- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
در تعریف خشونت گفته شده است، خشونت یعنی: «استفاده از زور»[۱] و یا «سوء استفاده از قدرت»[۲] در تعریف دیگری از «خشونت» چنین آمده است: «هر حمله غیر قانونی به آزادی هایی که جامعه رسما یا ضمنا برای افراد خود قائل گردیده خشونت است»[۳] برخی از پژوهشگران در تعریف خشونت چنین گفته اند: «هر گونه تهاجم فیزیکی بر هستی انسان که با انگیزه وارد آوردن آسیب، رنج و یا لطمه زدن همراه باشد.»[۴]
مراتب خشونت
رفتار هر فردی در باره ستیزه جویی و خشم سه حالت می تواند باشد که به ترتیب بیان می شود:
افراط در خشم: افراط از ریشه «فرط» به معنای تندروی، از حد گذشتن و از اعتدال در آمدن می باشد. نقطه مقابل افراط، تفریط است که هر دوی اینها از لحاظ عقل و شرع ناپسند است و پیامد های ناگواری برای انسان دارد که گاهی قابل جبران نمی باشد.چه بسا انسان های زیادی که در یک لحظه افراط در خشم، سر نوشت شان عوض می شود و یک عمر پشیمانی را برای خود و خانواده و بستگان دنبال می آورد.
وقتی خشم بر شخصی مسلط می گردد و در پی آن انسان خشمگین اصول عقلانی و شرعی را نا دیده می گیرند و در نتیجه اختیار و بصیرت را از دست می دهند و هر کار نامتعارفی ممکن است از وی سر بزند. این حالت افراط در خشم است. جنگ و خون ریزی ها از این عامل سر چشمه می گیرد
تفریط در خشم: دومین گونه از خشم حالت «تفریط» است، به این بیان که برخی افراد قوه غضبیه شان بسیار ضعیف است و در جاهایی که ابراز خشم عقلا و شرعا واجب است از او هیچ حرکتی صورت نمی گیرد و منفعلانه در برابر آن رفتار می کند گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است،
در برخی موارد این حالت به خواری و بی غیرتی می انجامد. در حالیکه خداوند قوه غضبیه را در انسان قرار داده دارای حمکت مهم زندگی است، اگر قوه غضبیه نباشد دفاع های مشروع صورت نمی گیرد و همه چیز بهم خواهد خورد. قدرت مندان و زورمندان چیزی برای دیگران نخواند گذاشت.
اعتدال و میانه روی: گونه ای دیگر اعتدال است، نه افراط و نه تفریط و به بیان دیگر رفتار عاقلانه ای است که از شخص سر میزند و خشم و خشونت را به نحوی مطلوب مدیریت و از حدود عقلی و شرعی تجاوز نکند.[۵]
بله اسلام دین وسط است، رفتار متعادلانه در آموزه های دین زیاد سفارش شده است از افراط و تفریط منع گردیده است، مسلمان در همه امور زندگی راه میانه را در پیش دارند، در جایی که باید خشم کند خشین بر خورد می کند و در جایکه باید خویشتن دار باشد خویشتن داری از خود نشان می دهد، ولی همه حد وسط را در نظر دارند.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «انسان ها در چند دسته گوناگون خلق شده اند: برخی از آن ها دیر خشم می گیرند و زود به حالت طبیعی باز می گردند و برخی زود خشمگین می شوند و زود هم به خود می آیند و عده ای از آن ها زود خشم می گیرند و دیر به خود می آیند. آگاه باشید که بهترین آن ها کسی است که دیر خشم و زود بازگشت است و بدترین آن ها زود خشم و دیرباز گشت است»[۶]
خشونت در احادیث
در بیان پیامبر اسلام به جملات شدید خشونت مورد نکوهش قرار گرفته است. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «وَ مَا مِنْ عَمَلٍ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْإِشْرَاکِ بِاللَّهِ تَعَالَى وَ الْعُنْفِ عَلَى عِبَادِه؛ پس از شرک به خدا عملی مبغوض تر از خشونت علیه بندگانش نیست»[۷]؛
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله ) در این حدیث شریف شدید ترین اخطار را به انسان های خشین و خشونت طلب داده است به گونه ای که خشونت را از نگاه گناه در ردیف شرک به خداوند دانسته است. خشونت بر بندگان در این حدیث شریف مبغوض ترین عمل نزد خداوند دانسته شده است که باید مورد توجه کسانی باشد که اعتقاد به دین و خدا دارند، این شدید ترین اخطار از جانب پروردگار عالمیان است.
همچنین فرموده است: «أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاهً لِلنَّاسِ وَ أَذَلُّ النَّاسِ مَنْ أَهَانَ النَّاسَ، عاقل ترین مردم کسی است که با مردم بیشتر مدارا می کند و پست ترین مردم کسی است به مردم اهانت کند»[۸]؛
این روایت نورانی می تواند راهبرد مسایل اجتماعی برای مومنان باشد، کسانی که با مردم مدارا می کند عاقل ترین فرد از او یاد شده است و کسانی که به مردم تندی و اهانت می کند مبغوض ترین فرد نزد خداوند است، پس باید نسبت به دیگران ملاحظه نمود تا راه عقل را در پیش گرفت و تندی و اهانت به دیگران را کنار گذاشت تا خدای ناخواسته مورد خشم الاهی قرار نگرفت.
و در حدیث دیگری از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)چنین آمده است: «مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ مَنْ آذَى اللَّهَ فَهُوَ مَلْعُونٌ فِی التَّوْرَاهِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَانِ وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ الْمَلَائِکَهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ؛
هرکه مومنی را آزار دهد، مرا آزار داده و هر که مرا آزار دهد، خدا را آزار داده و هر که خدا را آزار دهد در تورات و انجیل و زبور و فرقان لعنت شده است»[۹]
در این حدیث شریف رسول گرامی اسلام از عوارض و پیامد های تندی، اهانت و خشونت به دیگران اخطار می دهد که هر کدام از آن ها برای نابودی شخص تند خو کافی است، اذیت مومین مساوی با اذیت نمودن رسول الله (صلی الله علیه و آله) است و اذیت رسول الله مساوی با اذیت خداوند متعال است در نتیجه شخص خشونت پیشه مورد لعن کتاب های آسمانی و ملائکه و همه مردم است.
همچنین در روایتی دیگر در باره غمگین کردن مومین چنین آمده است: «هر که مومنی را غمگین کند و دنیا را به او بدهد، کفاره عمل او نخواهد بود و برای این کار پاداشی به او نخواهند داد»[۱۱].
و در باره خوار کردن مومین نیز چنین فرموده است: «هر که مؤمنی را خوار سازد، خدا او را خوار خواهد ساخت»[۱۲]
بنابراین احادیث، هر عملی که ناراحتی و رنجش خاطر دیگری را به دنبال داشته باشد، قبیح است و قبح آن به اندازه ای است که به آزار خداوند متعال و رسول او تشبیه شده است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در باره خشونت می فرماید: «کسی که مومنی را به ناحق اذیت کند، مانند این است که خانه خدا و بیت المعمور را ده بار ویران کرده باشد و مانند این است که هزار فرشته مقرب را کشته باشد».[۱۳]
از این روایت به دست می آید که جایگاه انسان مومین در نزد خداوند بس عظیم است، رسول خداوند (صلی الله علیه و آله ) اذیت نمودن مومن را مساوی با خراب کردن خانه خدا و بیت المعمور می داند و اینکه هزار فرشته را بکشد، این گناه بسیار عظیم است.
امام صادق (علیه السلام) به گروهی از اصحاب شان فرمودند: «آیا حق ندارم به سبب گناه بدکاران، بی گناهان شما را بازخواست کنم، در حالی که وقتی از کار ناشایست یکی از شما آگاه می شوید، با او مخالفت نکرده و انکارش نمی کنید و ارتباط تان را با او قطع نمی کنید و او را مورد آزار قرار نمی دهید تا دست از عمل ناپسند خود بردارد»[۱۴]؛
«ای کاش وقتی خبر رفتار ناپسند کسی به شما می رسید، همگی به سویش می رفتید و به او می گفتید که یا از ما کناره گیری کن و یا از این رفتارت دست بردار، پس اگر پذیرفت که هیج و گرنه از او کناره می گرفتید».
جمع بندی
رفتار خشونت آمیز علیه انسان ها، هم در نگاه شرع و روایات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) و هم در نگاه عقل مورد نکوهش قرار گرفته اند. از نگاه دیدگاه اسلام هیچ کس حق ندارد که بر دیگری با خشونت رفتار نماید.
پی نوشت ها
[۱] . فرانتس نویمان، آزادی، قدرت و قانون، ترجمه: عزت الله فولادوند، ۸۹ـ۷۹. به نقل: دکتر غلام حسین الهام، خشونت های قانونی و نظام های سیاسی، کتاب نقد، ش۱۴و۱۵، ص۳۳.
[۲] . دکتر غلام حسین الهام، خشونت های قانونی و نظام های سیاسی، کتاب، نقد، ش۱۴و۱۵، ص۳۳.
[۳] . نسرین مصفا، مسعود طارم سری، عبدالرحمن عالم، بهرام، زیر نظر جمشید ممتاز، تجاوز در حقوق بین المللی، ص۴۶-۴۷.
[۴] . بهرام اخوان کاظمی، امام علی، عدالت و خشونت، کتاب نقد، ش۱۴و۱۵، ص۶۹.
[۵] . إحیاء علومالدین ، ج ۳: ۹۴ـ۹۳.
[۶] . السنن ابن ماجه، ۴۹۶.
[۷] . بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۵۴.
[۸] . همان، ص ۵۲.
[۹] . مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۹۹.
[۱۰] . بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۱۵.
[۱۱] . همان، ج ۷۵، ص ۱۴۲.
[۱۲] . مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۱۰۰.
[۱۳] . وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۴۶.
[۱۴] . همان، ص ۱۴۷.
منابع
- ترمذی، محمد بن عیسی. (بیتا). السنن. علق علیه محمد ناصر الالبانی. ریاض: مکتبه المعارف.
- الغزالی، محمد بن محمد. (بیتا). إحیاء علومالدین. بیروت: دار الکتاب العربی.
- فرانتس نویمان، آزادی، قدرت و قانون، ترجمه: عزت الله فولادوند، ۸۹ـ۷۹. به نقل: دکتر غلامحسین الهام، خشونتهای قانونی و نظامهای سیاسی، کتاب نقد، ش۱۴و۱۵.
- نسرین مصفا، مسعود طارم سری، عبدالرحمن عالم، بهرام، زیر نظر جمشید ممتاز، تجاوز در حقوق بین المللی، ص۴۶-۴۷.