- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
این مسأله را باید با توجه به ماهیت خشین و برداشت ظاهرگرایانه وهابیت از دین و دست داشتن استعمار انگلیس در پیدایش، تقویت و حمایت این فرقه تفرقه افکن و همچنین وضعیت نابسامانی کشوری پاکستان بعد از استقلال و جدایی از هند، بررسی نمود.
وهابیت از روزی که با حمایت آل سعود در برابر مسلمانان قیام نمودند، تنها روش موثرشان در گسترش و نفوذ باورها و اندیشههای شان در جوامع اسلامی استفاده از ابزار قساوت، غارت، بیرحمی و قتل عام مسلمانان بودهاند که در این راه سر از پاه نمیشناختهاند، جنگهای که آنان در بدوی پیدایش در برابر مسلمانان سنی در عربستان انجام دادند و جنایتهای جنگی که مرتکب شدند شاهد این مدعاست. حافظ وهبه مستشار سعودی در کتاب خود جزیرهالعرب از قول ملک عبدالعزیز متوفای ۱۹۵۳ نقل میکند که: «عبد العزیز عبد الرحمن آل سعود گفته است: وقتی قبائل در برابر دعوت ما مقاومت کرد، جدم سعود اول چند نفر از سران قبیله مطیر را زندانی کرد، عدهای دیگر از سران قبیله به نزدش آمدند که برای آزادی آنان وساطت کنند، لیکن سعود دستور داد سر زندانیان را ببرند و بر سر سفره غذا حاضر کنند وقتی سفره آماده شد به پسر عموهای آنها دستور داد تا از آن غذا بخورند، آنها نخوردند، سعود دستور داد گردن همه را بزنند.[۱]
وهابیت سالها متمادی با آنهای که در برابر عقائدشان مقاومت میکردند و دیدگاه آنان را نمیپذیرفتند، اینگونه رفتار میکردند، اما با مرور زمان و تبدیل جنگ افزارهای سنتی به مدرن راهبرد آنها در مواجهه با مخالفین شان نیز تغییر مییابد، و با استفاده از توان اقتصادی که از درآمد نفت پیدا نمودند از نبرد رو در رو به ترور مخالفین خویش رو آوردند و با اجیر نمودن افراد سست عقیده و ماجراجو، اقدام به جریانسازی کردند، در این راستا گروههای تند افراطی را با استفاده از عنوانهای مذهبی و با نامها مختلف و بهانههای گوناگون خصوصاً در مناطق که گرفتار نزاعهای قومی و قبیلهی بودند به وجود آوردند، که نمونه بسیار روشن آن کشور پاکستان است که متأسفانه وهابیت با استفاده از فضای موجود و وضعیت نابسامان سیاسی و اقتصادی و همچنین نزاعهای قومی در این کشور اقدام به تأسیس حلقات تروریستی نمودند تا با ایجاد رعب و وحشت عدهای را بترسانند و در کنار آن با تزریق دلارهای که از سرمایه مسلمانان بدست آوردهاند عدهای دیگر را بخرند[۲] که در نتیجه با این دو وسیله نامقدس و خلاف اسلامی و انسانی به مقاصد خویش که تسلط بر سرنوشت مسلمانان باشد نایل آید و فرقهها و مذاهب اسلامی دیگر را به زاویه بکشانند.
از اینرو میبینیم که در این منطقه جریانهای مختلف مانند سپاه صحابه، لشکر جنهگوی، لشکر طبیه، القاعده، طالبان و… با انگیزه ترور مسلمانان تشکیل شده است که هم ریشه و هم افسار همه آنان در دست وهابیت است.
این راهبرد به نفع وهابیت تمام شد زیرا در سابق سران وهابیت خود در جنگ برای ترویج افکار انحرافی خویش اقدام مینمودند و در نتیجه تلفات را نیز میدادند و برخیشان کشته میشدند[۳] ولی با این روش دیگر لازم نیست که خود آنان مستقیماً در نبرد با مسلمانان شرکت کنند، آنان جهت میدهند و با دلارهای بادآورده به تمویل گروههای که ساختهاند اقدام میکنند، در حالیکه وهابیان ثروتمند سعودی سرگرم و مشغول خوشگذرانیهای خود در شهرهای فاسد و بدنام غرب میباشند و همچنین با لبخند به قدرتها جهانی مانند امریکا، انگلیس و تعامل با رژیم صهیونیستی غاصب و قاتل مسلمانان فلسطینی به داد و ستد مشغولند، مزدوران دلار خرید آنان با نام دین و اسلام مسلمانان را در مسجد و در حال نماز و عبودیت به پیشگاه خداوند متعال به رگبار میبنند و قتل عام میکنند به هیچ کس از زن و مرد، پیر و جوان، کوچک و بزرگ رحم نمیکنند، قصاوت را به جای رسانده است که در هیچ دورهای از تاریخ بشریت چنین چیزی سابقه نداشتهاند و در میان هیچ فرهنگ و ملتی چنین چیزی وجود نداشته است که مردم را به جرم این که معتقد به باورهای آنان نیستند باید اینگونه کشته شوند.[۴]
یکی از کسانی که به شدت دیدگاه فرقه گرایانه داشت احسان الاهی ظهیر است و این شخص مورد بهره برداری وهابیها قرار گرفت او با نوشتن کتابهای تند علیه شیعه آتش نفاق را روشن کرد و شیعیان را متهم به اعتقاد به تحریف قرآن نمود، این دیدگاه ها وهابیها را به شدت وسوسه نمود که از وی استفاده نمایند، وهابیها کتابهای او را در شمارگان بالا در سطح گستردهای منتشر کرد.[۵] در آثار و کتب که توسط وهابیت علیه شیعه نوشته میشود به نوشتههای او استناد میکنند.[۶]
البته وهابیت برای رسیدن به اهداف خویش تنها اکتفا به ایجاد گروهها و جریانها نکردند بلکه گروههای که از سابق در تضاد با استعمار انگلیس در شبهه قاره شکل گرفته بود و خواهان عزت مندی و سر افرازی برای مسلمین بودند و اهداف مقدس و پاکی در ایجاد این گونه جریانها بوده و لکن به علت نفوذ وهابیت در بین برخی رهبران آنان کم کم از آن اهداف اولی خویش دور شده و به یک جریان تفرقه افکن و پشتیبان گروههای تروریستی مبدل شده است.
دکتر علیزاده موسوی در ارتباط و پیوند گروههای افراطی شبهه قاره و وهابیت میگوید:«هم زمان با جنگ افغانستان، وهابیها در جبهه دیگری نیز فعال بودند و آن پشتیبانی مالی از گروههای دیوبندی افراطی ضد شیعی بود. گروههای که به غلط خود را به مکتبب دیوبند نسبت میدهند، مانند سپاه صحابه و لشکر جهنگوی، ابزار دست وهابیهای افراطی در مبارزه با دیگر مذاهب اسلامی شدهاند. وهابیها با وجود اختلافهای عقیدتی بسیار با این گروهها، در راستای هدفهای خود، از آنها بهره برداری ابزاری میکنند.»[۷]
پی نوشت:
[۱] . ر.ک: تاریخ آل سعود، ناصر السعید، بی نا، بی جا، بیتا، ص ۲۸.
[۲] . ر.ک: سلفیگری و وهابیت، سید مهدی علیزاده موسوی،دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، اول، ۱۳۸۹ش، ص ۱۰۶.
[۳] . سلفیگری و وهابیت، سید مهدی علیزاده موسوی،دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، اول، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص ۲۹۵.
[۴] . ر.ک: دو چهره در اسلام، استفان شوارتز، موسسه انتشارات خاکریز، اول، ۱۳۹۰.
[۵] . سلفیگری و وهابیت ، ج۱، ص ۱۰۶.
[۶] . ر.ک: أصول مذهب الشیعه الإمامیه الإثنی عشریه – عرض ونقد -، ناصر بن عبد الله بن علی القفاری، بینا، اول، ۱۴۱۴ هـ، ج ۱، ص ۲۱۳.
[۷] . ر.ک: سلفیگری و وهابیت، ج۱، ص ۱۰۳.