اقتصاد مقاومتی، الگویی الهام‌ بخش از نظام اقتصادی اسلام

اقتصاد مقاومتی، الگویی الهام‌ بخش از نظام اقتصادی اسلام

۱۴۰۴-۰۱-۲۳

3 بازدید

اقتصاد اسلامی به عنوان یک الگوی منسجم و اصولی، می‌ تواند به تحقق اقتصاد مقاومتی کمک شایانی کند. اقتصاد اسلامی با تکیه بر ارزش‌ های اخلاقی، عدالت اجتماعی و مشارکت همگانی، راهکارهای مؤثری را برای تقویت بنیه اقتصادی کشور در برابر چالش‌ ها و بحران‌ ها ارائه می‌ دهد.

اقتصاد مقاومتی و اقتصاد اسلامی هر دو بر تقویت خود اتکایی، عدالت اجتماعی و بهبود رفاه عمومی تأکید دارند و در مسیر کاهش وابستگی به منابع خارجی حرکت می ‌کنند. بررسی این دو مفهوم در کنار هم می‌ تواند میزان همپوشانی و ارتباط عمیق بین آنها را روشن سازد.

تعریف اقتصاد اسلامی

پژوهشگران مسلمان تعاریف گوناگونی از اقتصاد اسلامی ارائه کرده‌ اند. فاروقی (۲۰۱۵) تعاریف مطرح ‌شده در این زمینه را در چهار گروه جای می‌ دهد: تعاریف ناظر به اصول، اهداف، راهکارهای اقتصادی اسلام و همچنین رفتارشناسی انسان مسلمان[۱]؛ به این تقسیم‌ بندی می‌ توان گروه پنجمی را نیز اضافه کرد که به اقتصاد اسلامی از رویکردی ترکیبی نگاه می‌ کند.

براساس دسته‌ بندی فاروقی (۲۰۱۵)، برخی متفکران مسلمان، اقتصاد اسلامی را به مطالعه، استخراج و به‌ کارگیری گزاره‌ ها و اصول اسلامی در اقتصاد تعریف می‌ کنند. گروهی نیز اقتصاد اسلامی را بررسی در زمینه دستیابی به اهداف اسلامی در اقتصاد می‌ دانند. در برخی آثار دیگر، اقتصاد اسلامی به‌ عنوان پژوهشی پیرامون مشکلات اقتصادی و راه‌ های حل آن از دیدگاه اسلام معرفی شده است. همچنین، گروهی دیگر اقتصاد اسلامی را مطالعه رفتار انسان (به‌ ویژه انسان مسلمان) در انتخاب و تصمیم‌ گیری اقتصادی قلمداد کرده‌ اند.[۲]

برای تکمیل دسته‌ بندی فاروقی، می‌ توان دسته پنجمی را نیز به تعاریف یادشده افزود. این دسته شامل تعاریف ترکیبی اقتصاد اسلامی است که در آن، اقتصاد اسلامی متکفل بررسی مشکلات، اهداف، رفتارها و تدابیر اقتصادی بر پایه اصول اسلامی است. در ادامه، تعاریف ارائه‌شده از اقتصاد اسلامی معرفی می‌ شود:

مطالعه اهداف اسلام در حوزه اقتصاد

– اقتصاد اسلامی راهی است که اسلام برای دستیابی به عدالت در زندگی اقتصادی ترسیم کرده است.[۳]

– اقتصاد اسلامی دانش و کاربرد موازین و قواعد شریعت (قوانین اسلامی) است که مانع بی‌ عدالتی در دستیابی به منابع مادی می‌ شود و به هدف تأمین رضایت افراد و قادر ساختن آنها برای عمل به تعهداتشان در برابر خدا و جامعه تنظیم شده است.[۴]

– اقتصاد اسلامی، راهی است که اسلام در زمینه رفتارهای فردی و اجتماعی در حوزه اقتصاد ارائه می‌ دهد و قوانین اسلامی مرتبط با آن را مورد بررسی قرار می‌ دهد.[۵]

– اقتصاد اسلامی بخشی از دکترین اجتماعی اسلام است که به بررسی مشکلات انتخاب در مواجهه با عدم اطمینان و کمبود منابع، با هدف تقویت سعادت و رفاه در یک چارچوب کل‌ نگر می‌ پردازد.[۶]

– اقتصاد اسلامی نوعی اقتصاد است که بر جامعه‌ ای حاکم است که بر اساس تعالیم دینی شکل گرفته؛ نهادهای این جامعه بر مبنای اصول اسلامی فعالیت می‌ کنند؛ و اعضای این جامعه به ارزش‌ های اسلامی باور داشته و در زندگی روزمره‌ شان مسیر اسلام را دنبال می‌ کنند.[۷]

– اقتصاد اسلامی به نظامی گفته می‌ شود که به توزیع ثروت و درآمد در میان همه افراد جامعه سامان می‌ بخشد و امکان کسب درآمد و بهره‌ مندی از آن را فراهم می‌ سازد.[۸]

– اقتصاد اسلامی مجموعه‌ ای از قوانین و دستورالعمل‌ هایی است که بر اساس مکتب اسلام شکل گرفته و به دنبال ارائه الگویی مناسب برای بهبود زندگی اجتماعی با بهره‌ گیری از تعالیم اسلامی است.[۹]

مطالعه چگونگی دستیابی به اهداف اسلامی در اقتصاد

اقتصاد اسلامی به مطالعه چگونگی دستیابی به اهداف اسلامی در حوزه اقتصاد می‌ پردازد و فلاح انسان را با استفاده از سازماندهی منابع زمین بر پایه همکاری و مشارکت تحقق می‌ بخشد.[۱۰]

– اقتصاد اسلامی دانشی است که به چگونگی تأمین نیازهای انسانی، در سطح فردی و جمعی، با بهره‌ گیری از منابع بر اساس چارچوب و اصول اسلامی می‌ پردازد.[۱۱]

– اقتصاد اسلامی تلاشی برای فرمول‌ بندی اقتصاد انسانی و اجتماعی است که گسترش فردگرایی در اقتصاد کلاسیک را نفی می‌ کند.[۱۲]

– اقتصاد اسلامی دانشی است که در راستای تحقق سعادت انسان، از طریق تخصیص و توزیع منابع کمیاب به شکلی هماهنگ با مقاصد شریعت، تلاش می‌ کند. این دانش، بدون ایجاد محدودیت‌ های غیرضروری برای آزادی فردی، از بروز عدم تعادل‌ های اقتصادی و اکولوژیکی در سطح کلان جلوگیری کرده و به حفظ خانواده و تقویت اخلاقیات در جامعه کمک می‌ کند.[۱۳]

– اقتصاد اسلامی دانشی است که به مطالعه بهترین شیوه‌ های ممکن در استفاده از منابع اقتصادی، به‌ عنوان نعمت‌ های الهی، برای تولید حداکثری کالاها و خدمات حلال مورد نیاز جامعه در زمان حال و آینده و توزیع عادلانه آن‌ ها براساس چارچوب شریعت و اصول آن می‌ پردازد.[۱۴]

– اقتصاد اسلامی همچنین به‌ عنوان روش و برنامه‌ ای عملی در اسلام، برای تغییر وضعیت نامطلوب اقتصادی، ساماندهی روابط اقتصادی و ایجاد مناسبات صحیح اقتصادی شناخته می‌ شود.[۱۵]

مطالعات مشکلات اقتصادی و راه حل هایش از نگاه اسلامی

– این علم اجتماعی ترکیبی، به مطالعه مشکلات تولید، توزیع و مصرف در چارچوب مبادله و انتقال در طول زمان و همچنین نتایج اجتماعی و اخلاقی آن از منظر عقلانیت اسلامی می‌ پردازد.[۱۶] اقتصاد اسلامی همچنین دانشی اجتماعی است که به بررسی مشکلات اقتصادی مردمی می‌ پردازد که متأثر از ارزش‌ های اسلامی هستند.[۱۷]

– اقتصاد اسلامی رویکردی است برای تفسیر و حل مشکلات اقتصادی انسان براساس ارزش‌ ها، هنجارها، قوانین و نهادهایی که از منابع معرفتی اسلام استخراج و شکل گرفته‌ اند.[۱۸] این دانش، پاسخ متفکران مسلمان به چالش‌ های اقتصادی زمانشان است که با بهره‌ گیری از قرآن، سنت، عقل و تجربه به دنبال راه‌ حل‌های مناسب هستند.[۱۹]

– اقتصاد اسلامی به‌ عنوان رشته‌ ای علمی، به تجزیه و تحلیل نظری و تجربی واقعیت‌ های اقتصادی و امکانات بالقوه پرداخته و در پرتو اصول اسلامی، به کشف کارآمدترین ابزارها برای تقویت تولید، توزیع عادلانه آن و مصرف متعادل جهت کاهش مشکلات اقتصادی و بهبود زندگی انسان‌ ها برای دستیابی به صلح، رفاه و توسعه عمومی کمک می‌ کند .[۲۰]

– همچنین، اقتصاد اسلامی به مطالعه منابع کمیاب و توسعه آن‌ ها براساس قواعد اسلامی برای تأمین نیازهای انسانی می‌ پردازد.[۲۱] به‌ طور کلی، اقتصاد اسلامی شاخه‌ ای از معرفت است که در پی تحلیل، تفسیر و حل مشکلات اقتصادی با استفاده از روش‌ شناسی اسلامی و سبک زندگی اسلامی است.[۲۲]

– اقتصاد اسلامی دانشی است که از یک‌ سو احکام شرعی و راه‌ حل‌ های اسلامی را در مواجهه با موضوعات جدید و چالش‌ های اقتصادی و از سوی دیگر نظریه‌ ها و قوانین اقتصادی را در چارچوب آموزه‌ ها و ارزش‌ های اسلامی مورد بررسی قرار می‌ دهد. تمامی این بررسی‌ ها با هدف استفاده بهینه از منابع و توزیع عادلانه تولیدات برای دست‌ یابی به بیشترین درجه رفاه، امنیت و ثبات انجام می‌ گیرد.[۲۳]

– اقتصاد اسلامی مجموعه‌ ای از اصول و مبانی اقتصادی است که در متون قرآن و سنت مطرح شده و همچنین شامل روش‌ ها و راه‌ حل‌ های اقتصادی است که بر اساس این مبانی توسط مقامات حکومتی اتخاذ می‌ شود .[۲۴]

مطالعه انتخاب‌ های انسان مسلمان

– اقتصاد اسلامی، مطالعه رفتار اقتصادی مسلمانان در جامعه‌ای است که بر مبنای دکترین‌ های اسلامی برگرفته از قرآن، سنت، اجماع و قیاس شکل گرفته است.[۲۵]

– اقتصاد اسلامی به بررسی رفتار اقتصادی مسلمان نمونه در یک جامعه اسلامی مدرن می‌ پردازد.[۲۶]

به طور خلاصه، اقتصاد اسلامی، موضوع کمیابی و انتخاب را از دیدگاه اسلامی بررسی می‌ کند. به صورت مفصل‌ تر، به مطالعه منابع کمیاب و توسعه آن‌ ها برای رفع نیازهای انسانی بر اساس احکام اسلامی می‌ پردازد. این علم به تحلیل تولید ثروت (و نیازهای مربوط به تخصیص منابع)، مصرف، مبادله و توزیع ثروت با توجه به اهداف و تعالیم اسلامی مشغول است.[۲۷]

اقتصاد اسلامی به تحلیل رفتار اقتصادی مردان و زنان به‌ عنوان عاملان اقتصادی فردی و به بررسی پدیده‌ های جمعی در جوامع اسلامی می‌ پردازد.[۲۸]

تعریف اقتصاد مقاومتی

با توجه به این‌ که مفهوم اقتصاد مقاومتی برای اولین‌ بار توسط حضرت آیت‌ الله العظمی خامنه‌ ای مطرح شد، برای تعریف و بررسی مؤلفه‌ های آن لازم است بیانات مختلف ایشان را در کنار یکدیگر مطالعه کنیم. در این بیانات، تعاریف زیر از اقتصاد مقاومتی ارائه شده است:

– نعریف اقتصاد مقاومتی: «اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، تحریم، دشمنی‌ ها و خصومت‌ های شدید، می‌ تواند عامل رشد و شکوفایی کشور باشد».[۲۹]

–  الگوی اقتصادی بومی و علمی: «الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است… و الگویی الهام‌ بخش از نظام اقتصادی اسلام».[۳۰]

– مقاوم‌ سازی پایه‌ های اقتصاد: «اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم‌ سازی و محکم‌ سازی پایه‌ های اقتصاد؛ چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم و چه در شرایط غیرتحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک می‌ کند».[۳۱]

– اقتصاد مقاوم و مستحکم: «اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که مقاوم است؛ با تحریکات جهانی، تکانه‌ های جهانی، و سیاست‌ های آمریکا و دیگر کشورها زیرورو نمی‌ شود».[۳۲]

– مقاومت در برابر توطئه‌ ها: «در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد و در برابر آنچه که ممکن است توطئه دشمن باشد، مقاومت کند».[۳۳]

– اقتصادی خودجوش و مستقل: «اقتصاد مقاومتی، یعنی اقتصادی که از درون می‌ جوشد، وابستگی ما را به دیگران کاهش می‌ دهد و استحکام کشور را در برابر تکانه‌ های خارجی افزایش می‌ دهد».[۳۴]

تحلیل و تبیین اقتصاد مقاومتی

اقتصاد اسلامی با تأکید بر اصول عدالت، اخلاق و همکاری، به تقویت اقتصاد مقاومتی کمک می‌ کند و از طریق نهادهای مالی اسلامی و استفاده بهینه از منابع، به پایداری و رشد اقتصادی در شرایط بحرانی می‌ انجامد. همچنین، این رویکرد با ترویج تولید داخلی و خودکفایی، زمینه‌ ساز توسعه پایدار و کاهش وابستگی به منابع خارجی می‌ شود.

اقتصاد مقاومتی، هم به‌ عنوان یک اندیشه (ایده اقتصاد مقاومتی، الگوی اقتصاد مقاومتی) و هم به‌ عنوان یک واقعیت بیرونی (اقتصاد مقاوم، اقتصاد مستحکم و غیرشکننده) مطرح است. بعد اندیشه‌ ای آن هویتی نظری دارد و بعد عینی به واقعیت‌ های بیرونی مربوط است. در بعد بیرونی، از اقتصادی مقاوم صحبت می‌ کنیم و در بعد اندیشه‌ ای به نظریه اقتصاد مقاومتی می‌ پردازیم. در واقع، مباحث نظری اقتصاد مقاومتی برای تحقق عینی اقتصاد مقاوم است.

در بعد اندیشه‌ ای که موضوع این مقاله است، اقتصاد مقاومتی به‌ عنوان «الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی» و «الگویی الهام‌ بخش از نظام اقتصادی اسلام» معرفی شده است. هدف از تبیین و طراحی این الگو، «مقابله با جنگ اقتصادی تمام‌ عیار تحمیل‌ شده بر کشور» و «کاهش مخاطرات و نااطمینانی‌ های ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحران‌ های مالی، اقتصادی و سیاسی» است.

الگوی اقتصاد مقاومتی با الگویی همچون اقتصاد ریاضتی متفاوت است .[۳۵] در این الگو، اقتصاد مقاوم با مختصاتی چون دانش‌ بنیانی، عدالت‌ محوری، درون‌ زایی، برون‌ گرایی، پویایی و پیش‌ روی شناخته می‌ شود (سیاست‌ های ابلاغی اقتصاد مقاومتی).

سیاست‌ های کلی اقتصاد مقاومتی بخشی از الگوی نظری اقتصاد مقاومتی را تبیین می‌ کند. این سیاست‌ ها ماهیتی بلندمدت دارند و به یک مقطع زمانی خاص محدود نمی‌ شوند. این سیاست‌ ها حتی در زمان عدم وجود تحریم نیز موضوعیت دارند.[۳۶]

در نگاه آیت‌ الله خامنه‌ ای، اقتصاد مقاومتی به مثابه یک اندیشه، الگویی الهام‌ بخش از نظام اقتصادی اسلام است (خامنه‌ای، ۱۳۹۲). یکی از ویژگی‌ های محوری این الگو، کاهش «آسیب‌ پذیری‌ های اقتصادی» کشور در مواجهه با ترفندهای همیشگی دشمنان (خامنه‌ای، ۱۳۹۱) و تقویت «استحکام اقتصادی» است.[۳۷] از این رو، الگوی اقتصاد مقاومتی به مثابه یک اندیشه، الگویی اسلامی است که بر چگونگی مقاوم‌ سازی اقتصاد در برابر آسیب‌ پذیری‌ های اقتصادی تاکید دارد.

بر این اساس، اندیشه اقتصاد مقاومتی از نگاه آیت‌ الله خامنه‌ ای به این صورت تعریف می‌ شود: اقتصاد مقاومتی الگویی اسلامی است که ضمن توصیف و تبیین شکنندگی‌ های اقتصادی (به‌ ویژه در شرایط تحریم اقتصادی) و ویژگی‌ های یک اقتصاد مقاوم در رویکرد اسلامی، به بررسی شیوه‌ های مواجهه با ترفندهای اقتصادی دشمنان (مانند تحریم‌ های اقتصادی)، مقاوم‌ سازی و استحکام‌ بخشی پایه‌ های اقتصاد می‌ پردازد تا قدرت تاب‌ آوری کشور در برابر تکانه‌ های خارجی بر اساس آموزه‌ های اسلامی افزایش یابد.

در این تعریف، دو بُعد نظری اندیشه اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفته است: بُعد اول، مقوله تبیین و توصیف آسیب‌ پذیری یا شکنندگی اقتصادی است؛ بُعد دوم، سیاست‌ گذاری برای مقاوم‌ سازی و استحکام‌ بخشی پایه‌ های اقتصادی است.

در بیانات آیت‌ الله خامنه‌ ای، مباحث اقتصاد مقاومتی گاه به صورت عام و گاه به طور خاص و ناظر به اقتصاد ایران بیان شده است. در برخی از بیانات، به این نکته اشاره شده که گرایش به ارائه الگوی اقتصاد مقاومتی مختص ما نیست و دیگران نیز به سمت آن رفته‌ اند.[۳۸] در مقابل، تأکید شده است که اقتصاد مقاومتی الگویی علمی و متناسب با نیازهای کشور است.[۳۹]

ابعاد نظری اقتصاد مقاومتی

اگر چه اقتصاد مقاومتی عمدتاً به‌ عنوان نظریه‌ ای شامل سیاست‌ هایی برای اقتصاد ایران ارائه شده است، ابعاد نظری آن از جنبه عمومی بیشتری برخوردار است. در این چارچوب، می‌ توان میان نظریه عمومی اقتصاد مقاومتی و نظریه خاص اقتصاد مقاومتی تفاوت قائل شد. نظریه عمومی اقتصاد مقاومتی، رویکردی جامع به تحلیل شکنندگی و مقاوم‌ سازی اقتصادی با دیدگاه اسلامی دارد؛ در حالی که نظریه خاص اقتصاد مقاومتی به شرایط زمانی و مکانی اقتصاد ایران در دوره کنونی می‌ پردازد.

نظریه عمومی اقتصاد مقاومتی، صراحتاً یا ضمنی، شامل نظریات زیر است:

– نظریه تبیینی اقتصاد مقاومتی: این نظریه به تبیین و پیش‌ بینی شکنندگی‌ های اقتصادی با رویکرد اسلامی می‌ پردازد.

– نظریه توصیفی اقتصاد مقاومتی: این نظریه به توصیف و اندازه‌ گیری وضعیت شکنندگی و مقاومت اقتصادی کشورها با رویکرد اسلامی می‌ پردازد. مباحث مرتبط با شاخص اقتصاد مقاومتی در این دسته قرار می‌ گیرند.

– نظریه سیاستی اقتصاد مقاومتی: این نظریه به ارزیابی و توصیه سیاست‌ های مؤثر بر کاهش شکنندگی‌ های اقتصادی و تقویت مقاومت اقتصادی با رویکرد اسلامی پرداخته است.

نظریه خاص اقتصاد مقاومتی نیز شامل سه دسته نظریه فوق است، با این تفاوت که این نظریات با توجه به شرایط خاص مکانی و زمانی اقتصاد ایران تنظیم و تبیین شده‌ اند. از این رو، می‌ توان گفت که سیاست‌ های ابلاغی اقتصاد مقاومتی، بخشی از نظریه سیاستی اقتصاد مقاومتی در رابطه با اقتصاد ایران را تشکیل می‌ دهند.

اگر ایجاد امنیت و استحکام اقتصادی به‌ عنوان یکی از اهداف اقتصاد اسلامی پذیرفته شود (که پیش‌ تر شواهدی برای آن ارائه شد)، تحلیل‌ های اقتصاد مقاومتی بخشی از ادبیات اقتصاد اسلامی خواهند بود؛ زیرا مطالعات اقتصاد مقاومتی به بررسی چگونگی تحقق یکی از اهداف اقتصاد اسلامی، یعنی هدف امنیت و استحکام اقتصادی، می‌ پردازد.

اگر تفسیری موقعیتی از اقتصاد مقاومتی ارائه و آن را تنها ناظر به شرایط تحریم اقتصادی دانست، ادبیات اقتصاد مقاومتی به‌ عنوان بخشی از ادبیات اقتصاد اسلامی، به بررسی وضعیتی خاص می‌ پردازد. در مقابل، اگر اقتصاد مقاومتی منحصر به شرایط خاص تحریم دانسته نشود، ادبیات اقتصاد مقاومتی بخشی از ادبیات اقتصاد اسلامی خواهد بود که تحقق هدف استحکام اقتصادی حتی در شرایط فقدان تهدید را نیز بررسی می‌ کند.

اگر پذیرفته شود که رشد، عدالت و امنیت (استحکام) اقتصادی سه هدف محوری در اقتصاد اسلامی هستند، نظریات مرتبط با هر یک از این سه هدف کلان، نظریه‌ های اقتصاد اسلامی را تشکیل خواهند داد. بر این اساس، ادبیات اقتصاد مقاومتی را می‌ توان به‌ عنوان یکی از کلان نظریه‌ های اقتصاد اسلامی قلمداد کرد. این کلان نظریه به‌ دنبال ارائه راهبرد اسلام برای مدیریت اقتصاد اسلامی با فرض وجود شرایط شکننده و تهدید کننده است. در کنار این کلان نظریه می‌ توان از نظریه‌ های دیگری مانند نظریه عدالت اقتصادی و نظریه پیشرفت اقتصادی نیز سخن گفت.

ازآنجاکه اقتصاد مقاومتی بخشی از ادبیات اقتصاد اسلامی است، تحلیل‌ های آن نسبت به شکنندگی و مقاوم‌ سازی اقتصادی برخاسته از مکتب اقتصادی اسلام و متمایز از تحلیل سایر مکاتب اقتصادی است. به‌ طور نمونه، در رویکرد اقتصاد سرمایه‌ داری، نرخ بهره به‌ عنوان متغیری اساسی، باعث بهبود کارکرد نظام مالی و تخصیص بهینه منابع مالی کمیاب می‌ شود. در مقابل، اقتصاد اسلامی ظهور ربا در اقتصاد را موجب آسیب‌ پذیری نظام اقتصادی می‌ داند. این دو نوع تحلیل موجب ارائه ساختارهای نهادی متفاوت جهت سازماندهی نظام مالی در اقتصاد سرمایه‌ داری و اسلامی می‌ شود.

نتیجه گیری

اقتصاد مقاومتی را می‌ توان بخشی از ادبیات اقتصاد اسلامی قلمداد کرد که دیدگاه اسلام را در زمینه آسیب‌ پذیری و مقاوم‌ سازی اقتصادی تبیین کرده و سیاست‌ های متناسب برای دستیابی به آن را تجویز می‌ کند. در این چارچوب، ادبیات اقتصاد مقاومتی را می‌ توان مشتمل بر نظریات تبیینی، توصیفی و سیاستی دانست که در هر سه حوزه، بیانگر رویکرد اسلام در تحلیل شکنندگی‌ های اقتصادی و چگونگی مقاوم‌ سازی اقتصاد در برابر تهدیدهاست.

با تکیه بر اصول عدالت، اخلاق و همکاری، اقتصاد اسلامی می‌ تواند به تقویت تولید داخلی، کاهش وابستگی به منابع خارجی و ارتقاء سطح خودکفایی در جامعه کمک کند. به‌ علاوه، تفکیک نظریات عمومی و خاص اقتصاد مقاومتی در بستر اقتصاد اسلامی، فرصت‌ های جدیدی برای ارتقاء پایداری و رشد اقتصادی در شرایط مختلف فراهم می‌ آورد. بنابراین، بهره‌ گیری از آموزه‌ های اقتصاد اسلامی در تحقق اقتصاد مقاومتی نه‌ تنها ضروری است، بلکه می‌ تواند زمینه‌ ساز تحقق اهداف اقتصادی و اجتماعی بلندمدت در جامعه اسلامی باشد.

پی نوشت ها

[۱] . Furqani, 2015, pp. 8-20.

[۲] . Furqani, 2015, pp. 1-24.

[۳] . صدر، اقتصادنا، ص ۳۷۷- ۳۸۴.

[۴] . Hasanuzzaman, 1984, p. 50.

[۵] . Taskhiri, 1996, p. 120.

[۶] . Hasan, 1998, pp. 1-40.

[۷] . Attia, 2007, p. 224.

[۸] . خالدی، مفهوم الاقتصاد فی الاسلام، ص ۳.

[۹] . غفاری و یونسی، مبانی فقهی اقتصاد اسلامی، ص ۱۷.

[۱۰] . Khan, 1984, p. 55.

[۱۱] . Ghanim, 1991, p. 65.

[۱۲] . Abu-Rabi, 1994, p. 82.

[۱۳] . Chapra, 2000, p. 125.

[۱۴] .Yousri, 2002, p. 28.

[۱۵] . تسخیری، اقتصاد اسلامی ، ص ۱۸۹ – ۱۹۰.

[۱۶] . Mannan, 1984, p. 126.

[۱۷] . Mannan, 1986, p. 3.

[۱۸] . Haneef, 1997, pp. 39-65.

[۱۹] . Siddiqi, 2005, pp. 1-30.

[۲۰] . Anjum, 1996, pp. 53-90.

[۲۱] . Masry, 1999, p. 12.

[۲۲] . Iqbal & Lewis, 2009, p. 62.

[۲۳] . خطاب، منهجیه البحث فی الاقتصاد الاسلامی، ص ۹.

[۲۴] . فنجری، المدخل الی الاقتصاد الاسلامی، ص ۵۷– ۵۸.

[۲۵] . Metwally, 1993, p. 91.

[۲۶] . , p. 24 Naqavi, 1994.

[۲۷] . مصری، بحوث فی الاقتصاد الاسلامی، ص ۲۲.

[۲۸] . Kahf, 2003, pp. 23-47.

[۲۹] . خامنه‌ای، ۱۶/۰۵/۱۳۹۱.

[۳۰] . خامنه‌ای، ۲۹/۱۱/۱۳۹۲.

[۳۱] . خامنه‌ای، ۰۱/۰۱/۱۳۹۳.

[۳۲] . خامنه‌ای، ۰۱/۰۱/۱۳۹۳.

[۳۳] . خامنه‌ای، ۰۱/۰۱/۱۳۹۲.

[۳۴] . خامنه‌ای، ۲۶/۰۸/۱۳۹۵.

[۳۵] . خامنه‌ای، ۲۰/۱۲/۱۳۹۲.

[۳۶] . خامنه‌ای، ۲۹/۱۱/۱۳۹۳؛ ۲۰/۱۲/۱۳۹۳.

[۳۷] . خامنه‌ای، ۰۱/۰۱/۱۳۹۳.

[۳۸] . خامنه‌ای، ۰۲/۰۴/۱۳۹۴.

[۳۹] . خامنه‌ای، ۰۱/۰۱/۱۳۹۲.

منابع

  1. تسخیری، محمدعلی، اقتصاد اسلامی: درس‌ هایی در آیین اقتصادی اسلام، ترجمه مقدس، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب، ۱۳۹۰ش.
  2. خالدی، محمود، مفهوم الاقتصاد فی الاسلام، بیروت، دارالجیل، ۱۹۸۴م.
  3. خطاب، کمال توفیق محمد، «منهجیه البحث فی الاقتصاد الاسلامی و علاقته بالنصوص الشرعیه»، مجله جامعه ملک عبدالعزیز، الاقتصاد الاسلامی، ش۱۶، ص ۳-۴۰، ۱۴۲۴ق.
  4. صدر، محمدباقر، اقتصادنا، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۰ق.
  5. غفاری، هادی و علی یونسی، مبانی فقهی اقتصاد اسلامی، تهران، دانشگاه پیام نور، ۱۳۹۰ش.
  6. فنجری، محمد شوقی، المدخل الی الاقتصاد الاسلامی، قاهره، الهیئه المصریه العامه لکتاب، ۱۹۷۱م.
  7. مصری، رفیق یونس، بحوث فی الاقتصاد الاسلامی، دمشق، دارالمکتبی، ۲۰۰۱م.
  8. Abu−Rabi, I. ,(1994), Islamic Resurgence: Challenges, Directions and Future Perspectives: A Round Table Discussion with Prof. Khurshid Ahmad. Tampa: The world and Islam Institute.
  9. Anjum, M. ,(1996), “Eternal Challange of Islamic Economics to Capitalism and Comunism”, Humanomics, Vol. 12, No.1, pp. 53−۹۰.
  10.  Attia, G. ,(2007), Towards Realization of the Higher Intents of Islamic Law. (N. Roberts, Trans). London: IIIT.
  11. Briguglio, L. and Cordina, G., et al., (2006), conceptualizing and measuring economic resilienceBuilding the economic resilience of small states, Economics Department, University of Malta.
  12.  Briguglio, Lino, (2014), “The Vulnerability Resilience Framework for Small States”, Non−published Paper.
  13.  Chapra, M., (2000), The Future of Economics; An Islamic Perspective, Leicester, UK: The Islamic Foundation.
  14.  Furqani, H., (2015), Definition of Islamic Economics as a Discipline: Challenges in the Clarification and Classification, 10th international Conference on Islamic Economics and Finance.
  15. Ghanim, H., (1991), AL−Iqtited Al−Islemi wa Mushkilah Al−Iqtitediyyah, Al−Manierah: Dar al−Wafa.
  16. Haneef, M., (1997), “Islam, The Islamic Worldvies, and Islamic Economics”, IIUM Journal of Economics and Managment, Vol.5, No. 1, pp.39−۶۵.
  17.  Hasanuzzaman, S., (1984), “Difinition of Islamic Economics”, Journal of Research in Islamic Economics, Vol. 1, No. 2, pp.49−۵۰.
  18.  Iqbal, Z., & Lewis, M., (2009), An Islamic Perspective on Government, UK: Edward Elgar.
  19. Kahf, M., (2003), “Islamic Economics: Notes on Definition and Methodology”, Review of Islamic Economics, No. 13, pp. 23−۴۷.
  20. Khan, M., (1984), “Islamic Economics: Nature and Need”, Journal of Research in Islamic Economics, Vol. 1, No. 2, pp. 55−۶۱.
  21.  Masry, R., (1999), Buhuts Fiqaleqtisad Alislami. Syria: Dar-al Maktabi.
  22.  Metwally, M., (1993), Essays on Islamic Economics. Jeddah: IRTI, IDB.
  23. Naqavi, S., (1994), Islam, Economics and Society. London: Kegan Paul International.
  24.  Siddiqi, M., (2005), Teaching Islamic Economics, Jeddah, Saudi Arabia: Scientific Publishing Centre King Abdulaziz University.
  25.  Yousri, A., (2002), “The Scientific Approch to Islamic Economics: Philosophy, Theoritical Construction and Applicability”. In H. Ahmed ,Ed.), Theoretical Foundations of Islamic Economics ,pp. 20-60, Jeddah: IRTI-IDB.

با اقتباس از مقاله

توکلی، محمدجواد، بررسی نسبت اقتصاد مقاومتی با اقتصاد اسلامی، نشریه جستارهای اقتصادی ایران، سال۱۶، ش۳۲، ص۸۹- ۱۱۹، پاییز ۱۳۹۸ش.

بدون دیدگاه