحنى دل نشین به بیان تأثیرات نامطلوب نشوز بر زندگى و سعادت اخروى زن بپردازد: موعظه کننده باید ثابت کند که دلسوز، امین و خیرخواه است و تسلیم هواى نفس و اغراض و مقاصد شیطانى نیست.(۲۰)

افزون بر این، کلام خداوند در قرآن، بهترین شیوه‌هاى موعظه را شامل مى‌شود که مرد باید از آنها استفاده کند. موعظه‌هاى قرآنى بیشترین تأثیر را در افراد بر جاى مى‌گذارد؛ از جمله این که مرد در مقابل رفتار نامناسب زن، به او خوبی کند. اگر در زمان نشوز زن، مرد بتواند رفتار و عواطف خویش را کنترل کند و رفتار نامناسب زن را با خوبى پاسخ دهد،

بنابر اصلى که قرآن ارائه کرده، دشمنى زن به دوستى همراه با صمیمیت و یکدلى تبدیل مى‌شود، البته وجود صبر، ایمان و تقوا در مرد نقش مهمى در تسهیل این رفتار ایفا مى‌کند.(۲۱) از موعظه های دیگر، توجه دادن زن به پیمان محکمى(۲۲) است که بین او و شوهر برقرار شده و تضعیف آن از لحاظ عاطفى و شناختى نامناسب است. بدون تردید، بیشتر زنان به این شیوه ظریف و لطیف واکنش نشان مى‌دهند.(۲۳)

۲دورى کردن در بستر

در صورت سودمند نبودن این روش، قرآن به مرحله دوم که دوری از زن در بستر است، اشاره مى‌کند.(۲۴) پشت کردن در بستر، ترک روابط جنسى، و قطع روابط کلامى و معاشرت، از شیوه‌هایى است که از آن در این مرحله استفاده مى‌شود.(۲۵) البته در برخى روایات تنها بر دوری در بستر تأکید شده است.(۲۶) بر اساس ظاهر قرآن، اشتراک بستر خواب باید ادامه داشته باشد، ولى در بستر با او قهر کند؛ برای مثال، در بستر به او پشت کند، و به نحوی ناخشنودی خود را به او بفهماند.(۲۷)

این جدایى عاطفى تا حدى زن را به تفکر درباره ی رفتار خود وا مى‌دارد و زمینه‌اى برای اصلاح رفتار و نوعى تنبیه برای او به شمار مى‌رود. به نظر مى‌رسد این تنبیه نباید به جدایى بستر و اتاق خواب بینجامد؛ زیرا ممکن است این رفتار به ناسازگارى و رفتار بدتری کشیده شود. دورى در بستر متضمن تأثیراتى است که با جدایى بستر و ترک اتاق خواب حاصل نمى‌شود. اجتماع در بستر، احساس تعلق زناشویى را برمى‌انگیزد و موجب سکونت و آرامش و از بین رفتن اضطرابى مى‌شود که در اثر حوادت قبل پدید آمده است.

دورى در بستر، زمینه ای است تا احساس تعلق زناشویى و آرامش حاصل از آن، زن را وادارد که به بررسى علت اختلاف پرداخته و به توافق با همسرش دست یابد.

در تحلیلى ژرف تر، دورى در بستر به جنبه روان شناختى روابط زن و مرد باز مى‌گردد. از آن جا که توجه عاطفى مثبت مرد به زن براى او اهمیت اساسى دارد و زن به شیوه‌هاى متعدد به دنبال جذب همسر خویش است، اگر مرد به بستر برود و در بستر از زن دورى کند، از لحاظ روانى در موضع بالاتر و مقتدرتری قرار مى‌گیرد و زن در این حالت وقتى احساس مى‌کند در جلب توجه مرد ناموفق بوده است، به شکست خود پى مى‌برد.

این تنبیه روانى در واقع راهى براى بازگشت او است.(۲۸) به نظر مى‌رسد که این جدایی نباید بیش از سه روز ادامه یابد،(۲۹) و فقط در صورت عدم تأثیر آن مى‌توان به مرحله سوم وارد شد.

۳تنبیه

در این مرحله، تنبیه بدنى مطرح مى‌شود. برای روشن شدن دیدگاه اسلام نسبت به این روش، باید به مسائل اساسى زیر پاسخ دهیم:

۱- در چه شرایطى مى‌توان از تنبیه یاد شده استفاده کرد؟
۲- ماهیت این تنبیه چیست؟
۳- شدت و کیفیت این تنبیه چگونه است؟
۴- چه تبیینهایى براى تجویز این شیوه مى‌توان ارائه کرد؟
۵- شرایط اجتماعى عصر کنونى مقتضى چه ملاحظاتى در مورد این شیوه است؟

در پاسخ به پرسش اول باید گفت: بر اساس آیه قرآن، این روش تنها پس از نصیحت کردن زن و دوری از بستر قابل اجراست. به نظر مى‌رسد در صورتى که مرد در رویارویى با مشکل رفتارى همسر از دو شیوه ی اول استفاده کند، مشکل حل خواهد شد و درصد بسیار کمى از زنان به این شیوه‌ها پاسخ نداده و کار را به مرحله سوم مى‌کشانند. در هر صورت، مرد حق ندارد پیش از دو شیوه اول، از تنبیه بدنى استفاده کند.

افزون که این شیوه تنها در مورد عدم همراهى زن در وظایف همسری، توصیه شده است و در هیچ مشکل دیگر خانوادگى نمى‌توان از آن استفاده کرد. برخى روایات اسلامى نیز شرایط استفاده از این روش را محدودتر کرده، تنها در صورت ارتکاب فحشا از سوی زن آن را تجویز نموده اند.(۳۰)

شرط دیگر استفاده از این روش، کارآمد نبودن راه های مسالمت آمیز دیگر(۳۱) و احتمال تأثیرگذاری آن است. اگر زن در شرایطى(۳۲) قرار گیرد که خود را در نشوز بر حق بداند، باید به راه حل نشوز زن و مرد پرداخت که از آن به شقاق تعبیر مى‌شود.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *