دوران امامت حضرت هادی (ع) مصادف با خلافت شش تن از خلفای عباسی، یعنی معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز بود. از میان این خلفا، متوکل دشمنی عمیقی با خاندان علوی داشت و امام هادی (ع) نیز از گزند کینه توزی های او در امان نبودند.[۱] امام هادی (ع) نهمین امام شیعیان، در دوران امامت خود با چالش های متعددی روبرو بودند که مهم ترین آنها زمینه سازی برای ورود به عصر غیبت بود. ایشان با تدابیر و اقدامات هوشمندانه، شیعیان را برای این دوران حساس آماده کردند.
در این مقاله برخی از مهم ترین اقدامات امام هادی (ع) در راستای زمینه سازی برای ورود به عصر غیبت را بر می شماریم.
۱. ترویج فرهنگ تقیه
تقیه در فرهنگ شیعه به معنای پنهان کردن عقیده و باور دینی در شرایطی است که فرد احساس خطر برای جان، مال یا آبروی خود می کند. این مفهوم در فقه شیعه از اهمیت بالایی برخوردار است و به عنوان یکی از راه های حفظ جان و اعتقادات در شرایط دشوار شناخته می شود.[۲]
امام هادی (ع) با توجه به شرایط و خفقان سیاسی و اجتماعی آن زمان، شیعیان را پیش از فرارسیدن عصر غیبت، به تقیه و پنهان کردن عقاید خود تشویق می کردند. ایشان می دانستند که با آشکار شدن عقاید شیعیان، آنها مورد ظلم و ستم بیشتری از سوی حکومت قرار خواهند گرفت. در چنین شرایطی، امام هادی (ع) برای حفظ جان شیعیان و تداوم امامت، به ترویج فرهنگ تقیه پرداختند.
برخی از اقدامات و فعالیت های امام هادی (ع) در ترویج فرهنگ تقیه عبارتند از:
الف) کتمان عقیده
امام (ع) به شیعیان خود توصیه می کردند که در صورت احساس خطر، عقیده خود را پنهان کنند و از اظهار علنی اعتقادات شیعی خود خودداری نمایند. امام می فرماید: «لو قلتُ اِنَّ تارِکَ التَّقیهِ کتارک الصَّلاهِ لَکُنْتُ صادقاً[۳]؛ اگر بگویم: هر کس تقیه را ترک کند، مانند کسی است که نماز را ترک کرده، هر آینه راست گفته ام.» این دستورالعمل می توانست شیعیان را در عصر غیبت از خطرها محافظت نماید.
ب) تقیّه در عبادت
امام (ع) به شیعیان آموزش می دادند که در صورت ضرورت و احساس خطر، زمان و مکان عبادات خود را تغییر دهند و از انجام اعمال عبادی به صورت علنی خودداری کنند. امام هادی (ع) به شیعیان خود توصیه می کردند که در صورت امکان، نماز را در مکان های خلوت و دور از چشم دشمنان اقامه کنند. در روایتی از امام هادی (ع) آمده است: «هرگاه از شما پرسیدند که نمازتان را در کجا می خوانید، نگویید در مسجد، بلکه بگویید در خانه یا هر جای دیگری که می خواهید».[۴]
ج) تقیّه در سخن
امام (ع) در هنگام سخنرانی و مناظره، از الفاظ و عباراتی استفاده می کردند که قابل تفسیر به معانی مختلف بود و می توانستند از سوی مخالفان به نفع خود تفسیر شوند. برای مثال، در روایتی نقل شده است که روزی متکلمی به نام «ابن سکیت» از امام هادی (ع) پرسید: «آیا امیرالمؤمنین علی (ع) خلیفه چهارم بوده اند؟» امام در پاسخ فرمودند: «هر کس که بعد از پیامبر (ص) خلافت را به دست گرفته، خلیفه چهارم است». این پاسخ به گونه ای بود که هم می توانست تأیید خلافت امیرالمؤمنین (ع) تلقی شود و هم می توانست به معنای تأیید خلافت خلفای پیشین باشد.[۵]
۲. ایجاد شبکه وکالت و ارسال نواب
امام (ع) برای ارتباط با شیعیان در نقاط مختلف جهان، از نواب و نمایندگان خود استفاده می کردند. این نواب موظف بودند که تعالیم امام (ع) را به شیعیان برسانند و در صورت ضرورت، تقیه کنند.
در دوران های پرتلاطم و سرشار از اختناق سیاسی و مذهبی، ائمه معصومین (ع) همواره راه هایی کارآمد برای حفظ ارتباط با شیعیان و هدایت آنان جستجو می کردند. در این میان، نظام «وکالت» به عنوان یکی از ابتکارات هوشمندانه، نقشی محوری در برقراری پیوند میان امام و امت ایفا می کرد و می توانست در عصر غیبت صغری نیز این ارتباط را میان امام و امت محفوظ نگه دارد..
دوران امامت امام هادی (ع) مصادف با تشدید خفقان عباسیان و محدودیت های شدید در زمینه فعالیت های مذهبی بود. از این رو، اتکا به شبکه وکالت برای ارتباط با شیعیان و ساماندهی امور امت، از اهمیتی دوچندان برخوردار بود.
شبکه وکالت امام هادی (ع) کارکردهای متنوعی را در بر می گرفت. تبیین معارف دینی، پاسخ گویی به مسائل شرعی و شبهات اعتقادی، جمع آوری وجوه شرعی مانند خمس و زکات، و هدایت سیاسی شیعیان در شرایط بحرانی، از جمله وظایف خطیری بود که بر عهده وکلای امین و کاردان نهاده شده بود.[۶]
با توجه به گستردگی قلمرو شیعیان در آن دوران، امام هادی (ع) اقدام به تقسیم بندی مناطق تحت نفوذ به چهار ناحیه مجزا نموده بودند:
– ناحیه اول: مدائن و عراق (کوفه)
– ناحیه دوم: بصره و اهواز
– ناحیه سوم: قم و همدان
– ناحیه چهارم: حجاز، یمن و مصر[۷]
هر یک از این نواحی به وکلای امین و مورد اعتماد امام سپرده می شد که وظایف محوله را با دقت و ظرافت انجام می دادند. انتخاب وکلای شایسته و کارآمد، از جمله تدابیر هوشمندانه امام هادی (ع) برای تضمین حسن عملکرد این شبکه بود.[۸]
شبکه وکالت امام هادی (ع) در شرایطی که حکومت عباسیان با اعمال فشارهای سیاسی و مذهبی، درصدد انزوای شیعیان و تضعیف باورهای آنان بود، نقشی حیاتی در حفظ انسجام و سازماندهی پیروان مکتب تشیع ایفا کرد. این شبکه با ترویج معارف دینی، پاسخ گویی به شبهات، هدایت سیاسی شیعیان و جمع آوری کمک های مالی، به مثابه رگ حیاتی، پویایی و بالندگی مذهب تشیع را در آن دوران دشوار تضمین می کرد.
۳. معرفی جانشین خود
معرفی امام حسن عسکری (ع) به عنوان جانشین، توسط امام هادی (ع) در شرایطی که بسیاری منتظر ظهور امام زمان (عج) بودند، اقدامی راهبردی با پیام های مهمی بود. این اقدام، تداوم امامت و وجود حجت الهی را در زمین تضمین می کرد و زمینه را برای عصر غیبت و پذیرش غیبت امام زمان (عج) و آمادگی برای ظهور ایشان فراهم می ساخت.
امام هادی (ع) با معرفی جانشین خود، شبهات و تردیدها را از بین می بردند و به شیعیان اطمینان می دادند که امام معصوم در عصر غیبت نیز حضور دارد. برخی روایات حاکی از آن است که امام هادی (ع) در این زمان به نشانه های ظهور امام زمان (عج) نیز اشاره می کردند و شیعیان را برای یاری رساندن به منجی موعود آماده می نمودند.[۹]
۴. پرورش و تربیت یاران خاص
امام هادی (ع) با توجه به شرایط خاص دوران امامت خود و نزدیکی به عصر غیبت، اهتمام ویژه ای به تربیت یاران و شاگردان برجسته ای داشتند که وظایف خطیری را پس از ایشان بر عهده می گرفتند. این یاران خاص به عنوان نخبگان علمی و اخلاقی شیعه، واسطه انتقال معارف و آموزه های اهل بیت (ع) به نسل های بعدی و راهنمایی و هدایت شیعیان در عصر غیبت بودند. این یاران خاص در محضر امام هادی (ع) به کسب علوم و معارف دین و تهذیب اخلاقی می پرداختند و پس از آن به عنوان مبلغان و راویان حدیث، وظیفه ترویج و نشر معارف اهل بیت (ع) و هدایت و راهنمایی شیعیان در عصر غیبت را بر عهده می گرفتند.
وجود یاران خاص امام هادی (ع) نقش مهمی در حفظ و تداوم معارف و آموزه های اهل بیت (ع) در عصر غیبت کبری و هدایت و راهنمایی شیعیان در این دوران حساس ایفا کرد.[۱۰]
۵. بیان مسئله مهدویت در پوشش دعا
در میان آثار گرانقدر و ماندگار امام هادی (ع)، زیارت جامعه کبیره همچون نگینی درخشان می درخشد. این زیارت نامه دریچه ای به سوی عظمت و جلالت مقام ائمه اطهار (ع) می گشاید و عمق معرفت و ارادت یک شیعه حقیقی را به ساحت مقدس ایشان به نمایش می گذارد.[۱۱]
امام هادی (ع) با توجه به شرایط خاص آن دوران و نزدیکی به عصر غیبت، تلاش می کردند تا زمینه های فکری و فرهنگی لازم برای ورود شیعیان به عصر غیبت را فراهم کنند. زیارت جامعه کبیره ایشان نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
این زیارت نامه از جهات مختلف حائز اهمیت است:
-
تأکید بر جایگاه رفیع امامت
زیارت جامعه کبیره، اوصاف و ویژگی های منحصر به فرد امامان را بر می شمارد و جایگاه والای آنان را به عنوان حجت الهی و تنها راهنمای انسان در مسیر رستگاری تبیین می کند. با تلقین این آموزه ها به شیعیان، اعتقاد به امامت و ضرورت پیروی از امام معصوم در هر زمان و شرایطی، از جمله در عصر غیبت، در آنان نهادینه می شود.[۱۲]
-
معرفی امام مهدی (ع) به عنوان منجی عالم بشریت
در بخشی هایی از زیارت جامعه، به بقیه الله و امام غائب اشاره می شود و صفات و وظایف ایشان بیان می گردد. این امر سبب می شود تا باور به مهدویت و انتظار فرج امام زمان (عج) در شیعیان تقویت شده و آنان برای ظهور ایشان آماده شوند.[۱۳]
-
ترسیم الگوی رفتاری برای شیعیان
در زیارت جامعه، به فضایل اخلاقی و سیره عملی امامان اشاره شده است. شیعیان با تأمل در این اوصاف و تلاش برای الگو قرار دادن آنها در زندگی خود، می توانند مسیر کمال و سعادت حقیقی را طی کنند. این زیارت نامه که با بیانی شیوا و فصیح، مقام و منزلت ائمه را به تصویر می کشد، نقشه راهی برای شناخت امامت راستین و پرهیز از انحرافات فکری و عقیدتی به شمار می رود.[۱۴]
-
عصر غیبت امام زمان (عج)
در فرازی از این زیارتنامه، به مسئله غیبت اشاره شده است.[۱۵] این امر سبب می شود تا نگرانی ها و شبهات احتمالی پیرامون عصر غیبت در اذهان شیعیان رفع شده و آنان با دیدی روشن تر به این موضوع نگاه کنند.[۱۶]
نتیجه گیری
امام هادی (ع) با صبر و حوصله، به تبیین و ترویج معارف مهدویت در میان شیعیان پرداختند. با معرفی و تأیید امام حسن عسکری (ع) به عنوان جانشین خود، مسئله امامت را روشن ساختند و از انحراف و تفرقه در میان شیعیان جلوگیری کردند. در نتیجه با تلاش های امام هادی (ع)، شیعیان برای ورود به عصر غیبت امام زمان (عج) آماده شدند و پس از غیبت ایشان، با وجود چالش های متعدد، همچنان به امامت و آموزه های ائمه اطهار (ع) پایبند ماندند.
پی نوشت ها
[۱]– طبرسی، اعلام الوری، ج۲، ص۱۰۹و۱۱۰.
[۲]– سلطانی رنانی، امام صادق (ع) و مسأله تقیه، ص۲۹.
[۳]– حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۱۱.
[۴]– صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۷.
[۵]– مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۱.
[۶]– پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۵۷۳.
[۷]– جعفریان، حیات فکری – سیاسی امامان شیعه، ص۶۳۱.
[۸]– جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۳۷.
[۹]– مفید، الغیبه، ص۲۲۳؛ ابن بابویه، کمال الدین، ج۱، ص۳۱۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۶۰-۱۸۰.
[۱۰]– طوسی، رجال، ص۳۸۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب (ع)، ج۴، ص۴۰۲.
[۱۱]– صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۹.
[۱۲]– محمدی ری شهری، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۲۴.
[۱۳]– محمدی ری شهری، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۱۵۷.
[۱۴]– محمدی ری شهری، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۷.
[۱۵] . صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۳۰۴.
[۱۶]– محمدی ری شهری، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۱۲۹.
منابع
- ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تحقیق، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۵ق.
- ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب (ع)، قم، علامه، ۱۴۲۱ق.
- پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، ۱۳۹۷ش.
- جاسم، محمد حسین، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، مترجم سید محمد تقى آیت اللهى، چاپ سوم، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۵ش.
- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، قم، انصاریان، ۱۳۸۱ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت (ع)، ۱۴۱۴ق.
- سلطانی رنانی، مهدی، امام صادق (ع) و مسأله تقیه، فرهنگ کوثر، شماره ۵۸، سال ۱۳۸۳ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، موسسه آل البیت (ع)، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۵ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- محمدی ری شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۹۰ش.
- مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، تصحیح مؤسسه آل البیت (ع)، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.