داستان نماز ابوبکر به جای پیامبر اسلام (ص)

داستان نماز ابوبکر به جای پیامبر اسلام (ص)

۱۴۰۰-۰۴-۲۷

575 بازدید

بدون تگ

اشاره:

اهل سنت بر این باورند که در روزهایی که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) بیمار بودند، ابوبکر به جای آن حضرت در مسجد برای اقامه نماز جانشین آن حضرت شد و این مسئله را یکی از دلایلی که وی را به خلافت برگزیدند می شمارند. و البته این گونه روایات غالباً از طریق عایشه دختر ابوبکر نقل شده است که در این نوشته مورد بررسی قرار گرفته است.

۱. در صحیح مسلم از عایشه نقل شده است که: «هنگامی که رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) وارد خانه من شد فرمود: بگو ابوبکر با مردم نماز بگذارد. گفتم: یا رسول الله! ابوبکر مردی رقیق القلب و دل نازک است و هرگاه قرآن بخواند از گریه نمی تواند خودداری کند. ای کاش غیر ابوبکر را فرمان می دادی… دو یا سه بار این سخن را تکرار کردم و او فرمود: باید ابوبکر با مردم نماز بگذارد. شما همراهان یوسف هستید».(۱)

۲. در حدیث دیگری که از عایشه نقل شده این گونه آمده است: «هنگامی که رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) بیمار شد، بلال آمد تا از وقت نماز آگاهش نماید، فرمود: به ابوبکر بگویید با مردم نماز بگذارد، تا آن جا که فرمود: شما همراهان یوسفید. پس نزد ابوبکر فرستادیم و او با مردم به نماز ایستاد که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در خود احساس سبکی کرد و با تکیه بر دو مرد بیرون آمد… و ابوبکر که وجودش را احساس کرد خواست تا عقب برود که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) به او اشاره فرمود به جای خود بمان سپس آمد تا در کنار ابوبکر نشست و ابوبکر به پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) اقتدا نمود و مردم به ابوبکر اقتدا کردند».(۲)

در برخی از روایات آمده است که: «پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) نشسته نماز می خواند و ابوبکر ایستاده بود و تکبیر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) را به مردم می رسانید».(۳)

این گونه روایات در منابع روایی و تاریخی اهل سنت فراوان دیده می شود. اما وجود تضاد و تناقض در متن این روایت که به چند صورت نقل شده، سبب شده است که آن را ضعیف و غیر قابل اعتماد کند که به برخی از این تناقض ها اشاره می شود:

۱. نخستین عاملی که روایت را تضعیف می کند این است که اغلب این روایات با هم تضاد دارند به طوری که غالباً به وقت نمازی که ابوبکر قرار بود بخواند اشاره نمی کند که آیا نماز صبح بود، ظهر بود یا عصر و… .

۲. در نحوه نماز خواندن ابوبکر اختلافات فراوانی در این روایات به چشم می خورد، طوری که برخی می گویند، ابوبکر نماز خواند و مردم به او اقتدا کردند. برخی می گویند: پیامبر نماز خواند و ابوبکر تکبیرهای پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) را بلند می گفت تا مردم بشنوند. برخی می گویند: پیامبر خودش با آن حال بیماری که داشتند نشسته نماز خواندند و ابوبکر ایستاده بود. برخی می گویند: پیامبر نماز خواند ولی ابوبکر به پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) اقتدا کرد و مردم به ابوبکر اقتدا کردند!!.

۳. اما آن چه از همه بیشتر به ساختگی بودن این حدیث دلالت دارد این است که عایشه گفته پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) دستور داد ابوبکر با مردم نماز بخواند. ولی وقتی که ابوبکر به نماز ایستاد مردم دیدند که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در حالی که تکیه به دو مرد (فضل بن عباس و مرد دیگری که عایشه نامش را ذکر نکرده) وارد مسجد شد و ابوبکر را کنار زد و خودش نماز خواند.(۴)

جعلی بودن این روایت به حدی آشکار است که ذیل آن صدر را نفی کرده و تعارض آشکار دارد. که اگر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) خودشان دستور داده بودند ابوبکر با مردم نماز بخواند چه لزومی داشت که خودشان در حالی که توان راه رفتن نداشتند با مردم نماز بخوانند و این که عایشه نام مرد دیگر را ذکر نمی کند در منابع متعدد دیگر به آن شخص اشاره شده است که آن شخص کسی جز علی (علیه‌السلام) نبوده است ولی از آن جا که عایشه با علی (علیه‌السلام) عداوت داشت نام حضرت را ذکر نمی کند.(۵)

در نتیجه از روایات چنین فهمیده می شود که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) رأساً به ابوبکر دستور ندادند نماز را اقامه کند و این دستور از طرف عایشه صادر شد. و به این طریق می خواست برای پدرش فضیلتی دست و پا کند و وقتی که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) متوجه قضیه شدند با آن حال ضعف و بیماری که داشتند با تکیه بر فضل بن عباس و علی (علیه‌السلام) وارد مسجد شدند و ابوبکر را پس زدند و خودشان نماز را اقامه کردند.(۶)

اگر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) خودشان دستور می دادند که ابوبکر با مردم نماز اقامه کنند چه لزومی داشت بیایند و ابوبکر را عقب بکشند و خودشان نماز را اقامه کنند! و نیز چطور ممکن است پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) به کسی که قبلاً دستور داده اند به سپاه اسامه ملحق شوند و مدینه را به سوی مرزهای روم ترک کنند ولی این اشخاص تخلف می کنند و مورد لعن و نفرین رسول الله (صلی‌الله علیه و آله) قرار می گیرند! با این وجود حضرت چنین شخصی را جانشین خود در نماز می کند!!.

این گفته ها نه با عقل سازگار است و نه با نص و روایات تاریخی، سپاهی که فرماندهی آن به اسامه بن زید واگذار شده بود گروه کثیری از انصار و مهاجرین مأمور بودند در آن شرکت کنند از جمله عمر، ابوبکر، ابوعبیده جراح و حضرت در این رابطه فرمودند: «لعن الله من تخلف من جیش اسامه. خداوند کسی را که از سپاه اسامه تخلف کند و به آن نپیوندد لعن کند».(۷) آیا با این وجود پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) به ابوبکر دستور می دهند نماز را اقامه کند؟.

اما این که اهل سنت با تمسک به این روایات نماز خواندن ابوبکر را دلیل بر خلافت وی می شمارند باید گفت که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در روز بیماری علاوه بر این که (به قول اهل سنت) به ابوبکر دستور دادند نماز بخواند، دستورات دیگری نیز به صحابه صادر کرده و فرمودند: «قلم و دواتی بیاورید می خواهم چیزی برای شما بنویسم که شما را برای همیشه از گمراهی بیمه کند».(۸) عمر فهمید پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) مطلب مهمی را می خواهد بیان کنند و اگر نوشته شود در آینده به ضررشان خواهد بود، پرخاش کرده و پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) را به هذیان گویی متهم نمود و گفت: پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در اثر شدت مرض، هذیان می گوید.(۹) چطور می شود وقتی که حضرت می خواهند مطلب مهمی که مردم را از گمراهی نجات می دهد بیان کنند هذیان می گویند ولی با همان مرض وقتی که به ابوبکر دستور می دهند نماز بخواند این برای ابوبکر فضیلت می باشد و آن هم به گفته خودشان ابوبکر نماز نخواند و وقتی پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) متوجه شدند ابوبکر به مسجد آمده با همان شدت مرضی که داشتند به مسجد آمدند و لباس ابوبکر را گرفته، کنار زدند و خودشان به نماز ایستادند و ابوبکر به پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) اقتدا کرد.(۱۰)

بنابراین از مطالبی که ذکر شد و نیز مطالبی که در کتب اهل سنّت موجود است. می توان چنین نتیجه گرفت:

وقتی که بیماری پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) شدت یافت با وجود آن که آن حضرت سپاه اسامه را تشکیل داده بودند و دستور حضور بزرگان و انصار و مهاجر و حتی ابوبکر و عمر و… را صادر کرده بودند تا بتواند به راحتی و بدون درگیری مسئله جانشینی علی (علیه‌السلام) را که دستور الهی بود تحقق بخشد عایشه این مطالب را دریافته و به خاطر کینه ای که از علی (علیه‌السلام) در دل داشت به دنبال پدرش فرستاد تا نگذارد وی مدینه را ترک کند و بر این اساس در روزهای آخر عمر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) به هر نحو ممکن می خواست برای پدرش فضیلتی ایجاد کند تا به راحتی به خلافت دست یابد. لذا پدرش را وادار کرد تا به جای پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در مسجد نماز بخواند.

رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) وقتی از این جریان آگاه شدند در حالی که توان راه رفتن نداشتند و به فضل بن عباس و علی (علیه‌السلام) تکیه داده بود و پاهایش بر زمین کشیده می شد خود را به مسجد رساند و ابوبکر را از محراب، کنار زد و خود مشغول نماز شد. از آنجا که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در همان روز از دنیا رفتند لذا مردم نماز خواندن ابوبکر را حجت قرار دادند و گفتند چه کسی می تواند مقدم شود بر کسی که رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) او را در نماز مقدم داشت و نگفتند حضور پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در مسجد به جهت بازداشتن ابوبکر از خواندن نماز بوده است.

پی نوشت:

  1. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، صحیح، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۲، ص۲۳. احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دارصادر، بی تا، ج۶، ص۲۲۹.
  2. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۶۲.
  3. همان، ج۱، ص۱۷۵.
  4. شوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطارمن احادیث سید الاخیار، بیروت، دار الجیل، بی تا، ج۳، ص۱۸۳.
  5. طبری امامی، محمد بن جریر، المسترشد فی امامه امیر المو منین علی بن ابی طالب- علیه السلام -، قم، انتشارات سلمان فارسی، بی تا، ص۱۲۱.
  6. ابن شادان نیشابوری، فضل بن شاذان، الایضاح، بی جا، بی تا، ص۳۴۷.
  7. طبری امامی، پیشین، ص۱۱۶.
  8. مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۴۴۸.
  9. طبری امامی، پیشین، ص۱۸۵.
  10. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق، ج۷، ص۱۹۹.

منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات

بدون دیدگاه