- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
دین مسیحیت منسوب به حضرت مسیح (علیه السلام) است. دین حضرت مسیح (علیه السلام) دین توحیدی و مانند دین اسلام برای هدایت بشر نازل شده بود. این دین توسط پولس تحریف شد و آموزه های شرک آلود را وارد آن نموده و کتاب آسمانی انجیل به دلیل اینکه مفقود شده بود کاملا در معرض تحریف قرار گرفت.
امروز مسیحیت دارای چهار انجیل به نام های انجیل متی، انجیل لوقا، انجیل مرقس و انجیل یوحنا است که به گفته خود مسیحیان کتاب آسمانی نیستند، بلکه اثر نویسنده های آن ها هستند.
با توجه به اینکه پولس (شائول) این دین را تحریف نموده است و تمام آموزه های اناجیل و رساله های عهد جدید از افکار پولس است، خود مسیحیان او را موسس دوم مسیحیت تلقی می کنند.
به هر حال می توان گفت پولس موسس اصلی مسیحیت رایج در جهان امروزی است و آموزه هایی را داخل این دین نموده است که با دین توحیدی سازگار نیست. در این جا به چند آموزه ای که پولس وارد دین مسیحیت نموده اشاره شده و سپس سوالاتی طرح می گردد که پیروان دین مسیحیت باید به انها پاسخ بگویند.
عقاید و انحرافات پولس
پولس جسم را مصداق گناه می داند و می گوید: «خدا پسر خود را در شبیه جسم گناه و برای گناه فرستاده و بر گناه در جسم فتوا داد[۱] و سر دین داری عظیم است که خدا در جسم ظاهر شد و در روح تصدیق کرده شد[۲]و خدا به وساطت انبیا درباره پسر خود وعده داده بود که به حسب جسم از نسل داود متولد شد».[۳]
از نظر او، عیسی «دیروز و امروز و تا ابد» همان است.[۴] اینگونه نیست که خداوند به منظور نمایاندن خویش مدتی به هیئت بشر به نام عیسی در آمده و سپس بازگشته و جدایی از میان رفته و به خدای یگانه تبدیل شده است.[۵]
با توجه به اینکه این عقیده پولس از نظر عقل قابل پذیرش نیست و به دلیل اینکه بین تجرد و جسمیت هیچ نسبتی وجود ندارد و نمی توانند باهم جمع شوند، وی برای فرار از این اشکال علیه فلسفه و مباحث عقلی قیام نموده[۶]و حکمت را موجب بطلان آن دانسته[۷] و لذا او مدعی است که به وسیله «خدای مجسم بر روی صلیب» حکمت حکما را باطل کرده و فهم فهیمان را نابود ساخته است و چونکه جهان از راه حکمت به معرفت نرسید، خداوند راضی شد که به وسیله جهالت، ایمان داران را نجات دهد.[۸]
او در دفاع از این عقیده، جهل و ناتوانی را به خدا نسبت داده می گوید: جهالت خدا از انسان حکیم تر است و ناتوانی او از مردم تواناتر است[۹] و سپس این نتیجه را می گیرد که خدا جهال را برگزید تا حکما را رسوا سازد و ناتوانان را برگزید تا توانایان را رسوا کند.[۱۰]
در این موضوع سوالات زیر قابل طرح است که باید از سوی مسیحیان پاسخ داده شوند:
۱. مسیحیان این سخنان پولس را چگونه توجیه می کنند و چگونه ممکن است که جهل بر علم برتری داشته باشد؟
۲. مسیحیان در برابر این سخن نیچه که گفته است پولس با این سخن ثابت کرده که او نیاز به خود مسیح نداشته بلکه به «مرگ بر صلیب مسیح» به عنوان ابزار برای رسیدن به هدف خود نیاز داشته[۱۱]و از آن در برابر سخت گیری عقل و مسائل وجدانی آن استفاده کرده است،[۱۲]چه پاسخی دارند؟
۳. همچنین این سخن نیچه را که پولس با جنبش مسیحی با گذر از یهودیت آتشی در جهان بر افروخت و با نماد «خدای مجسم بر صلیب» تمام امور پست و آشوب طلبانه و پنهان و… را در امپراطوری روم چون قدرت عظیم گرد آورد.[۱۳] چگونه پاسخ می گویند؟
۴. این سخنان مبنی بر اینکه خدای مجرد به جسم تبدیل شده تا گناه به وجود آید و سپس در معرض عذاب قرار بگیرد، وقتی با عقل مردود است و قابل پذیرش نیست چگونه با جهل و نادانی قابل پذیرش می گردد؟ آیا این گونه موضع گیری در قبال عقل و علم فریبکاری محسوب نمی گردد؟
۵. چرا مسیحیان آیین مسیحیت را که همه آموزه های اساسی و اعتقادی آن از پولس است به حضرت مسیح (علیه السلام) نسبت می دهند؟
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . رساله پولس به رومیان، ۸: ۳.
[۲] . رساله پولس به تیموتاؤس، ۳: ۱۶.
[۳] . رساله پولس به رومیان، ۱: ۱ -۴.
[۴]. رساله پولس به عبرانیان، ۱۳: ۸.
[۵] . ستیفن نیلز، خدای مسیحیان، (از سلسله کتابهای مسیحی برای جهان)، ترجمه: مسعود رجبنیا، ص۱۰۹.
[۶] . محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳ص۲۹۷.
[۷] . رساله اول پولس به قرنتیان، ۱: ۱۷.
[۸] . رساله اول پولس به قرنتیان، ۱: ۱۹ -۲۳.
[۹] . رساله اول پولس به قرنتیان، ۱: ۲۵.
[۱۰] . رساله اول پولس به قرنتیان، ۱: ۲۷.
[۱۱] . فریدریش ویلهلم نیچه، دجال«تلاشی برای نقد مسیحیت»، ترجمه: سعید فیروزابادی، ص۹۲.
[۱۲] . همان، ص۱۰۳.
[۱۳] . همان، ص۱۲۵-۱۲۸