- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 15 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
روزه دارای فوائدی است. مهم ترین اثر روزه بعد تربیتی آن است. روزه روح آدمی را لطیف و اراده انسان را «قوی» و غرائز او را «تعدیل» می کند. از مرتاضان، که از خودداری های مخصوص به تطهیر روح می پردازند، گرفته تا صوفیان، که چله نشینند و امساک از اصول آنها است، و عارفان که می گویند: «اندرون از طعام خالی دار تا در او نور معرفت بینی.» همگی نقش محوری روزه در خودسازی و تهذیب نفس را باور دارند؛ زیرا روزه، تمرین مقاومت و آمادگی روحی در خودسازی است.
اخلاق و تهذیب نفس بر دو پایه استوار است:
الف. تخلیه؛ یعنی پاکسازی و تصفیه روح از عادات ناپسند و آلودگی های مادی که مقدمه آن شناخت صفات پسندیده و ناپسند است.
ب. تحلیه؛ یعنی آراستن نفس به صفات پسندیده و مطلوب انسانی، مانند تقوا که از حکمت های روزه است «لعلکم تتقون.»(۱)
روزه بستر مناسبی را برای ایجاد تقوا فراهم می سازد. افرادی که سالیانه، یک دوره یک ماهه ای را برای مبارزه با خواسته های درونی می گذرانند، از آمادگی رزمی و دفاعی بیشتری برخوردارند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) شکم چرانی و شهوت جنسی را از جمله سه امری برشمرد که پس از خویش، برای امتش نسبت به آنها بیمناک بود. و نیز از کلام گوهربار آن حضرت است که فرمود: «اولین چیزهایی که موجب گرفتاری انسان در آتش جهنم است، دهان (ابزار گناهان فراوان)، و فرج (ابزار شهوت جنسی) است.»
روزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب، از بعضی لذات هم چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست. او می تواند کنترل امور نفس سرکش را به دست بگیرد و با تمرین های پیگیر و خستگی ناپذیر از وسوسه های دشوار شکم و شهوت بگذرد و بر هوس ها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر تربیتی و معنوی آن است. انسانی که انواع غذاها و نوشابه ها را در اختیار دارد و هر لحظه که تشنه و گرسنه شد به سراغ آن می رود، مانند درختانی است که در پناه دیوارهای باغ بر لب نهرها می رویند، این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند. اگرچند روزی آب از پای آنها قطع شود، پژمرده شده و خشک می شوند ؛ اما درختانی که در لابه لای صخره ها در دل کوه ها و بیابان ها می رویند و در همان اوان رشد، همواره با طوفان های سخت، آفتاب سوزان، سرمای زمستان و با انواع محرومیت ها دست و پنجه نرم می کنند، بسیار محکم و بادوام هستند.
روزه، آدمی را از عالم حیوانات جدا کرده و به جهان فرشتگان می برد.
اگر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «الصوم جنه من النار؛ روزه سپری است در برابر آتش دوزخ.»(۲) اشاره به همین موضوع است.
یعنی روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصی انسان است، که به وسیله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار حاصل می شود.
در روایت آمده که امام علی(علیه السلام) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پرسیدند: چه کنیم که شیطان از ما دور شود؟ حضرت فرمود: «الصوم یسود وجهه و الصدقه تکسر ظهره و الحب فی اللّه و المواظبه علی العمل الصالح یقطع دابره و الاستغفار یقطع و تینه؛ روزه روی شیطان را سیاه می کند و انفاق در راه خدا پشت وی را می شکند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل نیک، دنباله او را قطع می کند و استغفار رگ قلبش را قطع می کند.»(۳)
روزه دار روحیه تقوا را در خود زنده می کند و این مراقبت ثمربخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسیار آسان تر است چرا که گرسنگی و تشنگی و دیگر محدودیت های روزه شعله های سرکش غرایز حیوانی و هوس ها را تا حد چشمگیری خاموش می سازد و حتی اگر موقت هم باشد گریبان عقل و جان را از چنگال شهوت رها می سازد و برای روزه دار زمینه آمادگی برای تمرین تقوا و پرهیزگاری فراهم می شود و با مراقبت و تمرین پیاپی در یک ماه نیروی بازدارنده از گناه در او به وجود می آید و خصلت خودداری در او ریشه می گیرد و رشد می کند و او با گذراندن این برنامه یک ماهه توفیق می یابد که پس از ماه روزه نیز پرهیزگار باقی بماند. بدین ترتیب بهروزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب، از بعضی لذات هم چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست. او می تواند کنترل امور نفس سرکش را به دست بگیرد و با تمرین های پیگیر و خستگی ناپذیر از وسوسه های دشوار شکم و شهوت بگذرد و بر هوس ها و شهوات خود مسلط گردد.
روزه دار روحیه تقوا را در خود زنده می کند و این مراقبت ثمربخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسیار آسان تر است چرا که گرسنگی و تشنگی و دیگر محدودیت های روزه شعله های سرکش غرایز حیوانی و هوس ها را تا حد چشمگیری خاموش می سازد و حتی اگر موقت هم باشد گریبان عقل و جان را از چنگال شهوت رها می سازد و برای روزه دار زمینه آمادگی برای تمرین تقوا و پرهیزگاری فراهم می شود و با مراقبت و تمرین پیاپی در یک ماه نیروی بازدارنده از گناه در او به وجود می آید و خصلت خودداری در او ریشه می گیرد و رشد می کند و او با گذراندن این برنامه یک ماهه توفیق می یابد که پس از ماه روزه نیز پرهیزگار باقی بماند. بدین ترتیب به مقام پر ارج تقوا که به تعبیر قرآن و فرموده پیشوایان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است برای همیشه نائل آید.
مقام پر ارج تقوا که به تعبیر قرآن و فرموده پیشوایان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است برای همیشه نائل آید.
نقش روزه در تقویت اراده
انسان با روزه داری که، امساک در خوردن و آشامیدن و خودداری از برخی چیزهای دیگر است در واقع با خواهش های خویش می جنگد و در برابر غرایز خود مقاومت می کند، تمرین این عمل، اراده و تصمیم را در انسان نیرومند می سازد و جان را از قید حکومت و سلطه هوس ها و خواهش ها می رهاند. پیشوایان اسلام فرموده اند: «افضل الناس من جاهد هواه و اقوی الناس من غلب هواه؛ بهترین مردم کسی است که با هوای نفس مبارزه کند و نیرومندترین آنان کسی است که بر آن پیروز شود.»(۴) پس روزه داران بهترین مردمند چرا که با خواسته های نفسانی مبارزه می کنند و اگر با مراقبت و کوشش از روزه خویش بتوانند بر نفس خود مسلط شوند، از نیرومندترین مردم نیز خواهند بود.
ماه رمضان زمان مخصوصی است که بهترین فصل برای تربیت و تقویت ایمان و اراده می باشد حضرت زهرا(سلام الله علیها) در ضمن خطبه ای که در مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله) ایراد نمود، فرمود:
«و الصیام تثبیتا للاخلاص؛ (علل الشرایع، ص ۲۳۶) و روزه را خداوند قرار داد برای ثبات و استواری در اخلاص.»
شخص روزه دار، در درجه اول با مقاومت در برابر نیرومندترین خواسته های طبیعی و غریزی خود از خوردن و آشامیدن و غیره، اراده خود را محکم و تقویت می نماید و مهم ترین عادت های خویش را ترک و بر شهوات نفس خود مستقلاً حکومت می کند. روزه روح و باطن انسان را از خواهش های ناشایسته پاک می گرداند و صیقل می دهد و صفای باطن می آورد زیرا وقتی شکم انسان از غذاها خالی شد. پرهیزگاری، امانت داری، صداقت و خلاصه انسانیت او تقویت شده و نور ایمان در قلب او تجلی می کند.
حضرت عیسی بن مریم(علیه السلام) فرمود:
«یا معشر الحواریین جوعوا بطونکم لعل قلوبکم تری ربکم؛ (سفینه النجات، ج ۱، ص ۱۸۰) ای حواریین خالی نگه دارید شکم های خود را شاید پروردگار خود را از راه دل ببینید.»
روزه و صبر
«صبر» از خصائلی است که در اخلاق اسلام بر آن بسیار تأکید شده است، انسان مسلمان در زندگی فردی و اجتماعی خویش در راه هدف هایی مبارزه می کند و با مشکلاتی نیز روبه رو است. بدون خصلت صبر، پیروزی بر مشکلات و رسیدن به هدف ها آسان نیست. صبر و مقاومت بر نیروی پایداری انسان می افزاید و اراده را توانا می سازد. هیچ جامعه ای اگر تحمل ناگواری ها را نداشته باشد، بر مشکلات مختلف و بر دشمنان خویش نمی تواند پیروز گردد. با صبر و مقاومت است که می توان به پیکار ستمگران رفت و دست استعمارگران را کوتاه نمود و روزه – به ویژه در روزهای گرم و طولانی تابستان که فشار تشنگی طاقت فرسا می شود، به طور چشمگیری به انسان صبر و مقاومت می بخشد و تحمل رنج و سختی را بر آدمی آسان می سازد.
قرآن کریم با توجه به همین اثر، از روزه به صبر تعبیر کرده است: «و استعینوا بالصبر و الصلوه… از صبر (روزه) … و از نماز کمک بگیرید … .»
امامان معصوم ما (علیهم السلام) «صبر» را در این آیه به روزه تفسیر کرده اند و پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) نیز ماه رمضان را ماه صبر نامیده اند: «شهر الصبر و ان الصبر ثوابه الجنه؛ (رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت است.»(۵)
روزه و قناعت
اسلام برخلاف مکاتب مادی شرق و غرب، دنیا و نعمت های مادی آن را وسیله ای برای تکامل معنوی و رسیدن به سعادت جاوید می داند و به همین دلیل فرهنگ اسلام فرهنگ لذت جویی و مصرف نیست بلکه فرهنگ قناعت و ایثار است. در روش های مادی تن آدمی و خور و خواب آن اصالت دارد و حرص و آز برای برخورداری بیشتر گریبانگیر افراد است و در اسلام اصالت با معنویت انسان است و قناعت و ایثار و فداکاری از راههای وصول به مراتب بلند انسانیت محسوب می شود.
روزه روح و باطن انسان را از خواهش های ناشایسته پاک می گرداند و صیقل می دهد و صفای باطن می آورد زیرا وقتی شکم انسان از غذاها خالی شد، پرهیزگاری، امانت داری، صداقت و خلاصه انسانیت او تقویت شده و نور ایمان در قلب او تجلی می کند.
روزه، فریضه ای است که مسلمانان را از غرقه شدن در مادی گرایی و حرص و آز برای لذت های مادی و مسابقه برای مصرف و تن پروری می رهاند و به او می آموزد که به فکر دیگران باشد و بر خواهش های جسمانی خویش مسلط گردد و به مصرف به مقدار نیاز قناعت ورزد و از اسراف و تبذیر بپرهیزد. روزه به مسلمانان می آموزد که با کم هم می توان زیست و حرص و طمع فقط غرق شدن در مادیات و انحراف از معنویات است و برای زیستن لازم نیست که با همه وجود به تن و لذت های آن پرداخت.
روزه، فریضه ای است که مسلمانان را از غرقه شدن در مادی گرایی و حرص و آز برای لذت های مادی و مسابقه برای مصرف و تن پروری می رهاند و به او می آموزد که به فکر دیگران باشد و بر خواهش های جسمانی خویش مسلط گردد و به مصرف به مقدار نیاز قناعت ورزد و از اسراف و تبذیر بپرهیزد. روزه به مسلمانان می آموزد که با کم هم می توان زیست و حرص و طمع فقط غرق شدن در مادیات و انحراف از معنویات است و برای زیستن لازم نیست که با همه وجود به تن و لذت های آن پرداخت.
آثار اجتماعی اخلاقی روزه
نظام طبقاتی و فاصله زیاد میان تهیدستان و مرفهین، یکی از عوامل نارضایتی در نظام و اجتماع است. به هر میزان فاصله طبقاتی، عمیق تر گردد، ناهنجاری های اجتماعی و مفاسد اخلاقی بیشتر می شوند و گروه تهیدست به واسطه های فشارهای اقتصادی و محرومیت های اجتماعی نسبت به توانگران، دچار حس حسد و کینه می شوند تا آنجا که کار به خشونت های اجتماعی می رسد.
شریعت حیات بخش اسلام با تکیه بر اصل «عدالت اجتماعی»، نهایت تلاش و کوشش را در تنظیم روابط جامعه به کار برده و از آنجا که طبیعت بشر به واسطه استعدادها و توانمندی های فردی، مختلف است، همواره در حال تلاش بوده تا با جعل احکام و دستورهای گوناگون، آن اختلاف طبیعی را نیز به حداقل برساند، از جمله این احکام، «روزه» است. که شرایطی را پدید می آورد تا ثروتمندان با درک موقعیت محرومان، فشارهای اقتصادی و رنج های اجتماعی آنان را درک کنند و کاهش دهند و با این اقدام، جامعه را از پریشانی و نارضایتی، پاک می سازد و روحیه برادری و همگرایی را در آنان به وجود می آورد. هنگامی که «هشام بن حکم» از امام صادق(علیه السلام) فلسفه روزه را می پرسد، حضرت می فرماید:
«به راستی خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله آن بین تهیدستان و ثروتمندان برابری ایجاد کند و ثروتمندان هرگز درد گرسنگی و فقر را احساسس نکرده اند و هرگاه (خوردنی و آشامیدنی) را اراده نموده اند برایشان میسر بوده است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نمود» تا بین بندگانش از فقیر و غنی، مساوات و برابری به وجود آورد (هر دو گروه رنج گرسنگی و تشنگی را بکشند) سرمایه داران مسلمان گرسنگی و درد فقیران را لمس نمایند تا بر آنان شفقت ورزند و ترحم کنند.»(۶)
پیشوایان گرامی دین، در روایات و ادعیه اسلامی ماه رمضان را ماه مواسات نامیده اند. از نتایج بارز روزه برانگیختن حس همدردی نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگی آسوده ای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی را نچشیده اند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیله ای است که آنان را از غفلت می رهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان می آورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
یکی از آثار و برکات اخلاقی و معنوی روزه این است که انسان با گرسنگی و تشنگی، به یاد گرسنگی و عطش روز قیامت می افتد و تصمیم می گیرد برای روز قیامت توشه ای آماده کند روز قیامت گرمای طاقت فرسا دارد. و همگی در آن روز از شدت گرما عرق ریزان و تشنه می شوند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در «خطبه شعبانیه» می فرماید: «با گرسنگی و تشنگی خویش در روزه رمضان به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت باشید.»(۷)
کسی که روزه می گیرد و تمامی روز را با وجود اینکه به انواع خوردنی ها و آشامیدنی ها دسترسی دارد، در عین حال امساک می کند، جز اخلاص به پیشگاه حق تعالی غرضی دیگر ندارد و کسی که به پیشگاه خداوند متعال اخلاص ورزد، مورد قبول درگاه خدا می شود.
آثار بهداشتی و درمانی روزه
روزه، افزون بر فوائد تربیتی و اجتماعی فوائد بهداشتی نیز دارد. روزه تمام دستگاه های بدن را از خستگی مدام رها می سازد، عمر را طولانی می کند، به جسم نشاط تازه ای می بخشد و آدمی را از کسالت و سستی در می آورد، از بیماری و دردها آزاد می سازد و چاقی زیاد را از بین می برد.
روزه سبب می شود که ذخایر مخصوص گلیکوژن یا چربی بدن از نقاط مختلف برداشته شوند و به مصرف سوخت و ساز داخلی برسند و مسلم است که بدن در حال روزه ابتدا چربی های زیر جلدی را به مصرف رسانده و به تدریج نوبت به چربی های احشا می رسد.
دکتر «الکسیس کارل» در کتاب «انسان، موجود ناشناخته» می نویسد: «با روزه داری، قند خون در کبد می ریزد و چربی هایی که در زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غدد و سلول های کبدی آزاد می شوند و به مصرف تغذیه می رسند.»
وی می گوید: «لزوم روزه داری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه، ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس می شود، ولی در عین حال، کیفیات پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت می افتند و بالأخره تمام اعضا، مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب، قربانی می کنند و به این ترتیب روزه تمام بافت های بدنی را می شوید (خانه تکانی می کند) و آنها را تازه می کند.»
دکتر «ژان فرموزان» روش معالجه با روزه را، به شست و شوی اعضای بدن تعبیر می کند، که در آغاز روزه داری، زبان باردار است، عرق بدن زیاد است، دهان بدبو است و گاه آب از بینی راه می افتد، که همه اینها علامت شروع شست وشوی کامل بدن است. پس از سه چهار روز بو برطرف می شود، اسیداوریک ادرار کاهش می یابد و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده ای می کند. در این حال اعضا هم استراحتی کافی دارند.
پیشوایان گرامی دین، در روایات و ادعیه اسلامی ماه رمضان را ماه مواسات نامیده اند. از نتایج بارز روزه برانگیختن حس همدردی نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگی آسوده ای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی را نچشیده اند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیله ای است که آنان را از غفلت می رهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان می آورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
دکتر «تومانیاس» درباره فوائد بهداشتی روزه داری می نویسد: «فایده بزرگ کم خوردن و پرهیز نمودن از غذاها در مدت کوتاه، آن است که چون معده در طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت یک ماه روزه داری مواد غذایی خود را دفع می کند و همین طور کبد که برای هضم غذا مجبور است دائما صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقیمانده غذای جمع شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا، اندکی فراغت حاصل نموده و رفع خستگی می نماید. روزه، یعنی کم خوردن و کم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است، که طب قدیم و جدید را از این جهت متوجه خود ساخته است. به ویژه امراضی که بر دستگاه هاضمه، بخصوص کلیه و کبد عارض می شود و توسط دارو نمی تواند آنها را درمان کرد، روزه به خوبی معالجه می نماید. چنانچه بهترین دارو برای برطرف ساختن سوءهاضمه نیز روزه گرفتن است. بیماری مخصوص کبد نیز که موجب یرقان می گردد، بهترین طریق درمانش همانا روزه گرفتن است؛ زیرا ایجاد این امراض اغلب اوقات به واسطه خستگی کبد است که در هنگام زیادی عمل و فعالیت نمی تواند صفرا را از خود بگیرد.»
دکتر «گوئل پا» فرانسوی می گوید: «چهار پنجم بیماری ها از تخمیر غذا در روده ها ناشی می شود که همه با روزه اصلاح می گردد.»
دکتر «آلکسی سوفورین» می نویسد: «جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد باقیمانده در بدن استفاده کرده و آنها را مصرف می کند و بدین وسیله مواد کثیف و عفونی ای که در جسم است و ریشه و خمیره بیماری ها از آنهاست، از بین می رود، روزه سبب بهبودی همه بیماری ها است. بنابراین، شایسته است که جسم خود را به وسیله روزه، نظیف و پاکیزه کنید.»
بیماری هایی را که این دانشمندان توانسته اند به وسیله روزه معالجه نمایند به قرار ذیل است: «نوراستنی، التهاب معده، التهاب حنجره، سفلیس، سل، درد چشم، زکام مزمن، درد سینه، نفخ و ورم ریه ها، بیماری های عصبی، لرزش اندام، استسقاء، فلج، کم خونی، اضطراب روحی، ضعف عمومی بدن، بیماری کبد، مالاریا و بالأخره تضعیف غده های سرطانی و ترک اعتیاد.»
دکتر «کاریو» آمریکایی می نویسد: «هر شخص بیمار باید در سال مدتی از غذا پرهیز کند؛ زیرا مادامی که غذا به تن می رسد، میکروب ها در حال رشدند، ولی هنگامی که از غذا پرهیز شود، میکروب ها رو به ضعف می روند.»
وی همچنین می افزاید: «روزه ای که اسلام واجب کرده است، بزرگترین ضامن سلامتی تن است.»
روزه کمک شایانی به بهبود عوارض برخی بیماری ها است، نظیر:
هنگامی که نارسایی های معده و روده، بیمار را دچار دل دردهای شدید می کند.
زمانی که براثر پرخوری و کم حرکتی، وزن بدن زیاد می شود.
در بیماران مبتلا به فشارخون.
در بیماری قند.
از مطالب یادشده درباره فایده بهداشتی درمانی روزه درمی یابیم که امروزه در علم پزشکی به اثبات رسیده که عامل بسیاری از بیماری ها زیاده روی در خوردن و آشامیدن و عدم رعایت بهداشت تغذیه است.
پیام آور بزرگ اسلام، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) قرن ها پیش، این مطلب را در کلامی ژرف چنین فرمود: معده، خانه تمام دردهاست و پرهیز و امساک بالاترین داروهاست.
همچنین ایشان فرموده اند: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.»(۸) و نیز در روایات بسیاری پیشوایان گرامی اسلام فرموده اند: «معده آدمی خانه بیماری های اوست و پرهیز از غذا درمان آن است.»
با روزه و امساک می توان بیماری ها را بهبود بخشید و معالجه کرد. البته در صورتی که با اعتدال و به دور از هرگونه زیاده روی باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشامیدن افراط نشود.
متأسفانه برخی افراد شکم پرست که از روزه گرفتن دوری می کنند، با استدلال های نادرست به دنبال مضر دانستن روزه هستند. آنها معتقدند که: «روزه موجب زخم معده می شود.» که البته این باور اشتباهی است زیرا روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسید معده به جای غذا به وسیله صفرا خنثی می شود و هیچ گونه زخمی ایجاد نمی گردد.
آثار عرفانی الهی روزه
در حدیث قدسی آمده: که خدای تعالی فرمود: از میان اعمال و عبادات فرزندان آدم، فقط «روزه» برای من است و من پاداش روزه ام.(۹)
این روایت را شیعه و سنی البته با اندکی اختلاف نقل کرده اند و وجه اینکه روزه برای خدای متعال است، این است که تنها عبادتی است که از امور عدمی تشکیل می شود، به خلاف عبادات دیگر، از قبیل نماز، و حج و امثال آن، که از امور وجودی ترکیب می یابد، و یا حداقل امور وجودی هم در آنها دخالت دارند، و روشن است که فعل وجودی نمی تواند محض و خالص در اظهار عبودیت عبد و ربوبیت خدای متعال باشد؛ زیرا خالی از نقایص مادی و آفت محدودیت و اثبات انانیت نیست، و ممکن است در انجام آن قصد غیرخدا؛ (ریا) نیز به میان آید، و سهمی از آن را برای غیر خدا انجام دهد، چنان که در موارد ریا و سمعه و سجده برای غیر خدا این آفات مشاهده می شود، به خلاف عملی که همه آن نفی است، یعنی روزه که عبارت است از نخوردن، ننوشیدن،
و ترک بسیاری از مشتهیات دیگر که صاحبش خود را بالاتر از اسارت در برابر مادیات می بیند، و با خویشتن داری خود را از لوث شهوات نفس پاک نگه می دارد، و این امور عدمی چیزی نیست که غیرخدا هم سهمی از آن داشته باشد؛ زیرا امری است تنها میان بنده و پروردگارش (پنهان از چشم دیگران است) و طبعا کسی جز خدا از آن باخبر نمی شود.
و اینکه فرمود: «و انا اجزی به» اگر واژه «اجزی به» را به صیغه معلوم بخوانیم، یعنی من جزای آن را می دهم، آن وقت دلالت می کند بر اینکه در دادن اجر به بنده، کسی میان او و خدا فاصله و واسطه نمی شود، همان طور که بنده هم در بندگی و عبادت خدا به وسیله روزه کسی را دخیل قرار نداد، و نگذاشت کسی از روزه داریش باخبر شود، چنان که درباره صدقه آمده است: صدقه را تنها خدا می گیرد، و بین صدقه دهنده و خدا کسی واسطه نیست، و در قرآن کریم نیز آمده: «و یاخذ الصدقات؛ و فقط خداوند می گیرد صدقات را.»(۱۰)
روزه، افزون بر فوائد تربیتی و اجتماعی فوائد بهداشتی نیز دارد. روزه تمام دستگاه های بدن را از خستگی مدام رها می سازد، عمر را طولانی می کند، به جسم نشاط تازه ای می بخشد و آدمی را از کسالت و سستی در می آورد، از بیماری و دردها آزاد می سازد و چاقی زیاد را از بین می برد.
و اما اگر «اُجزی به» را به صیغه مجهول بخوانیم، معنایش این می شود: خود من (خدا) جزای روزه قرار می گیرم.
علامه طباطبایی(ره) درباره این حدیث می نویسد: در این صورت کنایه از نزدیکی روزه دار به خدای تعالی است. بر سالکان حق اهل تحقیق پوشیده نیست که این حدیث شریف دارای معنای بلندی است که سزاوار بود دانشمند بزرگواری چون علامه طباطبایی درباره آن سخن می گفت. ولی به هر حال درک معنای این حدیث بسیار مشکل است؛ زیرا تساوی میان کالا و بهای آن از بدیهیات عقلایی است و درباره پاداش اعمال بندگان، هرچه خداوند عطا فرماید، تفضل است و کسی از او حق مطالبه ندارد. از این رو، معقول است حق تعالی، عدل جان انسان را، فردوس برین، قرار دهد، آنگونه که فرموده است: «خداوند از مؤمنان جان ها و اموال شان را خریداری می کند که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد …» یا درباره روزه داران آمده است، که باب مخصوصی در بهشت دارند، «ان للجنه بابا یدعی الریان لایدخل منه الا الصائمون».
به هر حال معنای اینکه خداوند متعال پاداش روزه دار است، «من پاداش روزه ام این است که من خود را به روزه دار می دهم؛ خودم را به او می دهم، یعنی او را خدایی می کنم و این، همان است که در روایت آمده است که اخلاق تان را خدایی کنید. (تخلقوا باخلاق اللّه ) یعنی انسان «خداگونه» شود. چنانکه در حدیث قدسی آمده است: «… وقتی که بنده ام در اثر عبادت و کارهای شایسته به من نزدیک شود، او را دوست خواهم داشت و در نتیجه آن، من چشم او می شوم که به توسط من می بیند و زبان و دست او هستم، به طوری که او به توسط من می گوید و می گیرد.»
شایان ذکر است که روزه ای این پاداش را دارد که تمام اعضا و بدن و قلب آدمی صائم (روزه دار) باشد. در این صورت شخص به گونه ای از مادیات فاصله می گیرد و با عالم عقل که نزدیکترین موجود به خداست نزدیک می شود، تا جایی که فانی در اراده خدا می گردد و به مبدأ مطلق اتصال می یابد و به مقام صائمین واقعی (خواص الخواص) می رسد.
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) نیز به همین مرتبه اشاره می فرماید: «صیام القلب عن الفکر فی الاثام افضل من صیام البطن عن الطعام؛ روزه دل از اندیشه گناهان برتر از روزه شکم ازخوردن و آشامیدن است.»(۱۱) و البته این بدان معنا نیست که ظاهر روزه و امساک از خوردن و آشامیدن را رها کنیم بلکه لازم است به آن اکتفا ننماییم و همراه با آن بکوشیم که به نتایج معنوی روزه نیز برسیم.
پی نوشت:
۱. بقره، آیه ۱۸۳.
۲. کافی، ج۴، ص۶۲.
۳. فقیه، ج۲، ص۴۵.
۴. غررالحکم، ج۲، ص۴۱۶.
۵. بحارالانوار، ج۹۶، ص۳۵۹، کافی، ج۴، ص۶۶.
۶. من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۷۳.
۷. کافی، ج۴، ص۶۷.
۸. کنزالعمال، ج۸، ص۴۵۰.
۹. کافی، ج۴، ص۶۳.
۱۰. توبه، آیه ۱۰۴.
۱۱. غررالحکم، حکمت ۵۸۷۳.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.