جایگاه عقل در اهل سنت

۱۴۰۱-۰۱-۲۷

614 بازدید

اهل سنت یک فرقه واحد و خاصی نیست بلکه دارای مذاهب، مکاتب و جریان­های مختلف و گوناگونی می­باشند، که هر کدام دیدگاه­ها و نظرات خاص خودشان را در باره عقل و جایگاه آن در استنباط احکام شرعی و معارف دینی دارند. و همه اهل سنت را نمی­توان در یک نگاه ارزیابی نمود، به طور کلی از این نگاه می­توان اهل سنت را به پنج گروه زیر دسته بندی نمود:

۱. ظاهر گرایان که به أنها اهل حدیث نیز می­گویند از احمد حنبل شروع می­شوند و با ابو محمّد حسن بن علی بن خَلَف بَرْبَهاری، ادامه پیدا نموده و تقویت می­شود و سپس با آمدن ابن تیمیه حرانی نظم و نسق پیدا نموده که اکنون در قالب جریان وهابیت ظهور و بروز دارند، همه منکر نقش عقل در امور شرعی می­باشند و تکیه گاه آنان در این امور صرفاً ظواهر آیات قرآن و حدیث است. از این­رو آنان گرفتار تحجر و جمود و انحرافات زیادی در بُعد اعتقادی و کلامی می‌باشند. اگر به آثار این گروه در بخش خدا شناسی مراجعه شود تعجب هر مسلمانی را بر می­انگیزاند، آنان با استفاده از ظواهر برخی آیات و روایات خداوند متعال را به گونه­ای توصیف می­کنند که سر از تشبیه و تجسیم در می­آورد! آنان متأسفانه خداوند را دارای اجزا و جوارح(چشم، دست، پاه) می­دانند[۱] و تأویل و نقش عقل را به کلی منکر اند.

۲. گروه دوم معتزله است که فعلاً منقرض شده ولی دیدگاه­ها و نظرات­شان در مجامع علمی مطرح است آنان برای عقل نقش ویژه در آموری دینی اعم از اعتقادی و فقهی قائلند و را ه افراط را برگزیده­اند و عقل را مهم ترین منبع در استنباط و دفاع از عقاید مى­دانستند و به همین دلیل شعار «الفکر قبل ورود السمع» میان آنان یک اصل حاکم روشى به شمار مى­آمد. این افراط معتزله در به کارگیرى عقل، رفته رفته این احساس را پدید آورد که آنان مى خواهند همه چیز و حتى احکام فرعى شرع را از راه عقل استنباط کنند.[۲]

۳. گروه سوم فرقه اشاعره و ماتردیه است. این دو مذهب کلامی اهل سنت که از داخل جریان اهل حدیث برای اصلاحات در نظام فکری آن بوجود آمده است، در حقیقت یک انشعاب در جریان اهل حدیث به وجود آورد که نه مانند فرقه اول مخالف دخالت عقل در آموزه­های دین می­باشند و نه مانند معتزله است که از عقل به طور گسترده در همه معارف دین استفاده نموده و راه افراط را در این عرصه پیموده­اند، بلکه این دو مذهب کلامی اهل سنت به نحوی راه اعتدال را پیموده­اند، در برخی مسائل از ابزار عقل استفاده نموده­ و بیشتر مسائل کلامی را با استدلال­های عقلی تبیین نموده­­اند. و متکلمین بزرگ این دو مکتب امام فخر الدین رازی و سعد الدین تفتازانی و ابو منصور ماتریدی و عمر نسفی است که در آثارشان بر عقل تکیه نموده­اند.[۳]

۴. گروه چهارم دانشمندانی از اهل سنت اند که گرایش به حکمت و فلسفه داشته اند و آنها دارای آثار فلسفی عمیقی می­باشند که با ابزار خرد به تحلیل و تبیین آموزه­های دینی و غیر دینی پرداخته­اند گرچند از سوی محافظه کاران سنی مورد نقد قرار گرفته­اند و گاهی تکفیر شده­اند و لکن آنان عمیقاً منتسب به مذاهب اهل سنت بوده­اند و خودشان را سنی می­گفته­اند، مانند شیخ ابوالبرکات بغدادی، ابوحامد غزالی، محمد بن احمد بن رشد اندلسی، سید شریف جرجانی و…[۴] گرچه ابوحامد غزالی در پایان عمر در برابر فلاسفه قرار گرفت و کتاب «تهافت الفلاسفه» را نوشت ولی در ابتدا گرایش فلسفی داشته است.

۵. گروه پنجم از اهل سنت که گرایش به خرد گرایی دارند عرفا و تصوف می­باشند آنان در آثارشان افزون بر راه دل و اشراق به براهین عقلی نیز توجه داشته­اند، خصوصاً پس از ابن عربی صاحب «فتوحات مکیه» تلاش نموده­اند که راه­آورد سلوک عرفانی خویش را در قالب برهان­های عقلی تبیین نمایند، که از آن به «عرفان نظری» یاد می­کنند، تعداد این عده در میان اهل سنت زیاد می­باشند، مانند ابن عربی اندلسی که از او به پدر عرفان نظری یاد می­شود و ابن فناری صاحب کتاب مصباح الانس، داوود قیصری صاحب کتاب «شرح فصوص الحکم ابن عربی»، شیخ محمود شبستری صاحب کتاب «گلشن راز» و…[۵] که همه از عنصر عقل استفاده نموده­اند.

در نتیجه همه اهل سنت یک دست نمی­باشند، ظاهرگرایان که از آنها به اهل سنت یاد می­شود با عقل میانه خوبی ندارند و خرد را در مسائل دینی دخالت نمی­دهند، و دسته­های دیگر از اهل سنت به عنصر عقل توجه داشته و از آن در تبیین و اثبات برخی از معارف دینی استفاده نموده­اند و منکر دخالت عقل در مسائل دینی نمی­باشند.

پی نوشت:

[۱]. ر.ک: کتاب التوحید وإثبات صفات الرب عز وجل، أبو بکر محمد بن إسحاق بن خزیمه بن المغیره بن صالح بن بکر السلمی النیسابوری (المتوفى: ۳۱۱هـ)، عبد العزیز بن إبراهیم الشهوان، مکتبه الرشد – السعودیه – الریاض، الخامسه، ۱۴۱۴هـ – ۱۹۹۴م، ص ۱۵۴.

[۲]. موسوعه الفرق المنتسبه للإسلام، مجموعه من الباحثین بإشراف الشیخ عَلوی بن عبد القادر السقاف، بی­تا، بی­جا، بی­نا. ج۳، ص ۳۸۲.

[۳]. ر.ک: : المطالب العالیه من العلم الإلهی‏،  فخر الدین رازى‏،  کلام اشاعره‏، ۶۰۶ ق‏، دار الکتاب العربی‏، مکان چاپ: بیروت‏،  ۱۴۰۷ ق، اول‏، ج‏۳، ص۶۷.

[۴].  ر.ک: تاریخ فلسفه، میان محمد شریف، ترجمه : گروه مترجمان زیر نظر نصرالله پورجوادی، مرکز نشر دانشگاهی، اول، ۱۳۶۲ش

[۵]. ر.ک: آشنایی با علوم اسلامی، مرتضی مطهری، صدرا، کل کتاب.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *