تمام دستورات خداوند و احکام دینی از حکمت الهی برخاسته و دارای فلسفه معقولی هستند. روزه نیز دارای فلسفه ای است که با توجه به مصلحت بندگان واجب شده است. اما باید دانست علت اصلی وضع احکام الهی جز در جایی که به طور صریح در منابع دینی به آن اشاره شده بر ما روشن نیست. حتی گاهی ممکن است علتی که برای یک عمل واجب ذکر شده، علت ناقصه و یا حکمت آن باشد.
در این مقاله تلاش شده فلسفه روزه، با توجه به آیات و روایات، مورد بحث و بررسی قرار بگیرد، با این حال ممکن است موارد بیان شده، علت های اصلی و یا کافی فلسفه وجوب روزه نباشند.
رابطه فلسفه روزه با تقوا در قرآن کریم
قرآن کریم وقتی حکم روزه را بیان میکند در ذیل آن با جمله ای کوتاه به فلسفه روزه اشاره کرده، می فرماید: «لعلّکم تتقون»؛ این عبارت که ذیل آیه «کتب علیکم الصیّام کما کتب علی الّذین من قبلکم» آمده، بیانگر این است که روزه، روح تقوی و پرهیزگاری را در انسان زنده می کند، از شدت غرایز می کاهد، روح را تلطیف و صفا می بخشد و نورانیت ایجاد می کند، عزم و اراده انسان را در مقابل خوردنی ها و آشامیدنی ها قوی و در انسان قدرت تصمیم گیری ایجاد می کند و راه را برای سیر و سلوک، به سوی خدای متعال هموار می سازد.
روزه، کلاس کسب تقوا است، تمرینى براى متقى شدن است. کدامین نتیجه و ثمره بهتر از این که انسان با روزه دارى، سعادت دنیا و آخرتش را تضمین کند. در حدیث قدسى، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از درگاه خداوند سوال مى کند: اولین عبادت کدام است؟ خداوند پاسخ مى دهد: روزه. آن گاه رسول اکرم (ص) مى پرسد: پروردگارا، نتیجه و ثمره روزه گرفتن چیست؟ خداوند در پاسخ مى فرماید:
نتیجه روزه، رسیدن به آگاهى قلبى و حکمت است و نتیجه حکمت، شناخت خداوند است و نتیجه معرفت و شناخت پروردگار، رسیدن به یقین کامل است، پس هرگاه بنده خدا به یقین رسید، همه وجود و زندگى اش به خدا وابسته مى شود و زندگى اش اگر به سختى و یا به آسانى بگذرد، در او تغییرى ایجاد نمى شود.
وقتى که این بنده عاشق خدا، در حال مرگ باشد فرشتگان بر بالین او مى ایستند و از آب کوثر و شراب هاى بهشتى او را سیراب مى کنند تا سختى مرگش برطرف شود. سپس به او مژده اى بزرگ مى دهند و مى گویند: خوشا به حالت چه جایگاه نیکو و مقام عظیمى دارى! اینک به یک چشم بر هم زدن به دربار الهى پرواز مى کند و به مقام لقاءالله رسیده و بین او و خداوند بلند مرتبه هیچ پرده و حجابى باقى نمى ماند.[۱]
بیان علامه طباطبایی ذیل آیه فلسفه روزه
علامه طباطبایى در ذیل تفسیر آیه شریفه “.. لعلّکم تتّقون” می فرماید:
تعالیم عالیه اسلام و بیانات وافیه، چنین افاده می کند که ساحت قدس پروردگار منزه از این است که احتیاج و نیاز به چیزى داشته باشد و از هر گونه نقص و نیازى مبرا است.
پس عبادات، اثرش تنها متوجه بنده خواهد شد؛ نه خدا، چنانکه گناهان نیز چنین اند. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
«ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان أسأتم فلها»
اگر نیکى کردید به خود نیکى کرده اید و اگر بدى کنید باز به خود کرده اید.
پس آثار اطاعت یا معصیت، عاید خود انسان می شود، که شانى جز نیاز و تهی دستى ندارد؛
«یا ایها الناس انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنی»؛[۲]
اى مردم! شما نیازمند به خدایید و خدا بی نیاز است.
و در خصوص روزه می فرماید:
“لعلّکم تتّقون” یعنى تشریع این حکم، براى این است که شما پرهیزگار شوید، نه اینکه پروردگار به روزه گرفتن شما نیازمند باشد.
کسى که ماه رمضان را روزه می گیرد و در این یک ماه از ارتکاب گناه و اخلاق زشت اجتناب می کند، می تواند بعد از ماه مبارک رمضان نیز همین حال ترک گناه را ادامه دهد.
روزه عبادتى است که در آن به واسطه ترک لذایذ مشروع و ترک گناهان، قلب روزه دار صیقلى و پاک می شود و از فکر و ذکر غیر خدا فارغ می گردد.
مهم ترین فلسفه روزه که از احکام اسلام است، رسیدن به تقوا است. دستیابى به سجایاى اخلاقى و خصلت هاى انسانى مستلزم برپا داشتن این حکم واجب الهى است، زیرا گرسنگى صرف نظر از عبادت بودن روزه، انسان را از تمایلات و جاذبه هایى که او را به سرکشى و بیراهه می کشد، باز می دارد و خلق و خوى انسانى را در او زنده می کند. بدین ترتیب تقوا برترین ویژگى انسان خودساخته است.[۳]
امیرالمومنین على (علیه السلام) در مورد تقوا چنین می فرماید:
«فانّ تقوى الله دواء داء قلوبکم و بصر عمى افئدتکم و شفاء مرض اجسادکم و صلاح فساد صدورکم و طهور دنس انفسکم و جلاء غشاء ابصارکم و امن جأشکم و ضیاء سواد ظلمتکم»؛[۴]
همانا که تقوا داروى شفابخش بیمارى قلب هاى شما و روشنگر کورى دل ها و شفابخش بیمارى بدن ها و اصلاح کننده فساد سینه ها و پاک کننده آلودگی هاى نفس و جلا دهنده پرده هاى دیدگان و آرامش بخش اضطراب هاى درونى و روشن کننده تاریکی هاى شما می باشد.
گرسنگی در تقوا
باید گفت به طور کلی گرسنگى موجب صفاى باطن و توجه به خدا می گردد. انسان در حال گرسنگى غالبا از حال خوشى برخوردار است که در حال پر بودن معده، آن حال را ندارد.
اسلام پرخورى را مذمت نموده و انسان را به کم خورى توصیه می نماید، زیرا انسان با شکم پر، نوعا حال دعا و مناجات را ندارد و در حال گرسنگى، بهتر می تواند لذت عبادت و مناجات را بچشد.
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله):
«لا تشبعوا فیطفى نور المعرفه من قلوبکم»؛
پرخورى نکنید که نور معرفت در قلب شما خاموش می گردد.
قال امیرالمومنین على (علیه السلام ):
«نعم العون على اسر النفس و کسر عادتها التجوّع»؛
گرسنگى بهترین کمک به نفس و شکستن عادت هاى او می باشد.
یادآوری قیامت در فلسفه روزه
انسانى که در این دنیا روزه می گیرد و گرسنگى و تشنگى را تحمل می نماید، گرسنگى و تشنگى روز قیامت را، به یاد می آورد و همین توجه، در رفتار، منش و اعمال او اثر بسزایى می گذارد. اگر انسان اعمالش را با توجه انجام دهد و خود را موعظه کند که حسابرسى دقیق، در پیش دارد، متواضع تر و متخلق تر خواهد شد.
امام رضا (علیه السلام) چنین می فرماید:
«انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع والعطش فیستدلوا على فقر الآخره»؛[۵]
مردم به انجام روزه امر شدند تا گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگى آخرت را درک کنند.
همچنین در جایی دیگر حضرت می فرماید: «عله الصوم لعرفان مس الجوع و العطش لیکون العبد ذلیلا مستکینا ماجورا محتسبا صابرا فیکون ذلک دلیلا علی شدائد الآخره مع ما فیه من الانکسار له عن الشهوات و اعظاله فی العاجل دلیلا علی الآجل لیعلم مبلغ ذلک من اهل الفقر و المسکنه فی الدنیا و الآخره»؛
علت روزه از برای فهمیدن الم و درد گرسنگی و تشنگی است، تا بنده ذلیل و متضرع و ماجور و صابر باشد و بفهمد شدائد آخرت را، علاوه بر این که در روزه انکسار شهوات و موعظه هست از برای امر آخرت، تا بداند حال اهل فقر و فاقه را در دنیا و عقبی.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در خطبه شعبانیه می فرماید:
«و ذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیامه و عطشه»؛
و یاد آورید از گرسنگى و تشنگى روزه داریتان، گرسنگى و تشنگی هاى روز قیامت را.
فلسفه روزه و آزمایش اخلاص بندگان
اخلاص از عالی ترین مراحل تکامل معنوى است. در اثر اخلاص، قلب مرکز تابش نور الهى می گردد و حکمت و دانش از قلب بر زبان جارى می شود.
قال امیرالمومنین على (علیه السلام):
«فرض الله الصیام ابتلاءً لاخلاص الخلق»؛[۶]
خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص مردم را بیازماید.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) می فرماید:
«فرض الله الصیام تثبیتا للاخلاص»؛[۷]
خداوند روزه را براى تثبیت اخلاص واجب کرد.
عبادتى مورد قبول خداوند واقع می شود و سبب قرب و کمال می گردد که از هرگونه ریا و خود خواهى و خودنمایى به دور باشد و فقط و فقط براى خدا انجام گیرد. ملاک و معیار قبولى و ارزش عمل به اخلاص است. هرچه اخلاص بیشتر باشد، عمل نیز کاملتر خواهد بود. در واقع، شرط رسیدن به تقوا که فلسفه روزه بود، اخلاص است. اگر کسى توانست در عبادت ماه رمضان اخلاص داشته باشد، مهمان واقعى حق تعالى شده و به مقام قرب الهى و مقامات معنوى و اخلاقى نایل گردیده است.
بعد اجتماعی فلسفه روزه
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد ماه مبارک رمضان فرمود: «و هو شهر المواسات»؛[۸] ماه رمضان، ماه همدردی است.
و امام باقر (علیه السلام) فرمود: «فَرَض اللهُ عزّوجلّ الصیّام لیجد الغنی مضض الجوع فیضو علی الفقیر»؛[۹] خداوند روزه را واجب ساخته تا ثروتمندان درد گرسنگی را بفهمند و بر فقرا عطوفت کنند.
مسلمانی تنها نماز و عبادت و زیارت به جا آوردن نیست؛ بلکه باید از حال فقیران و مستمندان مطلع باشی و به آن ها رسیدگی کنی، زیرا هر اجتماعی که اغنیا آن، به فکر مستمندان باشند، فقر و محرومیت از بین خواهد رفت.
در حدیث معروفى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که هشام بن حکم از علت تشریع و فلسفه روزه پرسید، امام (علیه السلام) فرمود: «انما فرض الله الصیام لیستوى به الغنى والفقیر و ذلک انّ الغنى لم یکن لیجد مسّ الجوع فیرحم الفقیر، و انّ الغنى کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراد الله تعالى ان یستوى بین خلقه، و ان یذیق الغنى مسّ الجوع والالم، لیرق على الضعیف و یرحم الجائع»[۱۰]؛
روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنى مساوات برقرار گردد و این به خاطر آن است که غنى طعم گرسنگى را بچشد و نسبت به فقیر اداى حق کند، چرا که اغنیا معمولا هرچه بخواهند برایشان فراهم است؛ خدا می خواهد میان بندگان خود مساوات باشد و طعم گرسنگى و درد و رنج را به اغنیا بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند.
در پرسش از امام حسن عسکری (علیه السلام) در مورد فلسفه روزه آماده است:
عن حمزه بن محمد قال: «کتبت الى ابى محمد العسکرى (علیه السلام): لم فرض الله عّوجل الصوم؟ فورد فى الجواب: «لیجد الغنى مسّ الجوع فیمنّ على الفقیر»[۱۱]؛
از حمزه بن محمد است که گفت: به ابى محمد عسکرى (علیه السلام) نوشتم: چرا خداوند عزوجل روزه را واجب کرده است؟ در جواب آن آمد: تا غنى حال گرسنگى را بچشد و به فقیر احسان کند.
حدثنا جعفر بن محمد بن حمزه قال: “کتبت الى ابى محمد الحسن (علیه السلام): أساله لم فرض الله الصوم؟ فکتب الیّ: «فرض الله تعالى الصوم لیجد الغنى مضض الجوع لیحنو على الفقیر»؛[۱۲] جعفر بن محمد بن حمزه در گفت و گویى با ما گفت: به ابى محمد الحسن (ع) نوشتم: از او پرسیدم که چرا خداوند روزه را واجب کرد؟ برایم نوشت: خداوند تعالى روزه را واجب کرد تا غنى حس گرسنگى را بچشد تا بر فقیر مهر ورزد.
بعد اخلاقی و تربیتی فلسفه روزه
اگر انسان بخواهد سیر و سلوکی داشته باشد و به مراحل بالای کمال و معنویت برسد، تزکیه و تخلیه از مهم ترین مراحل است و یکی از فواید مهم روزه مسئله تزکیه روح و تخلیه روان است. چون روزه تنها امساک نیست که انسان فقط از خوردن و آشامیدن پرهیز کند و بس؛ چنان چه در حدیث شریف می خوانیم «رُبَّ صائم لیس له من صیامه اِلا الجوع و العطش»؛[۱۳] چه بسا روزه داری که فقط گرسنگی و تشنگی می کشد.
روزه حقیقی آن است که چشم و گوش و زبان انسان هم روزه باشد؛ یعنی از ارتکاب گناهان اجتناب نماید و از دستورات دینی به طور کامل پیروی نماید، عمل به دستورات الهی و ترک نواهی موجب تصفیه باطن و تزکیه روح از آلودگی ها و وارستگی از رذائل اخلاقی می شود.
مسائل بهداشتی و پزشکی در فلسفه روزه
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «صوموا تصحّوا»؛[۱۴] روزه بگیرید تا سالم و تندرست باشید.
مهمترین فلسفه، روزه همان حصول تقوا و تهذیب نفس و رسیدن به کمالات معنوى و سجایاى اخلاقى است که در واقع براى رسیدن به این مرتبه اعلا، مقدماتى لازم است که یکى از آن مقدمات، صحت و سلامت جسمى است که اسلام به این نکته توجه داشته است و یکی از فواید روزه همین سلامت جسم است.
در روایتی از رسول خدا چنین آمده است: «المعده بیت کل داء و الحمیّه (ای الامساک) رأس کل دواء»؛ معده خانه تمامی دردها است و امساک بالاترین داروها.
پس می توان گفت فلسفه روزه دارى، تکامل جسم و جان است. دانشمندان اسلامى و غیر اسلامى در این باره جزوه ها و کتاب هاى زیادى نوشته اند و برخى از آثار روزه را بیان کرده اند، از جمله: رفع سوء هاضمه، تقویت بهداشت عمومى، جلوگیرى از آپاندیس، پاک سازى مجارى ادرار، رفع بیمارى ها و امراض جلدى و دفع چربى هاى زاید. روزه در درمان بسیارى از بیمارى هاى غیر قابل علاج نیز موثر است.
دکتر کاریو آمریکایى مى گوید: هر شخص بیمار باید در سال مدتى از غذا پرهیز کند، زیرا مادامى که غذا به تن مى رسد میکروب ها در حال رشدند، ولى هنگامى که از غذا پرهیز مى کند، میکروب ها رو به ضعف مى روند. وى هم چنین مى افزاید: روزه اى که اسلام واجب کرده، بزرگ ترین ضامن سلامتى تن مى باشد.[۱۵]
در طب امروز و همچنین طب قدیم، اثر معجزه آساى “امساک” در درمان بیماری ها به اثبات رسیده است. عامل بسیارى از بیماری ها، زیاده روى در خوردن غذاهاى مختلف است؛ چون مواد اضافى جذب نشده به صورت چربی هاى مزاحم در نقاط مختلف بدن، یا چربى و قند اضافى در خون باقى می ماند، این مواد اضافى در لابلاى عضلات بدن در واقع لجنزارهاى متعفنى براى پرورش انواع میکروب ها و بیماری هاى عفونى هستند؛ بهترین راه مبارزه با این بیماری ها، نابود کردن این لجنزارها از طریق امساک و روزه است.
روزه زباله ها و مواد اضافى و جذب نشده بدن را می سوزاند و در واقع بدن را خانه تکانى می کند. روزه نوعى استراحت براى دستگاه گوارشى می باشد. از آنجا که این دستگاه در تمام سال به طور دائم مشغول کار است، این استراحت براى آن لازم است. بدیهى است شخص روزه دار طبق دستور اسلام، به هنگام افطار و سحر نباید در خوردن افراط و زیاده روى کند، تا از این اثر بهداشتى نتیجه کامل بگیرد. در غیر این صورت ممکن است نتیجه معکوس شده و باعث بروز بیماری شود.
در کتاب طب النبی حدیثى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده که می فرماید: «لا تمیتوا القلب بکثره الطعام و الشراب فان القلب یموت کالزرع اذا کثر علیه الماء»؛ قلبتان را با زیادخوردن و نوشیدن نکشید، زیرا قلب (کسى که معدهاش پر از غذا و مایعات است) می میرد، مثل زراعتى که هرگاه آبش از حد زیاد باشد خراب می شود.
برای مطالعه بیشتر در مورد فلسفه روزه و سلامتی جسم، میتوانید به مقاله تاثیر روزه بر بدن فرد روزه دار مراجعه بفرمایید.
نتیجه و فلسفه روزه در بیان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
در پایان اشاره می کنیم به حدیثی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که فرمودند:
«ما من مومن یصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارک و تعالی له سبع خصال: اولها یذوب الحرام من جسده و الثانیه یقرب من رحمه الله عزوجل، و الثالثه قد کفر خطیئه ابیه آدم، و الرابعه یهون الله علیه سکرات الموت و الخامسه امان من الجوع و العطش یوم القیمه و السادسه یطعمه الله عزوجل من طیبات الجنه، و السابعه یعطیه الله عزوجل برائه من النار»؛[۱۶]
هیچ مومنی نیست که ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگیرد، مگر آنکه خدای تبارک و تعالی هفت خصلت را برای او واجب و لازم گرداند:
- هر چه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب گرداند،
- به رحمت خدای عزوجل نزدیک میشود،
- با روزه خویش، خطای پدرش حضرت آدم را می پوشاند،
- خداوند لحظات جان کندن را بر وی آسان گرداند،
- از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان خواهد بود،
- خدای عزوجل از خوراکی های لذیذ بهشتی او را نصیب دهد،
- خدای عزوجل برائت و بیزاری از آتش دوزخ را به او عطا فرماید.
بر همین مبنا است که رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«ان الشیطان لیجری من ابن آدم مجری الدم فضیقوا مجاریه بالجوع»؛
شیطان جریان می یابد و نفوذ می کند در فرزندان آدم مانند جریان خون در بدن، پس مجاری شیطان را در وجود خود به واسطه گرسنگی یعنی روزه تنگ نمایید.
نتیجه گیری
به طور کلی می توان گفت روزه موجب مى شود که آدمى بر نفس سرکش خویش لجام زند و تمایلات و خواهش هاى نامشروع و نامعقول نفس را تحت کنترل درآورد.
انسان تا اسیر تمایلات نفسانى است، هرگز روى سعادت و فلاح را نخواهد دید، چرا که هوا و هوس ها و دل بستگى ها و وابستگى ها، زنجیرهاى سنگین و سهمگینى هستند که روح آدمى را به اسارت خود در مى آورند و تا این زنجیرها از هم نگسلد، روح انسان از قید و بندهاى بردگى و اسارت، رهایى نخواهد یافت. تمایلات نفسانى، دشمن درون انسان اند و غلبه بر این دشمنان سرکش، بسیار مشکل تر از غلبه بر دشمن برون است و فلسفه روزه همان غلبه بر دشمن درون است.
نویسنده: محمد ارباب
پی نوشت ها
[۱] . نهج الخطابه، ص۳۱۶.
[۲] . فاطر، آیه۱۵.
[۳] . ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۹.
[۴] . نهج البلاغه، خطبه۱۹۸.
[۵] . من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۴۳.
[۶] . نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲.
[۷] . بحارالانوار، ج۹۳، ص۳۶۸.
[۸] . وسائلالشیعه، ج ۷، ص ۷.
[۹] . همان، ص ۲۲۳.
[۱۰] . وسایل الشیعه، ج۷، باب اول کتاب صوم، ص۳ و ۴؛ بحار،ج۹۳، ص۳۷۱.
[۱۱] . همان.
[۱۲] . همان، ص۳۳۹.
[۱۳] . سید مهدی شمس الدین، آداب روزه داری، ص ۱۰ و ۲۳ـ۲۴.
[۱۴] . بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۵۵.
[۱۵] . کتاب روزه، ضیافت نور؛ ص۴۹ و ۵۶.
[۱۶] . خصال شیخ صدوق، ص ۶۸۳٫.
منابع
- قرآن کریم.
- علی نژاد، احمد؛ فلسفه روزه، لوح محفوظ، ۱۳۸۸.
- یراقی اصفهانی، سعیده، راهنمای جامه روزه داری، حافظ، ۱۳۹۳.
- موسوی رادلاهیجی، حسین؛ روزه درمان بیماری های روح و جسم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴.
- محمدی نیا، اسدالله؛ فلسفه روزه، سبط اکبر، ۱۳۸۴.