آیا آیه ۳۷ سوره احزاب وحی الهی نیست؟

۱۴۰۱-۰۲-۲۱

268 بازدید

اشتراک‌گذاری در ایتا اشتراک‌گذاری در بله اشتراک‌گذاری در سروش کپی کردن لینک

شبهه:

شبهه ای در مورد آیه ی ۳۷ سوره ی احزاب وجود دارد که این آیه وحی الهی نیست ، بلکه ساخته ی رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم بود، به این شبهه چگونه جواب داده می شود ؟

پاسخ شبهه

این گونه شبهات که رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم چیزی از خود به قران کریم افزوده باشد را می توان با دلایلی چند رد کرد که خود قرآن کریم به صراحت فرموده که رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم چیزی جز وحی الهی بر زبان نمی آورد و هر چه می گوید وحی است . (۱) بنابراین، هیچ حرفی از خود بر قرآن کریم نیفزوده است و درجای دیگر خداوند متعال می فرمایند اگر این گونه بود( یعنی پیامبر چیزی از خود به قرآن اضافه می کرد ) ما رگ گردنش را می بریدیم . (۲)

علاوه بر این ها دلایلی دلالت دارد که نه تنها معارف قرآنی بلکه خود الفاظ قرآن کریم نیز از طرف خداست:

۱ـ تحدی قرآن کریم: قرآن کریم معجزه پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد ( است که آخرین پیامبر الهی می‌باشد و باید معجزه ی ایشان تا قیامت باقی بماند، به همین خاطر خداوند آن را به صورتی قرار داد تا ابد باقی بماند به صورت معجزه برای همه ی افراد قابل مشاهده باشد. بدون شک معجزه برای پیامبران وسیله ی اثباتی به شمار می‌رود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گیرد و گواه باشد که از جهان غیب پیام آورده‌اند. معجزه باید به گونه‌ای انجام گیرد که کارشناسان به خوبی تشخیص دهند که آن چه ارایه شده به درستی نشانه عالم غیب و بیرون از توان بشریت است و انبیاء کارهایی انجام دادند که از توان ماهرترین کارشناسان آن دوره بیرون بوده تا اینکه به خوبی این تشخیص صورت گیرد. از همین رو بزرگ ترین و مهم ترین معجزه ی اسلام قرآن کریم است که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد، آنان به خوبی تشخیص دادند که این سخن نمی‌تواند ساخته بشر باشد که این گونه آنان را در مقابل تحدّی و هم‌آوردی ناتوان ساخته است.(۳) قرآن کریم مکرراً ناباوران را به مبارزه و ‌هم‌آوردی خوانده می‌فرماید: اگر باور ندارید که این قرآن کریم سخن خداست و گمان می‌برید ساخته و پرداخته دست بشر است، سخن دانان و سخن‌وران خود را وا دارید تا سخنی هم چون قرآن کریم، زیبا و شیوا، محکم و استوار بسازند و ارائه دهندو یا ده سوره مثل قرآن کریم و یا حد اقل یک سوره مانند آن بیاورید، ولی هرگز چنین اقدامی نتوانید کرد. (۴) هم‌آورد خواستن قرآن کریم فراگیر است و همه ی جهانیان را شامل می‌شود و دامنه ی آن برای همیشه گسترده است.

قرآن کریم در چند مرحله تحدّی و هم‌آورد خواستن خود را مطرح کرده است:

۱ـ بطور مطلق خواسته سخنی هم چون قرآن کریم بیاورند. (۵)

۲ـ به اندازه ی ده سوره مانند قرآن کریم بیاورند. (۶)

۳ـ یک سوره مانند قرآن کذیم بیاورند.(۷)

۴ـ در نهایت می‌فرماید: اگر تمام انس و جن گرد هم آیند و بخواهند همانند این قرآن کریم بیاورند، هرگز نتوانند، گرچه همگی همدست شوند. (۸)

به شهادت قطعی تاریخ، منکران قرآن کذیم و رسالت در مقام مبارزه بر آمدند، امّا نتوانستند کار از پیش ببرند و پس از آن‌که در مبارزه علمی با قرآن کریم شکست خوردند دست به تیغ تهمت و شمشیر جنگ بردند. و حتی در طول تاریخ نه تنها مشرکین، بلکه اهل کتاب با تمام قوی علمی و قدرت مادی و سیاسی داشتند از تمام طرف ممکن به مبارزه با اسلام و قرآن کریم برخواستند گرچه در خیلی از جهت‌ها موفق شدند. ولی در تحدی با قرآن کریم عاجز ماندند. امروز نیز اگر دشمنان اسلام به زور متوسل می‌شوند و از راه جنگ نظامی و یا تهاجم فرهنگی به مبارزه با اسلام می‌پردازند برای این است که در مبارزه ی علمی و منطقی با قرآن کذیم شکست خورده‌اند. اکنون نیز هیچ فرد یا گروهی نمی‌تواند سوره‌ای مانند کوچک ترین سوره ی قرآن کریم بیاورد.(۹)

بنابراین، به اعتقاد شیعه و سنی عبارات قرآن کریم هم چون معانی آن از سوی خداوند وحی شده و پیامبر هیچ‌گونه نقش و دخالتی در آن نداشته است.

۲ـ آیات قرآن کریم:دومین دلیل بر این که همه ی قرآن کریم از سوی خداوند متعال می باشد ، خود قرآن کریم است . از قرآن کریم استفاده می‌شود که الفاظ و عبارات قرآن و ساختار آن، از آن خداست. مانند آیاتی که واژه‌های قرائت و تلاوت و ترتیل را به کار برده است که از نظر وضع لغت عرب تنها بازگو کردن سروده دیگران را می‌رساند که الفاظ و معانی هر دو از دیگری باشد و بازگو کننده آن را صرفاً تلاوت می‌کند و از خود چیزی مایه نمی‌گذارد قرائت در مقابل تکلّم است، قرائت حکایت نثری است که الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظیم شده است و تکلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتی که خود تنظیم می‌کند. و هرگز در جایی نیامده که پیامبر قرآن کریم را تکلم می‌نمود. آیاتی که قرائت و تلاوت در آن‌ها آمده عبارتند از :

نحل: ۹۸ . اسراء: ۴۵ و ۱۰۶. اعلی: ۶ . جمعه: ۲. نمل: ۱۲. کهف: ۲۷

به علاوه خداوند متعال از قرآن کریم صریحاً به عنوان «کلام الله» یاد کرده است:(۱۰) مانند:

الف : و ان احدٌ من المشرکین استجارک فاجره حتی یسمع کلام الله (۱۱): اگر یکی از مشرکان به تو پناه آورد، پناه ده تا کلام خدا را بشنود.

ب: آیه‌ای که می‌فرماید: پیامبر اختیار تبدیل و تغییر در قرآن کریم را ندارد: قل ما یکون لی ان ابدّله من تلقاء نفسی ان اتبع الا ما یوحی الی … . (۱۲) این سلب اختیار، نشان دهنده آن است که الفاظ و عبارت قرآن از پیامبر نیست و گرنه هر انسانی می‌تواند آنچه را که گفته به تعبیر و بیان دیگر بگوید.

۳ـ حفظ وحی توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم : پیامبر اکرم ( هنگام وحی تلاش می‌کرد که آیات وحی شده را حفظ کند و از همین رو رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار می‌کرد تا این‌که خداوند او را از این کار نهی کرد و فرمود: زبانت را به خاطر عجله برای خواندن قرآن حرکت مده چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ی ماست. پس هرگاه آن را خواندیم از خواندن ما پیروی کن. (۱۳)

حفظ وحی نشان می‌دهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات از سوی خداوند می‌باشد.

۴ـ تفاوت قرآن کریم و حدیث قدسی : تفاوت قرآن کریم و حدیث قدسی از لحاظ سبک و بیان و شیوه ی ترکیب کلمات و دوگانگی که واقعیتی انکار ناپذیر است و با اندک توجهی آشکار می‌شود، بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در شکل گیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.(۱۴)

بنابراین، آیه ی ۳۷ سوره ی احزاب نیز وحی الهی بر رسول خداصلی الله علیه و اله و سلم می باشد و آن حضرت حتی یک حرف نیز از سوی خود به قرآن کریم اضافه ننموده است و این به اتفاق شیعه و اهل سنت می باشدکه رسول خدا در آوردن قران کریم و رساندن ان به مردم معصوم بود و نه تنها چیزی را به آن اضافه یا کم نمی کرد، بلکه حتی در رساندن وحی اشتباه و خطا هم نمی کرد و لذا تمام آیات قرآن کریم از سوی خداوند متعال است که رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم حتی مجاز به تغییر دادن الفاظ آن هم نبوده اند .

پی نوشت:

۱. نجم : ۶-۱ .
۲. حاقه : ۴۶-۴۲ .
۳. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، (قم، مؤسسه فرهنگی تمهید، ۱۳۸۰)، ص ۳۴۵.
۴. رک: طور : ۳۳ . بقره : ۲۳ . هود : ۱۳ . یونس : ۳۸ .
۵. طور : ۳۳
۶. هود : ۱۳
۷. یونس : ۳۸ و بقره : ۲۳ .
۸. اسراء : ۸۸ .
۹. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، (قم، اسراء، ۱۳۷۸)، ج ۱، ص ۱۷۶.
۱۰. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص ۵۷.
۱۱. توبه :۶
۱۲. یونس : ۱۵ .
۱۳. قیامت : ۱۸-۱۶
۱۴. حسینی، موسی، مجله پژوهشهای قرآنی، وحیانی بودن الفاظ قرآن، (سال ششم، شماره ۲۲ و ۲۱، ص ۲۳۳ .

منبع: نرم افزار پاسخ۲ مرکز مطالعات حوزه.

بدون دیدگاه