اخوت و برادری بر دو نوع است، یک نوع آن اخوت و برادری نسبی است؛ یعنی دو برادری که مادر یا پدر مشترک دارند و نوع دوم آن، اخوت و برادری معنوی و ایمانی است؛ یعنی دو نفری که دارای پدر و مادر مشترک نیستند، اما با یکدیگر مانند برادر هستند. همانگونه که قرآن می فرماید: «اِنَّما الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ[۱]؛ مومنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهید و تقواى الهى پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید.»
امام حسین (علیه السلام) در حدیثی به کیفیت اخوت و برادری بین دو برادر اعم از برادر نسبی و معنوی پرداخته است که متن و معنای آن را در اینجا می آوریم:
متن و ترجمه حدیث
وَ قَالَ الامام حسین (علیه السلام): الْإِخْوَانُ أَرْبَعَهٌ فَأَخٌ لَکَ وَ لَهُ وَ أَخٌ لَکَ وَ أَخٌ عَلَیکَ وَ أَخٌ لَا لَکَ وَ لَا لَهُ فَسُئِلَ عَنْ مَعْنَى ذَلِکَ فَقَالَ (علیه السلام):
الْأَخُ الَّذِی هُوَ لَکَ وَ لَهُ فَهُوَ الْأَخُ الَّذِی یطْلُبُ بِإِخَائِهِ بَقَاءَ الْإِخَاءِ وَ لَا یطْلُبُ بِإِخَائِهِ مَوْتَ الْإِخَاءِ فَهَذَا لَکَ وَ لَهُ لِأَنَّهُ إِذَا تَمَّ الْإِخَاءُ طَابَتْ حَیاتُهُمَا جَمِیعاً وَ إِذَا دَخَلَ الْإِخَاءُ فِی حَالِ التَّنَاقُضِ بَطَلَ جَمِیعاً.
وَ الْأَخُ الَّذِی هُوَ لَکَ فَهُوَ الْأَخُ الَّذِی قَدْ خَرَجَ بِنَفْسِهِ عَنْ حَالِ الطَّمَعِ إِلَى حَالِ الرَّغْبَهِ فَلَمْ یطْمَعْ فِی الدُّنْیا إِذَا رَغِبَ فِی الْإِخَاءِ فَهَذَا مُوَفِّرٌ عَلَیکَ بِکُلِّیتِهِ.
وَ الْأَخُ الَّذِی هُوَ عَلَیکَ فَهُوَ الْأَخُ الَّذِی یتَرَبَّصُ بِکَ الدَّوَائِرَ وَ یغَشِّی [یفْشِی] السَّرَائِرَ وَ یکْذِبُ عَلَیکَ بَینَ الْعَشَائِرِ وَ ینْظُرُ فِی وَجْهِکَ نَظَرَ الْحَاسِدِ فَعَلَیهِ لَعْنَهُ الْوَاحِدِ.
وَ الْأَخُ الَّذِی لَا لَکَ وَ لَا لَهُ فَهُوَ الَّذِی قَدْ مَلَأَهُ اللَّهُ حُمْقاً فَأَبْعَدَهُ سُحْقاً فَتَرَاهُ یؤْثِرُ نَفْسَهُ عَلَیکَ وَ یطْلُبُ شُحّاً مَا لَدَیکَ؛[۲]
برادران بر چهار نوع اند، برادرى به سود تو و خود او و برادرى که به سود تو است و برادرى که به ضرر تو است و برادرى که نه به سود تو است و نه به سود خودش. از او معنى این را پرسیدند، فرمود:
برادرى که براى تو و خود او است برادری است که منظورش ماندن برادریست و منظورش از برادرى مرگ برادرى نیست، این براى تو است و براى خودش (زیرا چون اخوت و برادری به یک رنگى رسد زندگى هر دو خوش باشد و هر گاه به حال دو رنگى افتد همه اش باطل است).
و برادرى که تنها براى تو است آن برادری است که طمع را از خود دور کرده و شیفته تو است و اخوت و برادرى تو را به دنیا مقدم داشته و او همه مایه توفیر و سود تو است.
و برادرى که به زیان تو است آن برادری است که در انتظار گرفتارى تو است و با تو یک دل نیست و میان عشیره ها بر تو دروغ می گوید و حسودانه به رویت نگاه می کند و بر او باد لعنت خداى یگانه.
و برادرى که نه براى تو است و نه براى خودش، آن است که خدایش پر از حماقت آفریده و از رحمت به کلى دورش کرده، بینى که خود را بر تو ترجیح دهد و از آنچه دارد، دریغ کند.[۳]
تفاوت بین اخوت؛ برادری، پدر و فرزندی
اگر شخصى نسبت به کسی که از او بزرگ تر است، قصد ابراز احترام داشته باشد از او تعبیر به «پدر» مى کند و هرگاه قصد ابراز عاطفه نسبت به کوچک تر از خویش کند از تعبیر «فرزندم» استفاده مى کند و نسبت به شخصى که او را همطراز خویش مى داند جمله «برادرم» را به کار مى برد؛ زیرا اخوت و برادرى معنوى به معنى نزدیک ترین ارتباط میان دو شخص بر اساس مساوات است؛
بنابراین، تعبیر به «برادرم» حاوى حقیقت بزرگى است. چنانکه حضرت على (علیه السلام) همطراز پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم)، یا شخصیت او نزدیک به شخصیت رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) است. بالاترین اخوت و برادری بین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی (علیه السلام) تحقق داشته و از این رو در قرآن آن دو را یک نفس دانسته و در آیه مباهله فرموده است: «أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ …[۴]».[۵]
عوامل استحکام اخوت و برادری
اگر دو برادر، دنیاگرایی و منافع شخصی خود را از دل بیرون برند و بر اساس مقاصد شخصی با یکدیگر اظهار اخوت و برادری نکنند، هیچگاه بین آنان جدایی ایجاد نمی شود.
همانگونه که بهشتیان از هرگونه حسد، کینه و عداوت که از صفات دوزخیان است پاکند و اگر اخوت و برادرى در میان آنهاست و در سلامت و امنیت به سر مى برند به علت ریشهکن شدن همین امور از وجود آن ها (به لطف پروردگار و در سایه اعمال پاکشان) است.
بى شک در دنیا نیز اگر خو هاى زشت، کینه و عداوت و حسد از میان انسان ها برچیده شود، زندگى مردم همچون زندگى بهشتیان خواهد شد و در امن و امان و اخوت و برادرى خواهند زیست.[۶]
یکى از عواملى که در حفظ و گستردن اخوت و برادرى موثر است دل به دست آوردن است. همچنین احترام به یکدیگر گذاشتن و خدمت نمودن به یکدیگر نیز موجب تقویت روح برادرى مى شود و در روایت وارد شده است که اگر کسى برادر مسلمان خود را خوشحال کند، گویى خداوند را خوشحال کرده است و ثوابش بیشتر از یک ماه روزه گرفتن و اعتکاف است و در روایتى دیگر معصوم (علیه السلام) فرموده است که قضا حاجت مومن افضل است از طواف خانه خدا و شاید این به خاطر تحکیم روح همبستگى و برادرى و اتحاد در بین مسلمین باشد.[۷]
لازمه اخوت و برادرى دینى این است که فرد مومن موجبات سقوط شخصیت و از بین رفتن آبرو و موقعیت برادر خود را با کنجکاوی هاى خسارتآفرین خود، فراهم نیاورد.[۸]
اوصاف اخوت و برادری بر اساس مقاصد شخصی
اگر اخوت و برادری مبتنی بر مقاصد و منافع شخصی استوار باشد نه تنها داوم نمی آورد بلکه موجبات بد فرجامی و فساد بین دو برادر می شود.
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: بد برادرى است آن برادرى که در زمان توانگرى حق تو را نگهدارد و در هنگام فقر و احتیاج رشته دوستى خود از تو ببرد.[۹]
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که مى فرمودند: نزدیکترین چیزى که انسان را به حالت کفر نزدیک مى کند این است که شخصى با فردى دیگر اظهار برادرى و دوستى کند و مواظب لغزش ها و اشتباهاتش باشد تا در روزگارى که (سنگى به کلوخى خورد و آب گلآلود گردد) آن لغزش و اشتباهاتش را به رخ او کشد.[۱۰]
همچنین امام صادق (علیه السلام) درباره افراد کنجکاو در اوضاع مردم، مى فرماید: أَبْعَدُ مَا یکُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ أَنْ یکُونَ الرَّجُلُ یوَاخِی الرَّجُلَ وَ هُوَ یحْفَظُ عَلَیهِ زَلَّاتِهِ لِیعَیرَهُ بِهَا یوْماً مَا؛[۱۱]دور ترین بنده از خدا آن کس است که با مردى برادرى کند و لغزش هاى او را بر او نگهدارى کند که روزى بر آن ها سرزنشش کند.
جمع بندی
اخوت و برادری در دین اسلام مورد تاکید قرار گرفته و نه تنها بردارن نسبی بلکه برداران ایمانی و معنوی باید با ایجاد اخوت و برادری بدون غل و غش، محبت را در جامعه گسترش داده و از اخوت و برادری بر اساس منافع شخصی و مقاصد دنیوی بپرهیزند. به ویژه از اخوت و برادری برای ضربه زدن به یکدیگر جدا اجتناب کنند که بد تر از دشمنی است و لعنت خدا را متوجه آنان می کند.
پی نوشت ها
[۱] . سوره حجرات، آیه ۱۰.
[۲] . تحف العقول، ص ۲۴۷.
[۳] . ترجمه تحف العقول، ص ۲۵۲.
[۴] . سوره آل عمران، آیه ۶۱.
[۵]. آیات ولایت در قرآن، ص ۴۶۳.
[۶]. اخلاق در قرآن، ج۲، ص ۱۳۲.
[۷] . جبهه و جهاد اکبر، ص ۴۴.
[۸] . نظام اخلاقى اسلام، ص ۱۳۳.
[۹]. ترجمه ارشاد، ج۲، ص ۱۶۴.
[۱۰]. مومن کیست؟ وظیفه اش چیست؟، ص ۱۴۱.
[۱۱] . الکافی، ج۲، ص ۳۵۵.
منابع
- قرآن کریم.
- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۴۱۴ق.
- ابن شعبه حرانى، حسن بن على، ترجمه تحف العقول، ترجمه کمره اى، تهران، کتابچی، چ۶، ۱۳۷۶ش.
- سبحانى تبریزى، جعفر، نظام اخلاقى اسلام، قم، بوستان کتاب، چ۸، ۱۳۸۸ش.
- شیخ مفید، ترجمه ارشاد، ترجمه رسولى محلاتى، تهران، چ۲، بی تا.
- کوفى اهوازى، حسین بن سعید، مومن کیست؟ وظیفه اش چیست؟، قم، سازمان تبلیغات اسلامى، پژوهشکده باقر العلوم (علیه السلام)، انتشارات نورالسجاد ، چ۱، ۱۴۲۷ق.
- مظاهرى، حسین، جبهه و جهاد اکبر، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، نمایندگى ولى فقیه، اداره آموزش هاى عقیدتى سیاسى، چ۱، ۱۳۶۲ش.
- مکارم شیرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب (علیه السلام) ، چ۴، ۱۳۸۵ش.
- مکارم شیرازى، ناصر، آیات ولایت در قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، چ۳، ۱۳۸۶ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۵۵، مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چ۴، ۱۴۰۷ق.